eitaa logo
« نیما حیدری دخت »
200 دنبال‌کننده
149 عکس
151 ویدیو
1 فایل
یادداشت های یک دانشجومعلم، از شهرستان بشرویه لطفا کانال را به دوستانتان معرفی کنید ارتباط با ما: @nh_nima
مشاهده در ایتا
دانلود
« نیما حیدری دخت »
💢 در تمام نهضت های بزرگ تاریخ، شاهد حضور همگان، از کوچک گرفته تا بزرگ، بوده ایم ✔️ در نهضت عظیم کربل
💢 این گونه و به لطف حضور و شهادت این بزرگ مردان کوچک! توانستیم کنیم و را تشکیل دهیم و آن را حفظ کنیم ✅ برای تشکیل نیز، همین گونه باید عمل کرد، همین گونه باید در این جبهه ی به مراتب سخت تر شرکت کرد و جنگید 📌 مطالبه گری یک تکلیف است و نه تفریح 📚منبع: کتاب «بابا سعید» خاطرات شهید سعید زندی از انتشارات شهید ابراهیم هادی @nh_nima_512
📹 خبرنگار: جناب آقاى خامنه‌اى شما در طول مبارزات خودتان قطعاً خاطرات بسیارى را دارید، از آن روزهایى که در مشهد تشریف داشتید در مسجد کرامت بودید که مسجد کرامت خود نقطه‌اى براى حرکت بود در مشهد و همچنین در طول تاریخ مبارزات و تظاهرات مردمى و همچنین در روز ۲۲ بهمن. اولین سؤال و مطلبى که مى‌خواستم خدمتتان بگویم این است که اگر از آن روزها، روزهاى پر التهاب مشهد و یا تظاهرات خاطره‌اى به نظرتان مى‌رسد بفرمایید. 🎙حضرت آیت الله خامنه ای: خیلى سؤال دشوارى است براى من و این بدان علت است که من از سال ۱۳۴۳ رفتم مشهد یعنى از قم برگشتم مشهد و در مشهد سکونت اختیار کردم تا سال ۱۳۵۷ که از مشهد خارج شدم. غیر از مدتهایى که حالا در بازداشت و یا تبعید و اینها مثلاً بودم بقیه‌ى اوقات را در مشهد گذراندم و تمام این دوران لبالب از خاطره‌هاى دوران انقلاب است براى من، یعنى شاید کمتر زمانى از آن مدت ۱۳، ۱۴ ساله‌ى اقامت من در مشهد را مى‌شود در ذهنم جستجو کنم و پیدا کنم که در او یک نشانى و ردپایى از مسائل انقلاب نباشد. مصاحبه با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی ۱۳۶۳/۱۱/۱۱ 💢ولایت مداری که در طول عمر خود برای و کار نکند و همچون خویش زندگیش را به معنای واقعی کلمه فنای اسلام و انقلاب نکند، به نظر بنده نه است و نه ! 💯 تمام اولیاء الهی لحظه به لحظه ی عمر خویش را برای به اسلام صرف کرده اند، آن وقت ما زندگیمان را می کنیم، به دنبال خوشی های خودمان هستیم، حالا آن وسط اگر یک وقت خالی پیدا کردیم بیکار بودیم به زندگیمان آسیب نرسید، می رویم چهارتا پرچم نصب می کنیم، چهار تا می گوییم، آن وقت ادعای ولایت مداریمان هم گوش فلک را کر کرده ❌ نه خیر عزیزان، هرگاه واقعا تمام زندگیمان درگیر خدمت به ، ، و شد، آن وقت می توانیم ادعا کنیم سعی می کنیم که پیرو ولی باشیم ❗️با خودمان که تعارف نداریم 🔖 پ. ن: من خودم متاسفانه اصلا این گونه نیستم، اما می بینم عده ای هستند که این چنین زندگی می کنند و صرفا زندگی ایشان را در بالا روایت کردم... واقعا هم 😉 «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
اشاره کردید به مسجد کرامت بد نیست که حالا از این قسمت بگویم، من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام مسجد امام حسن نماز مى‌خواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى که در نزدیک منزلمان بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، تا یک حدودى هم دور افتاده‌اى خیلى هم دور افتاده نبود اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آن‌جا نماز را شروع کردم و مسجدى که براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت که همین مسجد باشد، به این شکل بود که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچکتر و مستمعینش هم دو صف ۵، ۶ نفره، دو سه صف ۵، ۶ نفره از پیرمردها و آدمهاى متوسط آن حول و حوش مسجد بودند، یک باربر بود به نام ملا که نمى‌دانم حالا زنده است یا فوت شده. زنده است؟ حاجى از رفقاى همان مسجد است مى‌داند، بله یک ملا بود، یک قهوه‌چى بود آن نزدیک، یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را او ساخته بود، همسایه‌ى مسجد بود، یک عده‌اى بودند در حدود مثلاً شاید ۲۰ نفر ۱۸ نفر بعد من که رفتم آن‌جا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم. حق شما بر گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرفهاى من را گوش کنید و یاد بگیرید من حق خودم را عمل مى‌کنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى خوششان آمد و گفتند آره. در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا کم شد و همان حاجى همسایه‌ى مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و مسجد شد بزرگتر و در مدت شاید دو سه ماه آوازه‌ى این مسجد در مشهد به خصوص در میان جوانها پیچید به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزین‌ترین و بهترین و بزرگترین مسجد محله در مشهد محسوب مى‌شد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبه‌ى دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش نماز بودم ببرند آن‌جا و در این صورت آن مسجد اجتماعى خواهد شد، همین جور هم شد، من را بردند آن مسجد و اجتماع خیلى زیادى شد که حالا شما مثل این‌که آن‌جا بودید و دیدید اجتماعات آن مسجد را و مبدأ واقعاً یک حرکت فکرى در بین قشرهاى متوسط شد. قبل از او با دانشجوها و اینها ما ارتباطات زیادى داشتیم، من کلاس داشتم کلاسهاى متعددى داشتم براى جوانها و دانشجوها و طلبه‌ها و اینها لکن قشرهاى متوسط شهر و مردم کوچه و بازار که از مسائل انقلاب به خصوص مسائل بنیانى انقلاب چندان اطلاعى نداشتند و از سال ۴۲ که مسائل همه‌گیر بود چند سالى گذشته بود و مسائل فراموش شده بود، از مسجد کرامت مجدداً این فضاى انقلاب را حس کردند و یک تحولى در مشهد به وجود آوردند و البته مسجد کرامت خاطرات زیادى دارد از جمله‌ى آن خاطرات هم یکى این است که به من اطلاع دادند که از ساواک اعلام کردند که من حق دیگر ندارم بروم، بعد از مدتى که در آن مسجد چند ماهى هم بیشتر نشد که آن مسجد ما به طور مرتب مى‌رفتیم، البته بعد از آن من در طول سالیان دراز ارتباط داشتم با آن مسجد لکن رفت و آمد مرتب من که ظهر بروم، نماز شب بروم، هم ظهر صحبت مى‌کردم، هم شب صحبت مى‌کردم خیلى پر کار آن‌جا کار مى‌کردیم و شاید در هفته ۶ شب در آن مسجد صحبت مى‌کردم و ۷ روز یعنى ۷ روز صحبت مى‌کردم و ۶ شب، اینجورى بود، روز و شب در آن مسجد صحبت بود بعد مردم هم زیاد مى‌آمدند. به‌هرحال ساواک تعطیل کرد و برگشتیم ما به مسجد امام حسن منتها دیگر مسجد امام حسن این دفعه گنجایش آن جماعتى که با من بودند را نداشت لذا بود که اهل محل و همان حاجى سابق الذکر که خدا ان‌شاءاللَّه حفظش کند خیرش بدهد مرد خیر و خوبى بود، او همت کرد و یک مسجدى بزرگتر از مسجد کرامت در همان محله مسجد امام حسن بوجود آورد که الان آن مسجد هست مسجد نسبتاً بزرگ خوبى است. مصاحبه امام خامنه ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی 1363/11/11 چون متن بیانات آقا زیاد بود، برا همین تصمیم گرفتم نکاتش رو جدا و حداکثر تا فردا در کانال بفرستم... (منظور، امامان مساجد هستند) «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
« نیما حیدری دخت »
اشاره کردید به مسجد کرامت بد نیست که حالا از این قسمت بگویم، من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام مسجد ا
📌«من حق خودم را عمل مى‌کنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى خوششان آمد و گفتند آره. در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا کم شد و همان حاجى همسایه‌ى مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و مسجد شد بزرگتر و در مدت شاید دو سه ماه آوازه‌ى این مسجد در مشهد به خصوص در میان جوانها پیچید به طورى که...» 1⃣ به گفته ی حضرت آقا جمعیت 18-20 نفره این مسجد به جایی می رسد که مسجد پر می شود و مجبور می شوند مسجد را بزرگتر کنند، یعنی به نحو احسن به خود عمل نموده و در شهر بزرگ مشهد کرده اند، با اینکه آن موقع با الان قابل مقایسه نیست 📺 در کل یک تلویزیون بوده که در اختیار کامل بوده و اصلا خبری از فضای مجازی نبوده 👥 نمازگزاران آن مسجد آنقدر روی کار کرده اند که آوازه ی این سخنران و این مسجد در شهری به عظمت مشهد پیچیده و تعداد زیادی را جذب خود کرده است... ✅ اکنون نیز نمازگزاران باید علاوه بر فضای مجازی از گفتمان چهره به چهره استفاده کنند و به صورت حضوری نیز مسائل را برای مردم بیان کنند تا بتوانند به وظیفه خود جامه ی عمل بپوشند و مسائلی را که سخنران و امام مسجدشان بیان نموده را به مردم برسانند 🔖 پ.ن: تکرار کنم، این کار، وظیفه ی ماست، تفریح نیست، این که هنوز نتوانسته ایم مسئله ی و را (به خوبی) گفتمان کنیم، قطعا عیبی آشکار است که به راحتی از این گناه ما چشم پوشی نخواهد شد، مطمئن باشیم😊😉 2⃣ در ادامه حضرت آقا می فرمایند مسئولین مسجد کرامت نزد ایشان رفته و ایشان را به مسجد خود دعوت کرده اند تا مردم مشهد بیشتر بتوانند از بالای حضرت آقا استفاده کنند 🤦‍♂ اما متاسفانه بعضا می بینیم که یک عده نمی توانند خودشان را بالا بکشند، مجبور می شوند یک شخصی که برای اسلام و انقلاب زحمت می کشد و در حال به اوج است را بکوبند و به جای این که خودشان هم برای اسلام و انقلاب کار کنند، برعکس، شروع به وی می کنند!! 📍مثلا اکنون آقا درمورد صحبت میکند و این عزیزان به دنبال این است که فلانی چه گفته و چه نگفته! 🔖 پ.ن: وقت آن رسیده که از این مسخره بازی ها دست کشیده و همگی ما در یک (جبهه ی و ) کار کنیم، باید بمیریم که آقا برای هزارمین بار از صحبت می کنند، در سخنرانی اخیر خود می فرمایند با کسی که مبنای اسلام و انقلاب دارد برادرانه رفتار کنیم و باز هم ما راه خودمان را در پیش می گیریم! «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
📌«ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم.» ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 🖇جناب آقای علیزاده، فرماندار محترم شهرستان و جناب آقای زیباییان مسئول محترم اداره راه و شهرسازی ❌ حقیقتا بنده هیچ گونه کار جهادی و انقلابی در زمینه مشاهده نمی کنم، و قطعا هیچ کس قبول نمی کند که بعد از گذشت چند ماه (و حتی سال) و این و ، با کار جهادی و انقلابی پیش رفته است 📌«ما هرجا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم و هرجا از انقلابیگری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم و ناکام شدیم.» ۱۳۹۵/۰۳/۱۴ 👈بسیار واضح است که شما و همکاران گرامیتان در زمینه مسکن هیچ گونه عمل جهادی و انقلابی نداشته اید در غیر این صورت الان وضعیت مسکن این گونه نبود 💢 امیدواریم هرچه سریع تر اقدامات بهتر و مفیدتری را در این زمینه از شما عزیزان مشاهده کنیم، تا شاید مرهمی شود بر 🔖 پ.ن۱: جناب آقای زیباییان، امیدوارم سفر کربلای شما، آن هم در این زمان و که جوانان و خانواده های آبرومند و با شرافت شهرستان را کلافه کرده، قبول درگاه حق تعالی واقع گردد، ان شاء اللــــــــــــــه 🔖 پ.ن۲: امیدواریم یک بار هم که شده، بدون هیچ گونه و ، را بپذیرید و به داد مردم برسید، نه اینکه تا یک کسی فرض بفرمایید کرد، خودش و مردم را و از روی برای و البته و (که حقیقتا با این طرز مدیریتِ یک عده به خطر افتاده است)، این فرد را محکوم کنید و از بالا به او فشار بیاورید تا سکوت کند! 📍بارها گفته ایم و دوباره یادآوری می کنیم که ما با کسی مشکل نداریم و فقط طبق صحبت ولی و اماممان، رهبر معظم انقلاب و جهت رفع تکلیف هرجا ببینیم عمل شد، می کنیم و هرجا پیش رفتید خواهیم کرد «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512