eitaa logo
مدرسه نبشتن
1.1هزار دنبال‌کننده
190 عکس
89 ویدیو
0 فایل
مجالی برای همنشینی با واژه ها (آموزش نویسندگی) ارتباط با ادمین صفحه نبشتن: @nebeshtan_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافی است تو مرا باز رساندی به یقینم کافی است قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟ گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست گله ای نیست من و فاصله‌ها همزادیم گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست آسمانی تو! در آن گستره خورشیدی کن من همین قدر که گرم است زمینم کافیست من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز که همین شوق مرا خوب ترینم! کافیست... روحت شاد استاد! ما غزل را با عاشقانه‌های شما یاد گرفتیم. @nebeshtan
پفک خورهای بی‌سواد یکی از مولفه‌های پیشرفت در عصر مدرن توجه به توسعه فردی است. یک زمانی بی‌سواد کسی بود که خواندن و نوشتن بلد نباشد؛ اما امروز ممکن است یک نفر با تحصیلات عالیه بی‌سواد باشد. سواد رسانه و شناخت فناوریهای دیجیتال، سواد ارتباطی و تعاملی، توانایی حل مسأله، خلاقیت و ایده پردازی، توانایی مدیریت زمان، خودآگاهی و رشد شخصی و صدها عنوان دیگر مهارت‌هایی است که مردمان عصر حاضر برای زیست آگاهانه و موفق باید آن‌ها را فرابگیرند. بی دلیل نیست که عصر حاضر را عصر سرعت و ارتباطات گذاشته‌اند. در عصر ارتباطات همه چیز سرعتی بیشتر از آن‌چه انتظار می‌رود به خود گرفته است و جهان و جوامع به سرعت پیش می‌روند و اگر ما کمی تعلل کنیم از قافله جا خواهیم ماند. به همین امسال نگاه کنید که چه زود دو فصل از آن گذشت انگار همین دیروز بود که سال جدید را به هم تبریک می‌گفتیم. سرعت این روزها دیوانه کننده است. و ما برای بقا و زندگی بهتر در این عصر باید خودمان را با تغییراتش سازگار کنیم. و این اتفاق نمی افتد مگر این که ما با کسب شناخت کافی و مهارت‌های لازم با دنبال کردن رویکردهای جدید و خلاقانه به بقای خود و موفقیت شغلی و خانوادگی خود و خانواده مان کمک کنیم. این به شرطی است که ما اهمیت موضوع را درک کنیم. درک اهمیت این موضوع تا زمانی که ما خوردن خوراکی‌های مضر و فست فود را به کسب مهارت جدید ترجیح می‌دهیم، برایمان روشن نخواهد شد. و تا زمانی که قیمت یک دوره مهارتی صد هزار تومانی برایمان خیلی گران به نظر برسد، اما حاضر باشیم با دو برابر آن پول، چیپس و پفک بخوریم و اصلا به چشممان نیاید، نه پیشرفتی در ما اتفاق می‌افتد و نه سوادی شکل می‌گیرد. کوتاه سخن این که تا ما نگاهمان را تغییر ندهیم، تغییر مثبتی در جهان بیرون و درون ما رخ نخواهد داد. @nebeshtan
بدون هدف، انگیزه‌‍ای شکل نمی‌گیرد و بدون انگیزه، تلاشی @nebeshtan
آقای مقاومت دنیا بدون شما چقدر دلگیر است ... @nebeshtan
بی تو وهمی از بهاران مانده است سایه‌ای از سربداران مانده است احمد عزیزی @nebeshtan
«آدم از بلایی که ممکن است بر سرش بیاید، بیشتر از آن بلایی که بر سرش آمده است می‌ترسد. و پیش از این که خطر کند و دست به تغییر بزند، به رسیمان بلایِ خوکرده به آن چنگ می‌زند.» - روشنایی در اوت؛ ویلیام فاکنر، صالح حسینی. @nebeshtan
گفتم نهایتی بود این درد عشق را هر بامداد می‌کند از نو بدایتی @nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب‌های شعرخوانی من بی‌فروغ نیست اما تو با چراغ بیا تا ببینی‌ام @nebeshtan
هدایت شده از مدرسه نبشتن
Hafezkhani01mp3.mp3
3.53M
هر آن که جانبِ اهلِ خدا نگه دارد خُداش در همه حال از بلا نگه دارد حدیثِ دوست نگویم مگر به حضرتِ دوست که آشنا، سخنِ آشنا نگه دارد دلا مَعاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته‌ات به دو دستِ دعا نگه دارد گَرَت هواست که معشوق نَگْسَلد پیمان نگاه دار سرِ رشته تا نگه دارد صبا بر آن سرِ زلف ار دلِ مرا بینی ز رویِ لطف بگویش که جا نگه دارد چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت؟ ز دستِ بنده چه خیزد؟ خدا نگه دارد سر و زر و دل و جانم فدایِ آن یاری که حقِّ صحبتِ مهر و وفا نگه دارد غبارِ راهگذارت کجاست؟ تا حافظ به یادگارِ نسیمِ صبا نگه دارد @nebeshtan
مدرسه نبشتن
هر آن که جانبِ اهلِ خدا نگه دارد خُداش در همه حال از بلا نگه دارد حدیثِ دوست نگویم مگر به حضرتِ دوست
20 مهر روز لسان الغیب حافظ شیرازی ... جنابِ عشق بلند است همّتی حافظ که عاشقان، رهِ بی‌همّتان به خود ندهند @nebeshtan
مردم امروزه هم تند می‌خوانند هم بد می‌خوانند و نمی‌دانند از کتاب‌هایی که آهسته مزه‌مزه می‌شوند، چه نیروی شگرفی پرتو می‌افکند. 📘رومن رولان، ژان کریستف (جلد سوم)، ترجمه م.ا.به آذین. @nebeshtan
هدایت شده از مدرسه نبشتن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاییز، فصلی برای نوشتن ... وقتی جناب اخوان بزرگ، پاییز را پادشاه فصل‌ها خطاب می‌کند ما دیگر حرفی برای گفتن نداریم الا این که فصل پاییز فصل نوشتن و سرخوشی کردن با دفتر و قلم است. پاییز با آن آسمان گرفته و بغض آلودش و با رگبار گاه و بی گاه گریه‌هایش؛ با قهرها و آشتی‌هایش؛ با گیسوان شرابین افشانده در بادش و در یک کلام با تمام زیبایی هایش، می‌تواند الهام‌بخش خوبی برای نوشتن باشد. یعنی پاییز فرصتی است برای دست و پنجه نرم کردن با نوشتن. چطور این کار را بکنیم؟ 1. با پاییز صحبت کنید؛ در یک عصر پاییزی بیرون بروید و کنار درخت‌ها قدم بزنید. با درختان، باد، برگ‌ها و رنگ‌های پاییزی صحبت کنید این کار احساسات شما را تقویت می‌کند و الهام بخش شما در نوشتن می‌شود؛ 2. دقت به جزئیات؛ توجه به جزئیات فصل پاییز می‌تواند به شما کمک کند تا حس نوشتن را تقویت کنید. توجه به رنگ‌های درختان، عطر هوای پاییزی، موسیقی باد و خش خش برگ‌های خشک فروریخته از درختان، می‌تواند ایده‌های جدیدی برای نوشتن و سرودن شعر به شما بدهد؛ 3. پاییز خوانی؛ خواندن ادبیات پاییزی شامل متون و اشعاری که تم پاییز دارند، می‌تواند حس نوشتن را در شما تقویت کند. این ادبیات معمولاً با توصیفات زیبا و احساسات عمیق پاییزی همراه هستند و می‌توانند الهام‌بخش باشند؛ 5. پاییز نویسی روزانه: برای تقویت حس نوشتن در فصل پاییز، سعی کنید هر روز کمی بنویسید. می‌توانید درباره تجربه‌های پاییزی‌تان، احساسات و تصاویری که مشاهده کرده اید یا به ذهنتان می‌آیند، بنویسید. این تمرین حس نوشتن را را در شما تقویت می‌کند. @nebeshtan
ز رفتن تو من از عمر بی‌نصیب شدم سفر تو کردی و من در جهان غریب شدم @nebeshtan
هدایت شده از مدرسه نبشتن
هان ای خرامان قامت افشان دست! گیسو شرابین کرده و سرمست پاییز زیبا! فصل بالا دست عکس از: مصطفی کریمی @nebeshtan
انگیزه‌ای ندارم همه چیز در گرو حال خوب است. آدم که حالش خوب نباشد آن انگیزه‌ی لازم را برای انجام خیلی از کارها ندارد. اگر شما هم حالتان خوب نیست؛ به این فکر کنید که قبلاً چه چیزی به شما انگیزه می‌داد یا اکنون چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد. کمک به دیگران، یادگیری چیزهای جدید، تماشا و خواندن آثار هنری و ادبی، مرور اهدافتان در زندگی، حضور در محیط‌های الهام بخش، برانگیختن خلاقیت با نوشتن و نقاشی، گذراندن وقت با عزیزان؟ یا هر چیز دیگر. سعی کنید آن چیزهایی که فکر می‌کنید برای شما انگیزه‌بخش است، در برنامه‌ی روزانه خود بگنجانید. @nebeshtan
نویسنده باید به احساست خودش احترام بگذارد همینگوی در رمان "خورشید همچنان می‌دمد" تحت تاثیر "هکلبری فین" شاهکار مارک تواین قرار گرفته و از آن آموخته است که وقایع باید آن‌چنان‌که مشاهده می‌شود بیان گردد و عکس العمل‌های درونی باید به صورت احساسی واقعی ظاهر گردد؛ نه آن‌چنان‌که انسان میل دارد احساس کند، یا گمان می‌کند که احساس کرده است یا دیگران فرض می‌کنند که انسان باید چنین و چنان احساسی داشته باشد. خلاصه، بیان نویسنده باید با صداقتی مطلق نسبت به خویشتن و نسبت به اعمالی که می‌بیند همراه باشد. این شیوه است که از درون، سبك نوشته را پدید می‌آورد و نوشته نیز به نوبه خود معیار و اصلی را بر عهده می‌گیرد. @nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در وصل هم‌کنار خیالیم چاره نیست آیینه‌ایم و عکس به بر می‌کشیم ما @nebeshtan
در فضیلت موجز‌ نویسی ایجاز یک فضیلت است. در حذف و کوتاه کردن هر کلمه، جمله یا پاراگرافی که هدف مشخصی ندارد، بی رحم باشید. از خود بپرسید: آیا ارائه‌ی این اطلاعات ارزشی دارد؟ آیا راه ساده‌تری برای بیان این ایده وجود ندارد؟ آیا می‌توانم این حرف را با کلمات کمتری بگویم؟ فراموش نکنید که با مختصر بودن، به وقت خوانندگان خود احترام می‌گذارید و نوشته خود را جذاب‌تر و تاثیرگذارتر می‌کنید. @nebeshtan
خواندن کتاب یا تماشای تلویزیون 📚✨ آیا تا به حال فکر کرده‌اید که کدام یک از این دو فعالیت یعنی: «خواندن کتاب یا تماشای تلویزیون» برای شما بهتر است؟ بیایید با نگاهی به این دو مقوله ببینیم چرا خواندن کتاب بر تماشای تلویزیون ترجیح دارد. 1. تقویت تخیل و خلاقیت: خواندن کتاب به شما این امکان را می‌دهد که دنیای جدیدی را با تخیل خود بسازید. هر صفحه پر از جزئیات و توصیفاتی است که ذهن شما را به چالش می‌کشد تا تصاویر و احساسات را خلق کند. در حالی که تماشای تلویزیون شما را به دنیایی آماده و از پیش ساخته می‌برد، جایی که همه چیز برای شما تصویر شده و فرصتی برای خلاقیت باقی نمی‌گذارد. 2. بهبود مهارت‌های زبانی: کتاب‌ها منبع غنی از واژگان و ساختارهای زبانی هستند. با خواندن کتاب، شما با واژگان جدید آشنا می‌شوید و در نتیجه توانایی نوشتن و صحبت کردن خود را تقویت می‌کنید. 3. افزایش تمرکز و دقت: مطالعه کتاب، نیازمند تمرکز است. لذا خواندن کتاب به شما کمک می‌کند تا توجه خود را بر روی یک موضوع متمرکز کنید و به تبع آن مهارت‌های تحلیلی خود را تقویت کنید؛ در حالی که تماشای تلویزیون ممکن است شما را به سمت حواس‌پرتی سوق دهد، زیرا معمولاً با صحنه‌های سریع و تغییرات مکرر همراه است. 4. ایجاد ارتباط عمیق‌تر: کتاب‌ها، مخصوصا کتاب‌‎های داستان، معمولاً روایت کننده‌ی داستان‌هایی عمیق و شخصیت‌هایی پیچیده هستند و به شما اجازه می‌دهند با آن‌ها ارتباط برقرار و در پاره ای مواقع، هم‌ذات پنداری کنید. این ارتباط می‌تواند تأثیر زیادی بر تقویت احساسات شما داشته باشد. در مقابل، تلویزیون به جهت سطح نازل سریالهایش، سطح سلیقه شما را تنزل می‌دهد و شما را از تفکر و درک عمیق‌تر باز می‌دارد. 5. یادگیری و رشد شخصی: کتاب‌ها می‌توانند منابع ارزشمندی برای یادگیری باشند؛ اطلاعات جدیدی درباره تاریخ، علم، فلسفه و فرهنگ ارائه دهند. در حالی‌ که هدف برنامه‌های تلویزیون بیشتر سرگرم کردن مخاطبا است و کمتر به روی آموزش تأکید دارد. در نتیجه اگر به دنبال تجربه‌ای غنی‌، خلاقانه‌ و آموزنده هستید کتاب، انتخاب بهتری است. پس دفعه‌ی بعد که خواستید تلویزیون را روشن کنید و جلویش لم بدهید و وقت بگذرانید، به جای آن، یک کتاب خوب بردارید و کنار کشف یک دنیای جدید، لذت جدیدی را هم تجربه کنید! 📖✨ @nebeshtan
و تو آن شعر محالی که هنوز با دو صد دلهره در حسرت آغاز توام چشم بگشای و مرا باز صدا کن ای عشق که من از لهجه‌ی چشمان تو شاعر بشوم... ۷ آذر، سالروز درگذشت @nebeshtan
نامه‌های بدون ارسال یک تمرین خوب برای مواقعی که نمی‌دانید از چه بنویسید و یا قصد دارید توانایی قلم خودتان را محک بزنید. در این تمرین سعی می‌کنید نامه‌هایی به افراد مختلف (زنده یا مرده) بنویسید که قصد ارسال آن‌ها را ندارید. این تمرین به شما اجازه می‌دهد تا افکار و احساساتی را بیان کنید که ممکن است در شرایط و موقعیت‌های معمول، حاضر به بیان آن‌ها نباشید. نوشتن در چنین شرایطی موجب قدرتمندی قلم و زبان نوشتاری شما خواهد شد. ✔️ برای مثال با نوشتن از نمونه‌های زیر، توانایی خود را به چالش بکشید: - نامه‌ای به یک عزیز از دست رفته؛ - عذرخواهی‌ای که هرگز بیان نکرده‌اید؛ - مواجهه‌ای که آرزو داشتید، اما هرگز اتفاق نیافتاده؛ - تشکر از کسی که زندگی‌تان را تغییر داده. @nebeshtan
- محمد! سحر که به نماز می‌ایستی، گهگاه صدایت، گرچه خوش است بیش از اندازه بلند می‌شود نمازت را اگر برای خدا می‌خوانی بدان که او بی صدا نیز می‌شنود و اگر برای همسایگان می‌خوانی بدان که از نظر عُقلای ایشان بانگت را هرچه بلندتر کنی کوته بین تری؛ عبادت کاری ست که انسان در خلوت می‌کند و به زمزمه یا در دل نه به فریاد. _ از این‌که ارشادم می‌کنی سپاس میگزارم پدر؛ امّا رُخصت بده نکته‌ای را هم شاگرد به استاد بیاموزد. سحر که به نماز ایستاده بودی صدایت را هیچ نشنیدم. نمازت را با صدای بلند بخوان پدر آن قدر بلند که مجاز است و مقبول. با خلوص امّا بلند و خوش آهنگ و دلنشین تا همسایگان صدایت را بشوند. اعتقاد، جهان را آباد خواهد کرد و صدای رسای مردِ معتقد صدای اعتقاد است نه عربده‌ی ریا؛ و اگر حق بود که جملگی عبادات در خلوت و خاموشی انجام گیرد و به زمزمه یا در دل، اذان را بر بلندای مناره‌ها نمی‌گفتند با صوتِ بلندِ دلنشین پر طنین و اعتبار نماز جمعه‌ی جماعت را مولای متقیانِ جهان صدبار بیش از نماز در خلوت نمی‌دانست و خداوند مقرر نمی‌داشت که جملگی مسلمانان که حج برایشان واجب است در یک روز گرد هم آیند و به فریادی جهان لرزان از گناه و جُرم و کُفر، برائت بطلبند. 📘مردی در تبعید ابدی، نادر ابراهیمی، ص ۳۰. @nebeshtan