eitaa logo
ندای تهذیب
7.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
934 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 دبیرخانه امور معرفتی @iman135110 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
285.mp3
488.7K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه285 🗓1399/08/21 🌻@nedaye_tahzib
211.pdf
109.4K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ عوامل غفلت و دوری از یاد خدا ✏️3. دفسق 🗓1399/08/21 🌻 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی قنوت دل 🔸موضوع: اهمیت قضای نماز شب شماره12 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
شماره 7 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت دوم🌷 2- اصلاح محیط محیطهای آلوده- مخصوصاً محیطی که در آن تظاهر به گناه و فساد اخلاق زیاد است- خطر ابتلای به مفاسد اخلاقی را افزایش می دهد و این یک حقیقت غیر قابل انکار است، لذا یکی از اقداماتی که جنبه بهداشت اخلاق دارد مبارزه با مفاسد محیط و جلوگیری از تظاهر به گناه و فساد است. اصولًا یکی از مهمترین موانع آلودگی به گناه و فساد اخلاق، اهمیت و عظمت فساد و گناه در نظر انسان و نفرت از آن است. تظاهر به مفاسد اخلاقی و گناهان اهمیت آن را در نظرها کم می کند و از نفرت آن می کاهد و روح را برای پذیرفتن آن آماده می سازد. و لذا در اسلام برای تجدید اهمیت گناه در نظرها، دستور داده شده مجازات در حضور جمعیت و در ملأ عام انجام گردد: (وَلْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)(سوره نور( 24) آیه 2) مجازات آن دو (زن و مرد زناکار) را باید جمعی از مؤمنان مشاهده کنند. تا به این وسیله اهمیت گناه در نظرها تجدید شود، و این سدی که شکسته شده بود ترمیم گردد. اسلام برای تجاهر به گناه و فساد اهمیت فراوانی قائل شده و پرده دری و تجاهر به فسق را موجب هتک احترام شخص قرار داده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذا جاهَرَ الْفاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلا حُرْمَهَ لَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 604) هنگامی که گنه کار تجاهر به گناه کند احترام او سلب می شود. امام باقر علیه السلام می فرماید: «ثَلاثَهٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَهٌ: صاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ وَ الْامامُ الْجائِرُ و الْفاسِقُ الْمُعْلِنُ بِالْفِسْقِ»(همان مدرک، صفحه 605) سه کس احترام ندارند: بدعت گزار، پیشوای ظالم و گنه کار متظاهر به گناه. حتی نقل مطالب مربوط به فساد و فحشا که موجب آلودگی فکر و آمادگی محیط برای پذیرش فساد می شود از نظر اسلام ممنوع می باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «مَنْ سَمِعَ فاحِشَهً فَافْشاها کانَ کَمَنْ اتاها، وَمَنْ سَمِعَ خَیْراً فَافْشاهُ کانَ کَمَنْ عَمِلَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 609.) کسی که کار زشتی را بشنود و آن را فاش سازد همچون کسی است که آن را انجام داده و کسی که کار نیکی را بشنود و فاش سازد همچون کسی است که آن را بجا آورده است. خلاصه، اصلاح محیطهای آلوده و مسموم و جلوگیری از نشر فساد و تظاهر به آن، یکی از وسایل پیشگیری از انحرافات اخلاقی است و بدون آن کمتر ممکن است انسان موفق به اصلاح کامل اخلاقی خود یا دیگران گردد. و همانطور که برای مبارزه با بیماریهای جسمی باید مراکز آلوده به میکرب را از بین برد و محیط زندگی را پاک کرد و از آلودگی هوا، آب و غذا و امثال آن جلوگیری نمود؛ باید محیط زندگی اجتماعی را از آلودگی به وسایل انحراف اخلاق پاک کرد. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
شماره 7 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت دوم🌷 2- اصلاح محیط محیطهای آلوده- مخصوصاً محیطی که در آن تظاهر به گناه و فساد اخلاق زیاد است- خطر ابتلای به مفاسد اخلاقی را افزایش می دهد و این یک حقیقت غیر قابل انکار است، لذا یکی از اقداماتی که جنبه بهداشت اخلاق دارد مبارزه با مفاسد محیط و جلوگیری از تظاهر به گناه و فساد است. اصولًا یکی از مهمترین موانع آلودگی به گناه و فساد اخلاق، اهمیت و عظمت فساد و گناه در نظر انسان و نفرت از آن است. تظاهر به مفاسد اخلاقی و گناهان اهمیت آن را در نظرها کم می کند و از نفرت آن می کاهد و روح را برای پذیرفتن آن آماده می سازد. و لذا در اسلام برای تجدید اهمیت گناه در نظرها، دستور داده شده مجازات در حضور جمعیت و در ملأ عام انجام گردد: (وَلْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)(سوره نور( 24) آیه 2) مجازات آن دو (زن و مرد زناکار) را باید جمعی از مؤمنان مشاهده کنند. تا به این وسیله اهمیت گناه در نظرها تجدید شود، و این سدی که شکسته شده بود ترمیم گردد. اسلام برای تجاهر به گناه و فساد اهمیت فراوانی قائل شده و پرده دری و تجاهر به فسق را موجب هتک احترام شخص قرار داده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذا جاهَرَ الْفاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلا حُرْمَهَ لَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 604) هنگامی که گنه کار تجاهر به گناه کند احترام او سلب می شود. امام باقر علیه السلام می فرماید: «ثَلاثَهٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَهٌ: صاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ وَ الْامامُ الْجائِرُ و الْفاسِقُ الْمُعْلِنُ بِالْفِسْقِ»(همان مدرک، صفحه 605) سه کس احترام ندارند: بدعت گزار، پیشوای ظالم و گنه کار متظاهر به گناه. حتی نقل مطالب مربوط به فساد و فحشا که موجب آلودگی فکر و آمادگی محیط برای پذیرش فساد می شود از نظر اسلام ممنوع می باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «مَنْ سَمِعَ فاحِشَهً فَافْشاها کانَ کَمَنْ اتاها، وَمَنْ سَمِعَ خَیْراً فَافْشاهُ کانَ کَمَنْ عَمِلَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 609.) کسی که کار زشتی را بشنود و آن را فاش سازد همچون کسی است که آن را انجام داده و کسی که کار نیکی را بشنود و فاش سازد همچون کسی است که آن را بجا آورده است. خلاصه، اصلاح محیطهای آلوده و مسموم و جلوگیری از نشر فساد و تظاهر به آن، یکی از وسایل پیشگیری از انحرافات اخلاقی است و بدون آن کمتر ممکن است انسان موفق به اصلاح کامل اخلاقی خود یا دیگران گردد. و همانطور که برای مبارزه با بیماریهای جسمی باید مراکز آلوده به میکرب را از بین برد و محیط زندگی را پاک کرد و از آلودگی هوا، آب و غذا و امثال آن جلوگیری نمود؛ باید محیط زندگی اجتماعی را از آلودگی به وسایل انحراف اخلاق پاک کرد. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران: آیت الله مشکینی "اصلاح برادر دینی" انسان باید با همه کسانی که با او انس دارند در مبارزه باشد و توجه به این نکته بسیار چالب است. این مبارزه شامل پدر، مادر، فرزند، همسر، هم‌درس و ... می‌باشد. منتها این جهاد یک نوع جهاد رفاقتی است. جهادی سرد و با ملایمت می‌باشد. یعنی باید پیوسته با خلاف آداب، خلاف اخلاق و انحرافات این انیس مبارزه کند. در روایات داریم که اگر مدتی با کسی رفیق بودید و انعکاسی از او در افعال خودت ندیدی (اگر افعال نیک داری تشویقت کند و موجب ترقی تو شود و اگر افعال زشت داری تو را نهی کند و مانعت باشد) او انسان نیست و لایق مصاحبت نیست. انسان باید به دنبال تکمیل خود و دیگران باشد و چه بسیار رفیقی که رفیق خود را به ملأ اعلی برده است. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
👇🏿👇🏿 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 7 2- کتابهای اخلاقی - فلسفی (قسمت دوم) : 👇🏿👇🏿 1️⃣ السعاده و الاسعاد فی السیره الانسانیه: ابوالحسن عامری نیشابوری ، م 381ه.ق مجتبی مینوی که نوشتن مقدمه ، فهرستها و تصحیح این کتاب را به عهده داشته است ، درباره آن چنین می‌نویسد: [ کتاب السعاده والاسعاد، که دراین مجلد تقدیم می شود مشتمل براصول اخلاق و تدابیر عملی است ، که در حیات دنیا،از برای سعید شدن و سعید کردن ضروری شناخته است .این اصول و تدابیر را مولف کتاب ،از ترجمه‌های عربی مولفات ارسطو و سایر فلاسفه یونان استخراج کرده و با نکات و تعلیمات واندرزها و دستورها و حکایاتی که در کتب ایران و هند و عرب یافته است و مناسب و موید گفته های یونانیان تشخیص داده است در آمیخته و کتابی در سیرت و اخلاق انسانی و قوانین سیاست و اصول تربیت و تدبیر منزل ،از آن ترتیب داده است] عامری ، در سالهای میان وفات فارابی و درخشش ابن سینا، مقام ریاست فیلسوفان مسلمان را داشت و در هماهنگی فلسفه یونانی با شریعت اسلام ، کوشش فراوانی را به کار بست و دست به نگارش کتابهای فراوان ، در بحثهای گوناگون فلسفی زد. با بررسی و چینشی در خور تحسین به مسائل اخلاقی پرداخت ، و با مدد گرفتن فراوان از گفتار حکم، و گاهی از روایات ، در تبیین مطالب اخلاقی کوشید. ترتیب کتاب ، بدین گونه است که نخست ، با تقسیم کردن سعادت به [ انسیه] (بدنیه ،النفس البهیمیه ،الشهوانیه و ...) و [ عقلیه] ( النفس الناطقه النظریه ) و راههای به دست آوردن هر یک ، نخستین بخش کتاب آغاز می شود. سپس به بحث از فضائل ،اقسام آن و چگونگی بهره مندی از آنها می پردازد. در بخش سوم ، پیرامون مدیریت جامعه ، شرایط وانواع هر یک ، به کاوش پرداخته و در بخش چهارم و پنجم ، درباره ریاستهای اجتماعی ، جامعه فاضله ، ریاستهای گوناگون و ویژگیهای هر یک ، بحث می کند. در بخش ششم نیز،از رهبری مردم ، و وظایف هر یک ازاقشار جامعه ، سخن می گوید. کاربرد و جایگاه پژوهش این کتاب - در باب اخلاق ، می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد، زیرا: الف : عناوین فراوان ، و ترتیب و نظم شایان توجه ، سر خط خوبی از مطالب اخلاقی و ترتیب آنها، دراختیار خواننده و پژوهنده قرار می دهد. ب : نقل بسیار زیاد اقوال و افکار حکمای یونانی و غیره و اعتبار ویژه ای که نویسنده دراین گزارش دارد منبع شایسته ای جهت پی بردن به افکار اخلاقی ایشان نیز، به شمار می آید. چنان که مینوی می نویسد: [ اغلب کتبی که ماخذ مولف بوده ، مخصوصا ترجمه های کتابهای یونانی که در دسترس حکمای اسلامی بوده است ،از میان رفته و فقط از راه تالیفاتی شبیه به این کتاب است که ما می توانیم بدانیم ،اهل فلسفه و حکمت در عالم اسلامی از چه ماخذ و منابعی حاصل فکر و تعمق فلاسفه قدیم یونان را شناخته و اقتباس کرده و مبنای اندیشه ها و نوشته های خود ساخته است] . (مقدمه السعاده والاسعاد) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
💢 «باقیات الصالحات» یعنی کاری که شهید حاج حسن طهرانی مقدم انجام داد. توانمندی موشکی کشور را به جایی رساند که امنیتِ زمین و دریا و آسمان ایران، تا سالهای سال، تامین شد؛ حاج حسن! برایمان دعا کن، ذره‌ای مثل تو باشیم. 🌷۲۱ آبان سالروز شهادت سرلشکر شهید حاج حسن طهرانی مقدم 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 51 موضوع: 🌷پرداختن به راهکارهای تربیتی به جای برخوردهای حقوقی🌷 اگر فرض کنیم طلبه برای رضای خدا و انجام وظیفه سربازی امام عصرعج، راه پرشکوه طلبگی را برگزیده و از روی آگاهی و بصیرت، تحصیل دانش‌های دینی را آغاز کرده است و به اهمیت، ضرورت و قداست علم به خوبی آشناست، نمی‏توان فرض کرد که طلبه بدون عذر موجّه، کلاس درس را ترک کند. طلبه خود را در مقابل تمام هستی مسئول می‏بیند و در انجام رسالت عظیمی که بر دوش او قرار خواهد گرفت، ذره‏ای کوتاهی روا نمی‏دارد. هر ساعت از عمر طلبه جوان، ظرف پذیرش اندوخته‏ای است که فردایی نه چندان دور، گره‏گشای معضلی بزرگ خواهد بود؛ اگر چنین باشد، چه نیازی به حضور و غیاب؟! آیا در تاریخ هزار ساله حوزه‏های علمیه، از حضور و غیاب سخنی به میان آمده است؟! مبدأ پیدایش قانون حضور و غیاب، احتمالاً فضای افزایش جمعیت طلاب و مشاهده مواردی تخلف، سهل انگاری و کاهلی بوده که ضرورت نوعی اعمال فشار برای ترمیم انگیزه حضور در کلاس را در چشم مسئولان نمایانده است. این احساس ضرورت، مولّد دستگاهی به نام حضور و غیاب شده است، وگرنه به سهولت می‏توان اعتراف کرد که قانون کنترل حضور و غیاب، قانونی خلاف اصل است و در یک فضای ایده‏آل، اصلاً نباید وجود داشته باشد. در اینجا مناسب است اندکی به بررسی مبدأ پیدایش این مسئله بپردازیم: فرض کنیم در حوزه هزار سال پیش قرار گرفته‏ایم و ناگهان براثر یک رخداد مبارک اجتماعی، جمعیت طلاب افزایش یافته است و در میان طلاب جذب شده، کسانی فاقد بصیرت و احساس مسئولیت به عرصه معرفت تخصصی دین پای می‏گذارند. این گروه، آمار قابل توجهی از بی‏مبالاتی و سهل‏انگاری را ارائه می‏دهند. در چنین شرایطی چه می‏کنیم؟ برای بررسی مسئله می‏توان این گروه را با نمونه طلبه‏های پیشین مقایسه کرد؛ آنچه میان این‏ها و آن‏ها فاصله انداخته، بصیرت و احساس مسئولیت است؛ حال اگر بتوانیم این گروه دوم را به بصیرت و احساس مسئولیت بیاراییم، مشکل حضور در کلاس درس حل خواهد شد؛ به بیان دیگر، تنها راه ترمیم انگیزه آنان استفاده از قوه قهریه نیست؛ بدون اعمال فشار هم می‏توان به همان نتیجه رسید، ولی البته با همتی فراخ‏تر و کوششی بیشتر. با فرهنگ‏سازی و فعالیت تربیتی، می‏توان پایدارترین انگیزه‏ها را در وجود اشخاص ایجاد کرد. آنچه موجب انتخاب قوه قهریه به عنوان راه حل می‏شود، یا ناتوانی ما از تربیت انسان‌ها است و یا بی‏توجهی و سستی ما؛ اگر بی‏توجهی و سستی باشد، ما نیز با همان طلبه‏ها که متخلفشان می‏شناسیم مشترک هستیم. هنر آن است که این قوه قاهره را درون وجود هر طلبه بنشانیم و محرکی داخلی در او ایجاد کنیم که پس از رهایی از نظارت ما هم به تلاش، فعالیت و جهاد علمی بپردازد؛ و البته این، راه کوتاهی نیست. نفس «حضور در کلاس درس» موضوعیت ندارد، «شعور حضور در کلاس» نیز لازم است. دستگاه تربیتی حوزه بسیار بیش از آن حساسیتی که برای حضور طلبه در کلاس درس صرف می‏نماید، باید حساسیت‏های خود را بر تربیت طلبه و ایجاد اخلاق مجاهدت علمی و عملی متمرکز کند؛ افزایش انگیزه‏های طلبگی، رسیدگی به معنویت طلاب، تبیین قداست علم آموزی، توجیه کامل فعالیت‏های علمی برای طلبه، ایجاد شور علمی، شعور علمی، غیرت علمی، ایجاد مهارت‏های دانش‏آموزی، جذاب نمودن محتوای درونی، تبدیل درس معلم به زمزمه محبت و بازگرداندن روابط استاد و شاگردی به رابطه محبّ و محبوب و جایگاه والای خویش، بخشی از راهکارهای این مهم است. ما به این جهت که نمی‏توانیم یک فرهنگ توانا ایجاد کنیم، به گسترش سیستم اداری روی آورده‏ایم و به جای تأمین محرک‏های درونی، به فعال کردن محرک‏های بیرونی پرداخته‏ایم؛ غافل از آنکه همه این فعالیت‏های حوزوی باید به پرورش نیروی کارآمدی بینجامد که با احساس مسئولیت و بصیرت خویش، رسالت‏های سنگین حوزه را به دوش کشد و بدون هراس از عوامل فشار به حرکت ادامه دهد. توجه به این نکته ضروری است که تنبیه و استفاده از فشار خارجی، تنها یکی از شیوه‏های تربیتی است؛ اگر دیدگاه اجرایی ما تنها بر روی همین شیوه، تأکید کند و از حرکت‏های مثبت برای فرهنگ‌سازی غافل شود، طلبه خوبی پرورش نخواهد یافت؛ گرچه آمار حضور در کلاس درس، روز به روز افزایش یابد. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
✅سوره مبارکه ، صفحه286، آیات 39 تا 49 🗓1399/08/22 🌺 @nedaye_tahzib
286.mp3
528.2K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه286 🗓1399/08/22 🌺 @nedaye_tahzib
212.pdf
130.1K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ عوامل غفلت و دوری از یاد خدا ✏️3. آرزوهای دراز 🗓1399/08/22 🌺 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی / الگوی رفتاری علما در خانواده موضوع: مدیریت عاقلانه همراه با مهرورزی شماره17 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
🌺رفتار حضرت امام خمینی رحمه الله با فرزندان »»» جدیت نسبت به حدود شرعی🌺 جدیت نسبت به حدود شرعی گفتیم که فرزندان حضرت امام رحمه الله از جمله دختران ایشان، در زندگی از آزادی لازم برخوردار بودند، ولی این بدان معنا نیست که این آزادی بدون قید و شرط باشد؛ چرا که آزادی مورد پذیرش امام رحمه الله، آن آزادی ای بود که در چهارچوب موازین شرعی باشد. بنابراین، مشاهده می کنیم که امام رحمه الله نسبت به این حدود جدیت و حتی در صورت لزوم، سخت گیری نیز نشان می داد. پرهیز از هر نوع گناه، پرهیز از دروغ، غیبت، تهمت، اذیت و آزار مسلمانان و مواردی از این قبیل، همیشه مورد تأکید حضرت امام رحمه الله بوده است. «همیشه ما را مقید می کردند که معصیت نکنیم و مؤدب به آداب اسلامی باشیم. هر چه قدر در منزل بازی یا شلوغ می کردیم، هیچ ایرادی نمی گرفتند، ولی اگر می فهمیدند که کاری کرده ایم که همسایه اذیت شده، به شدت به ما اعتراض می کردند و ناراحت می شدند که «چرا این کار را کردید؟»... در منزل حق انجام هیچ گونه گناهی، از جمله غیبت، دروغ، بی احترامی به بزرگ تر و توهین به مسلمان را نداشتیم خصوصا در مورد توهین به مسلمان، حساسیت زیادی داشتند».(پا به پای آفتاب، ج 101، ص 99. خانم فریده مصطفوی) از جمله مواردی که ایشان همیشه بر آن تأکید داشت، حجاب دختران و حفظ حدود شرعی روابط با نامحرمان بوده است: «ایشان مقید بودند که ما از بچگی حجاب شرعی مان را حفظ کنیم.»(همان مدرک) «و از مسائلی که امام بیشتر به آنها توجه داشتند، محدود بودن ارتباط بین زن و مرد بود. یادم است که ده سال بیشتر نداشتم و با برادرهایم و پسر خاله ام قایم باشک بازی می کردیم؛ حجاب هم داشتم، اما امام یک روز مرا صدا کردند و گفتند: شما هیچ تفاوتی با خواهرتان ندارید، مگر او با پسرها بازی می کند که شما با پسرها بازی می کنید؟ از آن روز به بعد با پسرها بازی نکردم».(همان مدرک) ادامه دارد.... 👇🏿👇🏿👇🏿 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
🌺رفتار حضرت امام خمینی رحمه الله با فرزندان »»» جدیت نسبت به حدود شرعی🌺 جدیت نسبت به حدود شرعی / قسمت دوم البته ناگفته نماند: الف) این سخت گیری ها همان گونه که اشاره شد، مربوط به اصول بود و در مورد فروع و مستحبات و امور مکروه به هیچ وجه این گونه نبوده است: «البته ایشان نسبت به فروعات ما را آزاد می گذاشتند. خیلی سخت نمی گرفتند، ولی راجع به اصول که خیلی به آنها مقید بودند، هیچ کس قدرت مخالفت نداشت».(پا به پای آفتاب، ج 1، ص 100.) ب) امام رحمه الله در مورد مسائل تربیتی و حفظ حدود شرعی پیش از اینکه امر و نهی زبانی داشته باشد، به گونه ای عملی، اخلاق و احکام را آموزش می داد: «کارهای دینی به ما دیکته نمی شد. در خانواده وقتی ما رفتار امام را می دیدیم، خود به خود در ما تأثیر می گذاشت و همیشه سعی می کردیم مثل ایشان باشیم، ولو اینکه مثل ایشان نمی شدیم. از نظر تربیتی، خود ایشان برای ما یک الگو بودند. وقتی کاری را به ما می گفتند «انجام ندهید» و ما می دیدیم ایشان در عمرشان آن کار را نمی کنند، قهرا ما هم انجام نمی دادیم. مثلاً به ما می گفتند: «باید نماز بخوانید، خودشان از نیم ساعت به ظهر وضو می گرفتند و مشغول نماز خواندن می شدند و ما هم داخل حیاط مشغول بازی کردن بودیم. یک مرتبه هم نیامدند صدا کنند که: «دخترها! بایستید برای نماز. بیایید من ایستاده ام، پشت سر من یا خودتان نماز بخوانید.» ایشان تمام سال، اول اذان نماز می خواندند، ولی یک بار هم به ما نگفتند که: «الان دست از کارتان بردارید، موقع اذان است. دست از بازی بردارید و بایستید برای نماز».(همان مدرک) ج) با وجود سخت گیری نسبت به مسائل شرعی و چشم پوشی نکردن نسبت به این قبیل امور، به رعایت حقوق فرزندان نیز بسیار تأکید می کرد: «یادم است در دوران کودکی، من و دو خواهر بزرگ ترم که نه و یازده ساله بودند، علی رغم تذکر قبلی امام رحمه الله در مورد نرفتن به خانه همسایه، به آنجا رفته بودیم. خبر به گوش ایشان رسید. ایشان برای تنبیه خواهر بزرگ ترم ترکه ای را برداشتند و برای ترساندن او آن را به دیوار زدند که ترکه شکست و چوب شکسته به پای خواهرم اصابت کرد و بعد از مدتی محل اصابت غیرعمدی ترکه کبود شد. ایشان از ماجرا خبردار شدند و مقدار کبودی را دیدند و در قبال آن، «دیه» لازم را به او دادند و با ملاطفت خاصی دوباره دستور خود را تکرار کردند». (همان مدرک) 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 52 موضوع: 🌷پرداختن به راهکارهای تربیتی به جای برخوردهای حقوقی / قسمت دوم🌷 برخورد قانونی شاید کوتاه‏ترین راه باشد، اما به یقین بهترین راه نیست. اینک در شرایطی که ما از آن فضای ایده‏آل فاصله داریم و شاید نتوانیم تنها با اشراف تربیتی و فرهنگ‏سازی، و بدون اعمال قوانین مکتوب و مضبوط، به آن نتایج سترگ دست یابیم، شایسته است تا آنجا که در توان داریم، رنگ برخوردهای انسان‏ساز و تحول‌آفرین را در تعامل خود با طلاب بالا ببریم و به هیچ قیمت نگذاریم که روابط مسئولان با طلبه‏ها به روابط خشک اداری منحصر شود. تلاش کنیم علی‏رغم همه محدودیت‏ها و ناسازگاری‏ها، ظرفیت تربیتی دین را فعال کنیم و با کوششی مضاعف، فرهنگ علم‏آموزی و طلبه‏پروری را در حوزه برپا نگاه داریم. تلاش کنیم به جای گسترش روابط حقوقی، انتظامی و قانونی، روابط تربیتی را تجربه کنیم و نیروهای ارزشمند اداری خویش را به جای گماشتن در جایگاهِ یک مجری سخت‏گیر و قانون محور، در جایگاه یک سرپرستِ سخت‏کوش بنشانیم که با رسیدگی دلسوزانه، به تربیت طلاب می‏پردازد و باالتزام عملی خویش، روح احساس مسئولیت و وجدان کاری را در او می‏دمد. اگر بهره زمانی خویش را خوب مدیریت کنیم، شاید فرصتی پیش بیاید تا به جای احضار طلبه به دفتر حضور و غیاب مدرسه برای ساعتی غیبت، ما به او سرکشی کنیم و از او سراغ بگیریم. در یک فضای سرشار از انس و صمیمیت، از مشکلات او مطلع شویم و بصیرت و آگاهی لازم برای طلبگی را در وجود او بیفزاییم. به نظر می‏رسد «قانون» چنان امر مشکل‏گشایی و چاره‏اندیشی را به دست گرفته که فضایی برای شیوه‏های جایگزین نگذارده است و راه‏های «قانونی»، چنان فکر چاره‏اندیشان را تصاحب کرده که کمتر اندیشه‏ای به سراغ تولید تدابیر تربیتی می‏رود. شاید در فضای غیبت قانون، فرصتی برای تحرک شیوه‏های تربیتی باز شود. با اِعمال قانون، وضعیت امور سامان‌یافته و متعادل به نظر می‏رسد؛ صورت مسئله پنهان می‏شود و شهر چنان امن و امان می‏نماید که حساسیت‏های اصلی مورد غفلت واقع می‏شود. آیا سزاوار نیست، به جای آنکه اهرمی برای تحت فشار قراردادن طلبه بسازیم تا درکلاس درس حضور یابد، اهرمی برای خود بتراشیم تا در امر فرهنگ‏سازی و طلبه‏پروری بیشتر کوشش کنیم؟ 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَ وَمالِكَ رِقِّى، يَا مَنْ بِيَدِهِ نَاصِيَتِى، يَا عَلِيماً بِضُرِّى وَمَسْكَنَتِى، يَا خَبِيراً بِفَقْرِى وَفاقَتِى، يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ، أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ وَقُدْسِكَ وَأَعْظَمِ صِفاتِكَ وَأَسْمائِكَ، أَنْ تَجْعَلَ أَوْقاتِى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً، وَبِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً؛ وَأَعْمالِى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً، حَتَّىٰ تَكُونَ أَعْمالِى وَأَوْرادِى كُلُّها وِرْداً وَاحِداً، وَحالِى فِى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
✅سوره مبارکه ، صفحه287، آیات 50 تا 58 🗓1399/08/23 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
287.mp3
448.9K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه287 🗓1399/08/23 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
213.pdf
98.3K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ عاقبت دوری از یاد خدا ✏️1. گرفتاری به دوزخ 🗓1399/08/23 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 می نشینم چو گدا بر سر راهت ای دوست شاید افتد به من خسته نگاهت ای دوست به امیدی که ببینم رخ زیبای تو را می نشینم همه شب بر سر راهت ای دوست 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
شماره 3 🌸ضرورت طرح مباحث مهدویت / بعد اعتقادی (قسمت سوم)🌸 2.. شناخت امام، شرط اسلام واقعی شیعه و سنّی به اتفاق از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده اند: «و اَنّ من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ (1) و هر آینه هر کس بمیرد و حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.» بر این اساس شناخت امام شرط اسلام است و اگر کسی بی شناخت امام بمیرد، گویا از اسلام بی بهره بوده است، هر چند مناسک و اعمال اسلام را انجام داده باشد. «امامت» شاهراه بندگی خدا است و آن که در این صراط مستقیم قرار گرفته، کارها و اعمالش در مسیر درست، منطقی و عاقبت به خیری واقع شده است، وگرنه آن اعمال ره به جایی نبرده و کمالی برای او نخواهد آورد. چنین تأکیدی بر شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نشان از آن دارد که معرفت امام کانون هویت اسلامی و امامت ستون اصلی خیمه دین مبین اسلام است که اعمال اسلامی وابسته به آن است و هر کس که امام را نشناخت، در حقیقت از راه راست و صراط مستقیم باز می-ماند. در مکتب تشیّع، امام هویت بخش است و معرفت به او مبنایی استوار است؛ به طوری که انسان را از جامعه جاهلی و فرهنگ جاهلی دور می سازد. پی نوشت: 1- کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 409، ح 9 و قریب به این مضمون ر.ک: صحیح بخاری، ج5، ص 13؛ صحیح مسلم، ج 6، ص 21و 22، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 9، ص 155؛ مسند ابی داوود، ص 259؛ حلیه الاولیاء، ج 3، ص 244؛ مستدرک حاکم نیشابوری، ج 1، ص 77؛ قندوزی، ینابیع الموده، ص 117 ادامه دارد... 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
خورشید هر شب، منتظرِ طلوعِ خورشیدِ فردا هستیم؛ اما معناي انتظار خورشید، آن نیست که تا صبح در تاریکی به سر ببریم، بلکه تا آمدن خورشید، هر کس اتاق خود را روشن می کند. یا در زمستان، منتظر فرا رسیدن بهار هستیم؛ ولی معنایش این نیست که در طول زمستان از سرما بلرزیم و اتاق خود را گرم نکنیم. امام زمان(عج) در زمان غیبت همانند خورشید پشت ابر است و ما منتظران دیدار خورشیدیم؛ اما این بدان معنا نیست که دست روي دست بگذاریم و هیچ کاري نکنیم، بلکه در زمان غیبت امام زمان(عج) باید به مقدار توان خود با ظلم مبارزه کنیم و در پی اصلاح خود و جامعه برآییم. در روایت می خوانیم: أَفضلُ الأعمالِ إنتِظارُ الفَرَج؛ بهترینِ اعمال، انتظار فرج [حضرت مهدي(عج)] است. همان طو رکه می دانید افضل حالات و افکار نیست، بلکه افضل اعمال است. بنابراین انتظار یک عمل ساده و بی روح نیست؛ کسی که منتظر مهمان است، آرام نمی نشیند و خانه را براي آمدن مهمان آماده می کند. بنابراین آمادگی براي ظهور، با خودسازي، امر به معروف، دعوت به حق و آگاه سازي دیگران از وظایفی ممکن خواهد شد که در دوران غیبت امام زمان(عج) دارند. 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com