eitaa logo
کانال خبری بهشهرنو
4.8هزار دنبال‌کننده
47.3هزار عکس
14.1هزار ویدیو
179 فایل
📌کانالی براساس سلیقه بهشهری ها 🔸️اخبار و اطلاعیه های ادارات، سازمان ها و هیات ها 🔸️آخرین اخبار شهر و روستاهای بهشهر 🔸️جاذبه ها و مناطق گردشگری بهشهر 🔸️آداب و رسوم بهشهری ها 🔸️صدای مردم بهشهر 🔻ارتباط با ادمین کانال @Mehdi_hoseyni63
مشاهده در ایتا
دانلود
«قسمت اول» خانواده یاسر از خانواده های اصیل اسلامی در مکه بود که در آغاز اسلام همگی به دعوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) لبیک گفته و در این راه متحمل شکنجه های شدید شدند و سرانجام یاسر و همسرش سمیه، جان خود را در راه آیین توحید و در زیر شکنجه های و همفکران او از دست دادند. عمار فرزند جوان آن دو، در سایه شفاعت جوانان مکه و ابراز انزجار صوری از اسلام، نجات یافت. خداوند این کار عمار را با آیه زیر بی اشکال اعلام کرد و فرمود: 💠الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان . (نحل:۱۰۶) مگر آن کس که (به گفتن سخن کفر) مجبور گردد، در حالی که قلب او با ایمان آرام است. وقتی داستان عمار و اظهار کفر او به پیامب(ر صلی الله علیه و آله و سلم) گزارش شد، آن حضرت فرمود: نه، هرگز. عمار از سرتا پا سرشار از ایمان است وتوحید با گوشت وخون او عجین شده است. در این هنگام عمار فرا رسید، در حالی که به شدت اشک میریخت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اشکهای او را پاک کرد و یادآور شد که اگر بار دیگر نیز در چنین تنگنایی قرار گرفت اظهار برائت کند. (۱) این تنها آیه ای نیست که درباره این صحابی جانباز فرود آمده، بلکه مفسران نزول دو آیه دیگر را نیز درباره او یاد آور شده اند. (۲) او پس از هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه، ملازم رکاب او شد و در تمام غزوه ها و برخی از سریه ها شرکت جست. پس از درگذشت پیامب(ر صلی الله علیه و آله و سلم)، با اینکه خلافت رسمی مورد رضایت او نبود، ولی تا آنجا که همکاری با دستگاه خلافت به نفع اسلام بود از یاری و همکاری با آن دریغ نکرد. نخستین گامی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از ورود به مدینه برداشت، بنای مسجد بود. عمار در ساختن آن بیش از همه زحمت میکشید و به تنهایی کار چند نفر را انجام میداد. صداقت و تعهد او به اسلام سبب شده بود که دیگران او را بیش از تواناییش به کار وادار کنند. روزی عمار شکایت آنان را به حضور پیامبر برد و گفت: این گروه مرا کشتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن هنگام کلام تاریخی خود را گفت که در قلوب همه حاضران نشست، فرمود: «انک لن تموت حتی تقتلک الفئه الباغیه الناکبه عن الحق، یکون آخر زادک من الدنیا شربه لبن». (۳) تو نمیمیری تا وقتی که گروه ستمگر و منحرف از حق تو را بکشد. آخرین توشه تو از دنیا جرعه ای شیر است. این سخن در میان یاران پیامبر منتشر شد و سپس دهان به دهان انتقال یافت و عمار از همان روز در میان مسلمانان مقام و موقعیت خاصی پیدا کرد، بالاخص که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را به مناسبتهایی می ستود. در نبرد صفین انتشار خبر شرکت عمار در سپاه امام (علیه السلام) دلهای فریب خوردگان سپاه معاویه را لرزاند وبرخی را بر آن داشت که در این مورد به تحقیق بپردازند. ... 📚: ۱- تفسیر طبری، ج ۱۴، ص ۱۲۲; اسباب النزول، ص ۲۱۲; ودیگر تفاسیر. ۲- آیات امن هو قانت آناء اللیل ساجدا وقائما یحذر الآخره (زمر:۹) و ولا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداه و العشی (انعام:۵۲) . در این مورد به تفاسیر قرطبی، کشاف، رازی ودرالمنثور مراجعه فرمایید. ۳- این حدیث را که یکی از اخبار غیبی پیامبر است محدثان وتاریخنگاران نقل کرده اند وسیوطی در کتاب خصایص بر تواتر آن تصریح کرده است ومرحوم علامه امینی در الغدیر (ج۹، صص۲۲- ۲۱) مدارک آن را یاد آور شده است. نیز ر.ک. تاریخ طبری، ج۳، جزء۶، ص ۲۱; کامل ابن اثیر، ج۳، ص۱۵۷. هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
کانال خبری بهشهرنو
#داستان_عمار #نقش_عمار_در_جنگ_صفین #آیت_الله_سبحانی «قسمت اول» خانواده یاسر از خانواده های اصیل اس
«قسمت دوم» عمار در هنگامی که تصمیم گرفت گام به میدان نهد در میان یاران امام (علیه السلام) برخاست و سخن خود را چنین آغاز کرد: بندگان خدا، به نبرد قومی برخیزید که انتقام خون کسی را میخواهند که به خویش ستم کرد و بر خلاف کتاب خدا حکم نمود و او را گروه صالح، منکر تجاوز، آمر به معروف کشتند. ولی گروهی که دنیای آنان در قتل او به خطر افتاد زبان به اعتراض گشودند و گفتند که چرا او را کشتند. در پاسخ گفتیم که به سبب کارهای بدش کشته شد. گفتند: او کار خلافی انجام نداد! آری، از نظر آنان، عثمان کاری بر خلاف انجام نداد. دینارها در اختیار آنان نهاد و خوردند و چریدند. آنان خواهان خون او نیستند، بلکه لذت دنیا را چشیده اند و آن را دوست دارند و میدانند که اگر در چنگال ما گرفتار شوند از آن خوردنیها و چریدنیها باز خواهند ماند. خاندان امیه در اسلام پیشگام نبوده اند تا از این جهت شایسته فرمانروایی باشند. آنان مردم را فریفتند وناله «امام ما مظلومانه کشته شد» سر دادند تا بر مردم ظالمانه حکومت و سلطنت کنند. این حیله ای است که از طریق آن به آنچه که میبینید رسیده اند. اگر چنین خدعه ای به کار نمیبردند دو نفر هم با آنان بیعت نمیکرد وبه یاریشان برنمیخواست. (۴) عمار این سخنان را گفت و به سوی میدان روانه شد و یاران او به دنبالش به راه افتادند. وقتی خیمه عمروعاص در چشم انداز او قرار گرفت و فریاد برداشت که: دین خود را در مقابل حکومت مصر فروختی. وای بر تو، این نخستین بار نیست که بر اسلام ضربه زدی. و چون چشم او به قرارگاه عبید الله بن عمر افتاد فریاد زد: خدا تو را نابود سازد. دین خود را به دنیای دشمن خدا و اسلام فروختی. وی در پاسخ گفت: نه، من قصاص خون شهید مظلوم را میخواهم. عمار گفت: دروغ میگویی. به خدا سوگند، میدانم که تو هرگز خواهان رضای خدا نیستی. تو اگر امروز کشته نشوی فردا میمیری. بنگر که اگر خدا بندگان خود را با نیت آنان کیفر و پاداش دهد نیت تو چیست. (۵) آن گاه، در حالی که گرداگرد او را یاران علی (علیه السلام) گرفته بودند، گفت: خدایا تو میدانی که اگر بدانم رضای تو در این است که خود را در این دریا بیفکنم میافکنم. اگر بدانم رضای تو در این است که لبه شمشیر را بر شکم قرار دهم و بر آن خم شوم که از آن طرف به در آید چنین خواهم کرد. خدایا میدانم و مرا آگاه ساختی که امروز عملی که تو را بیش از هرچیز راضی سازد جز جهاد با این گروه نیست، واگر میدانستم که جز این عمل دیگری هست آن را انجام میدادم. (۶) 📚: ۴- کامل ابن اثیر، ج۳، ص۱۵۷; وقعه صفین، ص۳۱۹; تاریخ طبری، ج۳، جزء۶، ص۲۱. ۵- وقعه صفین، ص۳۳۶; اعیان الشیعه، ج۱، ص۴۹۶، طبع بیروت. ۶- تاریخ طبری، ج۳، جزء۶، ص ۲۱; کامل ابن اثیر، ج۳، ص۱۵۷; وقعه صفین، ص ۳۲۰. هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar
کانال خبری بهشهرنو
#داستان_عمار #نقش_عمار_در_جنگ_صفین #آیت_الله_سبحانی «قسمت دوم» #سخنرانی_عمار عمار در هنگامی که تصم
«قسمت سوم» 🔶واکنش شرکت عمار در سپاه علی (ع) شخصیت عمار و سوابق انقلابی او امری نبود که بر اهل شام پوشیده باشد. گفته پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره او عالمگیر شده بود. آنچه بر مردم شام تا حدودی پوشیده بود شرکت عمار در سپاه امام (علیه السلام) بود. وقتی خبر شرکت احتمالی او در سپاه علی (علیه السلام) به درون سپاه شام نفوذ کرد، کسانی که تحت تاثیر تبلیغات مسموم معاویه قرار گرفته بودند در صدد تحقیق بر آمدند. یکی از این افراد شخصیت معروف یمنی ذوالکلاع بود که در بسیج کردن قبایل حمیری به سود معاویه فوق العاده مؤثر بود. اکنون نور حق بر قلب او تافته بود و میخواست حقیقت را دریابد. لذا تصمیم گرفت با ابونوح، یکی از سران قبیله حمیر، که در کوفه سکنی داشت و در سپاه امام (علیه السلام) شرکت کرده بود، تماس بگیرد. از این جهت، ذوالکلاع خود را به صف مقدم سپاه معاویه رسانید و از آنجا فریاد زد: می خواهم با ابو نوح حمیری از تیره کلاع سخن بگویم. ابونوح با شنیدن این فریاد جلو آمد وگفت: تو کیستی؟ خود را معرفی کن. ذوالکلاع: من ذوالکلاعم. درخواست میکنم نزد ما بیا. ابونوح: به خدا پناه میبرم که تنها به سوی شما بیایم، مگر با گروهی که در اختیار دارم. ذوالکلاع: تو در پناه خدا ورسول او و در امان ذوالکلاع هستی. من میخواهم درباره موضوعی با تو سخن بگویم. از این رو، تنها از صف بیرون بیا و من نیز تنها بیرون میآیم و در میان دو صف با هم سخن میگوییم. هر دو از صفوف خود جدا شدند و در میان دو صف با هم به مذاکره پرداختند. ذوالکلاع: من به این جهت تو را دعوت کردم که در گذشته (در دوران حکومت عمر بن الخطاب) از عمروعاص حدیثی شنیده ام. ابونوح: آن حدیث چیست؟ ذوالکلاع: عمروعاص گفت که رسول خدا فرمود: اهل شام و اهل عراق با هم روبرو میشوند، حق و پیشوای هدایت در یک طرف است و عمار نیز با آن طرف خواهد بود. ابونوح: به خدا سوگند که عمار با ماست. ذوالکلاع: آیا در جنگ با ما کاملا مصمم است؟ ابونوح: بلی، سوگند به خدای کعبه که او در نبرد با شما از من مصمم تر است. و اراده شخص من این است که ای کاش همه شما یک نفر بودید وهمه را سر میبریدم و پیش از همه از تو آغاز میکردم، در حالی که تو فرزند عموی من هستی. هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر @heyat_razmanegan_behshar