اکنون دوباره در شب خاموش
قد می کشند همچو گیاهان
دیوارهای حایل
دیوارهای مرز
تا پاسدار مزرعه عشق من شوند
اکنون دوباره
همهمه های پلید شهر
چون گله مشوش ماهی ها
از ظلمت کرانه من کوچ می کنند
اکنون دوباره پنجره ها خود را
در لذت تماس عطرهای پراکنده باز می یابند
اکنون درختها
همه در باغ خفته
پوست می اندازند
و خاک با هزاران منفذ
ذرات گیج ماه را به درون می کشد
#فروغ_فرخزاد
#شب_تون_آرام
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷