eitaa logo
نگاه قدس
1.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
227 ویدیو
22 فایل
مقام معظم رهبری: امروز تأثیر رسانه‌ها در عقب راندن دشمن بیشتر از موشک و پهپاد است،هرکس رسانه قوی‌تر داشته باشد در اهدافی که دارد موفق‌تر خواهد بود. ارتباط با ادمین: @ertebat_qodsian
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه قدس
📜برگی از داستان استعمار قسمت چهل و پنجم: گرسنگان زمین دولت انگلستان با سرخ پوستهایی که از آبله نجـ
📜برگی از داستان استعمار قسمت چهل و ششم: راهپیمایی اشک‌ها قانونی که انـدرو جکسون به تصویب رسانده بود، باید به تدریج بـه اجـرا درمی‌آمـد و قبیله‌های مختلف سرخ پوسـت بـا امضای قرارداد و یا به زور بـه آن سـوی می‌سی سی پی کوچ می‌کردند. اما دولت درباره ی انتقال یک قبیله عجله داشت: چیروکی‌ها. ایـن سرخ پوست‌ها ساکن جنوب آمریکا بودند و در سرزمین‌های آن‌ها طلا کشف شده بود. پس خیلی زود باید به راه می‌افتادند. رئیس جمهور فوراٌ بـه ژنرال وينفيلد اسکات دستور داد به منطقه ی چیروکی‌ها برود و آن‌ها را وادار کند که چادرهایشان را جمع کنند و به سمت غرب به راه بیفتند. اسکات با پنج هنگ سرباز و چهارهزار سفیدپوست داوطلب بـه سراغ چیروکی‌ها رفت. زمستان بود و هوا کاملاٌ سرد؛ اما اسکات باید دستور رئیس جمهور را اجرا می‌کرد سرخ پوست‌ها اجازه نداشتند منتظر بهار بمانند. اسکات سرخ پوست‌ها را جمع کرد تا؛ دستور رئیس جمهور را به آن‌ها اطلاع دهد: «رئیس جمهور ایالات متحـده مـرا بـا یک ارتـش قـوی اعزام کرد تا شما را مجـبـور کـنـنـد بـرای زندگی در رفاه کامـل بـه آن سـوی رود می‌سی سی پی بروید. قرص کامـل مـاه در حال کوچک شدن است و قبل از آن کـه قـرص ماه دیگری به پایان برسد، باید همه به سمت غرب حرکت کرده باشید. سربازان مـن مسیر حرکت شما را زیر نظر دارند و هزاران تفنگدار از همـه سـو بـه طـرف شـما می‌آینـد تـا بـا فـرار يا مقاومت به صورت یکسان مبارزه کنند. آیا می‌خواهید با مقاومت خود ما را مجبور کنید دست به سلاح ببریم ؟ خدا نکند ! آیا می‌خواهید فرار کنید و در جنگل پنهان شوید؟ خدا نکند!» چیروکیها در سرمای سخت زمستان به راه افتادند تا جویندگان طلا به سرعت جانشین آنها شوند. صدها کیلومتر پیاده روی در زمین‌های یخ زده و پوشیده از برف بسیاری از سرخ پوست‌ها مخصوصاٌ زنان و کودکان را از پا می‌انداخت. چیروکی‌ها حدود هفت هزار نفر بودند که چهارهزار نفر آن‌ها در این راهپیمایی هولناک کشته شدند. آن‌ها هنگامی‌که به رودخانه می‌سی سی پی رسیدند، رودخانه نیمه یخ زده بود و یخ‌های شناور برای قایق‌هایی که از عرض رودخانه می‌گذشتند، بسیار خطرناک بودند. اما قانون ایالات متحده باید اجرا می‌شد، محل زندگی آن‌ها غرب رودخانه بود، نه شرق آن. سرخ پوست‌ها که پس از راهپیمایی طولانی دیگر توانی برایشان نمانده بود، در قایق‌ها نشستند و به سوی ساحل شرقی به راه افتادند. تکه‌های بزرگی از یخ‌های شناور با قایق‌ها برخورد و بعضی از آنها را واژگون میکردند. یخ زدن در آب می‌سی سی پی سرنوشت گروهی دیگری از چیروکی‌ها بود. ه نگامی‌که آخرین نفرات آنها در ساحل شرقی پیاده می‌شدند؛ جریان آرام می‌سی سی پی اجساد منجمد افراد قبیله را دورتر و دورتر می‌برد. چیروکیها تا سالهای بسیار درد و رنج خود را از این راهپیمایی به یاد می‌آوردند. سفری که نام «راهپیمایی اشک‌ها» را برایش انتخاب کرده بودند. درهمین روزها رئیس جمهور آمریکا در کنگره سخنرانی کرد و به نمایندگان گفت: « با خوشحالی فراوان خبر انتقال کامل سرخ پوستهای چیروکی را به سرزمین جدیدشان به اطلاع می‌رسانم. این اقدام بهترین نتایج را به دنبال داشته است.» @entekhabatqods
۱۴ بهمن
نگاه قدس
قسمت بیست و ششم تعجب کردم از اینکه اونوقت شب کی میتونه باشه. خیلی توی فکر بودم. رفتم اتاقم و به بچه
قسمت بیست و هفتم گفتم: +خودتی. خیلی خوب میدونی چی میگم. داری با خودت چیکار میکنی؟ _نمیفهمم منظورت و آقا عاکف. +بس کن تورو جان جدت. _بسم الله. +بسم الله و زهر مار! بیا بریم دفترم کارت دارم. رفتیم بالا. تا دم دفتر چیزی نگفتم. وقتی وارد اتاقم شدیم بهش گفتم بشین. همین که نشست گفتم: +معلومه چه غلطی میکنی؟ _حاج عاکف چیزی شده؟ چرا از کوره در میری؟ صدام و بردم بالا گفتم: +من از کوره در میرم؟؟ آدم و میزاری توی کوره 10000 درجه ای بعد میگی چرا از کوره در میری؟ معلوم نیست داری چیکار میکنی. شبا چه خبرته که هی میری داخل حیاط با یه آدم مجهول الهویه حرف میزنی وقتی این و گفتم، مات و مبهوت موند. گفت: _پس شنود کردید. چرا وقتی میدونید همه چیز و، بازم میپرسید؟ +میپرسم، برای اینکه پای حفا در میان هست. میپرسم چون نمیخوام توی منجلاب بیفتی. تو واقعا عاشق یه آدمی شدی که حفاظت توی این چندوقت نتونست حتی یه مشخصات درست و درمون ازش پیدا کنه؟ عاصف میفهمی داری چیکار میکنی؟ میفهمی داری چه مسیری رو طی میکنی؟ تو میخوای زن بگیری، خب عین آدم بیا اول اداره رو درجریان بگذار، تا اداره بررسی کنه. چرا دلباخته یک دختری شدی که نه از لحاظ فرهنگی، نه از لحاظرظاهری وَ نه از لحاظ سطح خانواده، وَ از همه مهمتر با قوانین کارت جور در نمیاد؟! چرا انقدر گاف میدی تو پسر؟! _آقا عاکف، من حرفی ندارم... +نبایدم داشته باشی. چون دیگه از این به بعد چیزی شنیدنی نیست و همه چیز دیدنی هست! چی میتونی بگی در مورد این همه لاپوشونی کردن؟ اصلا چی داری که بگی؟ میشه بهم بگی؟ _هیچچی. هیچچی ندارم بگم! فقط همین قدر میخوام بگم که احساس میکنم بیش از حد سر این دختره حساس شدید. به نظرم نباید وقت و هدر داد و انقدر مشکوک بود. +ترجیع میدم وقتم و هدر بدم و حساس و مشکوک بشم. میدونی چرا؟ _چرا؟ +چون من مثل تو فکر نمیکنم و مثل بقیه کار نمیکنم. چون شغل من و تو ایجاب میکنه به همه چیز و همه جا شک داشته باشیم. اصلا ما با شک زندگی میکنیم و باید تا آخر عمرمون همینطوری بمونیم. افتاد؟ بلند شد که بره گفتم: +بشین سرجات. برای چی داری میری؟ دوباره نشست... بهش گفتم: +عاصف، داری با آتیش بازی میکنی، بفهم. ریاست و معاونت حفاظت، جفت پاهاشون و گذاشتند روی خِرخِره ی تو! دست بر نمیدارن. خبر به مدیر کل بخش ضدجاسوسی هم رسیده... سیستم روی این دختره مشکوک و حساس شده. این دختر، دختره سالمی نیست. مدت کوتاهی رو زیر نظر عوامل ما بوده... بیرون رفتنتون و بچه ها سند کردن. رستوران رفتنتون و زیر نظر گرفتن. تو یه آدم امنیتی هستی. چرا به این راحتی بازی خوردی. برادرانه دارم بهت میگم و ازت میپرسم که این زن کیه؟ عاصف مکثی کرد و گفت: _بخدا من مشکل خاصی در این آدم ندیدم. همه جوره امتحانش کردم. شما هم که الحمدلله همه چیز و میدونید و بیشتر از منم میدونید!!! دیگه چرا ول نمیکنید؟ مگه همه باید چادری باشن. مگه همه باید حزب اللهی باشن؟ خب این آدم داره کم_کم بخاطر من تغییر میکنه. کلی هم آقایون مسئول توی این مملکت هستند که شرایط بدتر از من و داشتند. دیگه داشت کلافه م میکرد؛ گفتم: + چرا عین بچه ها شدی؟ چرا نفهم شدی؟ چرا نادون بازی در میاری عاصف؟ معلومه داری چیکار میکنی و چت شده؟ این اراجیف چیه که داری تحویل من میدی؟ _آقا عاکف، برادر من، چرا من و رو در روی خودت میبینی؟ +چون خودت،،، رو در رویی رو انتخاب کردی. مگه من غریبه بودم که بهم نگفتی دلباخته ی یه دختر شدی؟ تو، خونه محرم من بودی! اما من محرم خونه ت که هیچ، حتی محرم یه موردی مثل ازدواجت هم نبودم که بهم بگی دلباخته ی چه شخصی شدی؟ تو که می‌دونستی اگر من بفهمم، از همه خوشحال تر میشم برای ازدواجت! باشه قبول، حالا که به من نگفتی عیبی نداره و بخوره توی سرت. مسائل خصوصیت به خودت مربوطه، اما حرفم اینه چرا این خطای امنیتی رو مرتکب شدی! مکث کوتاهی کرد و گفت: _اصلا من یه سوال دارم. آقای «....» که الان توی زندان هست، مگه رییس دفتر رییس جمهور نبوده؟ این مگه توی اطلاعاتِ «......» نبود؟ مگه زمانی که زنش و که جزء منافقین بوده و میگیرن، همين آقا از اون خانوم بازجویی نکرد؟ بعدش مگه اون زن توبه نکرد؟ مگه اون زن الان همسر این آقا و مادر بچه های ایشون نیست؟ خب باباجان منم آدمم. نه این دختره توی منافقین بوده، نه اصلا از این چیزا میفهمه. چشام و ریز کردم و نگاه پر از خشمی به عاصف کردم، نفس عمیقی کشیدم و گفتم: +خیلی ابلهی. خیلی خری. هووفففف... وای خدای من... عاصف تو واقعا سرت به جایی نخورده؟ تو همون عاصف گذشته ای؟ چیزی نگفت. بلند شدم رفتم سمت میزم یه پوشه رو گرفتم آوردم و نشستم روبروی عاصف... چندتا سند و از داخل اون پوشه کشیدم بیرون و گذاشتم جلوش. @entekhabatqods
۱۴ بهمن
نگاه قدس
لیست جبهه متحدبرای برای انتخابات مجلس هشتم عبارت بود از:باهنر،صدر، فاطمه رهبر، افتخاری، بادامچیان، ع
در نتیجه مرحله دوم انتخابات، نادران، افتخاری، کوچک‌زاده، زاکانی، زارعی، صفایی، سروری، الهیان، رسایی و فدایی از لیست جبهه متحد اصولگرایان و علیرضا محجوب از لیست اصلاح طلبان توانستند بقیه کرسی های نمایندگی مجلس هشتم در شهر تهران را کسب کنند. در نتیجه انتخابات کشوری نیز ۱۴۷ نفر( ۷۰ درصد) اصول گرا، ۳۲ نفر اصلاح طلب و ۵ نفر از اقلیت های مذهبی در مرحله اول توانستند به مجلس راه یابند. در مرحله دوم انتخابات مجلس هشتم در کشور از بین ۱۶۴ داوطلب برای ۸۲ کرسی، ۱۸ اصلاح طلب، ۱۸ مستقل و ۴۶ اصولگرا به نمایندگی مجلس رسیدند. بدین ترتیب در مجموع، ۲۸۷ کرسی مجلس هشتم به ۴۷ اصلاح طلب(حدود ۱۶ درصد)، ۱۹۸ اصولگرا( حدود ۷۰ درصد) و ۴۲ نماینده مستقل( حدود ۱۴ درصد) اختصاص یافت. ترکیب نمایندگان مجلس هشتم شورای اسلامی شباهت بسیاری به مجلس هفتم داشت؛ با این حال شکاف مجلس و دولت احمدی‌نژاد در این دوره از مجلس بروز جدی تری یافت. چنانکه اگر حداکثر اختلاف مجلس هفتم با دولت محمود احمدی‌نژاد در اعتراض به تاخیرهای پیاپی در ارسال لوایح بودجه سنواتی، عدم اجرای برخی قوانین از سوی دولت و نامه رییس مجلس به رهبر انقلاب و گلایه از رییس جمهوری خلاصه می شد، در مجلس هشتم طرح سوال از رئیس جمهوری اجرا شد که در تاریخ انقلاب بی سابقه بود. نمایندگان زن مجلس هشتم به نسبت مجلس هفتم کاهش قابل توجهی داشت. در مجموع ۸ نماینده زن در این مجلس حضور داشتند که ۵ نفر از شهر تهران( آلیا، افتخاری، الهیان، رهبر و صفایی) و ۳ نفر از شهرهای کرج(فاطمه آجرلو)، اصفهان(نیره اخوان) و مشهد( عفت شریعتی) بودند. نسبت روحانیون مجلس هشتم به غیر روحانیون در شهر تهران نزدیک به نسبت مجلس هفتم بود. فقط ۵ روحانی در بین نمایندگان شهر تهران حاضر بودند( آقاتهرانی، اکرمی، حسینیان، رسایی و مصباحی‌مقدم) و در کل ۴۴ نماینده روحانی وارد مجلس هشتم شدند @entekhabatqods
۱۴ بهمن
مقام معظم‌رهبری: انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجسته‏ترین نقشها را در این انقلاب ایفا کردند.‌ @entekhabatqods
۱۴ بهمن
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 مراسم چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی . سخنران: سردار کریم پور ( از فرماندهان محور مقاومت ) . و با حضور مهمان ویژه : شهید گمنام دفاع مقدس و خانواده معزز سردار شهید مدافع حرم حاج حسین اسداللهی مداح:جواد مقصودی مکان: غرب تهران، شهرقدس ، میدان آزادی، ابتدای خیابان امام سجاد(ع) ، مسجد امام سجاد (ع) . زمان: دوشنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۲ همزمان با اقامه نماز مغرب و عشاء @entekhabatqods
۱۴ بهمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 💠"ایران، شروع و پایان؛ ایران، بالاتر از جان؛ ایران، نبینمت ویران. ♦️ایران، کلام آخر؛ ایران، تمام باور؛ ایران، نبینمت پرپر. 🔹ای با شکوه مغرور، ای تکیه گاه آخر، آرامشی شبیهِ آغوش امن مادر. ♦️به زیر لب که اسمی، جز اسم تو نگفتم، در اوجم آن دمی که بر خاک تو بیفتم. 🔹ای خاک اجدادی، مرز آزادی، تا دنیا دنیاست، این پرچم بالاست". @entekhabatqods
۱۴ بهمن
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @entekhabatqods
۱۵ بهمن
🌼🍃سلام_امام_زمانم 🌼🍃 از بین کاغذهای تقویم یکی را فال بگیر و در آن روز بیا... ما بی تو فال نیکی نداریم! یاایهاالعزیز 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج🌤 @entekhabatqods
۱۵ بهمن
💐۷روز تا 💐 تقویم تاریخ انقلاب * حضرت امام خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند. * به دنبال جلسه شب گذشته شورای انقلاب ـ پیشنهاد نخست وزیری دولت موقت به مهندس بازرگان ـ این شورا برای گرفتن جواب قطعی و سایر مذاکراک تشکیل جلسه داد. * درجلسه شورای انقلاب مقرر گردید مراسم معارفه مهندس بازرگان در بعد از ظهر شانزدهم بهمن ماه در آمفی تئاتر مدرسه رفاه برگزار گردد. * حضرت امام طی حکمی ، به پیشنهاد شورای انقلاب ، مهندس مهدی بازرگان رامأمور تشکیل دولت موقت کردند. * شاپور بختیاردر مصاحبه مطبوعاتی گفت: درهای مذاکره با آیت الله خمینی همچنان باز است ... جمهوری اسلامی برای من مجهول است. وی افزود که من نه با شاه و نه با [امام] خمینی سازش نمی کنم و اجازه تشکیل دولت موقت را به او [امام خمینی] نمی دهم. کسانی را که جنگ داخلی راه بیندازند،تیرباران می کنم. * امام خمینی در پاسخ تبریک آیت الله سیدکاظم شریعتمداری به ایشان به مناسبت ورود به ایران، در نامه ای از ایشان تشکر کردند. * روحانیون خواستار آزادی همافران زندانی شدند. * خبرگزاری پارس: دویست نفر از وزرای سابق،معاونین وزارتخانه ها،بعضی از مدیران بخش خصوصی، استانداران و حتی مدیران کل از طرف دولت ممنوع الخروج شدند. * کارکنان نخست وزیری به منظور پشتیبانی از مبارزات ملت مبارز ایران،اعتصاب کردند. * ارتشبد جم در لندن اظهار کرد : فقط تفاهم رهبران مذهبی با ارتش می تواند بحران را حل کند. @entekhabatqods
۱۵ بهمن
💐۲۱روز تا 💐 💠بشارت به امام زمان علیه السلام در روایات 💫حضرت صادق علیه السلام فرمودند: لِكُلِّ أُنَاسٍ دَوْلَةٌ يَرْقُبُونَهَا وَ دَوْلَتُنَا فِي آخِرِ الدَّهْرِ تَظْهَر تمام مردم، دولت مورد نظري دارنـد(که انتظـارش را می کشـند)و دولت ما اهل بیت علیهم السـلام در آخر الزمان، ظهور می کند. 📚الامالی، ص489 @entekhabatqods
۱۵ بهمن
💐۲۶روز تا 💐 شاخصهای نماینده تراز انقلاب اسلامی در کلام امام و مقام معظم رهبری ۳۴- عدم وابستگی به کانونهای قدرت و ثروت نامزدهای انتخابات مراقب باشند خود را وامدار ثروتمندان و قدرتمندان و امثال اینها نکنند. اگر کسی وامدار دستگاهها و اشخاص و وامدار پول و قدرت شد، دیگر نمی تواند برای مردم دلسوزی کند. پس دلسوزی هم یک شرط بزرگ است. @entekhabatqods
۱۵ بهمن
نهمین دوره انتخابات مجلس نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در شرایطی برگزار شد که ایران با مشکلات متعدد خارجی مانند تحریم های بی المللی و دشواری های داخلی مانند نوسانات زیاد بازار ارز و سکه رو به رو بود. در اثر شرایط اقتصادی، وزیر اقتصاد و بازرگانی و رییس بانک مرکزی در آن دوران توسط نمایندگان مجلس هشتم به مجلس خوانده شده بودند و همچنین تعدادی از متهمان اختلاس سه هزار میلیاردی محاکمه شدند. از لحاظ اوضاع سیاسی داخلی، انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و شرایط شکل گرفته پس از آن باعث شده بود اصلاح طلبان از عرصه سیاست به حاشیه رانده شوند. در نتیجه با وجود تصمیم برخی گروه های اصلاح طلب برای شرکت در انتخابات، احزاب معروف این جریان انتخابات مجلس نهم را تحریم کردند و لیست مشخصی که شامل افراد سرشناس جریان اصلاح طلب باشد ارائه نشد. در میان اصولگرایان دو واژه در مجلس هشتم وارد ادبیات سیاسی سیاسی مجلس شده بود “ساکتین فتنه” و ” کاسبین فتنه”. حامیان دولت دهم، اصول گرایانی را که مشی اعتدال در پیش گرفته بودند و دو طرف را به همگرایی و وحدت دعوت می کردند را “ساکتین فتنه” می خواندند. در طرف مقابل نیز برخی نمایندگان، حامی دولت نهم را به دلایل متفاوتی “کاسبین فتنه” می نامیدند. @entekhabatqods
۱۵ بهمن
نگاه قدس
📜برگی از داستان استعمار قسمت چهل و ششم: راهپیمایی اشک‌ها قانونی که انـدرو جکسون به تصویب رسانده بو
📜برگی از داستان استعمار قسمت چهل و هفتم: برادران سیاه در سال‌هایی که سفیدپوستها، سـرخ پوست‌ها را از سرزمین‌هایشان می‌راندند، سیاه پوست‌ها هم با کشتی از آفریقا به آمریکا منتقل می‌شدند تا در مزارع پنبه و نیشکر بردگی کنند. برده‌هایی که از ظلم سفیدها به تنگ می‌آمدند، گاه فرار می‌کردند و به قبیله‌های سرخ پوست پناهنده می‌شدند. یکی از قبیله‌هایی که‌این برده‌ها را پناه می‌داد قبیله‌ای در جنوب آمریکا به نام «سمینول» بود. سیاهان در دهکده‌های سرخ پوستان سمینول به آرامش می‌رسیدند، با دختران سرخ پوست ازدواج می‌کردند و فرزندانشان را به صورت انسان‌هایی آزاد بزرگ می‌کردند. سرزمین سمینول‌ها در چشم دولت آمریکا زمینی بسیار حاصلخیز بود که می‌توانست به کشتزارهای عظیم پنبه تبدیل شود؛ اما حضور سرخ پوست‌ها در‌این منطقه که روزگارشان را با شکار می‌گذراندند و به مزارع کوچک ذرت بسنده می‌کردند، مانع بزرگی برای به ثمر رسیدن‌این اندیشه‌های اقتصادی بزرگ بود. چیزی نگذشت که قرار برده‌ها به دهکده‌های سرخ پوستی بهانه خوبی به دست آمریکایی‌ها داد. آن‌ها اعلام کردند که سرخ پوست‌ها برده‌ها را به فرار تحریک می‌کنند و چادرهای آنها پناهگاه برده‌های فراری و تبهکار است. دولت بدون هیچ هشداری حمله به دهکده‌های سرخ پوست نشین را آغاز کرد و بدون آنکه در جست و جوی برده‌ها باشد، چادرها را به آتش می‌کشید و مرد و زن و کودک را به قتل می‌رساند. کشتار سمینول‌ها، سرزمین وسیعی را در اختیار دولت آمریکا گذاشت که آن را با قیمت خوبی به سرمایه داران سفید فروخت. با نابودی سمینول‌ها و آماده شدن زمین‌های آن‌ها برای کشت پنبه قیمت برده در آمریکا به شدت بالا رفت؛ برده‌هایی که باید‌این زمین‌ها را بـه مـزارع بـزرگ و پنبه تبدیل می‌کردند. آزادی‌این زمین‌ها سنگ بنای برپایی « امپراتوری پنبه » در آمریکا بود. ‌این امپراتوری،آمریکا را به بزرگ ترین تولیدکننده‌ی پنبه در جهان تبدیل کرد. پنبه‌ای که از‌ایـن مـزارع به دست می‌آمد، به انگلستان صادر می‌شد تا چرخ کارخانه‌های ریسندگی منچستر به گردش بیفتد. پارچه‌های منچستر نیز صنایع پارچه بافی بسیاری از کشورهای مشرق زمین را به نابودی کشاندند. اکنون‌این کشورها برای به دست آوردن لباسی که تنشان را بپوشاند، به آمریکا و انگلستان وابسته بودند. @entekhabatqods
۱۵ بهمن
نگاه قدس
قسمت بیست و هفتم گفتم: +خودتی. خیلی خوب میدونی چی میگم. داری با خودت چیکار میکنی؟ _نمیفهمم منظور
قسمت بیست و هشتم به عاصف گفتم: +مجبورم میکنی اینارو بهت نشون بدم تا بهت بفهمونم اون جوری هم که فکر میکنی نیست، ولی قبلش بهت میخوام یه چیزی رو بگم؛ عاصف جان، من، رفیقتم؛ من و تو رفیق گرمابه و گلستان هم دیگه هستیم و حدود چنددهه هست که هم و میشناسیم. من صلاحت و میخوام، بفهم؛ میخوام کمکت کنم. عاصف نگاه مظلومانه ای بهم کرد. وقتی همین الان یاد اون لحظه می افتم، دقیقا تصورش میکنم و دلم براش میسوزه! چون رفیقم بود. همکارم بود... توی بد موقعیتی قرار گرفته بود! باید کمکش میکردم. بهش گفتم: +بگذار کمکت کنم پسرجان. آهی کشید گفت: _چی بگم والله. به قول خودتون «مجنون نشدی وگرنه میفهمیدی...»! +آقای مجنون، این لیلی که بهش دل دادی، قلوه گرفتی، وَ داری براش میسوزی، بهت گفته اسمش رستا هست. درسته؟ _بله. +شناسنامه بهت نشون داد؟ _بله. همه چیزش درسته. به فکر فرو رفتم... گفتم: +اما اسنادی که ما داریم این و نشون نمیده. سرچ ما میگه این خانوم اسمش پروانه و فامیلیش دزفولی هست. عاصف تعجب کرد. انگار یکی با پتک زده باشه توی سرش. توی شوک بود... میدونست من بدون سند حرفی نمیزنم. گفت: _یعنی چی؟ گفتم: +البته ما فقط همین موارد و میدونیم. چیز بیشتری نتونستیم ازش در بیاریم. خانوم پروانه درفولی خیلی مشکوکه. تا حالا میدونستی ایشون که مدعی فقر هستند، دوبار به لبنان سفر کردند؟ _نه بخدا. من فقط یک بار به یکی از بچه های حفا گفتم همچین گزینه ای هست که هنوز جدی نیست برای ازدواج... اونا هم گفتند هر وقت تصمیمت جدی شد بهمون بگو آمارش و در بیاریم. منم یه مدت نبودم و چندماهی رو در ماموریت بودم. هر از گاهی باهم تلفنی صحبت میکردیم. +خب پسر خوب، وقتی انقدر جلو میرید یعنی قضیه جدیه. عاصف خیلی حالش گرفته شده بود... گفت: _میشه حرف آخر اول بهم بزنی؟ مکث کردم.. به زمین خیره شدم... نمیدونستم چی بهش بگم... تاملی کردم گفتم: +ما نمیدونیم این زن کیه. ازش مدرک خاصی نداریم. به نظرم تو فعلا ارتباطت و باهاش ادامه بده. منم به بچه های حفا میگم به شنود ادامه بدن. تو فقط حواست باشه دختره چیزی نفهمه. عاصف سرش و انداخت پایین. چیزی نگفت... چند دقیقه ای به مبل تکیه داد و با یه چفیه ای که روی مبل بود جلوی چشماش و بست. آروم که شد، میخواست بدون خداحافظی بره... بهش گفتم: عاصف. برگشت نگام کرد... بلند شدم رفتم سمتش گفتم:بزار کمکت کنم. یک دهه فعالیت امنیتی خودت و پرونده های کاری که پر از عملیات های موفق برات ثبت شده رو زیر سوال نبر. بزار کمکت کنم... بزار کمکت کنم تا از این مرحله هم به لطف خدا و مدد اهلبیت با سربلندی و پیروزی خارج بشی. وقتی پای عشق میاد وسط عقل دیگه کار نمیکنه، اما از تو بعید هست که یه هویی همه چیز و وا بدی. سیدعاصف عبدالزهراء، فقط یک بیت شعر معروفی رو که خیلیا بلدید خوند... عاشقی دردسری بود نمیدانستیم/حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم. دیگه چیزی نگفت و میخواست بره که دستش و کشیدم و بغلش کردم صورتش و بوسیدم. بعدش براش اثر انگشت زدم در باز شد و از دفترم رفت بیرون. برگشتم توی اتاق و سجاده م و پهن کردم شروع کردم به نماز و مناجات خوندن. کمی از صحیفه سجادیه و کمی هم از مناجات علامه حسن زاده آملی رو بعد از نماز شب خوندم و برای امام زمان و مردم، بخصوص رفیق چندین ساله ام سیدعاصف عبدالزهراء دعا کردم... همونجا روی موکت، کنار سجاده نمازم دراز کشیدم و به سقف دفتر خیره شدم؛ با خودم حرف میزدم و توی ذهنم همه ی معادلات و پازل های موجود و کنار هم می‌چیدم. وسط اون همه فکر، یه هویی ذهنم رفت سمت اون دختری که توی زاهدان چگ و لگد شد. همونی که از شمال تا تهران و از تهران تا زاهدان روی مخم بود. عین برق گرفته ها از کنار سجاده‌م پریدم. توی دلم یه یاحسین گفتم و از درون به خودم نهیب زدم! نکنه برای خودم تور پهن شد و خبر نداشتم. من حق اندک اشتباهی رو ندارم؛ حتی به اندازه سر سوزنی! بلند شدم رفتم روی مبل دفتر نشستم. فقط فکر کردم. به خودم نهیب زدم که نکنه تویی که داری برای عاصف رجز میخونی، توی تور اطلاعاتی سرویس های اطلاعاتی بیگانه قرار گرفتی عاکف؟!؟ اما باز به خودم گفتم که نه! اون روز وقتی توی زاهدان اون اتفاق پیش اومد، عاصف همه مشخصاتش و برام فرستاد و مثبت و سفید ارزیابی شد! اما بازم به خودم میگفتم ربطی نداره! ممکنه هر اتفاقی افتاده باشه، یا در انتظارت باشه! نقشه ای به سرم زد. به خودم گفتم: «آقا عاکف سلیمانی، از این لحظه به بعد خواب بر تو حرام شده. چون بچه ها به من گفتن اونی که توی زاهدان بهش مشکوک شدم، سفر به روسیه داشته! همین بیشتر من و مضطرب میکرد و احتمال اینکه اون زن، گنجشک قرمز باشه خیلی زیاده. عاکف خان، حواست باشه.» @entekhabatqods
۱۵ بهمن
رهبر معظم انقلاب: زنان همچون مردان دارای مسئولیت‌های اجتماعی هستند، باید در میدان سیاست، در صحنه‌ی انقلاب ‌،در کارهایى که نظام اجتماعى از شما میطلبد، در انتخابات، در میدان جنگ، در عرضه کردن خواست انقلابى و ملّى خود در سطح کشور و جهان، در بیان اراده‌ی سیاسى خودتان، در میدانهاى سیاست و انقلاب حضور داشته باشید؛ در راه‌پیمایى باشید، در سازندگى باشید، در میدان جنگ باشید، در انتخابات باشید، در بیان عقیده‌ی سیاسى خودتان آنجایى که باید اظهار عقیده کرد و واجب است اظهار عقیده، در تعیین سرنوشت کشور و انقلاب- حضور داشته باشید. @entekhabatqods
۱۵ بهمن
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @entekhabatqods
۱۶ بهمن
⚘﷽⚘ ♥️ ‌هر روز صبح به یادت هستم سلام بر پدر همه عالم صبح بخیر امام مهربانم دستی به روی سینه و دستی به سوی تو روی لبم گــل می کند آقا سـلام از دور 🌤الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَجْ🌤 @entekhabatqods
۱۶ بهمن
💐۷روز تا 💐 تقویم تاریخ انقلاب ۱۶بهمن ۱۳۵۷ *مراسم معارفه مهندس بازرگان در آمفی تئاتر مدرسه علوی برگزار وحکم نخست وزیری دولت موقت ایشان، رسما اعلام شد. در ابتدای مراسم حضرت امام در بیاناتی با اشاره به آشفتگی حاکم بر کشور ، برلزوم غلبه بر این آشفتگی ها تاکید کردند.ایشان با اشاره به عدالت امام علی (ع) فرمودند : ما می خواهیم یک همچو حکومت عدلی ایجاد کنیم. *ده ها خبرنگار داخلی و خارجی، گروه های مختلف مردم و جمعی از نزدیکان و یاران امام در سالن مدرسه ی علوی اجتماع کرده اند. *پس از بیانات امام ،حکم و فرمان نخست وزیری که با اتفاق آراء شورای انقلاب و تصویب امام خمینی صادر شده بود، توسط حجت الاسلام والمسلمین رفسنجانی در حضور حضرت امام و آقای بازرگان قرائت شد. *حضرت امام در حکم نخست وزیری بازرگان، وی را موظف به انجام رفراندوم تغییر نظام به جمهوری اسلامی، تشکیل مجلس مؤسسان (خبرگان) برای تصویب قانون اساسی، برگزاری انتخابات مجلس شورا طبق قانون اساسی جدید و انتخاب هیأت وزیران بدون در نظر گرفتن روابط حزبی کردند. در متن حکم آمده است: بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و قانونی ناشی از آراء اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است... جنابعالی را مأمور تشکیل دولت موقت می نمایم. *مهندس مهدی بازرگان سپس در حضور حضرت امام حکم نخست وزیری را از دست حجت الاسلام والمسلمین رفسنجانی گرفت و سپس به ایراد سخنرانی پرداخت.وی در بخشی از سخنان خود گفت : خدای بزرگ را شکر می کنم که چنین اعتبار و حسن شهرتی را که به هیچوجه اهلیت و لیاقت آن را نداشتم، به من ارزانی داشته و همین موهبت الهی باعث شده که آیت الله، ابراز اعتماد و ارجاع چنین مأموریتی را به بنده عنایت بفرمایند و همچنین تشکر از ملت ایران می کنم... *حضرت امام در فرمایشات خود بعد از سخنان مهندس بازرگان ، از مردم خواستند تا با تظاهرات آرام و از طریق مطبوعات، نظر خود را درباره دولت بازرگان ابراز نمایند. *بختیار به دنبال انتخاب بازرگان به ریاست دولت موقت گفت: در ایران تنها یک حکومت وجود خواهد داشت. ð بازرگان پس از خروج امام از محل جلسه، در رابطه با تهدید بختیار در مورد نخست وزیری دولت موقت، گفت: این تهدیدها کوچکتراز آن است که بتوان درباره ی آن اندیشه کرد... *28 نماینده مجلس استعفا دادند. *آیت الله گلپایگانی بازگشت حضرت امام به میهن را به ایشان تبریک گفت. *آیت الله گلپایگانی با صدور پیامی خطاب به ارتش، از فرماندهان نظامی خواست تا از رویارویی و مقابله با انقلاب اسلامی بپرهیزند. *به نقل از برخی خبرگزاری ها حدود هشت هزار یهودی ( تا این تاریخ ) از ایران خارج شدند. *اعضای شورای انقلاب، آیت الله دکتر بهشتی، آیت الله مطهری و مهندس بازرگان با تماس های مداوم با فرماندهان ارتش سعی می کنند ارتش را بدون خونریزی، متحد ملت کنند. مردم با گل و اشک و شعار به استقبال ارتشیان می روند. *رادیو مسکو برای اعلام نخست وزیری بازرگان برنامه خود را قطع کرد. *بنا به نوشته مجله تایم: سالیوان، سفیر آمریکا در ایران، از همکاران خود خواسته است که با مخالفان رژیم گفتگو کرده، سیاست آمریکا را برای آنان تشریح کند. @entekhabatqods
۱۶ بهمن
💐۲۰روز تا 💐 💠بشارت به امام زمان علیه السلام در روایات ⚡️جناب عبدالعظیم حسنی می گوید از حضرت جواد علیه السلام در مورد مهدی پرسیدم، ایشان فرمودند: يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي‏ اي ابوالقاسم! مهدي قائم علیه السلام از ما اهل بیت علیهم السلام است؛ او کسی است که انتظار فرجش واجب است و در هنگامه ظهورش، باید از او فرمانبرداري نمود، او سومین نواده من است. 📚کمال الدین، ج2، ص377، ح1 @entekhabatqods
۱۶ بهمن
💐۲۵روز تا 💐 شاخصهای نماینده تراز انقلاب اسلامی در کلام امام و مقام معظم رهبری ۳۳- توجه به احکام اسلامی آن کسی که اسلام را نمی پسندد و مقررات اسلامی را قبول نمیکند و برای خاطر دل بیگانگان و خوشامد ،دیگران به انقلاب و ارزشهای انقلابی اهانت میکند و یا به خاطر ترس از دیگران به جای این که به ملت گرایش نشان دهد، به دشمن گرایش نشان میدهد و آن کسی که تقوای لازم را ندارد و اهل معنویات نیست و اهل دنیاست و فقط برای نام و نشان و استفاده شخصی این مسؤولیت را میخواهد، او لایق و شایسته این کار نیست. @entekhabatqods
۱۶ بهمن
نگاه قدس
قسمت بیست و هشتم به عاصف گفتم: +مجبورم میکنی اینارو بهت نشون بدم تا بهت بفهمونم اون جوری هم که فکر
قسمت بیست و نهم بگذارید قبل از اینکه به ادامه این پروژه بپردازم، درمورد گنشجکقرمز توضیحاتی رو خدمتتون عرض کنم، وَ اونم اینکه: سازمان اطلاعات و امنیت شوروی سابق  KGB، زن های زیبا و جذاب و خوش اندام رو برای پیشبرد اهداف جاسوسی سازمان مذکور تربیت میکرد تا با مقامات کشورهای دیگر، برای کسب و دریافت اخبار مورد نظر سازمان های مختلف، با برقراری ارتباط اطلاعات کسب کنند. یعنی دقیقا همون کارهایی که از چنددهه قبل پرستوهای سرویس های آمریکا و اسراییل و... انجام میدادند، در روسیه یا همون شوروی سابق هم بوده و هست، اما با نام گنجشک های قرمز. اگر بخوام یک نمونه اون و عرض کنم، باید اشاره کنم به منطقه ای به نام . اینم بگم که ، فریبنده تر و قوی تر از پرستوهای دستگاه های اطلاعاتی نظیر پرستوهای موساد و آمریکا و... هستند. براساس یک گزارشی که بعدا به تشکیلات ما رسیده بود، منطقه موسوم به دره سیلیکون که محل حضور شرکت‌های مهم فناوری و تکنولوژی آمریکا هست، تبدیل به کانون فعالیت روسپی‌های روسی شده که به عنوان وظیفه بیرون کشیدن اسرار مهم مربوط به تکنولوژی‌های پیشرفته رو از دست‌اندرکاران این منطقه به عهده دارند. کار گنجشک‌های قرمز در اون منطقه بیشتر اینه که طی برنامه‌هایی از قبل طراحی شده، در پنجشنبه شب‌ها برای افراد مهم سیاسی و علمی و... تله می‌گذارند. یک منبع اطلاعاتی روسی «منبع اطلاعاتی صرفا فقط مامور نیستند بلکه افراد مختلفی میتونن باشن» که مرتبط با دستگاه اطلاعاتی ما بود نقل می‌کرد: اگر من یک مامور اطلاعاتی روسی بودم و می‌دونستم که این روسپی‌های سطح بالا، مدیران اجرایی شرکت‌های مهم رو به اتاق‌هایشان می‌کشانند به آنها برای اطلاعات پول می‌دادم. شما به عنوان یک مامور امنیتی، لازم نیست که خودتون داخل بشید، بلکه نیاز دارید یک نفر رو در داخل داشته باشید و به اون دسترسی داشته باشید. گزارشاتی که به تشکیلات ما رسیده بود، مقام‌های اطلاعاتی آمریکا این وضعیت رو « » توصیف کردن. اونا معتقد هستند که مسکو به روسپی‌های روسی و اروپای شرقی در این منطقه پول میده تا به سراغ عالی رتبه ترین غول‌های تکنولوژی و مقامات و نیروهای امنیتی و علمی و نظامی و... در ساحل غربی برن. حتی یکی از افسران اطلاعاتی و امنیتی سابق که نامش رو نمیشه فاش کرد می‌گفت: گزارش شده که روسپیانی که مدیران اجرایی را در نظیر ، جذب می‌کنند، به مقام‌های اطلاعاتی روسیه گزارش پس میدن. بگذریم... سرتون و درد نیارم... تموم این افکار مثل یک خُره افتاده بود به جونم. با خودم کلنجار رفتم و فلش بک زدم به ماه های قبل و تموم اتفاقات شمال و تهران و زاهدان رو آنالیز کردم. باید میفهمیدم خودم سوژه ی «گنجشک قرمز» شدم یا نه! بگذارید اینم بگم؛ نوع و روش و شیوهٔ پرستوهای آمریکا و موساد، یا گنجشکهای قرمز چطوریه: 1_ابتدا سوژه یابی میکنند. 2_دام گستری به شیوه ها و طرفندهای مختلف انجام میدن. 3_برقراری ارتباط به هر طریقی. تاکید می‌کنم، به هر طریقی. 4_وقتی سوژه ی سیاسی، یا امنیتی و اطلاعاتی، یا نظامی، تور شد، تن به برقراری ارتباط داد، درز اطلاعات شروع میشه و سوژه مورد نظر فریب میخوره و عملیات به راحتی تموم میشه. حالا برگردیم به اون شب در دفترم... به خودم گفتم: «با بررسی های کامل و اطلاع از اتفاقات ویلای شمال، ممکنه الان در مرحله دوم، یعنی «دام گستری» باشم و اون رفته سنگر گرفته، تا یه جایی بخورم به کمینش! بلند شدم قدم زدم... دور اتاقم چرخیدم... هی به خودم میگفتم: «اگر من توی دام افتاده باشم، بگیرمش زنده ش نمیزارم. اگر از عوامل کثیف سرویس روسیه باشه بیچاره ش میکنم و...» یه هویی به خودم اومدم و دیدم همینطوری دارم دور اتاقم میچرخم... رفتم نشستم روی مبل. یه لیوان آب پرتقال ریختم برای خودم و خوردم تا جیگرم حال بیاد. اما فکر اون زن و این دختر مجهول الهویه که اومده بود سمت عاصف داشت دیوونم میکرد. هی به خودم میگفتم کجا گاف دادیم، من که آدم محتاطی‌ام! دیدم نمیشه! ساعت حدود 3 صبح شده بود و نفهمیدم کی وقت گذشته! یکی به ذهنم رسید که نمیتونستم بگذارم صبح بشه و برم پیشش. دل و زدم به دریا و گفتم شاید امشب شیفت باشه. رفتم با تلفن دفتر شماره اتاقش و گرفتم! زنگ زدم بهش؛ چندتا بوق خورد جواب داد و گفت: _سلام شهید زنده! +سلام بر زاهدان شب و دلیران عرصه ی پیکار در روز! _چطوری عاکف جان؟ +نوکرم آقا. هستی توی لونه‌ت؟ _آره. چطور؟ +میام پیشت باهات یه کار فوری دارم. _بیا حاجی. @entekhabatqods
۱۶ بهمن
نگاه قدس
📜برگی از داستان استعمار قسمت چهل و هفتم: برادران سیاه در سال‌هایی که سفیدپوستها، سـرخ پوست‌ها را ا
📜برگی از داستان استعمار قسمت چهل و هشتم: تب طلا ســـــــرخ پوست‌هایی که به قانون دولت سفیدها گردن گذاشته بودند و راهی غرب می‌سی سی پی شده بودند، باید در صلح و آرامش، بدون آنکه چشمشان به هیچ سفیدپوستی بیفتد، زندگی می‌کردند. اما تنها ده سال از این کوچ اجباری گذشته بود که در کالیفرنیا طلا پیدا شد و در عرض چند ماه هزاران سفیدپوست از می‌سی سی پی گذشتند تا به جست و جوی طلا بروند. اما دولت آمریکا که به سرخ پوست‌ها قول داده بود، غرب رودخانه «تا هنگامی‌که سبزه می‌روید» به آن‌ها متعلق است، چه پاسخی برای آن‌ها داشت؟ پس از مدتی اعلامیه «تقدیر» از طرف دولت آمریکا صادر شد. در این اعلامیه آمده بود: تقدیر و سرنوشت حکم می‌کند که اروپایی‌ها و فرزندان آن‌ها بـر سراسر قاره آمریکا حکومت کنند. آن‌ها نماینده ی نژاد برتر و پیروز هستند و مسئولیت نگهداری از جنگل‌ها و بیرون آوردن ثروت‌هایی که در این زمین‌ها نهفته است، به عهده آن‌هاست. این اعلامیه عجیب جواب دولت آمریکا به رؤسای قبایلی بود که آن‌ها را به عهدشکنی متهم میکردند. جالب است که تنها یک گروه از سفیدپوستان با این اعلامیه مخالفت کردند؛ ساکنان «نیوانگلند» که همه ی سرخ پوست‌های سرزمینشان را کشته یا آواره کرده بودند. اکنون کالیفرنیا به عنوان سی و یکمین ایالت آمریکا مشخص شده بود؛ اما هنگامی‌که خـبـر پیـدا شـدن رگه‌هایی از طلا در کوه‌های «کلرادو» منتشر شد، ایالات‌های تازه کانزاس و نبراسکا در سرزمین‌های سرخ پوست‌ها متولد شدند. @entekhabatqods
۱۶ بهمن
نگاه قدس
نهمین دوره انتخابات مجلس نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در شرایطی برگزار شد که ایران با مشکل
در طرف مقابل نیز برخی نمایندگان، حامی دولت نهم را به دلایل متفاوتی “کاسبین فتنه” می نامیدند. این اختلافات که اغلب به نحوه حمایت یا انتقاد به دولت وقت مربوط می شد، باعث شد اصولگرایان نتوانند در انتخابات مجلس نهم به وحدت برسند. با وجود تلاش ریش‌سفیدانی چون آیت الله مهدوی کنی و محمد یزدی برای ایجاد جبهه متحد اصولگرایان، نواصولگرایان حامی دولت محمود احمدی نژاد مانع از ایجاد چنین اتحادی شدند. حامیان احمدی‌نژاد که در مجلس هشتم با عنوان فراکسیون انقلاب اسلامی فعالیت می کردند، پیش از انتخابات مجلس نهم با تشکیل جبهه ای به نام ” جبهه پایداری” به عرصه رقابت های انتخاباتی وارد شدند. البته بین طرفداران محمود احمدی‌نژاد نیز وحدت برقرار نبود و برخی از یاران او با محوریت اسفندیار رحیم‌مشایی فهرست دیگری با عنوان ” حامیان گفتمان انقلاب اسلامی” ارائه دادند. در طرف مقابل نیز برخی نمایندگان، حامی دولت نهم را به دلایل متفاوتی “کاسبین فتنه” می نامیدند. این اختلافات که اغلب به نحوه حمایت یا انتقاد به دولت وقت مربوط می شد، باعث شد اصولگرایان نتوانند در انتخابات مجلس نهم به وحدت برسند. با وجود تلاش ریش‌سفیدانی چون آیت الله مهدوی کنی و محمد یزدی برای ایجاد جبهه متحد اصولگرایان، نواصولگرایان حامی دولت محمود احمدی نژاد مانع از ایجاد چنین اتحادی شدند. حامیان احمدی‌نژاد که در مجلس هشتم با عنوان فراکسیون انقلاب اسلامی فعالیت می کردند، پیش از انتخابات مجلس نهم با تشکیل جبهه ای به نام ” جبهه۸ پایداری” به عرصه رقابت های انتخاباتی وارد شدند. البته بین طرفداران محمود احمدی‌نژاد نیز وحدت برقرار نبود و برخی از یاران او با محوریت اسفندیار رحیم‌مشایی فهرست دیگری با عنوان ” حامیان گفتمان انقلاب اسلامی” ارائه دادند. @entekhabatqods
۱۶ بهمن
نفوذ قسمت اول مستند امنیتی "نفوذ" قسمت اول نهم خرداد 88 توی اداره بودم... حدودای ساعت ده شب بود محمدرضا بهم گفت: امین،سریع دکتر رو خبر کن، بمب گذاری شده تو پرواز اهواز به تهران... زودباش دکتر رو پیداش کردم و آوردمش اتاق عملیات... دکتر گفت: سریع مدیرکل اهواز رو با یه خط امن باهاش تماس بگیرید... بلافاصله متوجه شدیم که سیدمحمدخاتمی هم مسافر اون پروازه... تماس با مدیر کل اهواز وصل شد دکترازش پرسید:هواپیمای آقای خاتمی چیشد؟؟.. .جواب دادآقای خاتمی مسافر این پرواز نیست با هواپیمای قبلی فرست کلاس پرواز کرده... دکتر یه نفس عمیقی کشید و به سردار گفت: سردار به نیروهات بگوپیگیرباشند... مطلع شدیم هواپیما درحال برگشت به اهوازه... با بچه های حفاظت پرواز فرودگاه ارتباط گرفتیم خدمه پرواز بمب رو بعد فرود اضطراری به باند فرودگاه انداختند... تصویردوربین های باندفرودگاه اهواز روی مانیتور اصلی بود که انفجار بمب رو دیدیم وخداروشکر اتفاقی نیفتاد.. .شب سخت و پراسترسی رو گذروندیم... بعد از این شکست توطئه ی کمیته مشترک« متشکل از سازمان های جاسوسی آمریکا ازقبیل بورکینز، ایتوپرایز،سامانسنترانیشتین،انگلیس، گروه های اپوزیسیون مانند انجمن پادشاهی،مجاهدین خلق»؛ یک خبر از منابع دبی به ضدجاسوسی رسید که یک جاسوس حرفه ایی از استانبول به تهران خواهد آمد... سریعا یک تیم عملیاتی آماده شد... یکی از بچه ها با اسم مستعار رضایی به عنوان راننده تاکسی رفت فرودگاه.. .با تاکسی های خط فرودگاه هم هماهنگ شدیم که سوژه سوارماشین رضایی بشه.. .هواپیماکه زمین نشست ومسافرین پیاده شدند، سوژه تحت نظر قرارگرفت... از سالن که بیرون اومد، رضایی سریع رفت سمتش وکیفش رو گرفت وگفت:سلام آقا.. .خیلی خوش اومدین.. .بفرماییدسوار بشید.. .سوژه رفت صندی عقب پشت سر رضایی نشست... ادامه دارد... @entekhabatqods
۱۶ بهمن
💠 برگزاری یادواره شهدای اصناف در شهرستان قدس 🔹 زمان : سه شنبه ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۳۰ الی ۱۶:۳۰ 🔹 مکان : سالن همایش حضرت باقرالعلوم (ع) @entekhabatqods
۱۶ بهمن
هر دل که داغدار غمت شد در این عزا مشمول لطف و رحمت بی‌انتهای توست شهادت مظلومانه‌ هفتمین مولای غریب شیعیان، امام موسی کاظم علیه‌السلام را تسلیت عرض میکنیم🏴 @entekhabatqods
۱۶ بهمن
.قسمت سی تلفن و گذاشتم و بلند شدم فورا رفتم اتاق آقای تَفَقُد. همونی که باهاش تلفنی صحبت کردم! از خِبرِه های سرچ سیستماتیک ستاد و روزگاربود. در و که باز کردم دیدم شبیه نعشه ها افتاده روی صندلی و خسته و بی حال هست. درمورد تَفَقُد یه چیزی بگم. اونم اینکه قبلا در واحد بود و بخاطر بیماری دیابت، کلا واحدش عوض شد و اومد قسمت اداری، ولی ماهی چندبار هم شیفت شب بود. از طرفی، من که به هیچ کسی اطمینان نداشتم، اما به این بشر نیم درصد اطمینان داشتم. چون میدونستم دهن قرص و مطمئن هست. یه کمی باهاش شوخی کردم و دست به سرش کردم... گفت: _خب، تعریف کن دیگه چه خبر؟ چه میکنی؟ +هیچ‌چی بابا. خبرخاصی نداریم. جز گند زدن روزگار به اوضاع ما. خندید و گفت: _اوضاع احوالت میزونه؟ +خداروشکر نفسی میاد و میره... میگم تفقد، یه سوال دارم. _جونم. بگو! +راستش داشتم امشب اتفاقات و گزارشات زابل و بازیبینی میکردم. از اونجا هم تماس داشتم و میخواستم ببینم دستت پر هست که من و تغذیه کنی و... نگذاشت حرفم تموم بشه و گفت: _همون که بهش، مشکوک شدی و زدیش؟ +دهنت سرویس! حافظه ت عین ساعت کار میکنه! خندید و گفت: _حالا چی میخوای؟ +بین خودمون می مونه؟ _قول نمیدم اما بگو چی میخوای. قول نمیدمش شوخی بود. چون چیز غیر قانونی نمیخواستم اما خب، باید اطمینان حاصل میشد که دهنش بسته می مونه! گفتم: +راستش اطلاعات جدید و تکمیلی میخوام. _روی سیستمم هست! به اسم «ماموریت عاکف در زابل!» چندتا دکمه کیبورد و زد و با ماوس کمی ور رفت و دیدم،،، بله!! تصویر و مشخصات اون زن و زیر اسم من قرار دادند و مشخصاتش و کد کردند. اعصابم ریخت به هم. یه هویی چشمم خورد به عنوانش که دیدم یا خدا، نوشتند: «عاکف سلیمانی/ زنی که به او نزدیک و در زابل روئیت شد/ در دست بررسی»! یه لحظه خشکم زد! فهمیدم از همون روز اتفاق زابل که به عاصف جهت بررسی خبر دادم، پرونده باز شده و دارن اون زن و رصد میکنن. پس با این نتیجه، خودمم دارم شبانه روز رصد میشم. به تَفَقُد گفتم: +بلند شو ببینم چی نوشته. _عاکف! دردسر میشه ها! +بلند شو تفقد. بلند شو با من بحث نکن، کلی کار دارم. نشستم روی صندلیش. مشغول خوندن شدم که بعضی از موارد قبلا درموردش عرض کردم اما اینجا توی سیستم تفقد اطلاعات تکمیلی بود. قسمت سفرها رو که مهمترین بود چک کردم و دیدم نوشته: سفرهای خارج از ایران: در سنین نوجوانی به همراه پدر و مادر به عربستان سفر داشته، همچنین به روسیه!!! عراق!!! هندوستان هم سفر داشته. القصه، من دوست داشتم این زن هیچ سفر خارجی نرفته بود و انقدر حساس نمیشدم. ریز تا درشت مشخصات و خصوصیات و داشتم با چشمام میدیدم. اقامت در مسکو من و حساستر کرد. کلی از صفحات و توی سیستم تفقد خوندم و در آخر یعنی صفحه 10 نوشته شده بود: «نامبرده هیچ فعالیت مشکوک و ارتباط غیرمشخصی ندارد و از تاریخ وصول گزارش تا شش ماه باید تحت رصد های امنیتی و اطلاعاتی باشد.» از تفقد تشکر کردم و از اتاقش زدم بیرون و رفتم داخل حیاط اداره قدم زدم. تصمیم گرفتم خودمم تعقیبش کنم. چندتا آدرس ازش توی سیستم ثبت شده بود که همین کار «ت.م» رو سخت تر میکرد. «ت.م» یعنی تعقیب و مراقبت. @entekhabatqods
۱۶ بهمن
گزارش مدیریتی انتخابات مجلس.pdf
1.27M
گزارش نظرسنجی ملی دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی @entekhabatqods
۱۶ بهمن
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @entekhabatqods
۱۷ بهمن