eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
50 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
از کجا برایِ تو بگم حالا خیلی حرف برایِ گفتنم دارم خودشون دارن باهات حرف میزنن خودِ زخمایی که رو تنم دارم زخمایی که جونم و به لب آوُرد زخمایی که رو پاهام آبله شد جوابِ گریه‌هایِ دخترِ تو خنده شد، کتک شد و هلهله شد لکنتِ زبونم و چیکار کنم خیلی وقتا نفسم رو می‌گیره یکی از دخترایِ شامی میگُف اینجوری بهتره دخترِ بمیره مَسخرم می‌کنه و کِز می‌کنم دعا کن که دخترِ تو جون بده باباشو نشون میده به من میگه تو اگه بابا داری نشون بده بابا، گوشواره‌ی من رو یادته؟ تو خریدی و برام یه خاطرَس یکی از رویِ گوشام کشیدو رفت حالا رویِ گوشایِ این دخترَس منو که دیشب زدن عمه میگُف نزنید که آهِ مظلوم می‌گیره گفتم اینجور نمی‌مونه و یه روز تو میای دلِ من آروم می‌گیره یه بساطی ما داریم، نگو نپرس عمه‌هام یواش یه چیزایی میگن نمیدونم راجبِ کیه ولی هی می‌گن که سرشو بد بریدن من نمی‌دونم کیه اما می‌گم حالا که جدا شده سر از تنش اگه دختری داره اون بیچاره دخترش ندونه سر بریدنش ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان 👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
تو که لب‌تشنه بودی، چاره‌ای را دست و پا کردند برایت عاقبت زیرِ گلویت چشمه وا کردند تنت را موقعِ بیرون کشیدن از درونِ خاک به زورِ ضربه‌هایِ محکمِ سرنیزه تا کردند فقط یک نیزه خالی بود و نیزه‌دار سر می‌خواست که این‌ها با سرِ تو حاجت او را رَوا کردند غریبی می‌کنی بالایِ آن نیزه نمی‌مانی سرت را چند باری رویِ نیزه جا‌به‌جا کردند نخِ قنداق، یا معجر، نمی‌دانم چه بود اما سرت تا بند شد بر نیزه، جشنی را به پا کردند سرت بر رویِ نیزه، رو به رویِ مادرت اما تنت را مثلِ بابا در بیابان‌ها رها کردند ✍ ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
خیمه‌ها را عجیب‌تر می‌کرد گریه‌هایِ عجیبِ آن نوزاد پیشِ گهواره‌اش زمین می‌خورد مادرِ بی شکیبِ آن نوزاد همه مشغولِ کودکش بودند خبر از سمتِ علقمه آمد که عمو رویِ خاک افتاده وَ پدر دست، بر کمر می‌زد نا امیدانه مادرِ اصغر... رو به زینب، چکار باید کرد؟ دارد از دست می‌رود طفلم سوخت از تب، چکار باید کرد؟ این‌چنین صحنه را تصور کن این همه درد را کجا دیدی؟ تا به حالا تمامِ عمر آیا سُرفه‌ی خشکِ طفل را دیدی؟ پدرش آمد و عبایی خواست طفل را در عبایِ خود پیچید نرم و آهسته گام بر می‌داشت لبِ او را چقدر می‌بوسید تا عبا را کنار زد بابا دید طفلش دوباره تب می‌کرد پسرِ مظهرِ مناعتِ طبع آب از دشمنش طلب میکرد اشکِ بابا فقط تمسخر داشت به علی رحم شد؟ بگو اصلاً حرمله آمد و نشانه گرفت یک سه شعبه رسید تا گردن گره افتاده بود در کارش پدری مانده بود شرمنده این طرف گریه‌ی حرم بود و آن طرف یک سپاه در خنده وَ گذشت و گذشت و گذشت روزگاری به مادرش طی شد اصغرش را ندید تا وقتی که سرِ او سوارِ بر نِی شد گفت حالا به رویِ این نیزه لااقل قد کشیده‌ای، مادر از کبودیِ پلکِ تو پیداست چِقَدَر زجر دیده‌ای مادر ✍ ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
زمینه_شهادت_حضرت_زهرا_س۹۹کوچه_بند۱.mp3
1.42M
بند۱: میاد صدای گریه های مادر، توو شهرِ مدینه رسیده زخم کینه، به بازو و سینه چِقَدَر بد زدن توو کوچه، حضرت زهرا رو می رسونه تا خونه حسن، اُمِّ اَبیها رو غوغا شده توو کوچه ها، وای مادر خون شده قلب مجتبی، وای مادر نالهءِ کُلِ ماسوا، وای مادر بند۲: آروم نداره زهرا وُ نِشَسته، توو کوچه توو خاکا گِل شده اشک چشماش، که ریخته رو خاکا یه طرف چادرِ خاکی، یه طرف گوشواره بمیرم چشم مادرمون، خیلی ورم داره اشک چشامون و ببین، ای مادر با صورت افتادی زمین، ای مادر پاشو رویِ خاکا نَشین، ای مادر بند۳: آتیش گرفته خونه و میسوزه،دلا مثلِ این در رسیده شعلهءِ در، به ناموسِ حیدر چِقَدر بی بهونه بستن، دستای مولا رو چل تا نامرد چه بد شکستن، سینهءِ زهرا رو دنباله داره ماجرا، واویلا این قصه تا کرببلا، واویلا اتیش می گیره خیمه ها، واویلا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
زمینه شب شهادت حضرت زهرا۹۸.بند۱ (1).mp3
1.22M
بند۱: شمع شبستان علی، ماهِ تابانِ علی روح و ریحانِ علی، مهربانِ علی نرو نرو گُلِ بهارم، نرو نرو که بی قرارم می میرم از نبودنت، بمون عزیزم فدایِ خونِ پیرهنت، بمون عزیزم بمون عزیزم بند۲: یارِ جوانِ علی، راحتِ جانِ علی با غمِ تو چه کنم، قد کمانِ علی پاشو ببین می باره اشکام، پاشو ببین می لرزه پاهام یه یاعلی بگو بازم، پاشو امیدم منم مثِ تو فاطمه، دیگه خمیدم دیگه خمیدم بند۳: بانویِ خونه یِ من، قُوَّتِ قلبِ حسن دل نگرونِ حسین، تشنه یِ بی کفن ببین حسین داره می میره، پاشو نزار گِریَش بگیره تو باید آرومش کنی، می دونی تشنه است یه روزیم میاد گُلم، به زیر دشنه است به زیرِ دشنه است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
کُنجِ یک خانه ای که دلگیر است پایِ دیوار بستر افتاده بودنِ او چه سخت معلوم است چونکه با جسمِ لاغر افتاده از سرِ صبح دستِ خود را بر... رویِ پهلو گرفته  خوابیده گریه دار است حالتِ مادر باز هم رو گرفته خوابیده نیمه شب بود و ما همه بیدار در هیاهویِ شعله تا در سوخت جگرِ ما میانِ آتش بود چادرش گُر گرفت مادر سوخت مادرم را زدند و ما دیدیم ریسمان در طوافِ بابا بود پُشتشان را به خاک میمالید دستِ بابایِ من اگر وا بود از همان روز کوچه تا حالا مادرم بینِ خواب میلرزد خوابِ راحت نکرده یک شب هم بسکه حتی به خواب میترسد کوچه ای بود و مادرم بودو ردپایی به چادرش مانده بر رخ مادرم از آن کوچه اثراتی ز آجرش مانده 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
از خود عرش به افلاک نظارت دارد این حسین است که این قدر رعیت دارد اختیار دل ما هست به دستان خودش هر که در مجلس او آمده دعوت دارد حرم اوست به هر جا که به او گریه کنند كربلایش به خدا این همه وسعت دارد دل ما هست حسینیه‌ی دربست حسین این حسینیه به ارباب ارادت دارد خرج هیئت شده سرمایه‌ی نوکرهایش نوکر این‌گونه به بازار تجارت دارد روز محشر که غنیمت نخرند از آدم پیرهن مشکی ما هست که قیمت دارد گریه کردیم برایش که خودش فرموده اشک چیزی‌ست که بر زخم طبابت دارد صبح تا شب به تنش زخم رسید از همه‌سو قدر هفتاد و دو مذبوح جراحت دارد نه که ماییم فقط پای عزاداری او بین گودال بلا فاطمه هیئت دارد چشم امید همه هست به دست کرمش ساربان آمده انگار که حاجت دارد دست جمعی به سرش ریخته‌اند این مردم همه رفتند ولی شمر سماجت دارد خنجرش زیر گلو را نبُرید و دیدند از قفا می‌برد از بس که لجاجت دارد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
منکه به جز تو سایه‌ی بر سر نداشتم چشم از نگاهِ غم زده‌ات بر نداشتم منت گذار بر سرِ من اِذنشان بده شرمنده‌ام که هدیه‌ی بهتر نداشتم گفتم به پایِ عشقِ تو بهتر بیاورم گشتم ولی به چادرِ مادر نداشتم دیدم توانِ داغِ پسر دارم و ولی در خود، توانِ داغِ برادر نداشتم راضی نمیشوی... بروم خود کفن شوم ای کاش در فراقِ تو، من سر نداشتم ✍ 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
بگو که صبر، همیشه به نام زینب شد بگو که راحت دنیا حرام زینب شد بگو که شاهی عالم، مقام زینب شد بگو که طایفه‌ی ما غلام زینب شد وجود او سبب اقتدار آفاق است بگو که مرکز فرماندهي عشاق است قشم به هر چه که خوبیست در زمین و زمان ندیده هیچ‌کسی مثل او چنین و چنان ندانم این‌که فرشته است یا که یک انسان سزاست تا که به تعظیم او شود دوجهان مفسری که کلامش کلام حیدر بود یقین کنید که زینب از این جهان سر بود زن است و قلب صبورش شده است غم‌خانه زن است دُرّ حیا را شده است دردانه زن است و جان‌به‌کف آورده بود جانانه زن است و پای غم ایستاد مرد و مردانه همان‌که بین اسارت به‌حق دلیل آورد به چشم، واقعه را ماتمی جمیل آورد اگر که ام ابیهاست، مادرش زهرا خودش که ام مصائب شده در این دنیا به صبر، سلسله کوه و دلش شده دریا به عشق، سایه‌ی همراه سیدالشهدا خدا کند که پر از شهیرش جدا نشود دعاش بوده که از دلبرش جدا نشود به روی صفحه‌ی تاریخ مجلسی برپاست چه مجلسی که در آن خواستگار او آنجاست پر است خانه‌ی مولا و این ندا برخاست حسین، شرط عروسي زينب کبراست در آن زمآن‌که گمان خطر رود باشد به هرکجا که حسینش سفر رود باشد شمیم جنت اعلا ز بوی چادر اوست نجابت است غباری که روی چادر اوست کسی که آبرو از آبروی چادر اوست کدام دست پلیدی به‌سوی چادر اوست؟ خداست حافظ بنیان چادر زینب ملائک‌اند نگهبان چادر زینب ازل برای ابد غم برای او می‌خواست غمی به وسعتِ عالم برای او می‌خواست بگو مصیبت اعظم برای او می‌خواست و درد و داغ دمادم برای او می‌خواست ز غصه‌اش قدِ عالم هنوز تا مانده چه خاطرات عجیبی از او به‌جامانده به کودکی غم جان‌سوز مصطفی را دید به مادرش اثر ضرب کینه‌ها را دید سرشکسته و ابروی مرتضی را دید کسی که تشت پر از خون مجتبی را دید هزار مرتبه خون‌جگر ز چشمش ریخت چقدر رخت عزا را به پیکرش آویخت رسید کرب‌وبلا با حسین و عاشورا شکست قامتش از قصه‌های کرب و بلا دوید در وسط خیمه‌ها که ای اَبنا! برادرم شده تنها میان این اعداء به گریه گفت سری زیر دین آوردم ... دو نوجوان به فدای حسین آوردم گذشت تا که زمان وداع آخر شد زمان زندگی‌اش با برادرش سرشد زمین به لرزه درآمد که چشم او تر شد زمان بوسه‌ی زینب به زیر حنجر شد نشست و گفت که جان می‌بری تو از خواهر مباد این‌که ببینم تن تو را بی‌سر فغان ز جانب عرش کبود می‌آمد غروب از وسط خیمه دود می‌آمد و بوي آب خنک که نبود می‌آمد حسین، تشنه ز مرکب فرود می‌آمد زمان قطع سر عشق اول شب بود و آن‌که این‌همه را دیده بود، زینب بود رسید بر سر گودال و گفت ای مظلوم! سلام بر تو که از آب هم شدی محروم چه دید با دل خونین و چهره‌ای مغموم سری بریده شد اما به طرز نامرسوم هزار و نهصد و پنجاه زخم بر تن داشت دوازده اثر ضربه پشت گردن داشت ✍️ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝