eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
56 عکس
43 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•چشم خشک... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ حسن کاشانی 🥀🥀🥀 چشم خشک؛ از چشمهای تر خجالت می‌کشد چشمه وقتی خشک شد، دیگر خجالت می کشد چشم اگر آلوده گردد اشک آن کم می شود میوه هر چه دور از آفت باشد آبش بیشتر طفل بازی گوش را شرمی نباشد از کسی بیشتر با گریه ی مادر خجالت می کشد *هممون وقتی که بچه بودیم مدرسه میرفتیم تکلیف نمی‌نوشتیم یک کاغذهایی میدادن میگفتن برو ولی تو بیار، وقتی بابامونو می‌بردیم میگفت: دستتو بگیر، جلو بابا سه چهارتا خط کش میزد کف دست.. اما اون روزی که با مادرمون میرفتیم میگفت: من بچه رو جلو مادرش نمیزنم..نامرد گفت دیدم تو گودال داره صدا میاد، بنیّ..* یادش بخیر موی تو را شانه میزدم افتاده دست شمر چرا خاطرات من *یه سوال دارم اگه یه بچه رو جلو مادر بزنن سخته یا برعکسش؟ خدا نیاره برا یه بچه ای که جلو چشش مادرشو بزنن.. ننوشتن جایی، استحسانه..یه روز عمه ی سادات نشست روبروی امام حسن، گفت: همش کز میکنی یه گوشه، داری از غصه دق میکنی، چی شده؟ یعنی تو کوچه هیچ کار نکردی؟ یه سری تکون داد، خواهر! به جان خودم ایستادم به روی پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم گذشت....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_6042126508447763918.mp3
14.02M
|⇦چشم خشک...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی 🥀🥀🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: محمد(ص) و علی(ع) دو پدر امت(اسلامی) می باشند که کجیهای آنان را راست (و انحرافات را اصلاح) می کنند. اگر مردم آن دو را اطاعت کنند، از عذاب دائمی نجاتشان می دهند و اگر موافق و همراه آن دو باشند، نعمتهای پایدار(الهی) را ارزانیشان دارند.» ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•گر به زهرا برسد... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی 🥀🥀🥀 از کرامت بر جبینِ ما همه ثبت کن هذا محبُ الفاطمه نامه ی احوال نوکرها به دست فاطمه ست آنقدر می بخشد او نوکر خجالت می کشد گر به زهرا برسد نامه ی ما نیست غمی هر کسی بچه ی بد را زده مادر نزده *امیر عالم هستی فرمود: دنیا با بلا پیچیده شده. دیدی توی خانواده یه بچه ناخلف دارن از چشم خواهرمیوفته، از چشم برادرمیوفته، از چشم بابا میفته، اما وقتی میری سر سجاده میبینی مادر همش میگه بچه ام، بچه بدم باشه برا مادر، بچه ست.. امشب برا ما مادری کن..* «چادرت را بتکان روزی ما را بفرست» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_6042126508447763919.mp3
11.8M
|⇦اگر به زهرا برسد...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی 🥀🥀🥀 بهترين و ارزشمندترين امكان و امتيازي كه حضرت فاطمه(س) درهمه مراحل مبارزاتي از آن استفاده كرد آبرو و حيثيت و موقعيت بسيار ممتاز او در جامعه بود؛ موقعيت بي‌نظيري كه ايشان به عنوان برترين زن جهان در نزد خدا داشت و پيامبر(ص) بارها و بارها اين منزلت را براي مردم بيان كرده است بود. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•با ورود فاطمه... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی 🥀🥀🥀 هر کسی بچه ی بد را زده مادر نزده شک ندارم که قیامت هم از او شرمنده هستم با ورود فاطمه محشر خجالت می کشد بیشتر غمهای مادر را به دختر می دهند گر بیفتد مادری دختر خجالت می کشد *اما وقتی اومد رو تل، همه ی غصه ی عمه ی سادات، ناچار دست رو سر گذاشت عقیله ی بنی هاشم مضطر شد آخه دیده مادرش امامشو از زیر تیغ تو مسجد نجات داد با اون وضعيت، دید شمشیر رو سر امیرالمومنین گرفتن، علی جانش رو از زیر شمشیر نجات داد.اینجا اول جان امامش در خطره، از این ورم اون حرامی پنجه انداخته تو موها تا حالا کسی قد و قامتشو ندیده..* آی شمر امام است احترامش کن چقدر پشت و رویش میکنی تمامش کن زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید آی نامسلمونا اول بکشید بعد غارتش کنید «حسین.....» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_6042126508447763920.mp3
12.17M
|⇦با ورود فاطمه...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی 🥀🥀🥀 مادر که می‌شوی ؛ کوچک و بزرگ، زیر چادرت پناه می‌گیرند… راست گفت حاج قاسم، ‏ما پناهی جز حضرت زهرا (س) نداریم… ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
# شهادت # فاطمه # السلام علیک یا فاطمة الزهرا امشب است آنشب که زهرا از جهان کوچید و رفت کودکانش را برای مرتضی بخشید و رفت امشب است آنشب که اسما ریخت بر او آب روان مرتضی هم جسم او را در کفن پیچید و رفت امشب است آنشب که حیدر یاورش از دست داد یاوری که با پیمبر هم نشین گردید و رفت امشب است آنشب که زینب دید بی مادر شده اولین اشک از دو چشمانش برو پاشید و رفت امشب است آنشب حسن خواب از دو چشمانش پرید چونکه او در کوچه ها بامادرش ترسید و رفت چهل نفر گرد آمدند تا خانه ای آتش زنند اهلبیت از آنزمان اینجور ستمها دید و رفت چونکه دید مولی حسین مادر ندارد هیچ تکان کف پای مادرش را آنزمان بوسید و رفت میبرند چندین نفر جسم نحیفی را به دوش بو تراب تنها لحد بر جسم زهرا چید و رفت امشب است آنشب که طفلان علی تنها شدند جسم پاک مادری در خاک قبر خوابید و رفت ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ ١٤٠٣/٩/٦ به قلم : ابوالقاسم غفاری ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
۱ انس بن مالک مي‌گويد: به مادرم-که فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) را درک کرده بود- روزی گفتم: زهرا را برای من توصیف کن. سَاَلتُ اُمی عن صفةُ فَاطِمَةُ(س) فقالت: کانَتْ کاءنَّها اَلقَمَرُ لیلةُ البدر.. صورت زهرا مانند شب چهارده نورانی و درخشان بود.  او الشمس کُفِرَت غماماً او خَرَجَت من السَّحابِ، یا مانند خورشید... (شاهد روضه این فراز است) و کانت بیضاءِ بضَّةُ. علامه مجلسی در توضيح این فراز می‌نویسد: "والبضَّهُ رِقَّه اللّون و صَفاوءهُ الذی یوثِرُ فیه ادنی شیءٍ" معنی بضاضت عبارت است از نازکی و لطافت پوست، به گونه‌ای که کمترین چیزی در آن از خود اثر باقی می‌گذارد، یعنی پوست بدن بی‌بی به قدری نازک و لطیف بود که حتی اگر کسی انگشتش را به او میزد جای انگشت روی پوست می‌ماند!!! (از همینجا میشود گریزهایی به مصائب ایشان زد.) (بحارالانوار، ج43،ص6) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
۲ وقتی حضرت زهرا(س) از دنیا رفته بود و پیکر مطهر ایشان روی زمین بود، «لَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ(س) قَامَ عَلَيْهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)» آنگاه که زهرا درگذشت، امیرالمؤمنین کنار پیکر مطهر ایشان ایستاد.. «وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي رَاضٍ عَنِ ابْنَةِ نَبِيِّكَ» اینطور دعا کرد: خدا! من از دختر پیغمبرت راضی هستم. «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ أُوحِشَتْ فَآنِسْهَا»؛ خدا! اکنون که فاطمه تنها شده، تو خودت همدم او باش. «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ هُجِرَتْ فَصِلهَا» خدایا! فاطمه جدا شد، ولی تو وصلش کن. آخرین جمله اش اینست: «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ ظُلِمَتْ فَاحْكُمْ لَهَا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ»[1] *خدایا! به فاطمه ستم شد، خودت دادِ او را بستان که تو بهترین دادستانی.* علی چه می‌خواهد بگوید؟ یک ستم این بود که فدکش را غصب کردند. اما ستم بالاتر چه بود؟ ستم بالاتر روایتی است که از خود فاطمه(س) نقل شده است. می‌گوید: من پشت درب بودم، درب خانه‌ام را آتش زدند؛ شعله آتش زبانه می‌کشید؛ «وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ»؛ چنان لگدی به این درب نیم سوخته زد که این درب روی من افتاد؛ «وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ در حالی که من باردار بودم؛ «فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي »[2] با صورت به زمین خوردم... در این حال فاطمه دو نفر را صدا کرد. اوّل گفت: «يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ»؛ ای پدر، آیا با دخترت اینطور رفتار می‌کنند؟! نفر دوم فضّه بود؛ گفت: «آهِ يَا فِضَّةُ إِلَيْكِ فَخُذِينِي! فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْل»[3] فضه بیا، محسنم را کشتند.. ↪️ منابع: [1].بحارالأنوار، ج 100،ص 256 . [2].بحارالأنوار،ج 30،ص 349. [3].بحارالأنوار،ج 30،ص 293. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
۳ سفارش‌های حضرت فاطمه(س) به امیرالمؤمنین(ع): وقتی حضرت احساس کرد که دیگر هنگام رحلتش فرا رسیده، ام ایمن و اسما را دنبال امیرالمؤمنین(ع) فرستاد و امیرالمؤمنین حاضر شدند. ایشان به حضرت عرضه داشتند: احساس میکنم که خدا دیگر مرا دعوت کرده و دیگر همین ساعت‌ها به پدرم ملحق می‌شوم. اموری را در قلب و سینه خودم نگه داشتم که می‌خواهم آنها را با شما در میان بگذارم. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: "دختر رسول خدا، آنچه در دل داری، با من در میان بگذارید و وصیت‌هایتان را بفرمایید." نقل است: «فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهَا وَ أَخْرَجَ مَنْ كَانَ فِي الْبَيْتِ ثُمَّ قَالَتْ يَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي فَقَالَ ع مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنْ اللَّهِ مِنْ أَنْ أُوَبِّخَكِ بِمُخَالَفَتِي».[1] برای اینکه حضرت اسرار را می‌خواهند بگویند، بالا سر فاطمه زهرا نشستند. آخرین ساعات بی بی دو عالم است و هر که در اتاق و خانه بود، بیرون فرستادند. فاطمه زهرا(س) به امیرالمؤمنین(ع) عرضه داشت: «يَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي». تو در دوره ای که با من بودی، مرا دروغگو نیافتی. من به تو خلاف نگفتم. در حق تو خیانت نکردم. در هیچ امری با تو مخالفت نکردم. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: همسر عزیزم، به خدا پناه می‌برم، این حرف‌ها چیست که می‌زنید؟ «فَقَالَ ع مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنْ اللَّهِ مِنْ أَنْ أُوَبِّخَكِ بِمُخَالَفَتِي». دختر رسول خدا، خداشناس‌تر از این حرف‌ها و متقی‌تر از این درجات هستی. درجات تو بالاتر از اینهاست. تو گرامی هستی نزد خدا و خائف درجات تو بالاتر از اینهاست که من بخواهم فردای قیامت از تو حساب بکشم و بگویم: چرا با من مخالفت کردی و شأن شما رفیع‌تر از این حرف‌هاست که بخواهی من از تو راضی شوم. بعد امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «قَدْ عَزَّ عَلَيَّ مُفَارَقَتُكِ وَ تَفَقُّدُكِ إِلَّا أَنَّهُ أَمْرٌ لَا بُدَّ مِنْهُ وَ اللَّهِ جَدِّدْتِ عَلَيَّ مُصِيبَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ عَظُمَتْ وَفَاتُكِ وَ فَقْدُكِ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ مِنْ مُصِيبَةٍ مَا أَفْجَعَهَا وَ آلَمَهَا وَ أَمَضَّهَا وَ أَحْزَنَهَا هَذِهِ وَ اللَّهِ مُصِيبَةٌ لَا عَزَاءَ لَهَا وَ رَزِيَّةٌ لَا خَلَفَ لَهَا ثُمَّ بَكَيَا جَمِيعاً سَاعَةً وَ أَخَذَ عَلَى رَأْسِهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ أُوصِينِي بِمَا شِئْتِ».[2] جدایی تو برای من خیلی سخت است. مصیبت پیغمبر با رفتن شما دوباره برای من زنده شده است. مصیبتی که برای امیرالمؤمنین فاجعه آمیز و ناگهانی است. چقدر تلخ و سخت است. کسی جز خدا نمیداند سختی این مصیبت را. چقدر این مصیبت مرا غصه‌دار کرده. این مصیبتی است که نمی‌شود جبران کرد. ساعتی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا در این خلوت گریستند. امیرالمؤمنین سر فاطمه را از روی بستر برداشتند و به سینه چسباندند. بعد فرمودند: فاطمه جان! هر وصیتی داری، بفرما. اگر چه من مأمور به صبرم، ولی خواهی دید که وصیت تو را عملی می‌کنم. در این امر مأمور به صبر نیستم. هر چه وصیت کنی، وفا می‌کنم. بعد بی بی دو عالم وصیت کردند و فرمودند: علی جان! برای من تابوتی درست کن و بدن مرا در تابوت قرار بده. بعد شکل تابوت را ترسیم کردند. شاید برای این بود که این پیکر نحیف و چیزی که جز یک سایه از آن نمانده، مقابل چشم امیرالمؤمنین(ع) و عزیزانش قرار نگیرد. بعد فرمود: علی جان! وصیت من این است که آنهایی که ظلم کردند، نباید در تشییع جنازه من حاضر شوند. شبانه خودت مرا غسل بده و خودت مرا کفن کن و مخفیانه بدن مرا بردار و خودت مرا در قبر بگذار. وقتی روی قبر مرا پوشاندی، مقابل صورت من بنشین و در تاریکی شب برای من قرآن تلاوت کن. بعد فرمودند:«وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أُوصِيكَ فِي وُلْدِي خَيْراً ثُمَّ ضَمَّتْ إِلَيْهَا أُمَّ كُلْثُومٍ».[3] تو را به خدا می‌سپارم. مراقب فرزندان باش. ایشان دختر کوچکش را در آغوش گرفت و آخرین وداع را با این دختر کرد و فرمود: علی جان! وقتی این دخترم به سن رشد رسید، آنچه در منزل دارم، به این دخترم بسپارید. سپس امیرالمؤمنین و حسنین را به مسجد فرستاد. در بعضی مقاتل هست که خودش با حسنین به مسجد النبی رفت و دو رکعت نماز خواند. روز آخر حضرت از جا برخاستند و بعد به حسنینش فرمود: عزیزانم! شما پیش پدرتان بمانید. و خودش به منزل برگشت. ایشان به اسما فرمود: من داخل حجره می‌شوم. در بعضی نقل ها دارد که نماز مغرب را خواند و فرمود: اسما من داخل حجره می‌شوم. بعد از ساعتی بیا و مرا صدا بزن. اگر دیدی که..⏬⏬
ادامه⏫⏫⏬ جواب ندادم، علی(ع) را خبر کن. اسما می‌گوید: ساعتی گذشت و وارد خانه شدم و دیدم حضرت پاهای خود را به سمت قبله دراز کرده و روپوشی روی خود انداخته و هر چه صدا زدم، جوابی نشنیدم. روپوش را کنار زدم و دیدم بی بی دو عالم دست را زیر صورت گذاشته و روحش با عالم بالا مفارقت کرده است. کسی را دنبال علی(ع) فرستادم. وقتی امیرالمومنین(ع) خبر را شنید، به صورت روی زمین آمد و در فاصله کوتاه مسجد و منزل، هی می‌نشست و بر می‌خاست. ای گل صد برگ من پر پر مشو/ شمع من خاموش وخاکسترمشو / از حدیث کوچه غرقِ آتشم / فاطمه، از توخجالت می‌کشم.. پی نوشت : [1].بحارالأنوار، مجلسی، ج43، ص 191، باب 7، ما وقع عليها من الظلم و بكائها...، ص155. [2].همان . [3].بحارالأنوار، مجلسی، ج79، ص27، باب 12، الدفن و آدابه و أحكامه ...، ص14. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
۴ وقتي از بزرگی سوال شد بنظر شما شب اول قبر و قیامت چه چیزی بین این همه عباداتی که کردید دست‌تان را می‌گیرد که اگر آن عمل را نشان بدهی خدا بفرماید: "من این را خیلی قبول دارم" پاسخ داد: من خیلی دلم به اعمالی که انجام دادم خوش نیست. شب اول قبر اگر خدا بفرماید: چی آوردی؟ می‌گویم: محبت حضرت زهرا(س) را آوردم. برای این خانم گریه کردم، نذر کردم و.. امام باقر(ع) فرمود: مادرمان حضرت زهرا روز قیامت می‌آید از صحرای محشر عبور بکند، مثل پرنده‌ای که دانه را از خاک جدا می‌کند شیعیانش را جدا می‌کند. اما نمیدانم داغ حضرت زهرا(س) با امیرالمومنین و بچه‌هایش چه کرد! با زینب چهار ساله چه کرد. علی(ع) وقتی پیامبر(ص) را از دست دادند آنقدر بی‌تابی نمی‌کردند، اما در شهادت فاطمه زهرا(س) فرمود: دیگر اندوه من دائم است. دیگر شب‌های علی به بیداری سپری می‌شود. دیگر فاتح بدر و خیبر خانه‌نشین شده، زانوهای غم را بغل کرده است. من نمی‌دونم آن شب وقتی بدن آزرده حضرت زهرا(س) را توی قبر گذاشت، چه حالی داشت. این صورت آزرده فاطمه زهرا(س) را باز کرد، روی خاک گذاشت. فاطمه جان علی را حلال کن. خیلی برای امیرالمومنین علی علیه‌السلام سخت بود. بند کفنت را به لحد بگشودم رویت که نشان من ندادی دیدم صورت زهرا(س) را روی قبر گذاشت. وقتی که دست‌هایش را از روی قبر تکان داد، همه غم‌های عالم به دل علی هجوم آورد. رو کرد به قبر رسول الله(ص) خطبه طولانی خواند. اما دل آقا آرام نشد. اما یک وقت دیدند آقا خم شد و صورت روی خاک زهرا... «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[1] [1] . الكافي/شیخ کلینی/1/230/باب ما أعطي الأئمة ع من اسم الله ...ص:230 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2