eitaa logo
مدرسه نبشتن
1.1هزار دنبال‌کننده
191 عکس
94 ویدیو
0 فایل
مجالی برای همنشینی با واژه ها (آموزش نویسندگی) ارتباط با ادمین صفحه نبشتن: @nebeshtan_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدرسه نبشتن
برای نوشتن الزاما شما نباید در متن جامعه حضور داشته باشید و آن‌چه را که می‌بینید گزارش کنید. یک بخش قابل توجه در عالم نویسندگی قدرت تخیل است. شما بدون تخیل، توانایی استخدام کلمات و تصاویر را نخواهید داشت. شما با قدرت تخیلتان باید بتوانید به گونه‌ای اتفاقات را گزارش و تصویر کنید که شنونده خودش را در آن فضا احساس کند. لطفا زمان‌هایی را برای تمرین و تقویت قوه تخیلتان اختصاص بدهید. پرنده خیالتان را به پرواز درآورید. خودتان را در فضاها و امکنه مختلف تخیل و تصویر کنید. خودتان را جای افراد مختلف و شغل‌ها و موقعیت‌های مختلف قرار بدهید. حالا اجازه بدهید تخیلاتتان روی کاغذ جان بگیرد. @nebeshtan
مدرسه نبشتن
نونِ نوشتن 🔸اگر رؤیای نوشتن در سر دارید اما نمی‌دانید نویسندگی را از کجا شروع کنید، این دوره برای شم
اگر میخوای مهارت نویسندگی‌رو کنار یه استاد کار بلد با شرایط کارگاهی خیلی عالی و یه تخفیف عالی یاد بگیری همین الان ثبت نام کن✨ تخفیف ویژه عید فطر رو از دست ندین اطلاع از شرایط کارگاه و ثبت نام: @nebeshtan_admin
هدایت شده از مدرسه نبشتن
اگر به این دلیل که نوشتن را کار سختی می‌دانید و یا فکر می‌کنید که به اندازه کافی خوب نمی‌نویسید، نوشتن را ترک کنید؛ نتیجه این سرکوب را در جای دیگری خواهید دید. شاید معتاد چیز دیگری شوید و یا اعتماد به نفستان را از دست بدهید و برای همیشه خودتان را دست کم بگیرید. @nebeshtan
آدم غرب‌زده شخصیت ندارد. چیزی است بی‌اصالت. خودش و خانه‌اش و حرف‌هایش بوی هیچ چیزی را نمی‌دهد. بیشتر نماینده‌ی همه‌چیز و همه‌کس است. @nebeshtan
«روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوه‌ای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همی‌آمد و گفت: چه نشینی که نه جای خفتن است؟ گفتم: چون روم که نه پای رفتن است؟ گفت این نشنیدی که صاحب‌دلان گفته‌اند: رفتن و نشستن، به که دویدن و گسستن.» گلستان سعدی، باب ششم @nebeshtan
کارکردهای زبان زبان وقتی از کارکردهای خود بیفتد، خصایصش را از دست می‌دهد. یک مثال سردستی از شاهنامهٔ فردوسی می‌آورم تا حرفم را روشن کرده باشم: فریدون برآشفت و بگشاد گوش ز گفتار مادر برآمد به جوش دلش گشت پُر‌درد و سر پُر ز کین به ابرو ز خشم اندر آورد چین چنین داد پاسخ به مادر که شیر نگردد مگر بازمایش دلیر کنون کردنی کرد جادوپرست مرا برد باید به شمشیر دست بپویم به فرمان یزدان پاک برآرم ز ایوان ضحاک خاک می‌بینید که تقریباً تمامی افعال به‌کاررفته ترکیبی‌ است و با عوامل و عناصر مادی و ملموس ساخته شده است: گوش‌گشادن، دل پُردرد گشتن، سر پُر ز کین گشتن، به ابرو از خشم چین اندر آوردن، شیر به آزمایش دلیر گشتن، به شمشیر دست‌بردن، از ایوان خاک برآوردن. حتی در آنجا که به‌ظاهر نشانی از عنصر محسوس نیست، آنچه به ذهن متبادر می‌شود، محسوس است. مثل «به جوش برآمدن» که از صفت آب، وقتی که گرما می‌بیند، گرفته شده است. یا حتی اگر بخواهیم باریک‌نظری به خرج دهیم و مته به خشخاش بگذاریم، می‌توانیم در ریشهٔ فعل پوییدن دقیق بشویم که از واژهٔ «پا» درست شده است. به‌مرور، هرقدر که ما از سرچشمهٔ زبان فارسی دور شدیم، از این جوهره هم دور افتادیم. مثلاً جای گردن‌نهادن، گفتیم اطاعت‌کردن؛ جای چشم به راه بودن، گفتیم منتظربودن؛ جای دستگیری، گفتیم امداد؛ و جای چشم‌پوشی گفتیم بی‌اعتنایی و جز این‌ها. 📖قاسم هاشمی‌نژاد، کتاب ایوب، تهران: هرمس، پیشگفتار. @nebeshtan
آموزش، بزرگ‌ترین سرمایه گذاری بعضی‌ از ما یا در یک رویای دایمی و همیشگی به سر می‌بریم که پایانی ندارد؛ مثل آرزوی یک روز خوب و دنیای بهتر و اوضاع بر وفق مراد. و یا صبح تا شب می‌نالیم و به زمین و زمان بد و بیراه می‌گوییم و تمام مشکلات و کاستی‌های زندگیمان را به گردن این و آن می‌اندازیم؛ مثلا بی این که نظم و اراده ثابتی حتی در مسواک زدن داشته باشیم و به کوچک‌ترین حرکت نظام‌مند در مسیر تغییر و توسعه خودمان پای‌بند باشیم از تمامی نظام‌ها و آدم‌های پیرامونی خودمان ایراد می‌گیریم که کارشان را بلد نیستند و یا درست انجام نمی‌دهند و بالاخره کی قرار است این مشکلات حل شود. وبه طور کلی همیشه دنبال یک عامل بیرونی برای همه چیز می‌گردیم در حالی که هیچ وقت به این فکر نمی‌کنیم‌ که خود ما در کجای این قصه قرار داریم. با این که آفریننده ما بازگشت هر تغییر و توسعه‌ای را به اراده، حرکت و تلاش خود انسان منوط می‌داند. آن‌جا که می فرماید: «برای انسان چیزی جز نتیجه تلاش او حاصل نمی‌شود»1و «خدا حال قومى را تغيير نمى‏ دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند»2 پس وقتی سنگ بنای تغییر مثبت و رشد و توسعه ایجاد تغییر در خود انسان است؛ بزرگ‌ترین کلید موفقیت در این مسیر، توسعه فردی است که این مهم حاصل نمی‌شود مگر به آموزش و کسب مهارت. در نتیجه بزرگ‌ترین سرمایه‌گذای هر شخص در مسیر توسعه فردی، سرمایه گذاری در امر آموزش و کسب مهارت است. 1. نجم، 27 2. رعد،11 @nebeshtan
هدایت شده از مدرسه نبشتن
نونِ نوشتن 🔸اگر رؤیای نوشتن در سر دارید اما نمی‌دانید نویسندگی را از کجا شروع کنید، این دوره برای شماست. ✔️ برای ثبت نام و کسب اطلاع از شرایط کارگاه به شناسه @nebeshtan_admin پیام بدهید. @nebeshtan
چه وحشتی! می دیدم که این مردان آینده، در این کلاس ها و امتحان ها آن قدر خواهند ترسید و مغزها و اعصاب شان را آن قدر به وحشت خواهند انداخت که وقتی دیپلمه بشوند یا لیسانسیه، اصلاً آدم نوع جدیدی خواهند شد. آدمی انباشته از وحشت! انبانی از ترس و دلهره. آدم وقتی معلّم است، متوجّه این چیزها نیست. چون طرف مخاصم است. باید مدیر بود، یعنی کنار گود ایستاد و به این صف بندی هر روزه و هر ماهه ی معلم و شاگرد چشم دوخت تا دریافت که یک ورقه ی دیپلم یا لیسانس یعنی چه! یعنی تصدیق به این که صاحب این ورقه دوازده سال یا پانزده سال تمام و سالی چهار بار یا ده بار در فشار ترس قرار گرفته و قدرت محرّکش ترس است و ترس است و ترس! 📖مدير مدرسه، @nebeshtan
غرض من آن است که تاریخ پایه‌ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند. دوره بیهقی خوانی، به زودی در مدرسه نبشتن @nebeshtan