🍂سلسله مباحث: #زیِّ_طلبگی
شماره 48
🌺 شاخصها و ملاكهای كلی |
رفتار اجتماعی طلبه🌺
——————————
💠رفتار ویژه طبقات ثروتمند و مترف (قسمت دوم)💠
«من متواضعانه و به عنوان یك پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود میخواهم كه در زمانی كه خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره كشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است،
از زی روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا كه دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز كنند و برحذر باشند،
كه هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر ازتوجه به رفاه و حركت در مسیر دنیا نیست (صحیفه امام، ج 20، ص 342ـ343».
«اعتبار تاریخی و جاری حوزه و روحانیت، به نوع نگرش ایشان به دنیا و مادیات باز میگردد. جامعه، از روحانی انتظار دارد كه مظاهر دنیا، چشم و دلش را مشغول ندارد و او را در كمند خود، اسیر نگرداند. عالمان دین، هماره با سطح زندگی بسیار معمولیتر از متوسط جامعه میزیستند و جامه قناعت و مناعت را بر تن میداشتند و ایمان مردم را به تاراج نمیدادند.
برادران عزیز، طلاب و فضلا! بدانید كه آبروی ما در بین ملت خودمان و در جهان، به بیاعتنایی ما به زخارف دنیوی است (سخنرانی در جمع اساتید و طلاب حوزه علمیه مشهد 4/1/1365. )».
«اكثریت علمای دین، جزو قشرهایی بودند كه زندگی آنها، زندگی پایینتر از متوسط بود ... . علما، این را شأن خودشان میدانستند كه از اسراف، دوری كنند در عرف روحانیون و علما، همواره این حرف بوده كه فلان كار، باب زندگی ما نیست. بعضی از مظاهر كه شاید برای قشرهای دیگر معمولی بود، برای علما اسراف به حساب میآمد و میگفتند كه این مناسب زندگی ما نیست. همین روش، موجب محبوبیت علما در میان قشرهای گوناگون مردم بوده است (سخنرانی در مراسم عمامهگذاری در مسجد مجد 5/12/1367)» .
در شرایط كنونی، زهد و قناعت، تكلیفِ مضاعف است. در روزگار دوری از حكومت، پارسایی روحانیت، برای او اعتبار میآفرید، اینك اگر روحانی، با ارتباط و پیوندهای قدرت و یا غیر آن، از سطح زندگی معمولی جامعه فاصله بگیرد و نمای رفاه و اشرافیت را در زندگی خود نشان دهد، اجر و ارزش زهد تاریخی حوزه را نیز از بین خواهد برد. ناظران و نسل حاضر و آینده، آن زهد و قناعت را نه خصلتی انتخابی، بلكه شرایطی طبیعی و اجباری تلقی خواهند كرد و با بدبینی به آن خواهند نگریست. بنابراین، زیادهرویها و تعلقات مادی روحانی تنها شخص او و جامعه روحانیت موجود را لكه دار نمیكند، بلكه ارزش تاریخی میراث ارجمند حوزه و روحانیت را نیز به خطر خواهد افكند:
«امروز بیش از همیشه روحانیون بایستی از تنعمات و رفاه مادی پهلو تهی كنند. این تجافی، امروز برای ما وظیفه است؛ چون ما الگوییم. آن روز كه زیر شلاق بودیم، اگر بیاعتنایی و بیرغبتی نشان میدادیم، طبع ما بود ... . امروز، روزی است كه اگر روحانی، تمكنی هم در اختیارش قرار میگیرد، به اختیار خودش، از آن تمكن دست بكشد، این هم چیز اساسی است (سخنرانی در جمع علما و روحانیون بیرجند 3/1/1366)».
امروز بیش از هر روز، تأثیر گذاری روحانی، به زهد و پارساییاش وابسته است. جامعه، به روحانیای كه تعلق به مظاهر دنیا، در زندگی و عمل او جلوهگری میكند، دل نمیبندد و دریچه روح و جان خود را به سوی او باز نمیكند؛ ممكن است سر به تعظیم خم كند و به ظاهر، ادب و حرمت نگه دارد؛ اما در دل، واژهای به تكریم و تجلیل او نمیسراید و هیچ علقهای به او احساس نمیكند. از این رو، روحانی باید بین تنعم و رفاه و عمل به تكلیف تبلیغی، یكی را برگزیند. او نمیتواند با یك دست، هر دو را بردارد و بریك قامت، هر دو لباس را بپوشاند:
«برادران عزیز! از خودمان باید شروع كنیم. مردم به عمل ما نگاه میكنند. روحانی، آن وقتی سخن نافذ خواهد داشت كه عملاً نشان بدهد كه به زخارف دنیا بیاعتنا است و آن حرصی كه بر دلهای دنیاداران و دنیامداران حاكم است، بر او حاكم نیست (سخنرانی در دیدار با روحانیون و وعاظ در آستانه ماه مبارك رمضان 23/12/1369)».
📍برای جستجوی مطالب مرتبط می توانید از هشتگ #️⃣ (رنگهای آبی در متن استفاده نمایید)📍
#راه_و_رسم_طلبگی
#زیِّ_طلبگی
#رفتار_اجتماعی
♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌸 @nedaye_tahzib
🌾 tahzib-howzeh.ir
#قرآن_کریم
✅سوره مبارکه #عنکبوت و #روم، صفحه 404، آیات 64 تا 5
🗓1399/12/20
🌻 @nedaye_tahzib
🌿 tahzib-howzeh.ir
#پیام_مناسبتی | #وفات_حضرت_ابوطالب (علیه السلام)
چند سالی است که بیست و ششمین روز از ماه رجب را به عنوان سالروز رحلت ملکوتی حضرت ابوطالب، عموی گرامیحضرت رسول اعظم(ص) و پدر بزرگوار امیرالمومنین (ع) پاس میدارند؛
وفاتی که سبب شد تا پیامبر خدا (ص)، آن سال را، «سال اندوه»(عامُ الحُزن) نامگذاری فرماید:
سلام سید والامقام، ابوطالب
سلام حامیپیک و پیام، ابوطالب
نبود اگر کَرَمِ کاملِ تو، گُم میشد
یتیمِ آمنه در ازدحام، ابوطالب
حسین، خون تو دارد به رگ، که میجوشد
علی گرفته به نامِ تو نام، ابوطالب
♾♾♾♾♾♾
مثل پسرت علی، فضیلت داری
در روز جزا، حق شفاعت داری
تو یار محمدی و بابای علی
حق پدری گردن امّت داری
در یاری مصطفی ز جان راغب بود
دینداری او بر همگان غالب بود
حیدر که جهانیان به او مینازند
پرورده ی دستان ابوطالب بود
حیدر که ازو دین خدا کامل شد
قرآن خدا برای او نازل شد
هر چیز که داشت از ابوطالب داشت
از فضل پدر، فضل پسر حاصل شد
♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌻 @nedaye_tahzib
🌿 tahzib-howzeh.ir
#چهار_شنبه_های_اخلاقی
🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»»
شماره 22🌷
خاموشی و سکوت👇👇👇
با توجه به خطراتی که از آزاد گذاشتن زبان دامنگیر انسان می شود بزرگان اخلاق سکوت را در مواردی که سخن گفتن ضرورتی ندارد بعنوان یکی از طرق پیشگیری از آن خطرات بزرگ شمرده اند و درباره آن روایات فراوانی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اهل بیت علیهم السلام رسیده که اهمیت آن را کاملًا روشن می سازد و به همین جهت است که عده ای از بزرگان، تهذیب نفس را از همین مسأله شروع نموده اند.
گذشته از اینها سکوت یک حالت «تفکر» و «روحانیت» و «روشن بینی» به انسان می بخشد که قابل توجه است و شاید روی همین جهت است که در شرح سرگذشت زکریا پیامبر بزرگ خدا می خوانیم که سه روز سکوت و بسته شدن زبان وی به عنوان نشانه استجابت دعای او در مورد تقاضای فرزند قرار داده شد:
(قالَ آیَتُکَ الّا تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیّاً)(سوره مریم( 19) آیه 10)
فرمود: نشانه تو این است که سه شبانه روز قدرت تکلم (با مردم) نخواهی داشت؛ در حالی که زبانت سالم است.
و به «مریم» دستور نذر روزه سکوت داده شد:
(فَقُولِی انِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ اکَلِّمَ الْیَوْمَ انْسِیّاً)(سوره مریم( 19) آیه 26)
بگو: من برای خداوند رحمان روزه ای نذر کرده ام، بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نمی گویم.
در حالات پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می خوانیم که قبل از نزول وحی روزهای متوالی در غار حرا به سکوت و تفکر می پرداخت و در اسرار آفرینش اندیشه می کرد.
📍فواید سکوت را می توان بطور فشرده در امور زیر خلاصه کرد:
1- سکوت انسان را در مقابل بسیاری از گناهان بیمه می کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در آن جمله کوتاه و پرمعنی خود می فرماید:
«مَنْ صَمَتَ نَجا»(مجلسی، بحار الانوار 77/ 88. و محجّه البیضاء 5/ 192)
آن کس که سکوت کند نجات می یابد.
علت این مطلب نیز روشن است، زیرا بسیاری از گناهان بوسیله زبان انجام می گیرد. چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
«انَّ اکْثَرَ خَطایَا ابْنِ آدَمَ فِی لِسانِهِ»(فیض کاشانی، محجّه البیضاء 5/ 194)
بیشتر اشتباهات انسان در زبان است.
و در حدیث دیگر از آن حضرت نقل شده:
«اخْزُنْ لِسانَکَ الّا مِنَ الْخَیْرِ فَانَّکَ بِذلِکَ تَغْلِبُ الشَّیْطانَ»(فیض کاشانی، محجّهالبیضاء، جلد 5، صفحه 195)
زبانت را جز از سخن نیک نگاهدار که به این وسیله بر شیطان پیروز می شوی.
2- سکوت، انسان را به فکر و اندیشه که سرچشمه حیات معنوی اوست دعوت می کند و لذا افراد ساکت نوعاً فکور و پرمایه و اهل عملند، بعکس افراد پرحرف که غالباً کم مایه اند و کمتر از خود عمل نشان می دهند.
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
«اذا رَأَیْتُمُ الْمُؤْمِنَ صَمُوتاً وَقُوراً فَادْنُوا مِنْهُ فَانَّهُ یُلْقِی الحِکَمَهَ»(فیض کاشانی، محجّه البیضاء 5/ 195)
هنگامی که مؤمن را ساکت و با وقار یافتید با وی تماس بگیرید که حکمت تعلیم می دهد.
و نیز از علی علیه السلام نقل شده:
«اذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلامُ»(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 71)
هنگامی که عقل انسان کامل شد، سخنش کم می شود.
ممکن است نکته این مطلب گذشته از آنچه ذکر شد که «سکوت بهترین وسیله برای زنده کردن نیروی اندیشه است» این باشد که هنگام سخن گفتن نیروهای فراوان فکری مصرف می شود، اگر این انرژیها ذخیره گردد نیروی عظیمی را تشکیل خواهد داد که بوسیله آن حقایق بزرگی را می توان درک نمود؛ بعلاوه سکوت، آرامبخش روح و تعدیل کننده احساسات است.
3- پرحرفی که نقطه مقابل سکوت است انسان را لاابالی بار می آورد، زیرا لغزشهای انسان را زیاد و حیا را کم می کند و با شکسته شدن سدّ حیا که نتیجه کثرت لغزشهاست اعمال خلاف را برای شخص ساده می نماید چنانکه امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید:
«مَنْ کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطَأُهُ، وَمَنْ کَثُرَ خَطَأُهُ قَلَّ حَیاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَمَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ، وَمَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ»(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 349)
آن کس که زیاد سخن می گوید زیاد اشتباه می کند، و آن کس که زیاد اشتباه کند حیای او کم می شود، و کسی که حیایش کم شد پارساییش نقصان می گیرد، و کسی که پارساییش نقصان گیرد قلبش می میرد، و کسی که قبلش بمیرد داخل آتش دوزخ می شود.
و شاید به همین ملاحظه است که «سکوت» یکی از عبادات مهم شمرده شده است:
«الْعِبادَهُ عَشَرَهُ اجْزاءٍ تِسْعَهٌ مِنْها فِی الصَّمْتِ»(فیض کاشانی، محجّه البیضاء 5/ 196)
عبادت ده جزء دارد که نُه جزء آن در سکوت است. 👇👇
اشتباه نشود، سکوت از قبیل عزلت و کناره گیری که موضوع گناه را از بین می برد نیست، بلکه یک نوع خودداری از گناه است و در مواردی که میل به بعضی از گناهان از قبیل غیبت، دروغ و... پیدا می کند، هرگاه خویشتن داری و سکوت اختیار نماید فضیلتی را علاوه بر سلامت برای خود کسب کرده است.
این موضوع نیز ناگفته نماند که سکوت در مواردی که سخن گفتن لازم است، یکی از بزرگترین معایب محسوب می گردد و نشانه ضعف و زبونی و ناتوانی و عدم شهامت روحی و ترس از غیر خداست.
📍این را هم باید توجه داشت همانطور که بیشتر گناهان با زبان انجام می شود، قسمت مهمی از عبادات و اعمال نیک از قبیل ذکر خدا، ارشاد مردم، تعلیم و تربیت، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد با سخن و... بازبان انجام می گیرد.
ادامه دارد...
#زندگی_در_پرتو_اخلاق
♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌻 @nedaye_tahzib
🌿 tahzib-howzeh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چهار_شنبه_های_اخلاقی
#کلیپ_صوتی |امام صادق علیه السّلام و گره گشایی از دوستان
سخنرانی: مرحوم استاد محمدتقی فلسفی
یکی از اصحاب امام صادق علیه السّلام به نام "یونس بن عمّار" به بیماری بَرَص مبتلا شد. عدّه ای به او طعنه زدند و گفتند: "اگر خیری در وجود تو بود، خدا تو را به این بیماری گرفتار نمی کرد." لذا با ناراحتی، نزد حضرت آمد و ماجرا را تعریف کرد. امام صادق علیه السّلام به وی فرمود: "به این سخنان، اعتنا نکن! مومن آل فرعون، چهار انگشت دستش به هم چسبیده بود. ولی چون دارای ایمان و اراده ای قوی بود، این عیب، باعث نشد که منفعل و منزوی شود و از مردم کناره گیری کند." امام صادق علیه السّلام علاوه بر اینکه فکر و ذهن یونس بن عمّار را از اندوه نجات داد، برای درمان او دستوری داد که باعث رفع برص از او گردید.
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌻 @nedaye_tahzib
🌿 tahzib-howzeh.ir