eitaa logo
مدرسه نبشتن
1.1هزار دنبال‌کننده
191 عکس
94 ویدیو
0 فایل
مجالی برای همنشینی با واژه ها (آموزش نویسندگی) ارتباط با ادمین صفحه نبشتن: @nebeshtan_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان @nebeshtan
برای رسیدن به نقطه مطلوب در درست نویسی و املای صحیح واژگان؛ لازم است مدتی با آثار نویسندگان بزرگ مأنوس بود. هم‌نشینی با آثار بزرگان ادب فارسی، رفته رفته و به صورت ناخودآگاه در کاربرد صحیح واژگان تأثیر می‌گذارد؛ هم‌چنین مراجعه گاه و بی‌گاه به لغت‌نامه و ملاحظه کاربرد صحیح واژه در هنگام نوشتن یا تردید در صحت املای کلمه، تأثیر فراوانی در تصحیح املای واژگان و تسلّط به کاربرد درست کلمات برای نویسنده دارد. @nebeshtan
Mohammadreza Shajarian - Msbmusic.IRMohammadreza Shajarian - Sar Bar Kenare Janan.mp3
زمان: حجم: 19.03M
دلداده را ملامت گفتن چه سود دارد می‌باید این نصیحت کردن به دلستانان @nebeshtan
هیچ چیز خفت آورتر از این نیست که ببینی ابلهی در آن‌چه تو شکست خورده‌ای موفق شده است. (تربیت احساسات، گوستاو فلوبر) @nebeshtan
اینجا قدیمی‌ترین کتابفروشی تهران است! کتاب فروشی اسلامیه که ۱۵۰ سال قدمت دارد از دوره قاجار تا به امروز در تهران پابرجاست‌. @nebeshtan
کدام نویسنده را در جهان می‌شناسید که ازخود نپرسیده باشد برای چه می‌نویسم؟ و کدام نویسنده را می‌شناسید که به دنبال این سؤال دست از نوشتن کشیده باشد؟ (محمود دولت آبادی) @nebeshtan
شجاع باش! تعدادی حشره کوچولو در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند. آنها تمام مدت میترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند. یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فریاد می زدند که مرگ تنها چیزی است که عاید او میشود، چون هر حشره ای که بیرون رفته بود برنگشته بود. وقتی حشره به سطح آب رسید نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت روی برگ آن گیاه خوابید. وقتی از خواب بیدار شد به یک سنجاقک تبدیل شده بود. حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود. سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتی به او داد که با زندگی محصور در آب قابل مقایسه نبود. تصمیم داشت برگردد و به دوستانش هم بگوید که بالای آن ساقه ها کسی نمی میرد ولی نمی توانست وارد آب شود چون به موجود دیگری تبدیل شده بود. شاید بیرون رفتن از شرایط فعلی ترسناک باشد، اما مطمئن باشید خارج از پیله تنهایی، غم و ترس، تلاش برای رفتن به سوی کمال عالی است! @nebeshtan
تمام کسانی که زندگی یک نویسنده را داشته‌ و مجبور بوده‌اند با فعالیت ادبی خود هر روز مثل یک کارگر زحمت بکشند با من هم‌عقیده خواهند بود که سه ساعت در روز، برای آنچه شخص می‌تواند بنویسد، کافی است؛‌ ولی باید طوری خود را عادت داده باشد که سه ساعت متوالی و بدون وقفه به کار بپردازد و ضمیر خود را طوری پرورش ندهد که بیکار بنشیند و ته قلم خود را بجود و به دیوار مقابل خیره شود تا کلماتی را که بدان احتیاج دارد پیدا کند. 📘آنتونی ترالاپ،‌ سرگذشت من،‌ ص ۲۱۲ @nebeshtan
اگر انسانی اندیشه‌اش را ننویسد، با دهن‌دره‌ای بر بادشان می‌دهد. (امرسون) @nebeshtan
ایده‌ها فرّارند شما باید شکارچی ایده‌هایتان باشید. در طول روز ممکن است ایده‌های زیادی به سراغ شما بیاید و به ذهنتان برسد. در حال رانندگی، در خیابان، وقتی در پارک قدم می‌زنید، وقتی آشپزی می‌کنید؛ در اتوبوس یا مترو و هزار جای دیگر. مهم این است که ایده‌هایتان را ثبت کنید. یک دفترچه کوچک همراهتان داشته باشید و یا اگر موقعیتش را نداشتید در گوشی موبایلتان ایده‌ای که به ذهنتان رسیده را ثبتش کنید. شاید به خودتان بگویید: حالا این خیلی ایده جذابی نیست. توصیه می‌کنم کمال گرایی را کنار بگذارید. گاهی از دل زباله‌ها هم جواهری بیرون می‌آید. به قول جن تروبی: «ایده‌های احمقانه گاهی به شاهکارهای هنری منجر می‌شوند.» @ebeshtan
نکته‌یی از گراهام گرین، از کتاب «مردی دیگر» @nebeshtan
هرگز از گردش ایام دل‌آزرده مباش! بامدادی‌ست پیِ هر شبِ تاری، آری! @nebeshtan