eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
14.1هزار دنبال‌کننده
56 عکس
48 ویدیو
132 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ◾️◾️◾️ خودمانیم شیرخواریه من کاش از شاخه ات نمی چیدن کاش پوشانده بودمت به عبا تا گلوی تو را نمی دیدن وقتی می آمدیم خواهر تو با نگاهش مرا معذب کرد تا برگردی و بخوابی باز عمه گهواره را مرتب کرد *همشون الان منتظرن من علی رو آروم کنم، سیراب بر گردونم، دست به دست کنن، بغلش کنن... ای حسین...* علی جان! تو بگو من چطور پاسخ این یک حرم اضطراب را بدهم عمه با من، علی بگو که چطور من جواب رباب را بدهم *جواب رباب رو چی بدم منتظره بچش رو برگردونم... آمد ابی عبدالله برا وداع، تا آمد دید همه ی بچه ها و مخدرات تشنه هستن، تا نگاه کرد دید همه ی بچه ها از عطش پژمرده شدن... مرحوم مقرم میگه: آقا اومد خداحافظی کنه، یه دختر سه ساله آمد جلو بابا رو گرفت، صدا زد: بابا میخوای بری برو، فقط میخوام بهت بگم من تشنمه... تا صدای غربت ابی عبدالله بلند شد: هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی یه وقت صدای گریه مخدرات بلند شد... حضرت آمد خواهرش رو طلبید، خواهرم مگه من نگفتم تا من زنده ام صداتون به گریه بلند نشه؟ عرضه داشت چرا داداش شما فرمودید، اما تا صدای غربت شما بلند شد، صدای گریه ی علی اصغر هم بلند شد...‌ هر کار کردیم آروم نشد... ببینید ببینید گلم رنگ ندارد اگر آمده میدان سر جنگ ندارد بارون بارون ببار از طاق آسمون زودتر خودت رو برسون به تشنه های نیمه جون بارون بارون حرم پر از تاب و تبه ببین که چند روز و شبه اصغر من تشنه لبه شد آرزوم که عمو جون بیاره آب شیرخواره رباب یه لحظه هم نداره خواب نمی‌خوابه می‌ترسه که خواب ببینه گهوارشو دارن به غارت می‌برن مادرشو دارن اسارت می برن عمه رو با زور و جسارت می برن بارون بارون شنیدی سقا نمیاد رفته به دریا نمیاد به خیمه ما نمیاد بارون بارون به امید فرات نباش دیگه ببار یواش یواش ببار و جبران کن برام آروم آروم تو گوش اصغرم بخون که نمیاد عموجون نچرخون، اینقدر زبون *اینقدر زبون دور دهن نچرخون، باباتو کشتی، دیگه مادرت دل نداره ببینه...* غم مخور ای کودک دردی کشم من خودم تیر از گلویت می کشم *زیر عبا مخفیش کرد، آمد پشت خیمه یه قبر کوچولو کند، تا میخواست این بدنو تو قبر بزاره، صدای اون خانم بلند شد بذار یه بار دیگه علی مو ببینم... ای حسین! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_5935811293184262871.mp3
25.42M
|⇦•رسید روضه ی عطش.... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ◾️◾️◾️ خودمانیم شیرخواریه من کاش از شاخه ات نمی چیدن کاش پوشانده بودمت به عبا تا گلوی تو را نمی دیدن 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•روی دوش بابا که میری.. اول و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ باز هم محشری از گریه به پا کرد حسین! دل ما را ز غم و درد جدا کرد حسین! من کجا روضه کجا؟ معرفت آقا بود من حواسم به خودم بود صدا کرد حسین! به بهشتی که خدا داد نیانداخت نگاه رفت با گریه کنه خویش صفا کرد حسین! *لذا فرمودن وقتی داری بر مصائبش گریه می‌کنی مطمئن باش آقات روبروت نشسته..* حسین! من شکستم دل او را دل من را نشکست این همه سال مراعات مرا کرد حسین! گریه‌ام نور به قبر همه امواتم شد دین برگردن ما بود و ادا کرد حسین! نام ما را ته مقتل به زبان آورده خون آن حنجره را ضامن ما کرد حسین! من حسینی شده ام چون خود زهرا می‌خواست فاطمه نام مرا برد و دعا کرد حسین! چهار دیواری این روضه خودش، شش گوشه است کربلا را وسط روضه بنا کرد حسین اربعین کاش بگویم به همه در صحنش حاجتم کرب و بلا بود و روا کرد حسین خواهرش رفت اسیری و خودش بر سر نی هرچه را داشت در این راه فدا کرد حسین *حتی علی اصغرشم آورد ابی عبدالله* در تب و تابی، چه‌ جور لالایی بخونم یکم بخوابی تو مشک سقا هم نمونده قطره آبی در تب و تابی هنوز لبات یه مادرم بهم نگفته چرا باید رو این لبا ترک بیوفته ببخش که شیر ندادمت چند روزه مادر زبون نچرخون که لبات می‌سوزه مادر لالا لالایی لا لالایی کوچیک‌ترین فدایی این خیمه‌هایی می‌خوای بریم میدون روی دوشِ بابایی رو دوش بابا که میری چشاتو وا کن برای بار آخرم منو نگاه کن با گریه‌هات رجز بخون میون لشکر صدای هلهله میاد نترسی مادر حیرونه بابات... مگه چجوری زدنت دلخونه بابات چرا هنوزم وسطه میدونه بابات اینا که کینه‌ اشونو از غدیر گرفتن بچه‌ امو تو شیش ماهگی از شیرگرفتن خیر نبینه حرمله به بابات می‌خنده با چی زده بچه‌ام سرش به مویی بنده *در بعضی از نقل‌ها داریم تا صدای استغاثهٔ ابی عبدالله بلند شد."هل من ناصر ینصرونی هل من ذاب یذب عن حرم رسول" نوشتن اول خدای عالم لبیک گفت، نقل نقلِ عجیبیه.. بعد اینکه خدای عالم لبیک گفت پیغمبر لبیک گفت،امیرالمومنین لبیک گفت، فاطمه زهرا لبیک گفت، امام حسن لبیک گفت، نوشتن حتی ابدان مطهر شهدای کربلا هم به لرزه افتاد. همه ی عالم لبیک گفتن به ابی عبدالله... اما یه وقت فرمودن: این بچه هم خودشو از گهواره به زمین انداخت. یعنی بابا! هنوز یه نفر مونده روش حساب کنی منم هستم بابا.. به گونه‌ای که زن‌ها، اهل خیمه مطمئن شدن این بچه داره تلویحه میگه به استغاثهٔ پدر داره لبیک میگه.. ابی عبدالله فرمود: این بچه رو بیارید.... *شب عاشورا وقتی قاسم بن الحسن صدا زد....عمو جان! آیا منم از شهادت بهره‌ای دارم؟ فرمود: "کَیفَ المَوتُ عِندَکَ؟"مرگ در نزد تو‌چگونه است؟ گفت: "أحلی مِنَ العَسل" فرمود: پسرم! هم تو به شهادت می‌رسی هم طفل رضیع من.. ابی عبدالله شب عاشورا فقط روضهٔ علی اصغر برای اصحاب خوند گویا فیضیست که حتی اصحابم باید بهره ببرن. در روضه علی اصغر من نمی‌دونم شاید فیضیست که باید شب عاشورا اصحابم به فیض روضه علی اصغر برسند و گریه کنن و همه گریه کردن.. بعد عبارتی داره ابی عبدالله ..این حرفا رو که به قاسم زد فرمود:"اِذْ جَفَّتْ رُوحی عَطَشاً" فرمود زمانی که روح من از عطش خشک میشه.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️  "وَ صِرْتُ اِلی خِیَمِنا فَطَلَبْتُ ماءً وَ لَبَنَاً" من هی میرم تو این خیمه ها دنبال یه نوشیدنی یه آبی چیزی می گردم "فَلا أَجِدُ قَطُّو" فرمود: چیزی پیدا نمی‌کنم. شب عاشورا داره روضه می‌خونه اصحاب دارن گریه می‌کنن.. می‌فرماید "فاقول: ناولوني ابني لأشرب من فيه" می‌فرماد: من اونجاست که میگم بچه‌ امو بیارید من یکم از این نمی که کنار لب این بچه‌است بتونم تشنگیمو برطرف کنم.. یا بقیه الله چه بلایی سر ابی عبدالله میارن؟! آرام آرام نوشتن لباس پیغمبر و به تن کرد سوار برناقه ی پیغمبر شد. اومد آرام آرام سمت میدون که با این لشکر حرف بزنه مردم می‌گفتن تازه حسین قرآنو آورده بود. هرچی گفت ما زیر بار نرفتیم.. الان چی آورده دیدن از زیر عبا یه بچه شیرخواره رو رو دست بلند کرد.. یه غنچه رو از بوته جدا کنی اول سر حاله اما دو سه روز بهش آب ندی سر غنچه از ساقه کج می‌شه.. هر طرف ابی عبدالله بچه رو نگه می‌داشت سر به یه طرف می‌افتاد..۷ روبرو لشکر، بچه رو رو دست بلند کرد. ما در ناحیه مقدسه سلام حضرتو داریم می‌فرماید:"الطِّفْلِ الرَّضِيعِ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ" طفل رضی، طفل شیرخواره، بعد می‌فرماد: "الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ "یعنی هدف که قرار گرفت افتاد به زمین.. بابا ما گاهی از زمین افتادن ابی عبدالله می‌گیم..* بلند مرتبه شاهی به زحمت افتاده برای جرعه ی آبی به منت افتاده *بچه رو، رو دست بلند کرد فرمود: "مُنّوا عَلَی‏ ابن المصطفی" رو سر پسر پیغمبر منت بذارید "بِشَربَةِ یَحیا بِها أطفالَنا "یه جرعه آب به من برسونید بچه‌هام دارن از تشنگی می‌میرند.. لشکر به همهمه افتاد چه کنیم؟ حق با حسینه، یکی گفت نه! حربهٔ حسینه از این بچه می‌خواد استفاده کنه خودش به آب برسه.. یه وقتی دیدم صدای عمر سعد بلند شد بگید حرمله بیاد امیر پدر رو بزنم یا پسر؟ گفت: با یه تیر دوتا نشون رو بزن به پسر بزنی پدر می‌میره.. بزن حلقومه این بچه رو مگه سفیدی گلوی این طفلو نمی بینی؟ اخبارالطوال دینوری مقتل قدیمه مال قرن سه.. می‌فرماید: علی اصغر و شش ماههٔ ابی عبدالله رو با تیر مشقص زدن تیر مشقص رو عرب معنی می‌کنه میگه اون تیری که می‌خواستن حیوونای وحشی رو باهاش بزنن.. فرقی هم داره پیکانش بزرگتره قد تیر بلندتره برا همین بود فرمودن: "فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ" تیر گوش تا گوش این بچه رو برید. سر به پوست آویزان شد..آی امام حسینیا برا علی اکبر جون داد کی از خیمه اومد؟ زینب کبری اومد بیرون.. اما یه نقلی امشب به دستم رسید وقتی علی اصغر جون داد ام کلثوم اومد بیرون اینجوری می‌خوند.. میگفت:"یا لَهفَ قلبی علَی الصّغیر الظّامی فَطَمَتهُ السّهامُ قبلَ الفِطام" «من تاحال فکر می‌کردم این عبارتو بی‌بی تو اسارت گفته» اما از خیمه اومد بیرون میگفت:دلم کبابه برای بچه‌ای که خواستن از شیر جداش کنن با تیر جداش کردن.. چهار بیت خانم ام کلثوم فرمود: این بچه رو به خون خودش غلطوندن. فرمود: اشک این بچه رو درآوردن ..امام حسین با خون گلوی علی اصغر سه کار کرد. کار اول ابی عبدالله این بود: یه کفه خون رو به آسمان پاشید. امام باقر فرمود: اگر یه قطره به زمین می‌رسید عذاب نازل می‌شد. کار دوم ابی عبدالله این بود: یه کفه خون رو گرفت قنداقهٔ علی اصغر رو خونی کرد. کار سوم ابی عبدالله این بود: یه کفه خون رو گرفت هی به محاسن خودش می‌کشید.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ دیدن ابی عبدالله داره برمی‌گرده سمت خیمه..نوشتن ابی عبدالله بچه رو بغل کرد یه کاری کرد. میگم شاید برای این کار حسین بود صدای آسمونیا در اومد.. گفتن: "دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ"یه کاری کردن آسمونیا دادشون در اومد بچه رو بدید به ما، ما بچه رو می‌بریم بهشت براش یه دایه در نظر گرفتیم. چیکار کرد ابی عبدالله.. دیدن این بچه رو بغل کرد هی گلوشو میکشه به گلوی بریدهٔ علی اصغر..ابی عبدالله صدا زد.."وَ الله لَأَنتَ أكرَمُ عَلَى اللّه مِنَ النّاقَةِ" این طفل کم از ناقه ی صالحِ پیغمبر نیست. فرمود: این طفل بزرگتره، مقامش بالاتر از ناقه ی صالح پیغمبره.. اصلا هر وقت گویا اهل بیت تو مخمصه می افتادن گرفتار میشدن از این تعبیر استفاده می کردن ..مادر ما هم دید امیر المومنین رو دارن می برن صدا زد میرم کنار مزار بابام نفرینتون می کنم.بچه های من و من کم از ناقه ی صالح پیغمبر نیستیم..* آخ سر کوه بِلند مِن باشم و تِه آخ بلور و یاسمن مِن باشم و تِه ای اگر خواهند ته ره قبر سپارن میون یک کفن من باشمو ته آخ لالالا لالا دِله بَبِردی لالا لالا سه روزه او نَخِردی دیگه نخامه که وارش بباره که تی شرمنده ها کرده بابا ره رباب است و خروش و خسته حالی به دامن اشک و جای طفل، خالی اگر گهواره را پس داده بودن دلش خوش بود با طفل خیالی آی تو رفتی و شدم درمونده اصغر لباسات پیش مادر مونده اصغر پدر در وقت دفنت جای تلقین برای تو لالایی خونده اصغر آی دست و پا میزنه تقصیر نداره شیر خواره تحمل تیر نداره تقصیر منه که منت کشیدی بمیرم که مادرش شیر نداره *ببین رباب چی می گه : ..* نبینم اینجوری آشوبی آقا دستتو رو خاکا می کوبی آقا علی اصغرم فدات ببینمت آقا تو که چیزیت نشده؟ خوبی آقا؟ حسین جان! تشنگی برده امونم توونم سخته را ه برم با قد کمونم یکمی زمان بده منم بیام تا براش نماز میت بخونم پشت خیمه با خجالت رسیدم‌ پیر شدم تا اشک چشماتو دیدم یادته روز تولدش آقا من با خنده های تو میخندیدم خاک میگن سرده نه خاک اصغرم تشنه کشتنش نمیشه باورم روی میوه ی دلم خاک نریزید خاکو باید بریزی روی سرم نبینم ناله های حزینتو عرق شرم روی جبینتو مخفیونه کاشتی بذرتو ولی میزنن با نیزه شخم زمینتو اشک ابر تو مگه یادم میره قتل صبر تو مگه یادم میره کفن و دفن تو اگه یادم بره نبش قبر تو مگه یادم میره مثلا تو رو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مثلا تو صدام کردی من با خنده جواب میدم مثلا عمو برگشته شدم آره خیالاتی مثلا همه جمعیم و توی آغوش بابایی لالایی گلم تشنه ی یه جرعه آبه علی لالایی گلم بیا بغلم بخوابی علی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه. 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_5935811293184262871.mp3
25.42M
|⇦•روی دوش بابا که میری.... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ حیرونه بابات... مگه چجوری زدنت دلخونه بابات چرا هنوزم وسطه میدونه بابات اینا که کینه‌ اشونو از غدیر گرفتن بچه‌ امو تو شیش ماهگی از شیرگرفتن 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
مداحی آنلاین - اباصالح التماس دعا.mp3
2.32M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 🍃اباصالح التماس دعا 🍃هر کجا رفتی یاد ما هم باش 💔 ‍‌😔😔😔آقا بیا 🙏😭
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ▪️بچه رو روی دست گرفته ابی عبدالله،ان لم ترحمونی،به من رحم  نمی کنید، فارحموا هذا الطفل،به این بچه رحم کنید.. إما تَروُنَهُ کیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً،باید معنی کنم،معنی کنم بعد دادت در بیاد، گفت:ماهی رو از آب بیرون می ندازید،تا اون موقعی که جون داره،خودش رو هی از رو زمین بلند میکنه،بالا و پایین خودش رو میندازه،دیگه جونی براش نمی مونه،این لب هاش رو بهم می زنه،عرب این لحظه رو می گه تلظی، 🔸ابی عبدالله نشون داد بچه رو،سر رو شونه می افتاد،فرمود:ببینید داره تلظی میکنه،یعنی اگه آبم بهش برسونید شاید جون بده، بعضی از پیر مردهای سپاه،گفتند:حسین راست میگه،ما که با بچه جنگ نداریم،ابی عبدالله ،علی اصغر رو آورد تو دل میدون،لباس پیغمبر رو پوشید،برا چی آقا اومد،اولاً منت نون کشیدن بده،منت آب کشیدن بد نیست،دوماً ابی عبدالله تا لحظه ی آخر،داره اینها رو هدایت میکنه،منت هدایت داره میکشه،نکنه اینها بیچاره برن تو جهنم،امامه دلش میسوزه،لذا بین لشکر،خیلی ها از پیرمردها بلند شدن گفتند:راست میگه حسین،بچه رو بگیرید سیراب کنید. 🔹ابن سعد ملعون،دید وضع سپاه داره بهم می ریزه،یه نگاه به حرمله نانجیب کرد،امتحانش رو پس داده،او چشم اباالفضلم هدف گرفته،گفت:چرا جوابش رو نمیدی، ▪️نانجیب گفت:بابارو نشونه بگیرم یا بچه رو،گفت:مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمی بینی،هنوز حرف های حسین تموم نشده،یه وقت دید علی داره بال بال می زنه.. 😭 حالا دیگه حرف آقا عوض شد،تا حالا داشت با علی حرف می زد،حرف عوض شد،گفت: برایم مرثیه می خواندی ای تیر به دستم کودکم خواباندی ای تیر تمام تارهای صوتی اش را به هم پیچاندی و سوزاندی ای تیر گفت: گلویت سرخ و زیر و بم ندارد چنان زخمی زده مرهم ندارد بمیری حرمله با چشم دیدم که تیر تو ز نیزه کم ندارد ز داغت تیر هم گریان شده ای وای نفس در سینه ات سوزان شده ای وای خدا را شکر دستم زیر سر بود سرت از پوست آویزان شد ای وای ز چشمت رفت کم کم سو بمیرم چکد خون از سر کیسو بمیرم خدا رحمی کند مادر نبیند سرت یک سو،تنت یک سو بمیرم ▪️امشب کسی نباشه چشمش گریان نباشه برا علی،گفت:سنگ دل ترین رو آورد بیرون مختار،گفت:جایی شد دل تو هم بسوزه بحال حسین،گفت:یک جا،همه جا هلهله می کردم،کف می زدم،خوشحال بودم،یه جا دل من سوخت،دیدم حسین بچه رو زیر عبا گرفت،بین میدون متحیر بود.. 😭 نمی دونست کجا بره،یه قدم می رفت سمت خیمه ها باز برمی گشت،گفت:خلاصه چیکار کرد ابی عبدالله رفت سمت خیمه ها، گفت:نه امیر،دیدم اومد پشت خیمه ها نشست روی خاک ها،با غلاف شمشیر یه قبر کوچولویی کند. پدر با کودکی پرپر نشسته به روی خاک ها مادر نشسته رباب این را فقط تکرار می کرد سه شعبه دارد و تا پر نشسته یه منظره ای مادر دیده،می گفت: عطش گرد پر و بال تو می گشت غریبی پای اقبال تو می گشت به پشت خیمه ها ای وای دیدم کسی با نیزه دنبال تو می گشت لالایی اصغرم،لایی لالایی ▪️امشب خانم ها بیشتر باید گریه کنند،ای کاش بچه ها رو امشب بغل مادرها ندن،بابا ها بیرون نگه دارن،آخه شب ربابه،هی میومد کنار گهواره ی خالی،گفت: چگونه خاک بریزم به روی زیبایت که تو بخندی و من کنم تماشایت مزار کوچک تو پر شده از خونت به خواب ماهی من در میان دریایت مرا ببخش عزیزم که جای قطره ی آب به یک سه شعبه برآورده ام تقاضایت چگونه جسم تو پنهان کنم که می دانم به وقت غارتمان می کنند پیدایت کمی بخواب در این خاک تا کمی وقت است که بعد از این شود آغوش نیزه ها جایت بیا رباب که این شاید آخرین باری است که خواب می رود او با نوای لالایت اگر نشد که شود سایه سرت امروز به روی نیزه شود سایه سار فردایت آاای حسین …😭
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️ نهم محرم حضرت عباس(ع) گریز حضرت علی اصغر(ع) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ♦️خدایا شرح غم خواندن چه سخت است ♦️ز داغ لاله افسردن چه سخت است ♦️اگر تیری درون چشم باشد ♦️نمیدانی زمین خوردن چه سخت است ♦️نمیدانی که با دست بریده ♦️ز پشت اسب افتادن چه سخت است ♦️نمیدانی که با چشمان خونین ♦️جمال فاطمه دیدن چه سخت است ♦️کنار علقمه با مشک خالی ببین شرمنده گردیدن چه سخت است ⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل شب نهم محرمه آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته اید انشاالله به آبروی آقا اباالفضل حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی رد نمی کند شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند عزاداران کسانی بودند دربین من شما که در سال‌های قبل در این ایام شب تاسوعا برای آقا اباالفضل عزاداری می کردند اما جایشان خالیست روحشان از این مجلس ومحفل فیض ببرند حالا دلت اماده شد بریم کربلا برات روضه حضرت عباس بخونم همه اموات فیض ببرند در روز عاشور وقتی که اصحاب اباعبدالله.. از - جوانان بنی هاشم شهید شده بودن عباس آمد خدمت اباعبدالله.برادرم سینه ام تنگ شده.از زندگی سیر شده ام اذن میدان به من بده تا از دشمنان خونخواهی کنم.اباعبدالله ابتدا اجازه نداد به عباس که به میدان رود ولی صدای العطش بچه ها بلند بود.صدای ناله ی کودکان بلند شد.فرمود: عباسم برو مقداری آب برای این بچه ها فراهم کن.عباس سوار بر اسب عازم شد.میسر نشد آب فراهم کند.برگشت قضیه رو به اباعبدالله گفت.باز صدای العطش بچه ها بلند شدبار دیگر عباس سوار بر اسب عازم میدان شد.مشک بر دست دارد.عده ای از این دشمنان رو به درک واصل کردتا.به شط فرات رسید.کفی از آب رو به لب های خشکیده ی خود نزدیک کرد.پس از آن همه عملیات ها هوای گرم کربلا-زمین سوزان کربلا-لب خشکیده بود.آب رو به دهان نزدیک آورد.ولی به یادلب تشنه بچه ها به یاد حسین که لب ها تشنه است.عباس تو آب بنوشی و اهل خیام تشنه باشند.آب رو بر شط فرات ریخت.برگشت مشک پر از آب کرد.عمر سعد صدا زد اگر عباس مشک را به خیمه ها برساند-حسین قطره ای آب بنوشد دیگر اثری از ما باقی نخواهد گذاشت.ظالمی پشت یکی از نخل ها پنهان شده بود.حمله ور شد دست ابالفضل رو جدا کرد.عباس مشک را به دست دیگر گرفت.ظالمی دست دیگر عباس رو جدا کرد.عباس مشک رو به دندان گرفت.هنوز امید داشت که مشک رو به خیمه ها برساند.وقتی امید عباس به یأس مبدل شد که تیری به مشک اصابت کرد.مشک بر زمین افتاد.و آب فرو ریخت.دیگر عباس چگونه به خیمه ها برگردد.عمودی بر فرق مبارک عباس فرود آمد که عباس بر زمین افتاد.صدا زد اخا ادرک اخاک العباس.برادرم.عباس رو دریاب.حسین خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه علی اصغر امام حسین انشاالله همه اموات فیض ببرند ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت. اومد در مقابل دشمن ایستاد. علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد. صدا زد.. ای نانجیبها.. شما با من سر جنگ دارید.. اگه به من حسین رحم نمیکنید.. این طفل شش ماهه که کاری نکرده. یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید. ببینید. اگه بهش آب بدید میمیره. اگه آب هم ندید میمیره اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون بیایدببرید علی اصغرو سیرابش کنید. دشمن داره نگاه میکنه.میگن خیلی ها به گریه افتادن. ابی عبدالله داره حرف میزنه. شاید اینها دلشون بسوزه. یکدفعه دیدند. حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد.خدا لعنت کنه تورا حرمله مادرهای که درگوشه ای از این مجلش نشسته ای نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه. اگه بچه شش ماه دارین. الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه. فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد. دید تیر سه شعبه. گوش تا گوش علی رو دریده. علی اصغر روی دستها بابا جان داد حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5832334694821135188.mp3
2.59M
زمزمه شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی ای آخرین یارم علی جان تنها تو را دارم علی جان چشمان بیمار تو کرده اینگونه بیمارم علی جان شده لبات از عطش ترک ترک نمی کنه جاریه اشکت کمک رو صورتت اشکاتم شده نمک لالایی اصغر ٣ به دشمنان برات علی جان رو میزنه بابات علی جان لباس جدمو پوشیدم میگره جان لبات علی جان گریه نکن پسرم بیار دوام با جرعه ای تشنگیت میشه تمام می خندی و بر میگردیم به خیام لالایی اصغر ٣ مزن علی جنگ ندارد رمق در این چنگ ندارد تحمل تیر سه شعبه گلوی بی رنگ ندارد مزن دگر حرمله مکن شتاب مزن اگر نمیدید یه جرعه آب مزن که از غصه می میره رباب لالایی اصغر ٣ چیکار کنم با حنجرِ تو کامل جدا شده سرِ تو چیکار کنم که این گلو رو دیگه نبینه مادرِ تو دفنت کنم اصغرم پشت حرم که لااقل بدنت ای اصغرم پامالِ اسب نشه مثل پیکرم لالائی اصغر 3 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
قتیل انتقام خیبر_1_1.mp3
3.16M
نوحه یا زمزمه سبک شماره یک محرم ۱۴۰۳ علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی قتیل انتقام خیبر ۲ شدی شبیه غنچه پرپر ۲ لالایی اصغر ، عزیز مادر ۲ الا گلو بریده ی من غم و بلا کشیده ی من نه آب نیست روی لبهات ز خون خود چشیده ی من سه شعبه زخمی ، زده چو خنجر که گوش تا گوش ، بریده حنجر لالایی اصغر ، عزیز مادر ۲ غم تو با دلم چه ها کرد لب تو داغ و پیکرت سرد کنون که فهمیدم چرا این گلوی من شده پر از درد ز آشیانم کشیده ای پر ز تیر صیاد ، چنان کبوتر لالایی اصغر ، عزیز مادر ۲ به روی جسم کوچک تو چگونه خاک را بریزم به روی لب های پر از خون داری چه لبخندی عزیزم برای این تیر ، تو پر عطش تر بودی که باشی ، شهید بی سر لالایی اصغر ، عزیز مادر ۲ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
استیکرهارو بردارید...بعدأ میپاکم❌