35.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐۴۹روز تا #جشن_انتخابات💐
ایرانِ امروز از نگاه دیگران
کارشناس آمریکایی:
📍پیشرفتهای هستهای ایران در پاسخ به فشار حداکثری ما، فراتر از همه پیشبینیها بود و الان به نقطه خطرناکی رسیده/ایران نسخهای از ائتلاف ناتو را در منطقه ایجاد کرده که اعضای آن متعهد به دفاع از یکدیگرند…
نگاه قدس
قسمت چهارم یک روز صبح وقتی که از ورزش و تمرینات صبحگاهی بر میگشتم، وقتی نزدیک ویلا یا همون محل اسکا
قسمت پنجم
هر دفعه ای هم که برمیگشت بهم نگاه میکرد، فورا روش و بر میگردوند و سرعت قدم هاش بیشتر میشد.
اون خانوم از جلوی چشمام محو شد. در همون حین چشمم خورد به یک جوان تنومندی که موتور داشته و انگار داشته از زمین شالیزاری برمیگشته. وقتی نزدیک شد، بهش با دست اشاره زدم سرعتش و کم کنه و بياد سمت من.
سرعتش و کم کرد و دور زد اومد سمتم... گفتم:
+چطوری مشتی؟
باهمون لهجه شیرین شمالی گفت:
_ممنون. بفرما. چیکار داری؟
+میتونی زنگ بزنی اورژانس بیاد؟ از روی پله ها افتادم و کمرم و پای سمت راستم آسیب دیده... فکر کنم پام شکسته.
فوری موتورش و خاموش کرد، جک زد پیاده شد اومد کنارم... وقتی رسید به من، نیم خیز شد و دست زد به پای سمت راستم... خدا میدونه چنان ناله ای زدم که همین الآنشم دارم تایپ میکنم وقتی یادش می افتم مغزم تیر میکشه.
وقتی داد کشیدم، بهش گفتم: «آیییییی مشتی، چه خبرته؟ چیکار داری میکنی؟ نمیبینی درد دارم؟ بهت گفتم پام شکسته که این قدر درد دارم.»
با اورژانس تماس گرفت! حدود 20 دقیقه بعد یه آمبولانس اومد و من و منتقل کردند به یکی از بیمارستان های اطراف اون منطقه.
علیرغم اینکه در ناحیه کمر احساس درد داشتم، ولی احساس میکردم دردش شدید نیست، اما امان از درد پای سمت راستم...
امانم و بریده بود...
دکتر اومد بالای سرم... من و بردند از پای سمت راستم عکس گرفتند و جوابش این شد که از بالای مچ پا، تا زیر کاسه ی زانوی سمت راست سه قسمت شکستگی داره و زیر کاسه ی زانو شکستگی بیشتری داره... اونجا بود فهمیدم برای چی انقدر دردم شدید بود.
القصه، همون روز پای من و گچ گرفتند و بهم چندتا مسکن زدند، کمی استراحت کردم بعدش برگشتم سمت ویلا.
قرار شد وقتی گچ پای من و باز کردند، اگر همچنان مشکل داشتم، باید میرفتم اتاق عمل زیر تیغ جراحی. بگذریم...
وقتی رسیدم ویلا، لنگان لنگان و به زر به زور خودم و رسوندم به داخل خونه... حدود 20 دقیقه کشید تا برم داخل خونه. چون نمیتونستم راه برم.
وقتی رسیدم توی خونه، از درد شدید مجبور شدم سه تا ژلوفن و باهم بخورم تا کمی دردم کمتر بشه، اما تاثیر چندانی نداشت...
یادم اومد گوشیم و خاموش کرده بودم.. روشن کردم.. رمز و زدم، چندثانیه ای که گذشت دیدم سیل تماس های از دست رفته و پیامک ها روی گوشیم داره خود نمایی میکنه.
از همه بیشتر مادرم زنگ زده بود. فورا باهاش تماس گرفتم...وقتی جواب داد، فورا با صدایی که احساس کردم بغض آلود هست...گفت:
_محسسسن... مادر... کجایی؟
+سلام حاج خانوم... چرا صدات اینطوره!؟
_چی شده پسرم؟
+یعنی چی که چیشده؟ واضح حرف بزن مادر من...
_پاهات چرا شکست؟
وقتی اینطور گفت فهمیدم که خبر این اتفاق، زودتر از برگشتن من به ویلا، به تهران رسیده.
گفتم:
کی بهت خبر داده؟
بی بی کلثوم!
تا گفت بی بی کلثوم، ذهنم رفت سمت اون دختره... اعصابم به هم ریخت... میدونستم مادر من به کسی نگفته که من کجا هستم! اما اینبار شک کردم!! خیلی مودبانه ولی با دلی پر از آشوب به مادرم گفتم:
برای چی آمار من و دادی به بی بی کلثوم که من اومدم شمال؟
بخدا من نگفتم! من هیچ وقت از رفت و آمدهای تو، وَ اینکه کجا هستی و کجا نیستی به کسی چیزی نمیگم. حتی به برادرت و خواهرات.
پس چطور فهمیدی؟
بی بی کلثوم زنگ زده! ظاهرا یه دختره که مستاجر خونه ش هست، بهش گفته و بی بی هم زنگ زد گفت پسرت محسن اینجاست و پاش شکسته.
عجب!
من میام شمال!!! همین امروز !!!
نه!! اصلا حرفشم نزن. من حالم خوبه. بزار فقط تنها باشم. من تیر خوردم چیزیم نشد! حالا این که فقط یه شکستگی ساده هست.
محسن جان...
مادر من! شلوغش نکن. نیازی هم نیست به میترا و صائب و حسنا چیزی بگی! من حالم خوبه، اگر بخوای همین الان بلند میشم برات میرقصم فیلم قررر دادنم و واست میفرستم!
خندید گفت:
_من دلم هزار راه میره.
+به خاک فاطمه حالم خوبه. یه کم درد ساده دارم که با مُسکن و یه سری داروها بر طرف میشه.
_پس چیزی خواستی به بی بی بگو تا به بچه هاش یا به مستاجرش بگه برات انجام بدن.
+چشم، خیالت جمع.نیازی هم به اونا ندارم!
با مادرم خداحافظی کردم.از بیمارستان که داشتم می اومدم، به راننده آژانس پول دادم تا برام از داروخانه چندتا دگزا بگیره.بخاطر شرایط کاریم، دوره های خود درمانی در صورت نیاز رو دیده بودم. آمپول و آماده کردم و دگزا به خودم تزریق کردم.کم کم دردم آروم شد،خوابیدم.
یک روز پس از اتفاقات و...
ساعت 12ظهر بود،زنگ خونه به صدا در اومد. لنگان لنگان رفتم سمت آیفون، نگاه به صفحه کردم دیدم همون دختره هست.توی دلم یه جلل الخالق گفتم و چندثانیه ای رو به صورتش خیره شدم.توی چشماش یه مهربونی خاصی میدیدم اما خریت محض بود آدمی مثل من بخواد به کسی اطمینان کنه و گول یه چشم مهربون و بخوره. با اینکه فقط دوبار دیده بودمش، اما نمیدونم چرا حس عجیبی نسبت ب این آدم داشتم که نه منفی بود،نه مثبت.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت بیست و سوم: اول عاج، بعد بچه در داستان قبل خواندیم که سود هاوکینز
برگی از داستان استعمار
قسمت بیست و چهارم:
از این بازار به آن بازار
بردهها چندین بار دست به دست میشدند؛ در جنگل، در ساحل آفریقا و در سواحل اروپا و امریکا.
و هر بار، دلالان برده قیمت آنها را به چند برابر میرساندند.
هم در آفریقا و هم در اروپا و آمریکا، بازارهای بزرگ برده فروشی به وجود آمده بود.
در بازارهای برده در آفریقا، بردهها را پیش از فروش میشستند و به تن آنها روغن نارگیل میمالیدند تا پوستشان درخشان تر به نظر برسد.
دخترهـای جـوان را آرایش میکردند و آنها را در پارچههای رنگارنگ میپیچیدند و گاهی با جواهـر، گردن، گوشها و بینی آنها را زینت میکردند.
بردهها در قفسهای بزرگی به نمایش گذاشته میشدند.
گاهی ۱۵۰ برده درون یک قفس قرار میگرفتند.
بردهها برحسب سن، جنس یا قدرت بدنی به چند گروه تقسیم و هر گروه وارد یک قفس میشدند، شوهران و همسران آنها را معمولا از هم جدا نگه میداشتند؛ چون کنار هم بودن آنها هنگام معامله برای فروشنده یا خریدار دردسرساز میشد.
هنگامیکه بردهها را از قفس بیرون میآوردند، آنها را برحسب سن و درشتی اندام به صف میکردند.
در اطراف صف، چند برده خانگی برده دار با سلاح مواظب بردهها بودند.
صاحب بردهها مقابل صف راه میرفت، بردهها را یکی یکی معرفی میکرد، از تواناییهای آنها سخن میگفت و قیمت هریک را مشخص میکرد.
وقتی یکی از بردهها توجـه خریداری را جلب میکرد، فروشنده برده را از صـف جـدا میکرد و پیش میآورد.
خریدار اندامهای او را معاینه میکرد؛ درست مثل اینکه گوسفندی را از گلـه جـدا کـرده باشد و اندامهای او را وارسی کند.
او سپس شنوایی برده را امتحان میکرد و از او میخواست چند کلمه ای صحبت کند. بعد باید مطمئن میشد که او بیماری خاصی ندارد و مخصوصاً در خواب خرخر نمیکند.
خرناس کشیدن در خواب ایراد بزرگی برای یک برده به شمار میرفت.
وقتی خریدار مطمئن میشد برده هیچ مشکلی ندارد، با اربابش وارد معامله میشد.
او حتی دندانهای بـرده را هم یکی یکی معاینه میکرد.
هنگامیکه بر سر قیمت توافق میشـد برده فروش لباسهای برده را از تن او بیرون میکشید و او را عریان به صاحب جدیدش تحویل میداد.
گاهی زنها، درحالی که بچههایشان را شیر میدادند، از شوهرانشان جدا میشدند و به ارباب جدید فروخته میشدند.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
2.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐۴۹روز تا #جشن_انتخابات💐
🔻 رهبر معظم انقلاب: یک رأی هم مهم است. هیچ کس نگوید که حالا با یک رأی من چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ نه، یک رأی هم قطعاً دارای اهمّیّت است و همین رأیها است -یک رأی یک رأی است- که آراء میلیونی ملّت را تشکیل میدهد. به اعتقاد من با نیّت خدایی وارد بشوید، ثواب ببرید و این کار را انجام بدهید.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر معظم انقلاب:
«ماه رجب، ماه رحمت و برکت الهی است
باید تبریک عرض کنیم به یکدیگر، همه ما...»
🔆 حلول ماه رجب، ماه مناجات ، استغفار و بندگي و ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام برامام زمان (عج) و نایب بر حقشان و شما عزیزان مبارک باد
🌹ماه رجب فرا رسید، ماهی که
اولین روزش باقری
🌹سومینش نقوی
دهمینش تقوی
🌹سیزدهمینش علوی
نیمه اش زینبی
🌹بیست و پنجمش کاظمی
بیست وهفتمش محمدی است
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
♦️سلام امام زمانم
🔹ای همه هستی
🔹فدای نام زیبای شما
🔹آسمان هرگز نبیند
🔹مثل و همتای شما
🔹کاش می شد
🔹کاسه چشمان ما روزی شود
🔹جایگاه اندکی
🔹خاک کف پای شما
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
از خداي ميطلبم كه به رحمت واسعه خود و قدرت عظيمش در برآوردن هر مطلوبي مرا و تو را توفيق دهد به چيزي كه خشنوديش در آن است، از داشتن عذري آشكار در برابر او و آفريدگانش و آوازه نيك در ميان بندگانش و نشانههاي نيك در بلادش و كمال نعمت او و فراواني كرمش. و اينكه كار من و تو را به سعادت و شهادت به پايان رساند، به آنچه در نزد اوست مشتاقيم.
و السلام علي رسول الله صلي الله عليه و آله الطيبين الطاهرين
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۴۸روز تا #جشن_انتخابات💐
۱۴ - بصیرت و بینش سیاسی
نماینده مردم باید دارای فهم و درک سیاسی باشد و مسائل کشور را بفهمد هم مسائل خارجی و توطئه های دشمنان را و هم مسائل داخلی و نیازهای مردم و اولویتهای کشور را.
مجلس یک صفحه نمایانی از انقلاب و از افکار عمومی مردم و از سیاستهای کلان کشور است. قضایائی در منطقه پیش می آید، قضایائی در دنیا پیش می آید؛ مجلس باید مواضعش را روشن بیان کند.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
💐۴۹روز تا #جشن_انتخابات💐 ششمین دوره انتخابات مجلس ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نخستین انت
در مقابل اما مجمع روحانیون مبارز دیگر محور جناح چپ نبود و به جز مجمع اسلامی بانوان به دبیر کلی فاطمه کروبی، تشکل های دیگر به صورت مستقل در انتخابات شرکت کردند. از جمله این تشکل ها می توان به مشارکت، همبستگی، تحکیم وحدت و سازندگی- که با وجود سرچشمه از جناح راست به تدریج به سمت جناح چپ نزدیک شده بود- اشاره کرد.
در تلاش برای ارائه لیست ائتلافی، جبهه دوم خرداد مرکب از ۱۴ تشکل اصلاح طلب( مجمع محققین و مدرسین، مجمع نیروهای خط امام، مجمع نمایندگان ادوار مجلس، انجمن اسلامی مهندسان ایران، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه های تهران، انجمن اسلامی معلمان ایران، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع نمایندگان خط امام مجلس، انجمن اسلامی فارغ التحصیلان هند، مجمع اسلامی کارمندان، مجمع آذری های ایران اسلامی، مجمع حزب الله مجلس و دفتر تحکیم وحدت) در ابتدا کوشید با دیگر گروه های همسو مانند مجمع روحانیون مبارز، جبهه مشارکت اسلامی، حزب کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار، حزب همبستگی، خانه کارگر، مجمع اسلامی بانوان و جمعیت زنان انقلاب اسلامی لیست واحدی اعلام کند. اما از آنجایی که این موضوع دور از ذهن به نظر می رسید؛ تصمیم بر آن شد که “جبهه نیروهای خط امام و مدافعین دوم خرداد” یک لیست، ” جبهه معتدل دوم خرداد” (شامل کارگزاران، همبستگی، خانه کارگر، حزب اسلامی کار و چند گروه میانه رو دیگر) فهرست دوم، مجمع روحانیون و مجمع اسلامی بانوان فهرست سوم و جبهه مشارکت و دفتر تحکیم وحدت هرکدام یک لیست جداگانه ارائه دهند. اما در نهایت در آستانه برگزاری انتخابات، لیست های متعددی از طرف گروه های اصلاح طلب اعلام شد.
دو حزب میانه رو نیز پیش از انتخابات مجلس ششم اعلام موجودیت کردند. نخست حزب اعتدال و توسعه که با نظر مساعد آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام روحانی و به دبیرکلی محمدباقر نوبخت در پاییز ۱۳۷۸ ایجاد شد. حزب دیگر چکاد آزاداندیشان بود که بر اساس مرامنامه اش بیشتر به جناح راست نزدیک بود تا جناح چپ.
دفتر تحکیم وحدت که انتخابات مجلس چهارم و پنجم را تحریم کرده بود، در این دوره لیست ۱۷ نفره ای ارائه داد که فاطمه حقیقتجو، علیاکبر موسوی خوئینیها و میثم سعیدی سه نامزد اختصاصی این لیست از جانب جبهه مشارکت و مطبوعات دوم خردادی حمایت شدند. دیگر نامزد اختصاصی آنها فریبا داودی مهاجر بود که فقط مورد حمایت جامعه زنان انقلاب اسلامی بود. علیاکبر محتشمیپور با وجود آنکه از رهبران کلیدی دفتر تحکیم وحدت بود مورد حمایت دفتر تحکیم قرار نگرفت چرا که نسبت به تحولات و گرایش این گروه به سمت نهضت آزادی و ملی مذهبی ها بدبین بود.
همه گروه های سیاسی در این دوره از انتخابات، مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کردند. حتی ۶ تن از اصلاح طلبان رد صلاحیت شده شامل عباس عبدی، حمیدرضا جلاییپور، هاشم آقاجری، محمدجواد مظفر، احمد زیدآبادی و کاظم شکری در اطلاعیه ای از مردم برای حضور در انتخابات دعوت کردند. عده ای از گروه های اصلاح طلب تصمیم داشتند نام حجت الاسلام عبدالله نوری که به عنوان مدیرمسئول روزنامه خرداد در زندان بود و از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت شده بود، را در لیست خود به عنوان سرلیست قرار دهند؛ اما نوری از طریق پیامی از زندان آنها را از این کار منع کرد. نهضت آزادی و ملی مذهبی ها نیز که با رد صلاحیت اغلب کاندیداهای خود از جمله ابراهیم یزدی، عزت الله سحابی، حبیبالله پیمان، هاشم صباغیان، ابوالفضل بازرگان، محمد و غلامعباس توسلی، محمد بستهنگار، امیر خرم، نرگس طالقانی، اعظم طالقانی و …. رو به رو شده بودند، خواستار شرکت مردم در انتخابات شدند.
از نکات جالب توجه این انتخابات حضور غلامعلی حداد عادل در لیست کارگزاران، محسن رضایی در لیست مجمع روحانیون، مرضیه دباغ و مرضیه وحیددستجردی در لیست همبستگی، حجج اسلام کروبی و محتشمیپور در فهرست جمعیت ایثارگران و عدم حضور آیتالله رفسنجانی در لیست مجمع روحانیون مبارز بود.
انتخابات مجلس ششم در تاریخ ۲۹ بهمن سال ۱۳۷۸ برگزار شد و جناح چپ یا اصلاح طلبان پیروز آن بودند. از جناح راست فقط غلامعلی حداد عادل توانست جز ۳۰ نفر منتخب شهر تهران باشد و هر ۲۹ نفر دیگر از جناح مقابل بودند. بیشترین کاندیداهای مورد حمایت از لیست های مطبوعات دوم خردادی(۲۹ نامزد)، جبهه مشارکت( ۲۷ نامزد) مجمع روحانیون مبارز(۲۰ نامزد)، دفتر تحکیم وحدت، جامعه زنان انقلاب اسلامی و خانه کارگر بود. در مقابل، لیست های جامعه روحانیت مبارز، جمعیت ایثارگران، جامعه اسلامی دانشگاهیان، حزب تمدین اسلامی و چکاد آزاداندیشان به ترتیب کمترین نامزد پیروز در انتخابات را در برداشتند.
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت بیست و چهارم: از این بازار به آن بازار بردهها چندین بار دست به دست
برگی از داستان استعمار
قسمت بیست و پنجم
خرید برده
بردههایی که راهی آمریکا میشدند، چند روز پیش از رسیدن به مقصـد، غـذای اضافی دریافت میکردند و به بدنشان روغن میمالیدند تا سالم تر به نظر برسند.
ورود کشتیهای بـرده بـه لنگرگاه به جشنوارهای شبیه میشد.
گاهی همه بردههای یک کشتی پیشاپیش به یک خریدار فروخته میشدند ؛ اما خیلی وقتها ناخـدا بردههایش را حراج میکرد. ابتدا مریضها را جدا میکرد و آنها را به قیمت یک دلار میفروخت و بعـد فـروش هر گروه را آغاز میکرد.
زنها، مردها، پیرها و جوانها چهار گروه بردگان بودند و ناخدا برای هر گروه قیمت ثابتی تعیین میکرد و بعد هر گروه را در هم میفروخت.
خریداران به طرف بردهها هجوم میبردند، در میان آنها میلولیدند و برای آنکه بهترین و سالم ترین آنها را به چنگ بیاورند، باهم میجنگیدند و آنها را از دست هم میکشیدند. گاهی بردهها از دیدن این صحنهها چنان وحشت زده میشدند که در ساحل پا به فرار میگذاشتند و خریداران حریص با سگهایشان آنها را تعقیب میکردند.
بردههای خریداری شده به شهرهای آمریکا منتقل میشدند.
در این شهرها، بـاز هـم بازارهای برده ای برپا بود و بردهها در آنها با قیمتهای بیشتری به فروش میرسیدند.
بردهها بیشتر در شهرهای جنوبی آمریکا به فروش میرسیدند.
همه شهرهای جنوبی بازار برده داشتند.
این بازارها یک مرکز حراجی و یک ساختمان برای نگهداری بردهها داشت.
ساختمانی که درحقیقت اصطبلی بود تا خریداران بتوانند بردهها را در آنجا معاینه کنند.
شمار خریداران زیاد نبود ؛ بسیاری از خانوادهها توان آن را نداشتند که برده ای بخرند. برای همین، بیشتر خانوادهها هرگز برده نداشتند.
قیمت بردهها تا رسیدن به شهرهای آمریکا بسیار بالا میرفت.
گاهی قیمت دو برده سالم روی هم از قیمت یک خانه، زمیـن کنار آن و تمام داراییهای کل خانه بیشتر بود.
دلالان برده، کسانی که در حمل ونقل آنها دست داشتند و دستگیرکنندگان بردههای فراری، در نتیجه این قیمتهای بالا به ثروتهای هنگفتی رسیده بودند.
در این میان، بیشتر بردهها را صاحبان کشتزارهای وسیع پنبه میخریدند.
اختراع ماشین بافندگی در انگلستان، در پایان قرن هجدهم، سرنوشت تازه ای را برای بسیاری از مردم آفریقا رقم زد.
این ماشینها نخ را با سرعت بیشتری به پارچه تبدیل میکردند.
اکنون به نخ بیشتری نیاز بود. سپس ماشینی هـم بـرای ریسیدن نخ از پنبه اختراع شد.
پس از آن، ماشینی ساخته شد تا دانههای پنبه را از غـوزه جـدا کند.
سرعت این ماشین پنجاه برابر از سرعت کار انسان بیشتر بود.
اکنون به پنبه بیشتری نیاز داشتند. دشتهای وسیع آمریکا بهترین مکان برای کشت پنبه بود تا چرخ کارخانههای انگلستان از حرکت نایستد ؛ اما زیر کشت بردن این دشتهای گسترده به نیروی کار نیاز داشت.
تنها چاره ای که به ذهن مزرعه داران آمریکایی میرسید استفاده از بردهها بـود.
نیـاز مـزارع پنبه قیمت بردهها را روز به روز در آمریکا بالا میبرد و سود تجـارت برده را بیشتر و بیشتر میکرد.
استفاده وسیع از بردهها در کشتزارهای آمریکا به جایی رسید کـه ایـن مـزارع بـه تولیدکننده ۷۵ درصد پنبه جهان تبدیـل شـدند.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
انتخابات مجلس روسیه
فدراسیون روسیه بزرگترین کشوری است که پس از فروپاشی از اتحادیه شوروی منشعب گردید. بر اساس قانون اساسی مصوب ۱۹۹۳ این کشور یک دولت فدراتیو سکولار مبتنی بر قانون با نظام جمهوری است. در این سیستم فدراسیون روسیه از مناطق، جماهیر و قلمروهای خودمختار تشکیل شده است، در حالی که حکومت مرکزی دارای قدرت اصلی است و حکومت های محلی به صورت حق اعمال حاکمیت و تصمیم گیری در حوزه اموال و سیاست گذاری های شهری و تعیین مالیات مناطق تحت کنترل خود را دارند. حکومت مرکزی در روسیه بسیار قدرتمند است تا جایی که رییس جمهور به عنوان رییس و بالاترین مقام کشور می تواند احکام و دستوراتی بدون بررسی قوه مقننه به مرحله اجرا بگذارد. اختیارات ریاست جمهوری روسیه به حدی است که برخی او را با “شارل دوگل”، رییس جمهور بنیانگذار جمهوری پنجم فرانسه، مقایسه می کنند. اختیارات رییس جمهور شامل مواردی چون انتخاب نخست وزیر، رییس بانک مرکزی، قضات و دادستان کل دادگاه عالی فدراسیون روسیه و دادگاه قانون اساسی با تایید پارلمان و عزل و نصب فرماندهان عالی و نیروهای مسلح روسیه و نمایندگان دیپلماتیک این کشور است. در کنار قوه مجریه، قوه مقننه نیز در این کشور دارای صلاحیت های اختصاصی ذکر شده در قانون اساسی فدراسیون روسیه است.
قوه مقننه روسیه
قوه مقننه یا پارلمان روسیه “مجمع فدرال” نام دارد، که شامل دو نهاد “دومای کشور” و شورای فدراسیون” است.
دومای کشور
مجلس دوما یا مجلس سفلی و عوام روسیه دارای ۴۵۰ عضو است که در هر دوره برای نمایندگی به مدت ۵ سال انتخاب می شوند. همه شهروندان روسیه با حداقل ۲۱ سال سن می توانند در انتخابات شرکت کنند و یا به عنوان نامزد وارد عرصه انتخابات دوما شوند. در حال حاضر رای گیری در این مجلس بدین صورت است رای دهندگان دارای دو صندوق جداگانه برای رای به نامزدهای احزاب و رای به نامزدهای حوزه های انتخابیه تک عضوی هستند. نصف کرسی های مجلس دوما متعلق به نمایندگان احزاب سیاسی با شرط کسب حد نصاب ۷% آراء و نصف دیگر متعلق به نمایندگان حوزه های تک عضوی است. یک نماینده دوما می تواند به صورت همزمان عضو مجلس دیگر پارلمان یعنی شورای فدراسیون نیز باشد. جلسات پارلمان در روسیه علنی است و نمایندگان در صورت پیش بینی از قبل می توانند جلسات غیرعلنی شکل دهند.
فعالیت هر دو مجلس مجمع فدرال به سه دسته قانون گذاری، نظارت بر اموال دولت و نظارت بر هیات دولت تقسیم می شود. اختیارات و وظایف اختصاصی دومای کشور از این قرار است:
۱.اعلام موافقت با انتصاب نخست وزیر روسیه از سوی رییس جمهوری فدراسیون روسیه: اگر فرد پیشنهادی رییس جمهور سه بار توسط دوما رد شود یا دوما در طی سه ماه دو بار به فرد پیشنهادی رای عدم اعتماد بدهد، رییس جمهور می تواند دوما را منحل کند و درخواست برگزاری انتخابات برای تشکیل مجلس جدید بدهد.
۲. تصمیم رای اعتماد به دولت فدراسیون روسیه
۳. نصب و عزل رییس بانک مرکزی فدراسیون روسیه
۴. نصب و عزل رییس اتاق محاسبات و نیمی از اعضای آن
۵. نصب و عزل نماینده تام الاختیار در مورد حقوق بشر در انطباق با قانون اساسی فدرال
۶. اعلام عفو
۷. ارائه اتهامات بر علیه رییس جمهوری فدراسیون روسیه برای برکناری او: دوما در صورت توافق دو سوم نمایندگان و تایید دادگاه قانون اساسی می تواند رییس جمهور را خلع کند.
۸. صدور مصوبات در حوزه اختیارات: پیش نویس همه قوانین در ابتدا باید به دوما ارجاع داده شود و همه قوانین در مرحله آغازین باید توسط مجلس دوما تصویب شود. سپس قوانین تصویب شده دوما در صورتی که به موضوعات مشخصی( بودجه فدرال، مالیات و عوارض دولتی، مقررات مالی،پولی، اعتباری، گمرکی و انتشار پول، تصویب و لغو قراردادهای بین المللی فدراسیون روسیه، وضعیت و حفاظت از مرزهای دولتی فدراسیون روسیه و جنگ و صلح) مرتبط باشد، به شورای فدراسیون ارجاع داده شود. رییس جمهور دارای حق وتو در حوزه قوانین و بازگرداندن قوانین مصوبه به پارلمان برای تجدیدنظر است، با این حال در صورتی که دو سوم نمایندگان دوما و شورای فدراسیون دوباره آن را به همان شکل اولیه تصویب کنند، رییس جمهور به امضای آن موظف می شود.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods