eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
1 عکس
11 ویدیو
1 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_با_گریه_سکینه_گفت_ای_بابا_مهدی_رسولی.mp3
زمان: حجم: 9.42M
🔳 (س) ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] 🌴با گریه سکینه گفت ای بابا 🌴تماشا کن میان شام حال شرمگینم را 🎤 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
@elteja / اِلتجا4_5904302996488980241.mp3
زمان: حجم: 6.23M
⭕️ مهم منتشر نمایید و تا آخر گوش بدید ▪️نامت سکینه باشد و محنت زدای ما گریان بود برای غمت دیده‌های ما ◾️ما غرق غفلت ایم و اسیران «غیبت» ایم ای غرق در خدا ، تو دعا کن برای ما 🌹 به مناسبت پنجم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ اللهم صل علی فاطمة وأبیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ماأحاط به علمک اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ وَ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سُكَينه یا بِنْتَ وَلِي اللهِ يا بِنْتَ الحسين الشهيد وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ببر به سمت غم نگاه محزون را ببین پُر از ماتم سکینه خاتون را نوای آن بانو به نینوا رفته به همره بابا به کربلا رفته *بی بی سکینه سلام الله علیها آرامش دل باباش ابی عبدالله بود ، لذا توی اون آخرین وداعِ روز عاشورا، وقتی این دختر گفت: بابا بیا بشین رو خاک کنارم، ابی عبدالله از اسب پیاده شد. گفت: بابا! دست یتیمی رو سرم بکش برو، ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن ،فرمود: "لاتُحْرِقی قَلبی"دلمو آتیش نزن عزیزدلم.... این جمله ی آخر میدونید یعنی چی؟یعنی اینکه سکینه ی من تا لحظه ی آخر مقابل من گریه نکن، دیگه نگفت بعد من گریه نکن، یعنی بعد من هر چی خواستی گریه کن؛ دیگه من نیستم جیگرم آتیش بگیره، دیگه بابا رو ندید تا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته...* نوای آن بانو به نینوا رفته به همره بابا به کربلا رفته به کربلا دیده غم فراوان را به قتلگه دیده گلوی عطشان را چه شعله ها دارد دل غم افروزش به دل زند آتش وداع جانسوزش به قتلگه آری چو مشعل آمد او به همره زینب به مقتل آمد او کنار تن آمد سری نداشت آن تن که شد دل زارش لبالب از شیون بگقت با زاری ، به چشم تر بابا چه کس ز جسم تو بریده سر بابا چه کس مرا بابا چنین یتیمم کرد چنین گرفتارِ هراس و بیمم کرد بابا رو از اسب آوُرد پایین. نشست تو بغلش... بابا یادته تو راه که میومدیم خبر شهادت مسلمو دادن، دخترشُ رو پات نشوندی؟ بابا نوازشش کردی بغلش کردی گفتی من داییِ تو هستم، من سایه ی سرتَم. من کنارتم من همه جا باهاتم غصه نخوری تنها نیستی. زینب هست من هستم... اما بابا الان داری میری مارو به کی می سپُری؟ یه جوری داری میری می دونم دیگه برنمی گردی بابا! یه حرفی زد صدای گریه ي حسین رو بلند کرد. گفت: بابا یه صحنه ای دیدم سؤالي برام پیش اومد، من تا حالا بدرقه زیاد دیدم. آدم کسی رو می خواد بدرقه کنه پیشونیش رو می بوسه، صورتش رو می بوسه، بابا اولین بارمه می بینم زیر گلوی کسی رو ببوسن. عمه ام چرا زیر گلوت رو بوسید؟ ابی عبدالله بغلش کرد. با هم گریه کردن. بغلش کرد، نوازشش کرد آرومش کرد. آماده ای یا نه؟ یه ناله عاشورایی میخوام، اینجا بابا دختر رو بغل کرد. هر دیدی یه بازدیدی داره. هر رفتی یه آمدی داره. ساعتی بعد همین دختر اومد تو گودال قتلگاه. دید عمه اش یه بدن پاره پاره رو بغل کرده. این بدنِ کیه؟ فرمود دخترم این بدن بابات حسینِ. خودش رو انداخت رو بدن. اي حسین... لااله الا الله. یه دختر روي بدن باباش بیوفته، بهانه بگیره و گریه کنه چه می کنن؟ شما چه می کنید؟ چجوری بغلش می کنید؟ میان نوازشش میدن، میان بغلش می کنن... من نمیگم عبارت مقتله: سکینه بابارو بغل کرد. "فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب" عرب های نامحرم دورش حلقه زدن. "فَجَرّوها عن جسد ابیها ..." یکی معجر رو میکشه. یکی لباساشو میکشه. یکی موهارو میکشه. یکی تازیانه می زنه. دستاشو گذاشت رو سرش. بابا پاشو ببین. پاشو عمه مو کشتن. زینب اومد جلو گفت: نزنیدش این امانت حسینِ... نانجیبا اونجا اینقدر با سیلی تو صورت زینب زدن. اي حسین... دستتو بیار بالا، اشکتم بمال کف دستت. با همه وجودت... با همه عشقی که به حسین داری... برای فرج تمام زمانت، سلامتی رهبری، شفای همه ی مریضا، عاقبت به خیری جَوُونا، ناله بزن: حسین... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9