eitaa logo
ندای اردکان
2.7هزار دنبال‌کننده
35.7هزار عکس
15.1هزار ویدیو
146 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 💕 💕 به مناسبت شب شهادت ┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅ 💌حرف‌های خودمونی در فضای با برکت 💠تهیه شده در اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان اردکان و حسینیه روستای توت 🎞کاری متفاوت از 🎬کارگردان و تصویربردار:علی رشیدی احمدآبادی 🖥تدوین: امیرحسین حبیبی احمدآبادی 🗣مجریان این قسمت:آقایان علیرضا کارگر، فاطمه عابدی، ابوالفضل هاتفی 📺پخش در شبکه استانی و پیامرسان‌های ایرانی ✓ با ما همراه باشید👋 @neday_ardakan🔷
♦️امروز هم میتوانیم مجاهد بوده و همنشین شهدا باشیم! 🔺️ جهاد امروز ما جهاد تبیین و جهاد کبیر یعنی استقامت داشتن در برابر استکبار است که اگر با صدق نیت در این میدان بمانیم مجاهد هستیم، اجر شهدا می بریم و می توانیم همنشین آنها بشویم باور کنیم ارزش حضور در میدان جهاد امروز کمتر از حضور در شلمچه و جبهه غرب و کردستان نیست. 🗓 خطبه جمعه۲ دی ماه ۱۴۰۱ 🔶 کانال قلب فرهنگی اردکان @neday_ardakan🔷
اعتراض علیه بی‌حجابی و امضای طومار در مراسم استقبال از شهدای گمنام اردکان @neday_ardakan🔷
✅ از اغتشاش تا تحول! امشب جوان دانشجویی را دیدم که اشکش سرازیر بود .. انگار سوالی داشت. به من نزدیک شد. پرسید امشب مرا هم به مصلی راه می دهند؟ گفتم چطور مگه؟ بله همه میتوانند شهدا را زیارت کنند. داستانش را برایم تعریف کرد. گفت: «آن شب من هم در راهپیمایی اغتشاشگران و معترضین شرکت کردم. به قصد شلوغی و اغتشاش آمده بودم. شعار میدادم. امروز با چندنفر از دوستانم راهی شهر شدیم. نه! برای تشییع نیامده بودیم. آمده بودیم در شهر گشتی بزنیم و به خوابگاه برگردیم. وقتی نزدیک مصلی شدیم جنازه شهید روی دستان مردم بود. چند قدم همراه شدیم. مردم شعار میدادند و مداح میخواند. ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد. 😭 از دوستانم جدا شدم. میخواستم داخل مصلی شوم اما خجالت کشیدم. شما را قبلا در دانشگاه دیده بودم. گفتم از شما بپرسم اجازه هست وارد شوم؟» وقتی داستانش را شنیدم خیلی غبطه خوردم. به حال و هوایش غبطه خوردم. آن شب، شب شهادت بود و او در بین اغتشاشگران؛ امشب هم شب شهادت بود اما پشیمان بود و متحول! آری! شهدا انسانها را متحول می کنند! دیگر در آن جمعیت، او را ندیدم. به تابوت شهید نزدیک می شدم و با خود می گفتم: آیا به تحول من نیز امیدی هست؟!😭 ✍ : حامد کمالی اردکانی @neday_ardakan🔷
⭕️⭕️ ⭕️⭕️ در مراسم ✅شهروندان عزیز اردکانی و مردم ایران زمین فردا روز حماسه است روز شهادت بی بی سادات و خاکسپاری شهدای گمنام در سراسر ایران اسلامی مان ❌ بدون تردید دوربین ها از ثبت تمام لحظه ها و حضورهای خانواده های محترم عاجراند لذا خواهشمندیم: با همراه هر چند کوتاه و نام تان جهت درج و انعکاس در کانال مردمی به آیدی @Habibakbari1359 ارسال نمایید.
. صبح میجویم تو را در هستی و آفاق و شعر تا که جان گیرد ز تواین صبح بی آغازمن @neday_ardakan🔷
گفت: اين روزها کمی افسرده به نظر می‌رسی. گفتم: واقعا؟ گفت: حتما نيمه شب‌ها زيادی فکر می‌کنی. من فکر کردن های نيمه شب را کنار گذاشته ام. گفتم: چطور تونستی اين کار را بکنی؟ او گفت: هر وقت افسردگی به سراغم مياد، شروع به تميز کردن خانه می‌کنم. حتی اگر دو يا سه صبح باشد. ظرف‌ها را می‌شویم، اجاق را گردگيري می‌کنم، زمين را جارو می‌کشم، دستمال ظرف‌ها را در سفيدکننده می‌اندازم، کشوهای ميزم را منظم می‌کنم و هر لباسی را که جلوی چشم باشد اتو می‌کشم. آن قدر اين کار را می‌کنم تا خسته شوم، بعد چيزی می‌نوشم و می‌خوابم. صبح بيدار می‌شوم و وقتی جوراب‌هايم را می‌پوشم، حتي يادم نمی‌آید، شب قبل به چه فکر می‌کردم. بار ديگر به اطراف نگاهی انداختم. اتاق مثل هميشه تميز و مرتب بود. گفت: آدم‌ها در ساعت سه صبح به هر جور چيزي فکر می‌کنند. همه ما اينطور هستيم. برای همين هر کدام مان بايد شيوه ی مبارزه خود را با آن پيدا کنيم...! 📕 کجا ممکن است پيدايش کنم؟ ✍🏻 @neday_ardakan🔷
ﺗﻮﯼ ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ،ﭼﯿﺰﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻗﺎﻋﺪه اش ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺗﻮﯼ ﺫﻭﻕ ﺑﺰﻧﺪ: ﯾﮏ ﭘﺮﯾﺰ ﺑﺮقِ ﺍﺯ ﺟﺎ ﺩﺭﺁﻣﺪه، ﯾﮏ ﺷﯿﺮ ﺁﺏ ِ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭼﮑﻪ، ﯾﮏ ﺩﺭ ﮐﻪ ﻫﯿﭻﻭﻗﺖ ﺧﺪﺍ ﭼﻔﺖ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ، ﻭ ..ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ چنین ﭼﯿﺰهایی ﺧﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ. ﮔﺮﻭﻫﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻢﺗﺮ هم هستند به محض اینکه چنین ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍفتد،ﺩﺭﺳﺘﺶ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﯾﮏﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺻﺮﺍﻓﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﯽﺍﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺜﻼ: ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻔﺖ،ﻫﺸﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﺧﻢﻫﺎﯼ ﺧﺮﺩﻩﺭﯾﺰ ِ ﻧﺎﺳﻮﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﻫﻢ ﺭﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻫﻤﯿﻦﻃﻮﺭﺑﻤﺎﻧﺪ،ﻭ می‌گویند: ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﻣﯽﺯﻧﺪ. می‌گردند ﺩﻧﺒﺎﻝ ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻪﯼ ﺩﯾﮕﺮ. ﺍﻣﺎ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ «ﺩﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ » ، ﺩﯾﮕﺮ « ﺧﺎﻧﻪ» ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. ﺭﺍﺑﻄﻪ هم ﻫﻤﯿﻦﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ! ﺗﻮﯼ ﻫﺮ ﺭﺍﺑﻄﻪﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎﯾﯽ ﮐﻠﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﯾﺰ ﻭ ﺩﺭ ﻭ ﭘﻨﺠﺮﻩﯼ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪ ﺗﻌﻤﯿﺮ ﮐﺮﺩ؛ ﻫﻢ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻣﺤﻠّﺶ ﻧﮕﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﺪﻳﺪه اش ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎﻧﺎجوﺭ ﺷﻮﺩ ﻭ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ «ﺩﻝ » ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ. ﻭﺑﺎﻭﺭ ﻛﻦ : ﺑﺰﺭﮒﺗﺮﯾﻦ ﺁﻓﺖ یک ﺭﺍﺑﻄﻪ، ﺩﻟﺰﺩﮔﯽ ﺍﺳﺖ... @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب شهادت بی‌بی حضرت زهرا سلام الله علیه یاد کنیم از همه شهدا مخصوصاً شهید سید مجتبی علمدار که دل سوخته و ذاکر اهلبیت عصمت و طهارت بودند . @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍بخدا قسم با دیدن این کلیپ ارادت جنابعالی به مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز به اوج خود خواهد رسید. من تا کنون این کلیپ زیبا ودلنشین را مشاهده نکردم. جانم فدای چنین رهبر عزیزی که سردار دلها سپهبد حاج قاسم سلیمانی اینگونه در وصفش سخن میگوید: والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه ی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را بدست دارد در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است. عزیزان این کلیپ سخنان حاج قاسم نیست. مشاهده کن تا به حق برسید و دلتان و قلبتان خدائی تر شود. @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍کلیپ تبلیغاتی روسیه برای کریسمس 🚩جوری که روسیه غرب رو تحقیر کرده در تاریخ بی‌سابقه است! @neday_ardakan🔷
سلام. شهادت حضرت فاطمه ی زهرا(س) را تسلیت عرض می کنم. به همین مناسبت محفل ادبی سه شنبه(۶-۱۰-۱۴۰۱) درکتابخانه ی آیت الله فاضل بر گزار نمی گردد. التماس دعا- فتاحی رضا @neday_ardakan🔷
🔻مسیر تشییع شهدای گمنام اردکان در تاریخ سه شنبه ششم دیماه ۱۴۰۱ همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) از ساعت ٨ صبح 💐 میدان امام خمینی (ره) (پارک شهر) - خیابان شهید رجایی - خیابان سعدی- خیابان شهید مطهری - خیابان حافظ - خیابان صدرآباد - خیابان شهید موسی کلانتری (نادری) - بلوار شهید مهدی فتوحی - میدان ولایت - بلوار آیت الله خاتمی (ره) - دانشگاه اردکان و پس از خاکسپاری شهید دانشگاه اردکان ان شاءالله خاکسپاری شهید پارک آزادی اردکان ❌ توجه: وسیله نقلیه عمومی جهت بازگشت مردم از پارک آزادی به مصلی امام خمینی (ره) حاضر می باشد.❌ •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹که وقت عاشقی حالاست...🌹 ✅شروع مراسم تشییع دو شهید خوشنام و گمنام شهرستان اردکان از قدمگاه و معراج شهدا (ساختمان قدیم سپاه). •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷
📌سنگ تمام اردکانی ها درتشییع دو شهید گمنام. حضور پر شور مردم شهید پرور اردکان در روز شهادت اول بانوی عالم مادر شهدا، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، در مراسم تشییع دو شهید خوشنام و گمنام شهرستان. •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوی اسفند و یاران زهرایی ❤️ ❤️ همراه با شهدا 🌹 ✉️ دعوتید به مراسم خاکسپاری شهدای گمنام بهار آفرین اردکان: 📍 خیابان مطهری 🌹🌹🌹🌹🌹 •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷
🌺حضورعاشقانه در مراسم تشییع شهدای گمنام شهرستان پابه پای پدران و مادران شهید پرورشان. •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیل مردم اردکان به سوی آزادی 🇮🇷 ❤️ همراه با شهدا 🌹 ✉️ دعوتید به مراسم خاکسپاری شهدای گمنام بهار آفرین اردکان: 📍 بلوار آیت الله خاتمی 🌹🌹🌹🌹🌹 •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷
📌 پدر و پسر شهیدی که سالیان سال در آغوش هم بودند/دوپلاک معروف ۵۵۵و ۵۵۶ 🔹️ طی یک عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد. یکی از آنها در حالت نشسته با لباس و تجهیزات کامل به جایگاهی تکیه داده بود و شهید دیگر در پتو پیچیده شده بود. ◇ معلوم بود شهیدی که درازکش است مجروح شده و شهید نشسته سرِ وی را به دامن گرفته است. پلاک‌هایشان را بررسی کردیم، شماره‌ها پشت سر هم بود: 555 و 556. ◇ متوجه شدیم آنها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولاً رزمنده‌هایی که خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند. با مراجعه به سیستم کامپیوتر متوجه شدیم. ◇ شهیدی که نشسته، پدر و شهیدی که درازکشیده، پسر است. پدر سر پسر را به دامن گرفته بود. ◇ اینها شهید سیدابراهیم اسماعیل‌زاده پدر و سیدحسین اسماعیل‌زاده، اهل روستای باقرتنگه بابلسر بودند. ◇ پسر آرپی‌جی زن و پدر کمک آرپی‌جی زن پسر بود. پسر برای دید بهتر و انهدام تانک‌های دشمن به سمت دامنه قله حرکت می‌کند. ◇ پدر وقتی افتادن فرزندش را می‌بیند، خودش را به دامنه کوه می‌رساند و بالای سر فرزندش می‌رود. چون توان بالا بردن پیکرحسین را نداشت، پتویی می‌آورد و پسرش را در آن می‌پیچد. او را در آغوش می‌گیرد و سر پسرش را روی زانوهایش می‌گذارد ، لحظاتی بعد خودش هم به شهادت می‌رسد و هر دو برای سال‌های طولانی در همان حالت می‌مانند. خدایا ما را شرمنده شهداء نمیران. ِ @neday_ardakan🔷
🌺لحظه خاکسپاری یکی از شهدای گمنام در دانشگاه اردکان و حال و هوای معنوی دانشگاه😔 •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷