eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
50 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه و شور_بیا کنارم این دم آخر.mp3
1.16M
🏴 زمینه و شور ایام وفات شهادت گونه اخت الحسین علیه السلام حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 🏴بند اول بیا کنارم،این دم آخر غریب مادر،حسین برادر ببین تو حالم،رو زار و مضطر عزیز خواهر،حسین برادر یه عمره که از غمت شکسته این قلب من دارم میمیرم حسین به خواهرت سر بزن رسیده جونم به لب بیا پیشم یا اخا غریب دور از وطن بی کفنه کربلا حسین مظلومم من ام کلثومم 🏴بند دوم خودم دیدم از،بالای تل ‌که با لب تشنه،سرت جدا شد جسمتو دیدم،‌که زیر سمها پاره و رَاءست،رو نیزه ها شد یه عمره دارم داداش روضه میخونم برات لعنت به اونی که کرد منعت از آب فرات داداش هنوز یادمه اون نگاهه آخرت ای نور دیده بیا منتظره خواهرت حسین مظلومم من ام کلثومم 🏴بند سوم بعدت کشیدم،عذاب دنیا رفتم با زینب،منم اسارت خودت دیدی که،کجاها رفتم بهم میکردن،چقدر جسارت دارم میشم راحت از فکر و خیال و غما از غصه ی کربلا کوفه و شام بلا دارم هنوز رو تنم از اونروزا من نشون بیا که از دوریه تو خواهرت میده جون حسین مظلومم من ام کلثومم 🙏التماس دعای خیر ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
حضرت ام کلثوم س ی(58).mp3
289.4K
حضرت ام کلثوم (س) دخت علی مرتضی حضرت کلثومی چون مادر خود فاطمه تو پاک و معصومی چون خواهر مظلومه ات بانو تو مظلومی ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم یا حضرت کلثوم۲ هستی گل فاطمه و دختر پیغمبر تو فخر حیدر هستی و فاطمه ی اطهر چون خواهرت زینب تو هستی بر حسین یاور ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم یا حضرت کلثوم۲ بودی چو زهرا مادرت روح دعا بانو چون خواهرت زینب بدیدی کربلا بانو گل های عطشان دیده ای در خیمه ها بانو ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم یا حضرت کلثوم۲ دیدی به دشت کربلا غرق به خون اکبر از ظلم و کین دشمنان چون گل شده پرپر او اربا اربا گشته است با نیزه و خنجر ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم یا حضرت کلثوم۲ بر روی دستان حسین دیدی علی اصغر دیدی ز ظلم اشقیا شد غنچه اش پرپر با تیر کین حرمله بریده شد حنجر ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم یا حضرت کلثوم۲ دیدی تو دستان اباالفضلت جدا گشته برادرت در راه دین حق فدا گشته با یک عمود آهنین فرقش دوتا گشته ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم یا حضرت کلثوم۲ دیدی میان دشمنان حسین شده تنها جنگیده ساعت ها حسین با لشکر اعدا شد تیرباران پیکرش با تیر دشمن ها ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم دیدی فتاده بر زمین آن پیکر پاک است پیکر بی سر برادر بر روی خاک است در موج خون افتاده او با تن صد چاک است ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم آخر تو با داغ حسین رفتی از این دنیا در انتظار تو بود مادر تو زهرا بزم عزای تو به هر جایی شده برپا ای بانوی معصوم چون زینبی مظلوم (س) (س)
ياد تو ای تجّلی توحيد عطر ناب حضور آورده نام پُرشورت ای خدا آئين بر دلم شوق و شور آورده ای كه از سّر عشق آگاهی نوری از طور عصمت اللهی ای كه آئينه‌ات پُر از نور است آينه‌دار پنج معصومی دختر ماهِ ماه و خورشيدی خواهر زينب، ام كلثومی گوهر بحر بوترابی تو آفتابی و در حجابی تو قدر تو اوج تا خدا دارد گرچـه مجهول مانده شوكت تو می‌خروشد به روز رستاخيز چشمه‌ی افتخار و عزّت تو مثل رنگين كمان خورشيدی چشمه چشمه زُلال توحيدی همچو زينب در آستان شرف دختر بانوی عفافی تو مُحرم كعبه‌ی حيا شده‌ای دور اين كعبه در طوافی تو سعی و زمزم حريم ايمانت هاجر و ساره مات و حيرانت افترايی كه بسته‌اند به تو جز دروغی به سير خلقت نيست هرچه تاريخ را ورق زده‌ام نـور را نسبتی به ظلمت نيست آن كه درحق تو جفا می‌كرد كاش از فاطمه حيا می‌كرد فصل فصلِ بهار زندگی‌ات حاكی از غُربت و غم و درد است مثل زينب كه مادر غم‌هاست اشك تو گرم وآهِ تو سرد است ای رسيده به عرش آوايت بانوی غم، فدای غم‌هايت در مدينه كنار قبر رسول شاهد ماجرای خانه شدی همچو لاله به موج آتش و دود داغدار گُل و جوانه شدی آن كه غم در زمانه ديد، تویی خواهر محسن شهيد، تویی چه شبي بود آن شب دردی كه تو را درد و داغ افسردند همره داغ مادرت ماندی جسم او را به نيمه‌شب بردند آسمان رفت و بر زمين چه گذشت بر تو و زينب حزين چه گذشت اف برآن مردمی كه از غفلت سنگ بر نخلِ پُرشكوفه زدند در شب قدر، قدرنشناسان تيغ كين بر علی به كوفه زدند تابه گوش تو "قد قُتِل" آمد ناله‌ی تو برون ز دل آمد در مدينه چگونه پرپر ديد چشم تو ياس باغ حيدر را ديدی ای پاره‌ی وجود علی پاره‌های دل برادر را باز چشم تو خون‌نگر شده بود دلت ازپيش، پاره‌تر شده بود آه بانو! ببخش شعرم باز چه سفرنامه‌ی غمی شده است سخن از كعبه‌ی وجود آمد آه چشمم چه زمزمی شده است دلِ غمگين و چشمِ خون پالا برده دل را به سوی كرب وبلا كربلا بود و صحنه‌ی ايثار روز عاشور بود و غوغا بود لحظه‌ی غرق شور رستاخيز ملكوت عروج گل‌ها بود دامن آسمان زخون، تر شد همه گل‌های باغ پرپر شد آه وقتی به قتلگاهِ گُل شاهد جسم بی سرش بودی همره زينب و رباب آن جا تو تسّلای دخترش بودی بين درد و مصيبت و احساس تازيانه چه كرد با گل ياس ای كه با خطبه‌ای شرار انگيز كوفه و شام را تكان دادی با كلامی به روشنایی نور راه توحيد را نشان دادی گاه بَر نی نگاه می‌كردی آسمان را پُر آه می‌كردی بعد از آن در مدينه و همه‌جا از حسين غريب می‌گفتی ياد قرآن بر سر نيزه ذكر شيب الخضيب می‌گفتی كم نشد لحظه‌ای غم و مِحَنت شمع گشتی و آب شد بدنت بعد كرب وبلا به گلشن وحی بی گل و بی جوانه ماندی تو عاقبت از فراق جان دادی رفتی و جاودانه ماندی تو بی خزان مانده تا ابد باغت سوخت جـان «وفایی» از داغت ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
ای زینب دوم محمد زهرای دگر به بیت احمد چون خواهر خویش هستِ زهرا قرآن علی به دست زهرا مظلومه و دختر دو مظلوم مشهور به نام ام کلثوم ریحانه‌ی مادر ولایت همسنگر خواهر ولایت توحید ز منطق تو پیروز هفتاد و دو داغ دیده یک روز عصمت ز تو اعتبار دارد زینب به تو افتخار دارد در دُرج حیا دُرِّ حسینی حَقّا که تَفاخُر حسینی تو مادر عرش در زمینی تو دخت امیرِ مؤمنينی آتش به دل عدو فشاندی در کوفه و شام خطبه خواندی ای پاره‌ی آیه‌های تطهیر ای در نفست صدای تکبیر سر تا قدمت همه فروغ است حوریه و دیو‌؟! این دروغ است تو دختر دختر رسولی سر تا به قدم همه بتولی حیدر که بُوَد ولی ذوالمن هرگز ندهد تو را به دشمن ای اختر آسمان عصمت ای بانوی قهرمان عصمت یک خاطره از تو یاد دارم وصفش همه هست افتخارم دروازه‌ی شام بود و محشر سرها سر نیزه بود یکسر جمعیت و رقص و چنگ و دف بود گه زخم زبان و گاه کف بود ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
ای آینه‌دار پنج معصوم در بحر عفاف، دُرّ مکتوم پرورده‌ی دامن ولایت مظلومه‌ی خاندان مظلوم قدر تو به ممکنات، مجهول مهر تو به کائنات، معلوم شیرازه‌ی شرع، از تو محکم منظومه‌ی عشق، از تو منظوم تو زینب دومی علی را نامند تو را به ''ام کلثوم'' آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی آن وقت که چارساله بودی بر صورت ماه، هاله بودی در خانه‌ی شیر حق به خوبی معصو‌ تر از غزاله بودی دیری نگذشت کز ستم‌ها سرگرم به اشک و ناله بودی از آن چه به خانه‌ی شما رفت از داغ جگر چو لاله بودی از قول و غزل فراتری تو کی حد تو این مقاله بودی؟ آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی تو محنت بی شماره دیدی غم، بیشتر از ستاره دیدی مه پاره‌ی دشت کربلا را در خاک، هزارپاره دیدی هم بر دل پاره پاره از زهر هم پیکر پاره پاره دیدی پامال، تن عزیز خود را از مرکب ده سواره دیدی بر دست حسین، غرق در خون قنداقه‌ی شیرخواره دیدی آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی تو راز عجیب کربلایی بانوی شکیبب کربلایی هم‌راز شهید نینوایی دم‌ساز غریب کربلایی بر خرمن هستیِ ستم‌کار سوزنده لهیب کربلایی در آتش غم اگر بسوزی باصبر، طبیب کربلایی آن‌جا که خطابه کارساز است توفنده خطیب کربلایی آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی ✍ مرحوم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
💠 بخشی از خطبۀ حضرت ام کلثوم(علیهاالسلام) در کوفه «یا اَهلَ الکوفَةِ! سوئَةً لَکُم مالَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُموهُ وَ انتَهَبتُم اَموالَهُ وَ وَرِثتُموهُ وَ سَبَبتُم نِسائَهُ وَ بَکَیتُموهُ فُتُّباً لَکُم وَ سُحقاً...» تمام همهمه‌ها غرق در سکوت شدند صدای گریۀ او شهر را تکان می‌داد میان قوم عرب یک نسب‌شناس نبود؟ شکوه خطبه علی را فقط نشان می‌داد نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب که این حماسه به او قدرت بیان می‌داد کلام دختر نهج‌البلاغه نافذ بود و درس مردی و غیرت به کوفیان می‌داد خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید، اگر خدا به شما عمر جاودان می‌داد به پاس این همه مدّت که دم تکان دادید خلیفه کاش همان‌قدر استخوان می‌داد در این معامله، کوفی سفیه بود، سفیه! که دین خویش نفهمیده رایگان می‌داد نشسته‌اید سر سفرۀ حرام آن‌قدر که نامه‌های شما نیز بوی نان می‌داد و رودهای روان را بر آن کسی بستید که اذن بارش باران به آسمان می‌داد شما به نام محمّد چقدر می‌کشتید خدا اگر به علی همچنان جوان می‌داد» و کاش خطبۀ او تا همیشه جاری بود و کاش گریه کمی بیشتر امان می‌داد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
ای نامۀ سر به مهر مکتوم ای مادر صبر، ام کلثوم! ای لالۀ بوستان احمد ای حاصل وصلت دو معصوم مجهول جهانیان، چو زهرا چون زهره، ولی به عرش، معلوم... نان و نمک تو خورده مولا در آن شب واپسین محتوم... مانند حسین، گشته جاری آوازه‌ات از حجاز تا روم شرمندۀ خطبۀ بلیغت منظومۀ هر کلام منظوم در صبر و وقار، همچو زینب پروندۀ ظلم کرده مختوم... هم ظلمت کوفه از تو نابود هم شام سیاه، از تو معدوم جانم به فدای خاک پایت ای سرو خمیده، ام کلثوم! ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
ای نخل کوثر را ثمر، یا ام کلثوم ای مایه‌ی فخر بشر، یا ام کلثوم ای دومین زینب، سراپا زینت اب ای زینت نام پدر، یا ام کلثوم ای چارمین خورشید نور از نسل کوثر بر فاطمه نور بصر، یا ام کلثوم ای کوکب افلاک، ای نور مجسم ای خواهر شمس و قمر، یا ام کلثوم زینب که سر تا پا علی بود و علی بود رفتی به زهرا بیشتر، یا ام کلثوم حتماً تو هم مانند زینب دیده بودی که مادرت در پشت در... یا ام کلثوم حتماً تو هم از داغ کوچه داغداری از ماجرا داری خبر، یا ام کلثوم از کوچه‌ها تا کوچه‌های شام رفتی رفتی کنار تشت زر، یا ام کلثوم با خیزران دیدی چه غوغایی به پا کرد جام شراب و چشم تر...، یا ام کلثوم ای وای از ساعات قتل صبر! ای وای! ای وای از ساعات سر...! یا ام کلثوم هر کس می‌آمد جای زخم قبل می‌زد با نیزه و سنگ و سپر، یا ام کلثوم سرها که شد بر نیزه‌ها، تازه شروع شد وقت هجوم صد نفر، یا ام کلثوم هرکس که آمد قتلگاهش، دستِ پُر رفت انگشتر و دستار سر...، یا ام کلثوم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
وقتی که عالم با وجودت آبرو داشت باید برای بردن نامت وضو داشت بیت علی یک عمر با تو رنگ و بو داشت زهرا دمادم دیدنت را آرزو داشت عصمت ز سیمای تو معلوم است معلوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم روح دعا ،أخت الوفا، بنت الوقاری روح ادب، زهرا نسب، حیدر تباری مثل علمداری ، شکوهی، اقتداری مانند زینب خواهرت همتا نداری پرورده‌ی دست عطوف چند معصوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم نقش تو در کرببلا انکار، هرگز چون خواهرت تسلیم استکبار، هرگز در راه کوفه تو بگو یکبار هرگز، زینب نشد بی یاور و غمخوار، هرگز ای خواهر کوچکترِ ارباب مظلوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم بر ناقه، اطفال برادر را نشاندی یک‌لحظه از احوالشان غافل نماندی خاک از لباس و چادر خواهر تکاندی مانند زینب جای جایش خطبه خواندی کاخ بنی شیطان به ذلت گشت محکوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم ای همسفر مانند زینب با سرِ یار ای هم‌قدم با خواهرت در کوچه بازار ای مثل خواهر سنگ کوفی خورده بسیار ای ساقی لب تشنگان بعد از علمدار یک عمر با این روضه گریانیّ و مغموم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم یادت نرفته کربلا رنجی که دیدی از خیمه‌ها با زینبت بیرون دویدی بی‌بی نمی‌دانم به تلّ، آیا رسیدی؟ دیدی خودت یا اینکه از زینب شنیدی با چکمه زد بر سینه‌اش آن دشمن شوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
دلم دوباره گرفتار ام کلثوم است که فصل رونق بازار ام کلثوم است به روز آخر ماه جمادیُ الثانی تمام شیعه عزادار ام کلثوم است گرفته است ز حیدر مدال آقایی کسی که خادم دربار ام کلثوم است همیشه سفره‌ی شیعه اگر نمک دارد به لطف سفره‌ی افطار ام کلثوم است اگر من اهل بکائم عنایت زهراست و سینه زن شدنم کار ام کلثوم است قیام سرخ حسینی همیشه مدیونِ کلام ناب و گهربار ام کلثوم است درخت کرب و بلا پُر ثمر اگر گشته ز جانفشانی و ایثار ام کلثوم است تمام گریه‌ی ما در مصیبت ارباب نَمی ز دیده‌ی خونبار ام کلثوم است یقین قلبی‌اَم این است حضرت عباس ز روی نیزه نگهدار ام کلثوم است میان مجلس نامحرمان و بزم شراب سر بریده مددکار ام کلثوم است ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
منم تشنه، تویی باران، منم قطره، تویی دریا منم پایین‌تر از پایین، تویی بالاتر از بالا تویی فرزند ختم الأنبیا، فرزند خیر الناس تویی فرزند خیر الأوصیا، فرزند اعطینا ببخش از این که عمری چشم‌های بی فروغ من نمی‌دیدند نورت را کنار زینب کبری دم از تو می‌زند "وَالْفَجْر" هر صبحی که می‌آید قسم به چادرت، به لیلة القدرت، إِذَا يَغْشى تو با تیغ کلامت کفر دشمن را در آوردی شبیه خواهرت زینب، شبیه مادرت زهرا مقامت مثل قبر مادرت پنهان‌تر از پنهان ولی نور تو پشت ابر هم پیداتر از پیدا بلاغت، می‌چکد از خطبه‌هایت واژه در واژه فصاحت، ذوالفقاری در بیانت محکم و شیوا چه می‌بیند؟ همان "حیدر"، به وقت خشم تو، طوفان چه می‌بیند؟ همان "زهرا"، به وقت خطبه‌ات، دریا بخوان بین رجزهایت "علیٌ حُبُّه جُنَّه قَسیمٌ النّارِ وَ الجَنّه وَصیُّ المُصطفی حَقّا" "امامُ الاِنسِ و الجِنَّه" که تا دشمن بفهمد تو علی هستی؛ علی هستی؛ علیِ عالی اعلا نرنج از تهمت اغیار، عروس جعفر طیّار که بی رحم است این تاریخِ پُر تحریف و بی مبنا چنان از اشک تو بارانی است این جاده می‌ترسم که بعد از رفتنت دیگر بماند ناقه در گِل‌ها من از اندوه می‌گویم، من از اندوه می‌خوانم و می‌دانم نمی‌دانم از اندوهت کمی حتی اگر چه بغض داری، اشک داری، غصه‌ها داری ولی در چشم تو زیباست تقدیر خدا، زیبا به کوه طور برگشتی، عصای صبر در دستت چهل مغرب گذشت از روز عاشورا، "وَ وٰاعَدْنٰا" تو بعد از کربلا سمت مدینه آمدی یک شب چه باید گفت آن شب را، به غیر از لیلة الأسراء؟ سرودی و همه با گریه و ناله به همراهت چنین گفتی (وَ اَخبِر جَدَّنا اَنّا اُسِرنا) را* اگر شعر آن چه تو فرموده‌ای باشد، نمی‌دانم چه می‌گوییم پس ما شاعران از روز عاشورا ✍ *نقل شده که‌ حضرت ام کلثوم (س) پس از بازگشت از سفر شام و در بدو ورود به مدینه، زمانی که شهر پیامبر (ص) از دور پدیدار شد، با حزن و اندوه بسیار، شهر مدینة النبی را با شعری خطاب قرار دادند و در یکی از ابیات، چنین فرمودند: وَ اَخبِر جَدَّنا اَنّا اُسِرنا وَبَعدَ الأسر _يا جَدّا_ سبينا به جدمان خبر بده که ما اسیر شدیم و پس از اسارت‌، _ای جد بزرگوار ما_ به انواع مصائب اسارت مبتلا شدیم‌. 📚بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ١٩٧ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🥀🌾🥀🌾🥀🥀🌾🥀🌾🥀 علیهاالسلام همراه زینب هر بلا را دیده ام من از ابتدا تا انتها  را دیده ام من افتادن مادر کنار آتش و در نشنیده ام، این ماجرا را دیده ام من در کوفه دیدم فرق بابا را شکستند رفتار شهر بی وفا را دیده ام من هم تشت زر پر از دل خون حسن را هم نعش سر از تن جدا را دیده ام من همراه زینب رفته ام تا دشت بی آب همراه او کرببلا را دیده ام من من پا به پایش در دل عاشور رفتم هرم و عطش دست جدا را دیده ام من هر ضربه یی بر جسم و جانم بی اثر شد چون البلاء و للولا را دیده ام من با خواهرم بودم اسارت دیده ام من کاخ غم و تشت طلا را دید ه ام من هر چند با او غیر زیبایی ندیدم همراه او شام بلا را دیده ام من ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝