متن مقتل وفات حضرت ام البنین(س)
🏴🏴🏴🏴🏴
جناب ام البنین،همسر على علیه السلام،چهار پسر از على دارد.مورخین نوشتهاند على علیه السلام مخصوصا به برادرش عقیل توصیه مىکند که زنى براى من انتخاب کن که«ولدتها الفحوله» از شجاعان زاده شده باشد،از شجاعان ارث برده باشد«لتلد لى ولدا شجاعا»مى خواهم از او فرزند شجاع به دنیا بیاید.(البته در متن تاریخ ندارد که على علیه السلام گفته باشد هدف و منظور من چیست،اما آنها که به روشن بینى على معترف و مؤمن اند مى گویند على آن آخر کار را پیش بینى مى کرد.) عقیل،ام البنین را انتخاب مى کند.به آقا عرض مى کند که این زن از نوع همان زنى است که تو مى خواهى.چهار پسر که ارشدشان وجود مقدس ابا الفضل العباس است،از این زن به دنیا مى آیند،هر چهار پسر در کربلا در رکاب ابا عبد الله حرکت مى کنند و شهید مى شوند.وقتى که نوبت بنى هاشم رسید،ابا الفضل که برادر ارشد بود به برادرانش گفت:برادرانم!من دلم مى خواهد شما قبل از من به میدان بروید،چون مى خواهم اجر شهادت برادر را ادراک کرده باشم.گفتند:هر چه تو امر کنى.هر سه نفر شهید شدند،بعد ابا الفضل قیام کرد.این زن بزرگوار(ام البنین)که تا آن وقت زنده بود ولى در کربلا نبود،شهادت چهار پسر رشید خود را درک کرد و در سوگ آنها نشست.در مدینه برایش خبر آمد که چهار پسر تو در خدمت حسین بن على علیه السلام شهید شدند.براى این پسرها ندبه و گریه مى کرد.گاهى سر راه عراق و گاهى در بقیع مى نشست و ندبه هاى جانسوزى مى کرد.زنها هم دور او جمع مى شدند.مروان حکم که حاکم مدینه بود،با آنهمه دشمنى و قساوت گاهى به آنجا مى آمد و مى ایستاد و مى گریست.از جمله ندبه هایش این است:
لا تدعونى ویک ام البنین
تذکرینى بلیوث العرین
کانتبنون لى ادعى بهم
و الیوم اصبحت و لا من بنین
اى زنان!من از شما یک تقاضا دارم و آن این است که بعد از این مرا با لقب ام البنین نخوانید(چون ام البنین یعنى مادر پسران،مادر شیر پسران)،دیگر مرا به این اسم نخوانید.وقتى شما مرا به این اسم مى خوانید،به یاد فرزندان شجاعم مى افتم و دلم آتش مى گیرد.زمانى من ام البنین بودم ولى اکنون ام البنین و مادر پسران نیستم ( برگرفته از مجموعه آثار شهید مطهری ج ۱۷ ص ۲۴۲)
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
متن روضه وفات حضرت ام البنین (س)
🏴🏴🏴🏴
کی مدینه ز یاد خواهد برد صحن چشمان گریه پوشت را
صبح تا شب کنار خاک بقیع ناله و شیون و خروشت را
چشمهای تو پر شفق می شد در کنار چهار صورت قبر
مصحف دل ورق ورق می شد در کنار چهار صورت قبر
خوب فهمیده حال و روزت را آنکه امُ البکا تو را خوانده
مادر اشک مادر ناله پاره های دلت کجا مانده
آه وقت غروب مادر جان تو و زینب چه عالمی دارید
یکی از دیگری پریشان تر حال محزون و درهمی دارید
می نشیند عجب غریبانه ام کلثوم در کنار رباب
می شود روضه خوان مجلستان روی زرد و نگاه تار رباب
یکی از میهمان نوازی شان یکی از تیر و دشنه می گوید
یکی از هرم آفتاب و عطش یکی از کام تشنه می گوید
پیش چشمان خون گرفتهی عشق از نگاهی کبود می گوید
یعنی از ماجرای بی کسی و خیمهی بی عمود می گوید
حرف سقا که پیش می آمد گریه های سکینه دیدن داشت
ماجرای شهادت عباس با لب تشنه اش شنیدن داشت
او به سمت شریعه می رفت و روح از پیکر حرم می رفت
همهی دلخوشی خون خدا صاحب بیرق و علم می رفت
می گفت الحمدلله بچه هام خوب تربیت شدند،امام حسین دست رو سر عباس می کشید می گفت داداش… ام البنین عباسشُ صدا زد، گفت: پسرم حواست باشه اگه آقات بهت میگه داداش نکنه یه وقت تو هم بهش بگی داداش، خوبیت نداره آخه من کنیز حسینم…وقتی زینب هم برگشت مدینه اول چیزی که گفت این بود که من ناراحت نیستم از این که عباس آب نیاورد اما خانم، مادر جان، ام البنین از عباس یه گله دارم، عاقبت به حسین گفت داداش اما به من یه خواهر نگفت…
همه در آستانهی خیمه چشمها خیره سمت علقمه بود
ناگهان عطر و بوی یاس آمد به گمانم شمیم فاطمه بود
بانگ أدرک أخا در آن لحظه مثل تیری به قلب بابا خورد
ناله می زد انکسر ظهری قد و بالای آسمان تا خورد
رفت سمت فرات اما حیف بی قرار و خمیده بر می گشت
کوه غم روی شانه هایش بود با دو دست بریده بر می گشت
رفت سقا و خیمه ها دیگر از غم بی کسی لبالب شد
بی پناهی خودی نشان می داد اول بی کسی زینب شد
همره کاروان به شام آمد سر او مثل نجم ثاقب بود
ولی از روی نیزه می افتاد روضه اش أعظم مصائب بود
گفتی آقامُ کشتند، خب حالا بشیر صبر کن من چند تا سوال ازت دارم، به من بگو عباسمُ چجوری کشتند؟ گفتند: ام البین رفته بود برای گلای حسین آب بیاره، تو خیمه ها غوغاییه، همه به فکر آبند، همه زنا اومدند تو خیمه رباب، همه دل نگران رباب اند، عباس رفته آب بیاره؛ ام البنین، بچه ها انقدر تشنه بودند بعضی ها از حال رفته بودند، بعضی ها لباسا رُ بالا داده بودند، شکم ها رُ رو خاک گذاشتند؛ سه روز گلای حسین آب نخوردند، حالا عباس می خواد آب بیاره، اول کسی که خیلی افتخار می کنه سکینه است، هی میگه رباب غصه نخور، عمو قول داده آب بیاره، عمو بگه آب بیاره میاره، رفت آب بیاره مشکُ زد تو آب، مشکُ پر کرد ام البنین، بشیر که این ها رُ می گفت ام البنین خوشحال می شد، می گفت: بارک الله عباسم؛ خانم جان از شریعه بیرون زد اما وسط راه یه دست عباستُ بریدند، اما با دست دیگش آبُ گرفت، گفت بارک الله عباسم؛ خانم جان تیر به چشمش زدند اما مشکُ رها نکرد، بارک الله عباسم؛ خانم جان دست دیگشم بریدند، رنگ ام البنین پرید، گفت خانم جان اما عباس خم شد آروم آروم مشکُ به دندون گرفت، خمیده خمیده سمت خیمه ها اومد، دیدند باز داره میگه بارک الله عباسم؛ یه مرتبه یه جمله ای گفت صدای ناله ی ام البنین بلند شد، صدا زد خانم جان تیر به مشک عباست زدند، یه وقت صدا زد بیچاره عباسم… برا همین بود تو کوچه پس کوچه های مدینه می گشت می گفت:
دیگر مرا ام البنین نگویید زیرا که من دیگر پسر ندارم
زینب تو مدینه روضه می گرفت، همه زنها می اومدند شروع می کرد روضه خوندن، مردم نبودید آقام حسینُ تشنه کشتند، مردم نبودید علی اکبرُ اربا اربا کردند، مردم نبودید دستای عباسمُ بریدند، مردم نبودید به شیرخواره ما هم رحم نکردند، یه مرتبه دیدند از دم در روضه یه صدایی بلند شده، هی میگه بمیرم برا بچم از خجالت آب شد، نتونست آب بیاره، شاید زیر لب می گفت خانم جان یا فاطمه الزهرا شرمندم کردی، شنیدم از تو کوچه وقتی سیلی خوردی نتونستی تا خونه بیای اما از زینب شنیدم رفتی علقمه عباسمُ بغل گرفتی…
ام البنین کجایی بشیر خبر آورده مژده بده که سقا یه قطره آب نخورده
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#غربت_امیرالمؤمنین
😔😔😔😔
بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد
زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد
مولاست با طفلان بی حال و پریشان
مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان
دائم کنار بستر خالی نشسته
چشمان بارانی خود را باز بسته
هی روضه می خواند به یاد دست بسته
با خاطرات کوچه پهلویش شکسته
با چادر خاکی که بر روی سرش داشت
زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت
حق علی را هیچ کس باور ندارد
مولای عالم مانده و لشکر ندارد
این خانه دیگر دست نان آور ندارد
«دیگر حسین بن علی مادر ندارد»
پروانه ای که پهلویش را در گرفته
حالا از این خانه شبانه پر گرفته
شب ها کنار قبر زهرای جوانش
می سوخت از داغ جوان قد کمانش
وقتی رمق می رفت او از زانوانش
سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش:
زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی
دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی
با من نگفتی غصه ی غصب فدک را
با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را
شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر
در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر
بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن
زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن
برخیز تا این خانه را از نو بسازم
برگرد تا کاشانه را نو بسازم
کج می کنم بانو سرِ مسمارها را
خود در میارم سنگِ این دیوارها را
دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم
لولای در را رو به کوچه می گذارم
انگار وقت رفتنم نزدیک گشته
دنیا دوباره تیره و تاریک گشته
نه سال بودی بهر تو کاری نکردم
زهرا حلالم کن که باید بازگردم
زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته
حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته
وحید محمدی ✍
#بعد_از_شهادت
#حضرت_زهرا
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
YEKNET_IR_vahed_2_vafat_hazrat_omebanin_1400_hosein_taheri.mp3
6.16M
#واحد
#حضرت_ام_البنین
🎤کربلایی حسین طاهری
😔😔😔😔
ابالفضلی ام دلم دخیل علمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
روز افتتاح جنت البقیع
برامون روز مبارکی میشه
حرم ام البنین با حرم
آقامون امام حسن یکی میشه
قسم به قطع الیمین سفره ام البنین
مجربه واسه زیارت اربعین
ام البنین ام بی بنین
****
ابالفضلی ام شفیع تو محشرمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
شب جمعه هایی میرسه که ما
از ضریحت نمیشه دل بکنیم
صحن ساقی العطاشا تو حرم
میسازیم و سقا خونه میزنیم
گره گشای همه سیدتی فاطمه
صحن و سرای تو یه شعبه از علقمه
ام البنین ام بی بنین
****
ابالفضلی ام آقام خدای کرمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
مادر عشق و وفا و ادبی
نوکر ماه بنی هاشمتیم
به علمدار حرم بگو اگه
برسه پاش همه حاج قاسمتیم
هوا هوای حسین نوا نوای حسین
مثل تو میگم همه کسم فدای حسین
ام البنین ام بی بنین
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
2. وصیت.mp3
3.46M
#وصیت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#به_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_کاظم_دانایی
#دستگاه_شور
دخترم :
ارثیه ی غربت مادر مال تو
پر کشیدن مال من ،
این دو سه تا پر مال تو
داغِ من ، مال علی ،
داغ علی هم مال من
حسنین و غم این
دو تا برادر مال تو
خطبه خونی ،
توی مسجدِ مدینه مال من
خطبه خوندن ،
توی کوفه مثل حیدر مال تو
خنده ی همسایه ها ،
تو راه کوچه مالِ من
صدای هلهله و
خنده ی لشگر مال تو
این سه تا کفن ،
واسه من و علی و مجتبا
زینبم ، پیرهن حسینِ بی سر
مال تو ..
قصه ی میخ در و
کُشتن محسن مال من
غِصه ی سه شعبه و
حنجر اصغر مال تو
بوسه های بی رمق ؛
این دم آخر مال من
بوسه های لب گودالِ برادر
مال تو ..
زخم بستر مال من ،
اشکای حیدر مال من
یک هزار و چندتا زخمِ تنِ بی سر
مال تو
قتل و غارت مال تو ،
رخت اسارت مال تو
دیدن بزم شراب و
مِی و ساغر مال تو
شاعر : #امیر_عظیمی
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
بابا تو مجلس شام
هر چی سرک کشیدم
به جز یه چوب خونی
چیزی دیگه ندیدم
دارم می فهمم امشب
که چوب کجا میخورده
باید برای این غم ،
دختر تو میمرده ...
#وصیت #حضرت_زهرا
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
مافرق بیننا۱.mp3
1.79M
.
#زمینه
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
ما فرّقُ بَیننا _جدایی خیلی زوده
مغصوبه حقُها_گناه تو چی بوده
چرا نگفتی زهرا( صورتت کبوده۲)
بی تو دیگه این زندگی برام
مثه قفسه میبینی چشام_خیسه اشکه زهرا
میدونی ازت دل نمیکنم
گریه میکنم ناله میزنم_کاش میموندی حالا
آتیش قلبم،مرهم نداره
چی میشه بازم،بارون بباره
ای یارم ای یار، خدانگهدار
حالا کی میده جواب، سلاممو ای بانو
زهرا تو راحت بخواب،تمومه درد پهلو
تنها شدم بی بی جان(بین این هیاهو۲)
خیلی خالیه جات تو خونمون
عطر چادرت مونده پیشمون_رفتی بی بهونه
منو میکُشه داغ رفتنت
خونِ تازه بود روی پیرهنت_وای ازین زمونه
شرمندگی از،چهره م عیانه
میشه بلندشی،وقت اذانه
ای یارم ای یار، خدانگهدار
دارم روی پیکرت،خاک عزا میریزم
زهرا بین محضرت،از درد و غم لبریزم
چرا نموندی آخه(پیش من عزیزم۲)
خیلی دادن اینجا تو رو عذاب
خونه دیگه شد رو سرم خراب_یار قد کمونم
گریه ی حسین بُرده طاقتم
بی تو دیگه خم میشه قامتم_یاور جوونم
ای سرو زخمی،ای یاس رنجور
میبینمت باز،فی یوم عاشور
ای یارم ای یار، خدانگهدار
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا
#هاشم_محمدی_آرا ✍
فاطمیه ۱۴۰۱
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
187.7K
زمینه سوم و هفتم 😭
شهادت حضرت زهرا(س)
باورم نمیشه زهرا
فضه داره میپزه حلواتو
زینبت با اشک و ناله
توی ظرفا میچینه خرماتو
علی رو تنها گذاشتی
خوش بودم، من باتو
ای وای
دارم از غصه ی تو می میرم
ای وای
سوم و هفته برات می گیرم
ای وای
من از این همسایه ها دلگیرم
اینا دل بچه هاتو سوزوندن
یه فاتحه برای تو نخوندن
یازهرا یازهرا واویلا
میدونی که بی تو حیدر
نمیشه دیگه علیِّ سابق
این در و دیوار خونه
به خدا میده منو کم کم دق
بمیرم میخوابه زینب
با گریه، باهق هق
برگرد
جای دستات خالیه توو دستام
برگرد
بی تو سرد و تاریکه این دنیام
برگرد
بهتر از هرکی میدونی تنهام
بغض میکنه حسن یه کنج خونه
شبا حسینت میگیره بهونه
یازهرا یازهرا واویلا
سبک و شعر:
ابوذر رئیس میرزایی
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
27 حرف دل[1].mp3
712.8K
حرف دل
گاهی تنها یک دعا کافیست تا همه چیز
عوض شود..
دعا فقط برای یک نفر🥀
العجل _العجل_العجل
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پادکست
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
4_5927077683346279465.mp3
2.96M
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
سردار سلام سرباز علمدار سلام
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🎤حسین طاهری
✍ دومین سالگرد شهادت سردار دلها شهید #حاج_قاسم سلیمانی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سردار سلام سرباز علمدار سلام
ای دلبر و دلدار سلام
بسم الله قاصم الجبارین
خون پاک تو دامن گیره
انشالله انتقام سخت رو
مهدی فاطمه می گیره
به اذن حیدر مانفس میگیریم
پرچم سرخ رو دست می گیریم
به زودی ما سینه زن ها سردار
بقیع رو با خون تو پس می گیریم
سردار سلام سرباز علمدار سلام
سردار عشق ما را کشتیداما ما زنده تر می گردیم
سردار عشق ما را کشتید
اما ما زنده تر می گردیم
خیلی زود با سپاه زینب
بهر خون خواهی بر می گردیم
درون سینه حب حیدر دارم
که از نسل میثم تمارم
تا پای جون با ولایت هستم
من از سرباز های همین سردارم
سردار سلام سرباز علمدار سلام
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#تلنگر🌺🍃
ﭘﺪﺭﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ به فرزندش گفت :
ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ!
1) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ!
2) اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ!
3) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ!
ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ.
ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر ، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ...ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ!
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ.
ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﻋﻠﺘش را ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ:
"ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ!"
ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﻧﺼﺎﯾﺢ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﯽ ﺑﺮﺩ...
و میخواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺑﻮﺩ!
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ...
"ﮐﺎﺵ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻗﻄﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﻄﺮﯼ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﻧﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺭفتنی...!"
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
4_6014558792706951884.mp3
2.57M
🏴#شهید_قاسم_سلیمانی
🏴#زمزمه
🏴#سبک_زمینه_شور
🎤مداح :کربلایی مصطفی بابایی
✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده
♥️اِلا بِذکرالله تطمئن القُلوب♥️:
🏴#زمینه #زمزمه #شور
🏴#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
🏴#سلیمانی_تو_شهید
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سلیمانی
تو شهید راه قرآنی
شیری از تبار سلمانی
افتخار کل ایرانی
....
میدرخشد اسم تو درجهان
اسوه و افتخار این وطن
میبرم نامت را به هرکجا
گر از مردانگی شود سخن
ای سردار ای سردارباوفا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سلیمانی
هرگز تو نمیروی از یاد
تا نفس بود زنم فریاد
راهت را ادامه خواهی داد
.....
به زودی با رمز یافاطمه
با اذن خامنه ایِ امام
مانند مدافعان حرم
گیریم از قاتل تو انتقام
ای سردار ای سردارباوفا
#شاعرسبکساز_کربلایی_مجیدمرادزاده
👈دعوتیدبه:کانال نوای ذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
4_5902488901087395945.mp3
9.7M
🏴#شهادت_حضرت_ام_البنین_س
🏴#سبک_واحد
🎤مداح :حاج محمد رضا بذری👇👇👇