eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
50 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•وای امانتی مجتبی... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم به نفس حاج‌میثم مطیعی •✾• 🏴🏴🏴 یا امام‌حسن پسرت اومد مقابل برادرت ایستاد."فَلَمّا نَظَرَ إلَيهِ الحُسَينُ عَلَيه السَّلام قد بَرَزَت،اعتَنَقَهُ"وقتی دید آماده شده،چه آماده شدنی!برادر زاده رو در آغوش گرفت حرفی نزد."وجَعَلا يَبكِيانِ حَتّى غُشِيَ عَلَيهِما"عمو و برادرزاده اونقدر در آغوش هم گریه کردند هر دو بی حال شدند."ثُمَّ استَأذَنَ الغُلامُ لِلحَربِ" دید الان وقت خوبیه.گفت:عمو! اجازه میدی برم جونمو فدات کنم؟"فَأَبى عَمُّهُ الحُسَينُ أن يَأذَنَ لَهُ."آقا بهش اجازه نداد.قاسم حرفی نزد به جای اینکه شعاربده عمل کرد. "فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ"اونقدر دستای عمو رو بوسه زد،دید فایده نداره یه وقت افتاد به پای امام حسین."ويَسأَلُهُ الإِذنَ حَتّى أذِنَ لَهُ"وقتی خوب دست و پای عمو رو بوسه زد؛گفت:عمو اجازه میدی برم میدان؟یا حسن بن علی!پسرت روانه ی میدان شد.راوی لشکر دشمن داره صحنه ها رو دقیق نگاه می کنه. میگه.." فَخَرَجَ ودُموعُهُ عَلى خَدَّيهِ وهُوَ يَقولُ"وقتی وارد میدان شد.الان میخواد رجز بخونه برای دشمن، میگه نگاه کردم،دیدم اشکاش هنوز جاریه.وارد میدان شد.شروع کرد رجز خواندن. " انْ تَنْکُرونى فَانَا فرعُ الْحَسَن سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن..." اگر من رو نمیشناسید بگم.من پسر امام حسنم.من پسر سبط النبی هستم... یک مرتبه لحنش عوض شدروضه خوند... اینجا قاسم اومد میدان عمو رو معرفی کنه گفت:"هذَا حُسَیْنٌ کَالاسیرِ الْمُرْتَهَن"ساعتی نگذشت؛عمه اشم آمد قتلگاه...هی صدا زد:"هذَا حُسَیْنٌ."حسین رو که معرفی کرد؛گفت:" إِلَی اللهِ المُشْتَکیٰ."اگه از خودم میخوای بپرسی بگم :"وَ بَناتُکَ سَبایا"من رو اسیری می برند.... قاسم جنگ نمایانی کرد."وحَمَلَ وكَأَنَّ وَجهَهُ فِلقَةُ قَمَرٍ."راوی لشکر دشمن،حمید بن مسلم میگه:صورتش مثل ماه بود."وقاتَلَ فَقَتَلَ عَلى صِغَرِ سِنِّهِ خَمسَةً وثَلاثينَ رَجُلًا..."با همین کودکی ۳۵ نفر رو به درک واصل کرد.رفت میدان،پسر شیرِعرب،پسر فاتح جمل. اینام میدونید که کینه داشتند * راوی می‌گه دیدم، قاسم وقت رفتن پوشیده بود ای وای، تنها یک پیراهن راوی می‌گه دیدم، مولا چه غمگینه وقتی قاسم رو اسب، با سختی می‌شینه «وای، امانتی مجتبی وای، ای وای» راوی می‌گه دیدم، بین اون جمعیّت قاسم از رو مرکب، تا افتاد با صورت "وَ ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيفِ، فَفَلَقَ"شمشیر به سر نوجوون زد.سرش از هم شکاف."وَ وَقَعَ الغُلَامُ لِوَجهِهِ"نوجوون با صورت به زمین افتاد."وَ صاحَ: يا عَمّاه!"این نوجوون با صورت به زمین افتاد. خبر تازه ای نبود.بین این خونواده سابقه داشت.یه روز مادرش بین در و دیوار اتفاقاتی افتاد.خودش فرمود:"وَ سَقَطَت لِوَجهی."زهرای اطهر فرمود من با صورت به زمین افتادم.ماجرا تمام نشد.آقازاده هاآمدند دیدند مادر خوابیده پارچه روی صورت کشیده اسماء مادر ما این ساعت نمی خوابه.اسماء مقدمه چینی نکرد.صدا زد: "يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً"مادرتون نخوابیده."قَد فارَقَتِ الدُّنیا"مادر از دنیا رفت.آقازاده ها رو بلند کرد گفت برید بابا رو از مسجد صدا کنید.اومدند کنار مسجد گریه می کردند."وَ رَفَعَا أَصْواتَهُما بِالْبُکاء."بلند بلند گریه می کردنداصحاب آمدند گفتند آقازاده ها چی شده؟بلند داد زدند:"ماتَتْ اُمُّنا فاطِمَه."مادر از دنیا رفت. راوی میگه امیرالمؤمنین تا شنید"فَوَقَع علیٌّ، عَلی وَجْهه"علی با صورت به زمین افتاد. باز هم سابقه داشت باز هم ادامه داشت. سقا رفت آب بیاره.عباس بدون دست با صورت به روی زمین افتاد.علی اکبر باصورت روی زمین افتاد.لحظه های آخر،آقای ما به چپ و راست متمایل میشد.یه اتفاقی افتاد.حسین فاطمه با صورت به زمین افتاد.بازم کار تمام نشد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم به نفس حاج میثم‌مطیعی •✾• 🏴🏴🏴 قاسم! این رسم خانوادگیه.عمه ت از خیمه ها بیرون آمد.هی بلند میشد.هی با صورت به زمین می افتاد..‌.* راوی می‌گه دیدم، بین اون جمعیت قاسم از رو مرکب، تا افتادبا صورت حمله کردن سمتش، وقتی که ضربت خورد دیدم مولا اومد قاسم رو با خود برد راوی می‌گه دیدم تو آغوش مولا پاهاشو می‌کشید قاسم روی خاکا "وَانجَلَتِ الغَبرَةُ فَإِذا بِالحُسَينِ قائِمٌ عَلى رَأسِ الغُلامِ." گرد و غبار فرو نشست میگه دیدم بالای سر نوجوان ایستاده."وهُوَ يَفحَصُ بِرِجلَيهِ"قاسم داره پا به زمین می کشه."ثُمَّ حَمَلَه علی صَدرِهِ"برادرزاده رو بلند کرد، به سینه چسبانید."وَ کَاَنّی اَنظُرُ الی رِجلَیِ الغلام و خُطّانِ الارض" نتونست این بدن رو کامل بلند کنه .سینه اش رو به سینه قاسم چسبانید.این بچه رو می کشید.پاهای نو‌جوون روی زمین کشیده میشد...* دیدم دیدم قدّش هم قدِ مولا شد دیدم خیلی بیشتر قدِ حسین تا شد «وای، امانتی مجتبی وای، ای وای» وای غریب کربلا،حسین... وای... شهید سر جدا،حسین...وای... ای وای...ای وای : امیررضا یزدانی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
Shab06Moharram1401[02].mp3
14.96M
|⇦•وای امانتی مجتبی... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی • 🏴🏴🏴 اینکه میگید اعتقاد من به امام حسین(ع) ربطی به حکومت نداره دقیقا حرف کسایی بود که توی کوفه نشستن و به امام گفتن ما وارد سیاست نمیشیم میخواهیم که دین مون بمونه! اعتقاداتمون را فریاد بزنیم و پای حرفمون بمونیم! و نترسیم! مثل حسین بن علی.... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•تو‌تشنه و من... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم به نفس حاج‌مهدی رسولی•✾• 🏴🏴😭 تو تشنه و من با دو چشِ پر آب عمو نیومده فدات شه رباب خبری از سقا نشد، قلبم و آرامش بدم یه قطره آب پیدا نشد طفلکمو آبش بدم «گلم، لالایی لالایی لالایی بالام» یه تیر و دو نشون غمِ پدرته گلوی خونیتو دل مادرته الهی بمیره اونی که سوخته دل مادرتو آخه چه نامردی زده رو سرِ نیزه سرتو «گلم، لالایی لالایی لالایی بالام» خوابیدی زیر خاک همهٔ نَفَسَم من و می‌برن و اسیرِ قفسم من که دیگه وقتی نباشی تو و بابات می‌میرم دیگه برام فرق نداره که گهواره اتو پس بگیرم «گلم، لالایی لالایی لالایی بالام» حرمله، خدا تحقیرت کنه توی داغ بچه‌هات، پیرت کنه یه جوری زدی زمین گیرم کنی الهی خدا زمین گیرت کنه «گلم، لالایی لالایی لالایی بالام» حرمله گُلشنمو ازم گرفت گل رو دامنمو ازم گرفت من اگه لالا نگم، دق می‌کنم لالایی گفتنمو ازم گرفت دیگه تا دنیا هست، میگه صدایی تو که نیستی لالایی بی لالایی ما پای این گهواره عمری گریه کردیم یک وقت دست از لای لایی برنداری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
YEKNET.IR - zamine - shabe 7 muharram 1401 -mehdi-rasul.mp3
3.33M
|⇦•تو‌ تشنه‌ و من.. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم به نفس حاج مهدی رسولی 🏴🏴🏴 امام خمینی (ره) همان سینه‌زنی‌ها، همان نوحه‌خوانی‌ها، همان‌ها رمز پیروزی ماست. ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
مصیبت حضرت قاسم ابن الحسن(ع) پیش چشمان من انگار که اکبر شده ای راه رفتی و به چشمم چه دلاور شده ای می روی از بر من تاب و توانم ای وای سوره ی کوثری و یکسره مادر شده ای بی زره می روی اما تو به چشمان ترم شیر نر ،شیر ژیان ،یک تنه حیدر شده ای ازرق از ضربه ی تو نقش زمین تا گردید گفتم ای قاسم من لنگر لشگر شده ای حمله های تو به هم ریخت صف لشگر را ای حسن زاده ی من شیر مکرر شده ای وای از آن لحظه که خواندی تو مرا قاسم جان زیر پا مانده شبیه گل پرپر شده ای استخوان بدنت نرم شد و فهمیدم از گلاب بدنت هست معطر شده ای تا در آغوش کشیدم تن‌ پامال تو را گفتم ای غنچه من هم قد اکبر شده ای (محمد حسین علیرمضانی) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_5922617523018137956.mp3
1.74M
(شروع با زیارت عاشورا) السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ِ 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. -
4_5922617523018137957.mp3
1.77M
مناجات 1 🔸ای داغدار اصلی این روضه ها بیا 🔸صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا صاحب عزا کجایی... یا بن الحسن... 🔸تنها امید خلق جهان یابن فاطمه 🔸ای منتهای آرزوی اولیاء بیا ای آقایی که آمدنت آرزوی همه عالمه... آرزوی همه اولیاء خداست... امام صادق فرمودند: لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی (منبع: الغیبة النعمانی، ص 246) اگه پسرم مهدی رو درک کنم تمام عمرم بهش خدمت میکنم... ولی امام صادق این تعبیر رو داره... من چی بگم آقا... 🔸بالا گرفته ایم برایت دو دست را 🔸ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا کی میای آقای خوبم... میترسم اون روزی که شما میای... دیگه من زنده نباشم... زیر خاکها باشم... 🔸هفته به هفته می گذرد با خیال تو 🔸پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا آقا جانم... امام زمان... امشبم اومدیم خدا رو به ابی عبدالله قسم بدیم... فرج شما رو نزدیک کنه یا صاحب الزمان... -
متن روضه 1 🔸ای حرمت خانۀ معمور دل 🔸ای شجر عشق تو در طور دل 🔸نجل علی درّ یتیم حسن 🔸باب همه خلق زمین و زمن امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... شاید 13 سال بیشتر نداره... اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد: 🔸من هوای جبهه دارم ای عمو 🔸غصه های خیمه دارم ای عمو شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین... عرضه داشت آقا... یه سوال دارم... آیا منم فردا شهید میشم یا نه... آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه... 🔸این دلم احساس غمگینی کند 🔸غربتت درسینه سنگینی کند عزیز دل برادرم...قاسمم... مرگ رو چطور میبینی... صدا زد: احلی من العسل... آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره... فرمود عزیز دلم... فردا تو رو به بلای عظیم میکشند... الله اکبر... امان از بلای عظیم... روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد عموجانم حسینم... الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید آقا... دیگه طاقت ندارم... ابی عبدالله چکار کنه... صدا زد قاسمم... عزیز برادرم... چطوری اجازه بدم... آخه تو یادگار حسنمی... تو امانت برادرمی... اصرار کرد... هر طوری بود... اجازه گرفت... رفت به سمت میدان... راوی میگه: وَخَرَجَ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَر یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه پاره میدرخشه... تا وارد میدان شد... شروع کرد به رجز خوندن... چنان با شجاعت رجز میخونه... همه لشکر دشمن متحیر موندن... این آقازاده کیه... آی نانجیبها... اگه منو نمیشناسید بدانید... أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى‏ من فرزند قهرمان جنگ جملم... من فرزند حسن بن علیم... 🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان 🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان جنگ نمایانی کرد... خیلی ها رو به درک واصل کرد... کسی حریف این آقازاده نميشه... چه کار کردند... دور تا دورش رو گرفتند... اول سنگبارانش کردند... یه ظالمی صدا زد... بخدا بهش حمله میکنم... داغش رو به دل مادرش میگزارم... یا صاحب الزمان... تا این نانجیب رسید... ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيف ِ آنچنان با شمشیر به سر مبارک زد... فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ قاسم با صورت به زمین افتاد... همینجا بود صدای ناله اش بلند شد... يا عَمّاه عموجان حسین به دادم برس... 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند... بگم یا نه... نگاه کرد... دید یه قاسمش زیر سم اسبها... هی صدا میزنه عموجان حسین... ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد... نشست کنار یتیم برادر... دید شمشیر به سرش زدند... بدنش رو قطعه قطعه کردند... سنگبارانش کردند... داره نفسهای آخرش رو میکشه... هی پاهاش رو زمین میکشه... چه کار کنه حسین... همه دیدند... وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ، قاسم رو به سینه چسباند... وای عزیز برادرم قاسم... یادگار حسنم قاسم... 🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم 🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم 🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد 🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم 🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو 🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم (صلی الله عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ) -
صلوات آخر شب ششم ..m4a
1.33M
خدای متعال ان شاءالله جوانان ما رو از تهاجمات فرهنگی دشمن حفظ بفرماید و جزء سربازان واقعی امام زمان علیه السلام قرار دهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) -
2. تنت روی صحرا.mp3
7.31M
( علیه السلام ) : گریز به روضه ی حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) تنت روی صحرا داری پاهاتو میکِشی روی خاکا دارند هلهله مکنند ، کُل اعدا دارم جون میدم پای جسم تو حالا ببین اشک چشممام چکیده روی گونه ام برام سخته بعد تو زنده بمونم عبایی نمونده برام اما حالا رو سینه تو را به حرم میرسونم شدم قد خمیده کسی مثل تو این بلا رو ندیده صدات واسه چی شد بریده بریده با این نفس کشیدنت داری کبابم میکنی فاطمه جان ، مرو مرو خونه خرابم میکنی شدم قد خمیده کسی مثل تو این بلا رو ندیده صدات واسه چی شد بریده بریده بمیرم که مرکب ، رو جسمت دویده غریبی عزیزم تو هم مثل بابات نداره رمق دیگه چشمای زیبات چه خشکه عزیزم هنوز روی لب هات شب ششم ، هیئت ثارالله