4_5897857556247746968.mp3
11.89M
چشماتو روے هم نذار
مـے میره بـے تو زینبت مادر نرو
👤 #جواد_مقدم
🎧 #زمینه
🥀 #حضرت_زهرا
🏴 #فاطمیه
#⃣ #زمینه
✅بند اول
چشماتو روی هم نذار
می میره بی تو زینبت مادر نرو
قلبم رو از جا می کنه
این ناله های هر شبت مادر نرو
درسته سختته ولی
نفس نفس بزن بمون
بالاسرت نشستمو
میریزه اشک من بمون
چه بی قرارته ببین
به خاطر حسن بمون
توو بسترت بی جونی
ابرِ چشات بارونی
میگی همین چند روز و
توو خونمون مهمونی
نرو نرو ای مادر
✅بند دوم
روی زمین افتادی و
با تازیانه شد کبود بازوی تو
دردت به جونم مادرم
یک لحظه هم آروم نشد پهلوی تو
همین که هستی پیش مون
چراغ خونه روشنه
نماز نشسته خوندنت
تموم غصه ی منه
پاشو کمی قدم بزن
نگو که وقت رفتنه
بی رمق و تبداری
زخم تنت شد کاری
پهلو به پهلو میشی
شب تا سحر بیداری
نرو نرو ای مادر
✅بند سوم
توو لحظه های آخرت
میگی غریب مادر و تنها نزار
میگی برای زینبت
از پیکر بی جونشو از نیزه دار
یه روزی میرسیم به هم
دوباره توی قتله گاه
آتیش میگیره خیمه ها
میون اشک و سوز و آه
سر از تنش جدا میشه
حسینمون چه بی گناه
تشنه لب و بی حاله
توو گودیِ گوداله
پیکرِ بی سر رو خاک
زخمیه و پاماله
حسین غریب مادر
✍ #علی_علی_بیگی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
Eitaa.com/navayehzakerin2
مادر هستی؛ زمینه.mp3
1.49M
🕯🥀🍂
🥀
◈ دستـے بــہ پـهلو دارد و
دستـے بـہ دیـوار
✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زهرا
#⃣ #حضرت_زهرا
#⃣ #فاطمیه
#⃣ #زمینه
دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار
دادهست تکیه مادر هستی به دیوار
هر لحظه دردی تازه داغی تازه دارد
در چشم خود غمهای بیاندازه دارد
مثل شبی تیرهست دنیای مقابل
تنها هلالی مانده از آن ماه کامل
گاهی که بر دیوار و در دارد نگاهی
آهی به لب میآورد از درد آهی
لبریز از درد است اما غرق احساس
دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس
آه این نسیم با محبت، مادرانه
دستی کشیده بر سر و بر روی خانه
شرمندۀ احساس او شد خانهداری
با هر نفس آه از در و دیوار جاری
شب، نیمهشب، خسته شکسته، مات، مبهوت
دستی به سر میگیرد و دستی به تابوت
از خانه بیرون میرود ناباورانه
جان خودش را میبرد بر روی شانه
خورده گره با گرد غربت سرنوشتش
در خاک پنهان میشود پنهان بهشتش
«نفسی علی...» آه از دل پر درد او آه
«یا لیتها...» آه از دل پر درد او آه
:
این روزها دستی به سمت ذوالفقار است...
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
Eitaa.com/navayehzakerin2
babolharam Vaezi.mp3
2.76M
🎤 #احمد_واعظی
🎧 #متن_کامل_روضه
🏴 #فاطمیه
حسن تب دارد و در خواب گويد
نزن سيلي ستمگر درد دارد
*به امام صادق عليه السلام عرض كردند: آقا، انسية الحوراء چيه؟ چه ويژگیِ داره كه به مادرتون زهرا ميگن:انسية الحوراء؟ حضرت حالشون يه جوري شد،فرمودند:ببين فقط همين قدر بهت بگم،حوريه كه مادر ما خانم همه ي اوناست، ويژگي هايي داره،من جمله اينقدر لطيف خدا آفريدش،اينقدر خداوند عالم اين موجود ِ نوراني و آسماني رو لطيف آفريده كه،اگه برگ گلي، جدا شه بشينه روي صورتش ردش مي مونه.*
برو گم شو تو از دور و بر من
چه مي خواهي زجان مادر من
*اون نامرد هي مياد جلو مادر ميره عقب،كار به جايي رسيد آقا بال مي زد.*
نزن كه مادرم از پا نشسته
نزن كه مادرم پهلوش شكسته
آي مادرم،مادرم،مادرم
يه عالمه زخم،يه عالمه دود
يه عالمه هيزم،يه ياس ِ كبود
خدايا ببين شكستن اين ها
حرمت ها رو چه زود
*اين روضه رو مرحوم علامه ي اميني نقل ميكنه::هرجوري بود از كوچه اومدن ،زير بغل هاي مادر رو گرفت بلند كرد،مادر بيا بريم ميكشن تو رو، اين خيلي بي حياست،اين خيلي نامرد ِ،هر جوري بود علامه ي اميني ميگه:اومدن خونه،تو حجره، بي بي تو همين حس و حال يه وقت نگاهش افتاد به حسنش، ديد اين بچه يه گوشه نشسته،اين زانوهاش رو بغل كرده،سرش رو روي دستاش گذاشته،گاهي همين جوري زير چشمي صورت مادر رو نگاه ميكنه، دوباره باز سرش رو ميذاره روي صورت،فضه رو بي بي صدا زد:فضه،جانم بي بي،فضه برو برام يه روسري بزرگ بيار، ديگه رو گرفتن آغاز شد.*
مي لرزه صداش،ميسوزه تنش
چه قدر ميون كوچه ها زدنش
زیر ِ پاها بود،گمونم انگار نمی دیدنش
دیدم شده پُر رد ِ پا ،چادر و پیرهنش
زمینه شهادت. فاطمیه. ستارزاده. Bipelak.ir.mp3
591.9K
🕯🥀🍂
🥀
◈ حـال دلـم رو تو ببین نـرو
رحمـے به من ڪن
✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زهرا
#⃣ #حضرت_زهرا
#⃣ #فاطمیه
#⃣ #زمینه
✅ بند اول
حال دلم رو تو ببین نرو / رحمی به من کن
یه چارهای تو واسهی غمِ / غریب شدن کن
من به کنار اصن یه فکری تو / برا حسن کن
ببین چشمای - پر الماسم رو ۲
ببین زهرا جان - التماسم رو
[ نرو فاطمه جانم ] ۳
✅ بند دوم
سه ماهه که درست حسابی تو / غذا نخوردی
بگو چه جوری درد پهلوتو / طاقت آوردی
داری میری بگو بچه هاتو / به کی سپردی؟
چشمای زینب - واست گریونه ۲
بعد تو میشه - خانوم خونه
[ نرو فاطمه جانم ] ۳
✅ بند سوم
تو که نباشی مَحرَم علی / فقط یه چاهه
برو ولی بدون، بدون تو / روزام سیاهه
قرار بعدی ما کربلاس / توو قتلگاهه
وقتی میشینه - رو سینه کافر ۲
وقتی میذاره - خنجر رو حنجر
[ نرو فاطمه جانم ] ۳
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
Eitaa.com/navayehzakerin2
4_5890837157324527192.mp3
15.56M
این شب و روزا تمام وقت بی تابی
روزها بیداری و شب ها نمی خوابی
👤 #احمد_واعظی
🎙 #زمینه
🥀 #حضرت_زهرا
🏴 #فاطمیه
🔆جدید ۱۴۰۳
این شب و روزا تمام وقت بی تابی
روزها بیداری و شب ها نمی خوابی
هی از این پلو به اون پهلو عزیز من
گاه چون خورشید گاهی رنگ مهتابی
خودم دیدم که پژمردگی به پیش من زمین خوردی
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
دیدمت از دور غم دیده در این خانه
خواستی تا موی زینب را کنی شانه
دست تو بالا نمی آمد دلم خون شد
وای از آن ضربه ها که خورده بر شانه
چه با دستت ستم کرده
که بازویت ورم کرده
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
آمدی از کوچه بودی غرق غم خیلی
روی تو دیدم ز کنج چادرت نیلی
از حسن پرسیدم ای نور دلم چون شد
زیر لب می گفت بابا مادرم سیلی
دل و روحت ز غم شاکی
لباس تو شده خاکی
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
در هجوم خصم سرکشته دیدمت ای وای
در میان دود و آتش دیدمت ای وای
با تن مجروح و با پهلوی بشکسته
با چهل تن کشاکش دیدمت ای وای
تو افتادی من افتادم
همان لحضه جان دادم
« حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
Eitaa.com/navayehzakerin2
#⃣ #زمزمه
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زهرا
#⃣ #حضرت_زهرا
#⃣ #فاطمیه
اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی
با درد پیش پای شوهرت باشی
هی گفتم از دردات هی گفتی چیزی نیست
گفتی اگه گاهی میوفتی چیزی نیست
تو دست به دیواری گفتی یکم خستم
دیدم قنوتت رو گفتی یکم دستم
این بچه ها سایه رو سر میخوان بانو
تا وقت دامادی مادر میخوان بانو
از رفتن و از مرگ کمتر بگی ای کاش
مادر میخواد زینب فکر عروسیش باش
چشم پر آب تو نقش برآبم کرد
تابوت تو اومد خونه خرابم کرد
دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته
هم موی زینب هم خونم بهم ریخته
طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره
هی میگه دیواره هی میگه گوشواره
زینب با دل شوره هی روتو میبوسه
شونه که میوفته بازوتو میبوسه
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
Eitaa.com/navayehzakerin2
1_8185753059.mp3
5.76M
😭😭😭😭😭 خیلی جانسوزه
سینمین التندا داغلار اغلادا داغلار قالب
گوزلریم تک ذوالفقارین غیرتی اغلار قالب
عفو ایله خیبر قوپاردان اللریم باغلار قالب
چوخ دییردین که علی جان صبریوه قربان اولوم...
صبریمون قربانی اولدون قبروه قربان اولوم
ای امان امان ای امان ای
آی درد لرین منن گیزلدن
آی گیزلین قبره گدن خانم
آی بالالارنان آیری دوشن
علینی تک قویما آدامسیزام ..
آدامسیزام ای زهرا
در و دیوار آراسندا نلر الدوی دیمرم
حسنین گوزلری دولدوی نلر الدوی دیمرم
الله.هیچ کیمی آدامسیز ایلمه غریب ایلمه
هر یرده بلدی اگر بیر ائودن جوان آنا
دنیادن گئدسه
اونون اگر خردا بالالاری اولسا ئوینده ساخلامازلار
اونون بالالارین آپارالار قونشی ئوینه فامیل ئوینه
تا آنانین جنازسین گورمسینلر یتیم بالالار
اما علینین ئوینده بله اولمادی
سلمان دییر گوردوم الله
او بالالار سو گتورور ای ی ی
علی غسل الییر.یارالی
زهرایه
گوردولر علی بله یانا یانا سسلیور آی زهرا
هارا گدیرسن
اونان دیدی آی زهرا دور ایاقا کمگیم سنیدون
آرخا دایاقیم آی زهرا
غسل ایلدی بوکدی کفنه
یاره.لی جسمی
تابوته قویوب غملی نگارین
گجه یاری
بله دییللر هر یرده
اگر بیر ئوده جوان ننه دنیادن گتسه
اونون قیزین چاغیرالار.
چونکه قیزین اوخشاماسی
یامان اولار اولار
اونان خانم زینب گلدی قباقه
آنانین جنازه سین باسدی باغرینا
آی ننه.سین.الدن ویرن بالالار
آنانین جنازسین باسدی باغرینا
آی گلینیگی یالان اولان
ننم لای لای .
.بالالارینان دویمیان ای
آنام لای لای.
.زینبی تک قویان آنام لای لای
جوانلقدا تئز قوجالان آنام لای لای
اوجا دنن یا حسین
#فاطمیه
تقدیم به زهرای مرضیه سلام الله علیها
گر چه یک شهر،تماشاگرِ ابتر هم داشت
آنچنان سوخت،که گفتند:"مگر در هم داشت؟"
دخترک گوشه به گوشه،همه جا گشت و گریست
گفت:"این خانه ی ماتم زده،مادر هم داشت!."
نفَسِ شرقی این باغچه،پیش از تاراج
هر سحر،رایحه ی یاس معطر هم داشت!
هر که هر جور دلش خواست،"علی"را فهمید
یادشان رفت "علی"،معنی دیگر هم داشت!
آه،این کوهِ تَرَک خورده ی افتاده به بند
پشت هر دامنه ی حوصله،"حیدر"هم داشت!
شیخ،آیات گزینش شده را خواند و گذشت
اصلا انگار نه انگار، که"کوثر"هم داشت!
از بلندای یقین لگدش پیدا بود
نه فقط بغضِ "اُحُد"،کینه ی "خیبر"هم داشت
نعل ها،شکل دگردیسی این نعلینند
که به مادر زد و چشمی به برادر هم داشت...
کوچه،گودال شد و...زخم شد و....یک "تن" ماند
نعل ها همهمه کردند:"مگر سر هم داشت؟!"
#در_دیوار
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#سیده_اعظم_حسینی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#⃣ #زمزمه
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زهرا
#⃣ #حضرت_زهرا
#⃣ #فاطمیه
✅ بند اول
تو رفتی همه آرزوم رفته بر باد
دیگه خنده روی لب من نمیاد
مگه میشه آروم کنم بچه ها رو
هنوزم به گوشم میاد مادر افتاد
نمیدونی فاطمه / چجوری خون درو
پاک می کردم
نمیدونم فاطمه / چجوری داشتم تو رو
خاک میکردم
کبودی های تنت - خون رو پیراهنت
زد آتیشم
تو خوب می دونی چقد - بدون تو فاطمه
تنها میشم
امون از داغ غمت - زهرا زهرا
منو کشته ماتمت -زهرا زهرا
✅ بند دوم
دیگه فصل عمر علی بی بهاره
شده آسمون دلم بی ستاره
بگو چی گذشته بهت توی کوچه
حسن بیشتر از بقیه بی قراره
نگو که اون نانجیب / اومد راهتونو بست
خانوم من
نگو با ضرب لگد / زد و پهلوتو شکست
خانوم من
میدونم که آخرش - این آتیشا میرسه
تا خیمه ها
میدونم که عاقبت - سرا میره روی نی
توو کربلا
امون از داغ غمت - زهرا زهرا
منو کشته ماتمت - زهرا زهرا
✍ #مصطفی_خطاوی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#⃣ #زمزمه
#⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زهرا
#⃣ #حضرت_زهرا
#⃣ #فاطمیه
اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی
با درد پیش پای شوهرت باشی
هی گفتم از دردات هی گفتی چیزی نیست
گفتی اگه گاهی میوفتی چیزی نیست
تو دست به دیواری گفتی یکم خستم
دیدم قنوتت رو گفتی یکم دستم
این بچه ها سایه رو سر میخوان بانو
تا وقت دامادی مادر میخوان بانو
از رفتن و از مرگ کمتر بگی ای کاش
مادر میخواد زینب فکر عروسیش باش
چشم پر آب تو نقش برآبم کرد
تابوت تو اومد خونه خرابم کرد
دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته
هم موی زینب هم خونم بهم ریخته
طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره
هی میگه دیواره هی میگه گوشواره
زینب با دل شوره هی روتو میبوسه
شونه که میوفته بازوتو میبوسه
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
|⇦•نیلوفر بیمار...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی
🥀🥀🥀
یاری ز که جوید دل من یار ندارد
یک محرم و یک راز نگهدار ندارد
باید سر و کارش طرف چاه بیفتد
یوسف که در این شهر خریدار ندارد
از گریه ی پنهان علی در دل شبها
پیداست که دل دارد و دلدار ندارد
با فضه بگویید بیاید که در این باغ
نیلوفر بیمار، پرستار ندارد
بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
در و دیوار با او گریه میکرد
چرا باید علی تنها بماند
نگاهی گرم سوی کودکانش
نگاه دیگری با هم زبانش
علی را بیشتر شرمنده میکرد
همین لبخندهای نیمه جانش
علی رو حلال کن واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن واسه درد پهلوت
علی رو حلال کن واسه دست بسته اش
نتونست که برداره اون در رو از روت
*لحظه های سختیه.. خانم صدا زد.. اسما! جانم خانم ..فضه! جانمخانم ..لحظه های سخت منه..خانم چیکار کنیم؟ ببینم بچه ها رو میتونید از خونه ببرید؟ زینب وکلثوم رو فضه از خونه برد..حسن و حسینم خانم فرستاد مسجد.این لحظه های آخر امیر المومنین اومد خونه تو این لحظات سخت با علی حرف میزنه.یا علی ! قربونت برم..پسرعمو چرا اینجور میکنی ..نرو ..تو بستر بمون ولی نرو ..سایه ات رو از رو سر ما نگیر خانم تمام دلخوشی من نگاه توعه..خیلی وقت به من خوب نگاه نمیکنی خیلی وقته توحسرت دیدن خنده ات موندم خانم!میشه نری..امیر المومنین گریه میکنه. با دست زخمیش اشک صورت علی رو پاک کردشونه های امیر المومنین از شدت گریه میلرزید.بی صدا گریه میکرد
یاعلی قربونت برمحواست با منه احساس میکنم روحم با اندوه آکنده است.کوه نه میلرزه نه گریه میکنه قهرمانم گریه نکن.زهرا دورت بگرده مهربونم.
آغلاما دا منه گلسین قادان آغلامادا
ای منی آغلادان آغلامادا
قرار این بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
نگفتی ام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
نگفتی ام ز چه رو، رو گرفته ای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
هی گفتم از دردات، هی گفتی چیزی نیست
گفتی اگه گاهی میفته چیزی نیست
تو دست به دیواری، گفتی یکم خسته ام
نصفه قنوت تو، گفتی یکم دستم
چشم پر آبِ تو نقش بر آبم کرد
تابوت تو اومد خونه خرابم کرد
دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته
هم موی زینب هم خونه ام به هم ریخته
طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره
هی میگه دیوار و هی میگه گوشواره
نشد تو کوچه دستشو بگیرم
شدت ضربه اشو بگیرم
سینه سپر کردی خیلی محک خوردی
خانم سر من تو خیلی کتک خوردی
زینب با دلشوره هی روتو میبوسه
شونه که میفته بازوتو میبوسه
وقتی همه خوابن فضه با دلشوره
خونِ رو دیوارو با گریه میشوره
گفت پسرعموبلند شو برو مسجد وقته نمازه.آقا رو فرستاد مسجد.یه خانم موند واسما و فضه.. فضه!یه کم آب آمادهکن..نه بچهها خونه ان نه مردی توخونه است خانمها با همن..میخواست معجرش رو برداره دست افتاد. اسما اومد جلو گفت خانم اسما بمیره شما چرا معجر و باز کردی..معجر و باز کردن همان نمایان شدن کبودی صورت همان..اسما گفت دستش بکشنه. اسما گفت خانوم چرا خودتون رو به زحمت میندازین ؟بی بی فرمود: اسما کار واجب دارم امشب تو این خونه خیلی خبراست..کار برا علی بمونه سخت میشه ..فضه گفت خانم آب آماده است فرمود: اسما کمکم کن..هرچقدر با دستمال کشید خون سینه بند نمیومد..من این خونا رو نشورم شب برا علی خیلی سخت میشه ..شب علی رو خونه خراب میکنه..با دست شکسته خونا رو شست. آرام و با زحمت غسل کرد ..صدا زد اسما تازه پیراهن که پسر عمومخریده رو بیار.پیراهنو آوردن اسما اندازه ام بود میبینی الان چقدر برام بزرگه*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ادامه⏬⏬⏬
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی
🥀🥀🥀
*پیراهن و از سر پوشوندن دست رد شد اما به دست دیگه که رسیدن هر چقدر کشیدن پیراهن رد نشد.دوباره معجر رو بست و محکم گره زد صدا زد اسما جای من و بکش وسط اتاق.دیوار کاهگلی رو دیدین دست بهش بندازدید جای دست میمونه مخصوصا اگه یکی با زحمت بخواد بلند شه..گوشه ی حجره بستر خانم رو پهن کرده بودن..هم بتونه بایسته هم اینکه موقع بلند شدن دست به دیوار بگیره جای دستان و انگشتان مبارک خانم روی دیوار مونده بود. آخه مولا از فردا میومد میدید بچه ها جای دستان مادر و میبوسن.زینب لبهاش رو میگذاشت جای دست مادر میگفت موهای من و شونه کن*
حسین!
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
*بستر و آوردن وسط اتاق ..خانم پاهارو آرام دراز کرد رو به قبله صدا زد اسما برید بیرون درم ببندید. بعد ساعتی من و صدا کنید اگه جواب دادم که هیچ. اگه جواب ندادم بفرستید دنبال پسرعموم بیاد.اسما میگه پشت در منتطر بودیم. ساعتی گذشت آرام در زدم جواب نیومد.اسما میگه شروع کردم صدا زدم خانم ! جواب نیومد. گفت بذار اینجور بگم به این اسم حساسه صدا زدم مادر حسین جواب نیومد.دیدم اسم حسین اومد جواب نیومد گفتم کار تموم شده .در و باز کردم دیدم صورت کبودش روگذاشته رو زمین جان از بدن خارج شده..گریه میکردم دیدم در باز شد حسن و حسین اومدن اشک چشمم و پاک کردم. اسما میگه دیدم از آستانه در سر میکشن داخل و نگاه میکنن .دیدن مادر تو جاش نیست. صدا زدن اسما مادرمون کجاست؟گفتم آقا زاده هامادرتونخوابیده..همینگفتمخوابیده دیدم حسین رفت جلو گفت اسما مادرمون این ساعت نمیخوابید. دیدم حسن میخواد بره داخل گفتم وایستا بیاین بغلم مادرتون از دنیا رفت. این وگفتم دیدم حسن دوید اون چند روزه بعد کوچه مادر نذاشته بود صورتش رو ببینه. دوید اول معجر و زد کنار گفت بشنکه دستش..ابی عبدالله یه کم ایستاد قربون ادبش تا امام مجتبی صورت و دید اول دستش روگذاشت رو سینه اش یا أخا!تسلیت عرض میکنم ..دید امام مجتبی صورت به صورت مادر گذاشته ادب کرد رو دو زانو نشست عبا رو کنار زد صورت کف پاهای مادر گذاشت.یومّا کلمینی..با من حرف بزن.قدمها تو میبوسم کربلا زود بیای..اسما میگه با زحمت بچه ها رو از مادر جدا کردم.گفتم حسن جان دست حسین رو بگیر برید بگید باباتون بیاد. دست حسین و گرفت امام حسین سر گذاشته رو شونه ی امام حسن میرن مسجد.اینو من میگم رفتن رفتن یه دفعه دید امام حسن نشست رو زمین.حسنت بمیره..امام حسین دست انداخت گردن امامحسن چی شده؟ دید امامحسن مشت به زمین میزنه..الهی بشکنه دست مغیره.
از رو زمین بلند شد خودشون رو رسوندن مسجد صدای گریه اشون بلند شد مردم توو مسجد اومدن بیرون..یکی دید حسن گریه میکنه حسینگریه میکنه بچه ها چی شده ؟ یاد پیغمبر افتادین چرا گریه می کنید؟ چشمشون افتاد به امیر المومنین گفتن بابا..مولا فهمید چه خبره..دوید دیدن میدوه هی زمین میخوره.خونه خراب شدم.هی میگفت حالا کیه که حال منو بپرسه دوان دوان اومد تو حجره*
این اولین باره میلرزه دست و پام
این اولین باره که مرگمو میخوام
این اولین باره که بغضه تو صدام
*رسید کنار بستر خانم سرش رو بغل گرفت صدا زد فاطمه!خانم! جوابی نیومد. گفت تا حالا نشده بود صدات کنم جوابمو ندی.من علیم*
این آخرین باره میبینی حسنو
این آخرین باره یه حرفی بزنو
باور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی
باور بکنم یا نکنم محاله برگردی
باور بکنی یا نکنی من بی تو میمیرم
باور بکنی یا نکنی همینه تقدیرم
صنوبریِ خمیده خدانگهدارت
خوشی ز عمر ندیده خدانگهدارت
اما زهرا!
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار رأس بریده خدانگهدارت
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2