#قضاوت
پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت: یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب...!
لبخند روی لبان مادر خشکید! سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان! این یکی ، شیرین تره!!
مادر، خشکش زد چه اندیشهای با ذهن خود کرده بود...!
هر قدر هم که با تجربه باشیم، باز باید قضاوت خود را به تأخیر بیاندازیم
و بگذاریم طرف، فرصتی برای توضیح داشته باشد.
#میلاد
#نگاربانو
@negaarbanoo
#لذت_یک_دست_بودن
ﺍﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ
ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ،
ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ،
ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ،
ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ،
ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ،
ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ...
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ...
ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ
ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ...
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ...
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺎﯾﯿﻨﺘﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ!!!
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ،
ﻧﻪ انسانی ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ، ﻧﻪ انسانی ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ...
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺁﻓﺮﯾﺪ...
ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ،
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻟﺬﺕ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ...
#میلاد
#نگاربانو
@negaarbanoo
#شاعرانه
تابستانی که تو را کم داشته باشد که
تابستان نیست،
تو باید باشی
کنار تمام اتفاقات حال خوب کن دنیا
کنار آن لیوان پر از آب هندوانهی شیرین و خنک
و رقص قالب های کوچک یخ
کنار فالوده های پر از آبلیمو
که عطر کوچه پس کوچه های شیراز را میدهند
کنار بستنی قیفی هایی که آب میشوند و دستانی که غرق
کنار آفتاب گرم و طلایی رنگی که
از پنجره سرک میکشد
به هوای چشمهایت
تو باید باشی
در تن تمام پیراهنهای گل دار و نخی تابستانه
و کنار آن سنجاق سرهای رنگی
که هوای موهایت
به سرشان زده
تو باید باشی
برای خاطر دل انگیزی که جز ما
صندلیهایش را به هیچکس نمیدهد
و قهوههایی که برای هرکسی غیر از ما
بد طعم میشوند
تو باید باشی
برای خاطر دل تمام شمعدانیها
و برای خاطر من
که بی تو
آب خوش از گلوی لحظههایم
پایین نمیرود ..
#مهسا_رضایی
@negaarbanoo
#از_مادری_ها_2
امروز روزي بود كه پسركم معني بازي دالي موشه را براي اولين بار توي زندگي اش خوب مي فهميد و از تكرارش لذت مي برد و هربار مرا مي ديد كه سرم را از پشت پتوي كوچكش بيرون مي آورم، هنوز دالي نگفته، بلند بلند مي خنديد و دلم را مي برد كه مي برد.
و آه كه چقدر صداي خنده هايش، زيباترين صداي دنياست كه من به زندگي شنيده ام و آه كه ذوقي كه توي چشم هايش موج مي زند، زيباترين منظره ي دنياست كه من به زندگي ديده ام و آه كه من چقدر امروز هربار تقلاي پر از پشتكارش را براي ايستادن و نشستن ديده ام و آن شيطنت توي چشم هايش را هربار كه دستهايش را گرفته ام و كمي ايستاده است و كمي نشسته است، احساس كرده ام، دلم برايش رفته است و آه كه من چقدر امروز آدم احساساتي تري شده ام، وقتي كمد لباسهايش را باز كرده ام و ديده ام چند تكه از لباس هايش _ كه من همين چند وقت پيش فكر مي كردم حالا مانده است كه روزهاي پوشيدنشان بيايد _ ، برايش كوچك شده اند و فكر كرده ام كه دنيا را فتح كرده ام حالا كه پسركم كمي بزرگتر از قبل شده است.
و آه كه من چقدر براي ضبط اين لحظه هاي بزرگ شدنش توي حافظه ي تاريخ حريص شده ام و فكر مي كنم حتما خيلي زودتر از آنچه فكر مي كنم، دلم براي اين روزهايش تنگ مي شود. مثل همين حالا كه خوابش برده است و من براي بيداري اش دلتنگ شده ام و خوب مي دانم چند ساعت ديگر كه بيدار مي شود، دلم براي معصوميت همين حالايش توي خواب تنگ مي شود و آه كه من چقدر اين روزها دچار جنون مادري شده ام و آه كه من چقدر اين روزها با اين جنون مادري حالم خوش است و فكر مي كنم زندگي با آن، هيچ چيز ديگري كم ندارد كه ندارد ...
#مريم_عندليب
#نگاربانو
@negaarbanoo
#بدور_از_آداب
از یک جایی به بعد
می فهمی
که رفتن ها
از سادگیِ اولین آمدن ها هم ساده ترند !
رفتن، تعریف ندارد
آداب خاص خودش را ندارد
رفتن ها، خبر نمی دهند!
زمان ندارند ...
شبیه آمدن ها نیستند که بدانی
چه ساعتی برای تلفن زدن خوب است
و چه بهانه ای برای هم صحبتی بهتر!
رفتن ها، شبیه آمدن ها نیستند
که بلیت ِ اضافی سینمایَت را، برای او را در کنار خودت داشتن بهانه کنی
و یا اس ام اس کردن یک شعر از منزوی
در نیمه های شب را
راهی برای ِ شروع بودنت بدانی!
رفتن ها! شبیه آمدن ها نیستند
می توانی ساعت هفت صبح
وقتی که چای صبحانه ات را می خوری و با کسالت به صورت خسته اش خیره شده ای بروی!
یا وقتی که کیفت را پرت میکنی روی مبل
و کارت های شناسایی ات بیرون می افتند رفته باشی!
رفتن ها شبیه آمدن ها نیستند
که نگران یقه ی نامرتب پیراهنت
یا ریختن مربای آلبالو روی چانه ات وقتی که در کنارش هستی باشی ...
رفتن ها، به ناگهان می آیند
و زورشان اگر به پاهایت نرسد
آنقدر می مانند که تورا با خودشان ببرند ...
#الهه_سادات_موسوی
#نگاربانو
@negaarbanoo
سختی ها را پشت سر می گذارم و
وقتی به موفقیت ميرسم،
یک داستان فوق العاده برای تعریف کردن دارم،
📍منتظر خواندن داستانهای فوق العاده ی شما یعنی همان #تجربه_ها هستیم.
#نگاربانو
@negaarbanoo
#یک_توصیه_روانشناسی
یکی از بزرگترین اشتباهات در روابط زناشویی یا عاشقانه این هست که از روی سادگی، راستگویی یا وفاداری در مورد روابط گذشته ای که داشتید اطلاعات هر چند جزیی در اختیار همسرتان قرار دهید. با به وجود آمدن یک مشکل بزرگ در رابطه، این اطلاعات همچون حکم قاضی یک دادگاه بر علیه شما استفاده خواهد شد و مجبور میشوید در جایگاه متهم به اتهاماتی که وارد می شود پاسخ دهید. در صورتی که اگر این اطلاعات را در اختیارش نمی گذاشتید، نه شاکی وجود داشت نه متهم. هیچ کس حق ندارد در مورد زندگي گذشتتان سرزنشتان كند
#دكتر_مصطفی_نصیری
#نگاربانو
@negaarbanoo