eitaa logo
|نهضت قلم|
161 دنبال‌کننده
11 عکس
6 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
20.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از روایت روز اول نوکری خدام استان مرکزی
دراز کشیده بودم و خیره به سقف بودم غرق در افکار خود و دل شکسته... _مگر میشود ارباب کسی او را طلب کند ولی او برای نوکری اربابش حاضر نشود؟ دو روز کلاس و آموزش بی وقفه ؛ بدون نوکری برای اربابم ، پشیزی برایم ارزش نداشت. آری ؛ من نمی توانستم به مهران بروم و برای اربابم ؛ حسین ، نوکری کنم. باورش سخت بود ، خیلی سخت بود... اما باید با حقیقت کنار می آمدم. شاید نمی توانستم برای نوکری اربابم بروم ؛ اما برای یک عاشق ، همه جا کربلاست... تصمیم گرفتم به جای غم و اندوه ؛ از راه دور به اربابم خدمت کنم. قلم و کاغذم را برداشتم ، شروع کردم به نوشتن... نوشتن از دلتنگی... نوشتن از عشق... نوشتن از ، حسین... نوکر اربابش ، امیرعلی حبیبی از قزوین @nehzate_ghalam