eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
1 عکس
10 ویدیو
1 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
در اين حريم، هيچ‌كسی بی‌مراد نيست بازار اهل معرفت اینجا کساد نیست همواره بی‌حساب فقط لطف می‌كند بيهوده نام او كه امامِ "جواد " نيست ديدم كه در تمامی حاجت‌گرفته‌ها فرقی ميان مجتهد و بی‌سواد نيست پرسيدم از حوائج و بين جواب‌ها حتی يكی‌ش، "حاجت ما را نداد"، نيست نامی برای درب ورودی مرقدش درخور تر از ورودی "باب المراد" نيست ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
کبوتر آمده امشب زیاد گریه کند به هرکجا که دلش سرنهاد گریه کند به وقت خواندن اذن دخول می‌خواهد اگر که حال خوشی دست داد، گریه کند و زائری که به مشهد رسیده می‌داند که در کجای زیارت زیاد گریه کند برای این‌که شفاعت کند امام رئوف در آستانه‌ی بابُ الجواد گریه کند ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
شور میان مثنوی و مستزادها مضمون ناب دفتر شعر "فؤاد"ها نزد تو نذر شاعر أُمّی قبول نیست؟؟ دل بسته‌اند بر کرمت بی سوادها من سال‌ها خراب توأم باده‌ی طهور! آورده‌اند عطر تو را ابر و بادها "با صد امید بر درِ این خانه آمدم " باب الجوادتان شده باب المرادها محو تو و اسیر سه إبن الرضا شدم دل داده‌ام به دست رضایی نژادها هر روز بر گدای تو افزوده می‌شود به به، به سفره‌ی تو و این اِزدیادها بیش از نیاز می‌دهی و ذوق می‌کنم خیلی کم است پیش تو "خیلی زیاد"ها ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
#علی ⏬⏬ ای دوست به درگهت مراد آوردم از دست ستم‌ها به تو داد آوردم نام تو جواد است و خدای تو جواد امید به لطف دو جواد آوردم ✍مرحوم هرکس به جهان سر بسپارد به جواد کار دو جهان وا بگذارد به جواد از ساحت ثامن الحجج فیض برد از بس‌که رضا علاقه دارد به جواد ✍مرحوم هر بار سروده‌ایم دربارۀ تو عشاق جهان شدند آوارۀ تو این قلب شكسته هیچ، آقا زاده! افلاک شده دخیل گهوارۀ تو ✍ این جلوۀ ناب، جلوه‌ای دل‌خواه است بر شمس شموس بهتر از هر ماه است سوگند به نص آیۀ «اعطینا» او کوثر دوم رسول‌الله است ✍ هستیم همه یاد تو ای شهزاده محتاج به امداد تو ای شهزاده ای کاش که امر فرج امضا بشود از برکت میلاد تو ای شهزاده ✍ شادیم ولی در دلمان غم مانده داغت به دلِ هیئت و پرچم مانده میلادِ تو یک روضه‌ی در لفّافه‌‌ست... شش‌ماه دگر تا به محرّم مانده! ✍ نام تو حلاوت‌ست مثل صلوات جودست و اجابت‌ست مثل صلوات ریزد گلِ نور از آسمانِ هشتم میلاد تو برکت‌ست مثل صلوات ✍ ای دوست! مراد اهل‌ بیت آمده است یک گل ز نژاد اهل بیت آمده است امروز تمام سائلان می‌گویند میلاد جواد اهل بیت آمده است امشب که جواد، قامت افراشته است با جلوه‌ی خود بذر سحر کاشته است گر غرق به نور است زمین، شمس شموس گلبوسه ز روی ماه برداشته است درمانده‌ام از دوست فرج می‌طلبم سرخط سفر به سوی حج می‌طلبم من عیدی خود را شب میلاد جواد از درگه ثامن الحجج می‌طلبم ✍ امشب که مدینه رنگ دیگر دارد یک باغ گل و شکوفۀ تر دارد گلخندۀ شادی‌ست به لب‌های حسین چون در برِ خود علی اصغر دارد امشب به مدینه مرغ دل پر زده است کز گلشن ایثار گلی سر زده است عیدی زکف علی اصغر گیرد هرکس به در خانۀ او در زده است از عطر حضور تو ملائک مستند وز مژدۀ میلاد تو شادان هستند روزی که قماط بر تنت پیچیدند شیرازۀ عشق و عاشقی را بستند ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
من از ازل گدایم و او از ازل جواد مثل‌ رضا و مثل‌ خودش‌ بی بَدَل جواد با روی خوش گذاشت به سائل مَحل جواد در جُود و در کرم شده ضَربُ المَثَل جواد ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) دست خُداست دست امامِ جوادِ من عرش خُداست روضه‌ی باب المُرادِ من لطف زیاد اوست که مانده‌ به یادِ من یک‌جمله است نغمه‌ی هر بامدادِ من ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) او را دلیل بارش باران نوشته‌اند در مدح او ملائکه قرآن نوشته‌اند چشم و چراغ شاه خراسان نوشته‌اند روی عقیق دست کریمان نوشته‌اند ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) با‌ مَستِ حُبِّ او سخن از مُستَحَب مگو شهد لبش که هست به ما از رُطب مگو ما با غمش خوشیم بیا از طرب مگو در پرده‌ای بلند بخوان؛ زیر لب مگو ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) دل یاکریم گفت و زبان یاجواد گفت باید نیاز خویش به بابُ المراد گفت گنبد زبان گشود و دم گوش باد گفت شد برکتش زیاد، کسی که زیاد گفت: ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ماییم سائل سرِ بازار کاظمین هستیم تا همیشه بدهکار کاظمین بیچاره‌ی رضا و گرفتار کاظمین گفتیم با تمامی زوّار کاظمین ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ای دل! به شادی دل آل عبا بخوان پیوسته با اهالی ارض و سما بخوان در صحن با صفای امامینِ ما بخوان مصراع آخرست؛ بیا با رضا بخوان ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
در اين حريم، هيچ‌كسی بی‌مراد نيست بازار اهل معرفت اینجا کساد نیست همواره بی‌حساب فقط لطف می‌كند بيهوده نام او كه امامِ "جواد " نيست ديدم كه در تمامی حاجت‌گرفته‌ها فرقی ميان مجتهد و بی‌سواد نيست پرسيدم از حوائج و بين جواب‌ها حتی يكی‌ش، "حاجت ما را نداد"، نيست نامی برای درب ورودی مرقدش درخور تر از ورودی "باب المراد" نيست ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
ای ریخته نسیم تو گل‌های یاد را سرمست کرده نفحه‌ی یاد تو باد را افراشته ولای تو در هشت سالگی بر بام آسمان عَلَم دین و داد را خورشید، فخر از آن بفروشد که هر سحر بوسیده آستان امامِ جواد را خورشیدِ بی غروب امامت که جود او آراسته است کوکبه‌ی بامداد را جود و سخا جواز تداوم از او ستاند تقوا از او گرفت ره امتداد را آن سرخط سخا که به جود و کرم زده بر لوح آسمان رقم اعتماد را بی‌رنگ کرده بددلیِ دشمنان او افسانه‌ی سیاه‌دلی‌های «عاد» را تنگ است دل به یاد امام زمان، مگر بوییم از امام نُهم عطر یاد را وقتی که نیست گل ز که جوییم جز نسیم عطر بهارِ وحدت و باغِ وداد را؟ جز آستان جود و سخایت کجا برم این نامه ی سیاهِ گناه، این سواد را؟ بی یاری شفاعت تو چون کشم به دوش بار ثواب اندک و جرم زیاد را؟ خط امان خویش به ما ده که بشکنیم دیوارِ امتحانِ غلاظ و شداد را ای آنکه هرگز از درِ جودت نرانده‌ای دلدادگان خسته‌دلِ نامُراد را بگذار تا به نزد تو سازم شفیع خود جدت امام ساجد زین العباد را تا روز حشر یار غریبی شوی که بست از توشه‌ی ولای تو زادالمعاد را ✍ مرحوم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
شور میان مثنوی و مستزادها مضمون ناب دفتر شعر "فؤاد"ها نزد تو نذر شاعر أُمّی قبول نیست؟؟ دل بسته‌اند بر کرمت بی سوادها من سال‌ها خراب توأم باده‌ی طهور! آورده‌اند عطر تو را ابر و بادها "با صد امید بر درِ این خانه آمدم " باب الجوادتان شده باب المرادها محو تو و اسیر سه إبن الرضا شدم دل داده‌ام به دست رضایی نژادها هر روز بر گدای تو افزوده می‌شود به به، به سفره‌ی تو و این اِزدیادها بیش از نیاز می‌دهی و ذوق می‌کنم خیلی کم است پیش تو "خیلی زیاد"ها ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
جواد آنکه به نزدش سخا و جود گداست جواد آنکه خدا نیست، خنده‌های خداست جواد آنکه هم از کودکی امام شده است شبیه حضرت عیسی و حضرت یحیاست جواد آنکه کریم بن هفت اقیانوس جواد آنکه جواد بن هشتمین دریاست جواد آنکه جواب تمام پرسش‌ها جواد آنکه امام تمام باران‌هاست جواد آنکه به دل بردن از پدر مشهور جواد آنکه علی‌اکبر امام رضاست جواد آنکه پدر از پسر غریب‌تر است یکی به غربت مشهد، یکی به سامرّاست جواد آنکه به لب‌های تشنه جان داده است جواد آنکه پر از کلّ یوم عاشوراست دلم شکسته ولی پر تلاطم است هنوز که "عشق" فاصله‌ی کاظمین کرب و بلاست ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
هر که راهی در حریم خلوت اسرار داشت دل برید از ماسوا، سر در کمندِ یار داشت در پناه معرفت، در پرتو آزادگی راه حرّیت سپرد و شیوۀ احرار داشت من غلام همت آنم که از روزِ نخست افتخارِ دوستی با عترتِ اطهار داشت جز «رضا» عهد مودّت با کسِ دیگر نبست جز «جواد» از هر چه گویی بگذر و بگذار داشت تا جمال شاهد ما در حجاب غیب بود ادعای صدق ما را مدعی انکار داشت کیست این مهر جهان‌آرا که همچون آفتاب جلوه‌ها نور جمالش از در و دیوار داشت کیست این سرو سَهی بالا، کز استغنای طبع لطف و احسان و کرم بود آنچه برگ و بار داشت یک طرف خیر کثیر فاطمه میراث برد یک طرف خُلق عظیم از احمد مختار داشت مظهر تقوا و عصمت، مطلع «اَللهُ نور» نور علم و معرفت از حیدر کرّار داشت مطلع الفجر حقیقت آشکارا شد از این لیلة القدری که مخفی ماند و بس مقدار داشت نازپروردی که شب‌ها تا سحر شمس الشموس در کنار مهد نازش دیدۀ بیدار داشت جلوۀ حسن خدادادش تجلّی تا نمود بُرد از آیینۀ دل‌ها اگر زنگار داشت نور علمش گرچه روشن کرده بود آفاق را دشمن از بی‌دانشی با او سر پیکار داشت مجلسی آراست در دربار خود مأمون، ولی قصد شوم خویش را هم مخفی از انظار داشت «پور اکثم» ریخت در آن جمع، طرح یک سؤال یعنی از آن حجت معصوم استفسار داشت «چیست حکم آن‌که مُحرِم بود و قتل صید کرد؟» آن ولی‌الله ناطق در جواب اظهار داشت: «کشت از راه خطا، یا عمد؟ در حِلّ یا حرم؟ بنده یا مولی؟ پشیمان بود یا اصرار داشت؟ بسته بود احرام حج یا عمره؟ شب یا روز بود؟ جهل بر او چیره شد یا علم بر این کار داشت؟ خردسالی بود وین صید نخستش بود؟ یا، سالخوردی بود و زین پرونده‌ها بسیار داشت؟ صید، وحشی بود یا نه، رام بود آرام بود؟ با کدامین صید آن صیّادِ مُحرِم کار داشت؟» چون رسید این‌جا سخن «یحیی بن اکثم» شرمگین با چنان فضل و کمال از دانشِ خود، عار داشت «خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم کاین همه نقش عَجَب در گردش پرگار داشت» بر در این روضه «رضوان» مژدۀ «طوبی لکم»، از پی عرض ارادت عرضه با زُوّار داشت باید این‌جا با کمال معرفت شد عذرخواه هم سرشک توبه هم تسبیح و استغفار داشت باید این‌جا حلقۀ بابِ شفاعت را گرفت سر به زیر از شرمساری، رویِ دل با یار داشت باید این‌جا چون «اباصلت» از سویدای ضمیر گاه ذکر «یا جواد» و گاه «یا غفّار» داشت باید این‌جا چنگ زد بر دامن «أمَّن یُجیب» منتظر بود و به مضطرّ حقیقی کار داشت گر چه ما امروز محروم آمدیم اما «شفق» ای خوشا آن‌کس که فردا وعدۀ دیدار داشت ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
کبوتر آمده امشب زیاد گریه کند به هرکجا که دلش سرنهاد گریه کند به وقت خواندن اذن دخول می‌خواهد اگر که حال خوشی دست داد، گریه کند و زائری که به مشهد رسیده می‌داند که در کجای زیارت زیاد گریه کند برای این‌که شفاعت کند امام رئوف در آستانه‌ی بابُ الجواد گریه کند ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
تنش افتاد زیرِ آفتابِ داغ؛ لب‌تشنه... گریزِ روضه باید به شهیدِ کربلا باشد! ✍ از روی بام تا ته گودال رفته‌ایم در روضه‌‌های جدّ تو از حال رفته‌ایم ✍ سلام بر تنِ بی احترام افتاده! به ماهِ تشنه‌ی بر پُشت بام افتاده ✍ سفارش کن مرا هم نزد بابای رئوف خود اگر یادی کند فرزند، می‌بخشند سلطان‌ها ✍ وَ هست از تنِ در آفتاب‌مانده خجل کبوتری که به‌ جسمِ تو سایه افکنده ✍ جوابِ پرسشِ احوالِ ماست این جمله: به لطفِ حرزِ جوادالائمه محفوظیم ✍ زهرا کنارش روضه‌های کربلا می‌خواند وقتی کبوترها برایش سایه‌بان بودند ✍ عجیب زهر بدی بود، شعله برپا کرد تمامیِ جگرت را که اِرباً اِربا کرد ✍ هزارشُکر که جسمِ تو نامرتب نیست هزارشُکر که بر بام، جای مَرکب نیست ✍ مثل جدّت، لحظه‌ی آخر تنت بی تاب شد تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد ✍ سایه‌سار پیکرت، بالِ کبوترهای شهر پیکر تو دفن شد مانند پیکر‌های شهر ✍ حالا کبوتران پَر خود را گشوده اند یک سایبان برای تنت دست‌ و پا کنند ✍ تا سایه‌بان شود به تن زهردیده‌اش خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد... ✍ تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد ✍ آفتابِ لبِ بام است تنِ بی‌جانت ای خدا خیر دهد باز کبوترها را... ✍ در عــالــم جــــود، جـــاودان است جواد بر آل عـــلی، عــزیــز جـــان است جواد یا فــــــــــاطمه! گریه کن به حال پسرت جان داده به غربت و جوان است جواد ✍ در عالَم جود جاودان‌ست جواد بر آل علی عزیزِ جان‌ست جواد یا فاطمه گریه کن به حال پسرت جان داده به غربت و جوان‌ست جواد ✍ لب‌تشنه ز عمق جگرش می‌گفت آه یک لحظه نشد شرار آهش کوتاه شد ورد لبش لحظه‌ی آخر ناگاه لا یَوم کیومکَ ابا عبدالله ✍ ما در غم و محنت تو گفتیم: حسین با گریه به غربت تو گفتیم: حسین وقتی که شنیدیم شدی تشنه شهید در اوج مصیبت تو گفتیم: حسین ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝