eitaa logo
« نیما حیدری دخت »
199 دنبال‌کننده
146 عکس
141 ویدیو
1 فایل
یادداشت های یک دانشجومعلم، از شهرستان بشرویه لطفا کانال را به دوستانتان معرفی کنید ارتباط با ما: @nh_nima
مشاهده در ایتا
دانلود
اشاره کردید به مسجد کرامت بد نیست که حالا از این قسمت بگویم، من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام مسجد امام حسن نماز مى‌خواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى که در نزدیک منزلمان بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، تا یک حدودى هم دور افتاده‌اى خیلى هم دور افتاده نبود اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آن‌جا نماز را شروع کردم و مسجدى که براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت که همین مسجد باشد، به این شکل بود که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچکتر و مستمعینش هم دو صف ۵، ۶ نفره، دو سه صف ۵، ۶ نفره از پیرمردها و آدمهاى متوسط آن حول و حوش مسجد بودند، یک باربر بود به نام ملا که نمى‌دانم حالا زنده است یا فوت شده. زنده است؟ حاجى از رفقاى همان مسجد است مى‌داند، بله یک ملا بود، یک قهوه‌چى بود آن نزدیک، یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را او ساخته بود، همسایه‌ى مسجد بود، یک عده‌اى بودند در حدود مثلاً شاید ۲۰ نفر ۱۸ نفر بعد من که رفتم آن‌جا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم. حق شما بر گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرفهاى من را گوش کنید و یاد بگیرید من حق خودم را عمل مى‌کنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى خوششان آمد و گفتند آره. در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا کم شد و همان حاجى همسایه‌ى مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و مسجد شد بزرگتر و در مدت شاید دو سه ماه آوازه‌ى این مسجد در مشهد به خصوص در میان جوانها پیچید به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزین‌ترین و بهترین و بزرگترین مسجد محله در مشهد محسوب مى‌شد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبه‌ى دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش نماز بودم ببرند آن‌جا و در این صورت آن مسجد اجتماعى خواهد شد، همین جور هم شد، من را بردند آن مسجد و اجتماع خیلى زیادى شد که حالا شما مثل این‌که آن‌جا بودید و دیدید اجتماعات آن مسجد را و مبدأ واقعاً یک حرکت فکرى در بین قشرهاى متوسط شد. قبل از او با دانشجوها و اینها ما ارتباطات زیادى داشتیم، من کلاس داشتم کلاسهاى متعددى داشتم براى جوانها و دانشجوها و طلبه‌ها و اینها لکن قشرهاى متوسط شهر و مردم کوچه و بازار که از مسائل انقلاب به خصوص مسائل بنیانى انقلاب چندان اطلاعى نداشتند و از سال ۴۲ که مسائل همه‌گیر بود چند سالى گذشته بود و مسائل فراموش شده بود، از مسجد کرامت مجدداً این فضاى انقلاب را حس کردند و یک تحولى در مشهد به وجود آوردند و البته مسجد کرامت خاطرات زیادى دارد از جمله‌ى آن خاطرات هم یکى این است که به من اطلاع دادند که از ساواک اعلام کردند که من حق دیگر ندارم بروم، بعد از مدتى که در آن مسجد چند ماهى هم بیشتر نشد که آن مسجد ما به طور مرتب مى‌رفتیم، البته بعد از آن من در طول سالیان دراز ارتباط داشتم با آن مسجد لکن رفت و آمد مرتب من که ظهر بروم، نماز شب بروم، هم ظهر صحبت مى‌کردم، هم شب صحبت مى‌کردم خیلى پر کار آن‌جا کار مى‌کردیم و شاید در هفته ۶ شب در آن مسجد صحبت مى‌کردم و ۷ روز یعنى ۷ روز صحبت مى‌کردم و ۶ شب، اینجورى بود، روز و شب در آن مسجد صحبت بود بعد مردم هم زیاد مى‌آمدند. به‌هرحال ساواک تعطیل کرد و برگشتیم ما به مسجد امام حسن منتها دیگر مسجد امام حسن این دفعه گنجایش آن جماعتى که با من بودند را نداشت لذا بود که اهل محل و همان حاجى سابق الذکر که خدا ان‌شاءاللَّه حفظش کند خیرش بدهد مرد خیر و خوبى بود، او همت کرد و یک مسجدى بزرگتر از مسجد کرامت در همان محله مسجد امام حسن بوجود آورد که الان آن مسجد هست مسجد نسبتاً بزرگ خوبى است. مصاحبه امام خامنه ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی 1363/11/11 چون متن بیانات آقا زیاد بود، برا همین تصمیم گرفتم نکاتش رو جدا و حداکثر تا فردا در کانال بفرستم... (منظور، امامان مساجد هستند) «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
🔰در شب های آتی فقط می خواهیم وضعیت مردم زمان پیغمبردر دنیا را مورد بررسی قرار دهیم، کمی تاریخ بخونیم بد نیست😁😉👇 📌اوّلاً در دورانى که پیغمبر اسلام به پیغمبرى مبعوث شد: 👈 سرتاسر لبالب بود از یک بسیار عظیمى، و معارف بشرى در کمترین و ساقط‌‌ترین و ضعیف‌‌ترین وضعیّت خودش بود؛ کسى که به تاریخ دوران بعثت پیغمبر مراجعه کند، این را بخوبى درک خواهد کرد. 🌐 در دنیاى آن روز اگرچه کشورها و دولتهاى زیادى بودند، امّا در آن قسمتى از دنیا که نور معرفت و علم بر آن تابیده بود، دو قدرت بزرگ حکومت داشتند که یکى از این دو قدرت، قدرت و ساسانیان بود و قدرت دیگر قدرت امپراتورى بود که بر یک پهنه‌‌ى عظیمى از منطقه‌‌ى خاورمیانه و اروپا حاکمیّت داشت. 🔱 غیر از اینها البتّه تمدّنهایى در دنیا بود؛ تمدّن بود، تمدّن بود که آنها هم سوابق زیادى داشتند، امّا آنچه در سطح جهان و در پهنه‌‌ى جهان محور و مرکز اصلى مدنیّت بشر محسوب میشد، در همین دو منطقه(ایران و روم) بود که یک بخش عظیمى از دنیا را تحت تسلّط خودشان داشتند. 📍وضع این دو حکومت و دو نظام هم در نهایتِ بدى بود، فروغ علم در این کشورها خاموش بود؛ اگرچه در قرنهاى پیش ــ پیش از بعثت پیغمبر ــ دانشمندانى آمده بودند، حکمایى آمده بودند، لکن آنچه از آثار تعلیمات این دانشمندان و حکما براى این جوامع باقى مانده بود بسیار چیز اندک و ناچیزى بود؛ یعنى ✖️معنویّت در این جوامع نبود ✖️ صفاى انسانى نبود ✖️ عدالت اجتماعى نبود ✖️ نور علم و گرایش به علم نبود؛ اینها چیزهایى است که اگر انسان، همین حالا ــ با اینکه قرنهاى متمادى از آن دوران گذشته ــ به تاریخ آن دوران مراجعه کند، این را بروشنى درخواهد یافت. بیانات حضرت آقا در جمع فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت ۲۸ صفر ۱۳۶۷/۰۷/۱۷ «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
🔰وضعیت مردم اروپا در زمان پیامبر(1) 📌 حالا درباره‌‌ى اروپا اصلاً حرف نمیزنیم. اروپا در آن دوره‌‌ها حقیقتاً یک نقطه‌‌ى وحشى‌‌نشین بود؛ یعنى مردم اروپا جزو وحشى‌‌ترین و بى‌‌معرفت‌‌ترین انسانهاى زمان خودشان بودند که اصلاً نورى و علمى و معنویّتى در آنجاها نبود؛ امّا خود امپراتورى روم با آن عظمت، در یک ضلالت و گمراهى شدیدى زندگى میکرد؛ اختلاف طبقاتى بود، فساد اخلاقى بشدّت بود، ظلم و جُور بود، قدرت بى‌‌مهار دستگاه‌‌هاى حاکم بود. اگرچه در روم آن دوران یک نوع دموکراسى وجود داشت، امّا این دموکراسى به هیچ وجه به معناى حاکمیّت مردم و قدرت مردم در انتخاب سرنوشت‌شان نبود. از رمان‌ها و تاریخها و آثارى که مال آن دوران بوده، بخوبى میشود فهمید که در چه وضع نابسامانى آن مردم زندگى میکردند؛ طبقات فقیر و مستضعف جامعه اکثریّت بودند و همانها در فقر معنوى و اخلاقى هم علاوه‌‌ى بر فقر مادّى زندگى میکردند. شاید آن ماجراى اسپارتاکوس را شنیده باشید که قیام غلامان بر روم است. داستان اسپارتاکوس اگرچه یک مقدار جنبه‌‌ى اساطیرى به خودش گرفته، امّا وقتى انسان وضع آن داستان را میخواند، خوب میفهمد که در آن‌ وقت چه وضعیّت رقّت‌‌بارى از لحاظ معنوى، اخلاقى، علمى، فکرى، اجتماعى بر زندگى آن مردم حاکم بوده. و این آیات سوره‌‌ى مبارکه‌‌ى یاسین که [میفرماید] «وَ اضرِب لَهُم مَثَلًا اَصحٰبَ القَریَةِ اِذ جاٰءَهَا المُرسَلونَ، اِذ اَرسَلنا اِلَیهِمُ اثنَینِ فَکَذَّبوهُما فَعَزَّزنا بِثالِثٍ فَقالوا اِنّا اِلَیکُم مُرسَلونَ، قالوا ما اَنتُم اِلّا بَشَرٌ مِثلُنا وَما اَنزَلَ الرَّحمٰنُ مِن شَیءٍ‌ اِن اَنتُم اِلّا تَکذِبون»(۴) [در مورد] ماجراى انطاکیه است که یکى از شهرهایى است که در قلمرو امپراتورى روم بوده و نشان‌‌دهنده‌‌ى طرز فکر مردم در مواجهه‌‌ى با پیغمبران است. دو پیغمبر را خداى متعال میفرستد در مواجهه‌‌ى با مردم، با تکذیب و مسخره و اهانت و بى‌‌اعتنائى مردم مواجه میشوند، بعد نفر سوّمى را هم میفرستد، با مردم بحث میکنند و مردم با کمال قساوت و بى‌‌اعتنائى و بى‌‌معرفتى این پیغمبران را به باد استهزا میگیرند و آخرش هم به اینها میگویند «قالوا اِنّا تَطَیَّرنا بِکُم»؛(۵) ما اصلاً فال بد میزنیم به وجود شماها؛ شما پیغمبران براى جامعه‌‌ى ما مایه‌‌ى بدبختى و شئامت(۶) هستید! یعنى در جامعه‌‌ى انطاکیه‌‌ى آن روز که در قلمرو امپراتورى روم است، این پیغمبران سه‌‌گانه با هیچ قبول و پذیرشى مواجه نمیشوند. و دنباله‌‌ى آیات ــ ‌که یکى از آن بخشهاى زیباى تصویرى قرآن، همین آیات سوره‌‌ى یاسین است ــ نوع مباحثه‌‌ى انبیا با مردم را مشخّص میکند که تا چه مرحله‌‌اى با استدلال حرف میزنند و در چه مرحله‌‌اى ‌به تندى و خشونت گرایش پیدا میکنند و مردم با اینها چه رفتارى میکنند؛ و این نشانه‌‌ى جهالت آن مردم است. این [وضع] امپراتورى روم است. بیانات حضرت آقا در جمع فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت ۲۸ صفر ۱۳۶۷/۰۷/۱۷ «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
« نیما حیدری دخت »
🔰وضعیت مردم اروپا در زمان پیامبر(1) 📌 حالا درباره‌‌ى اروپا اصلاً حرف نمیزنیم. اروپا در آن دوره‌‌ها
🔰وضعیت مردم اروپا در زمان پیامبر(2) 📌وضع برده‌‌دارى بسیار سخت و خشن، و فساد جنسى در شکلهاى وحشت‌‌آور و دَهشت‌‌انگیزش رایج [بود]؛ اصلاً یک چیز عجیبى! تصویرى که انسان از امپراتورى روم [درک] میکند، یک جامعه‌‌اى را میبیند که هیچ نور هدایتى و هیچ امید صلاح و فلاحى در آن جامعه انسان مشاهده نمیکند. این یک بخش عظیمى از دنیا بود که اگر بخواهیم مقایسه کنیم با دنیاى فاسد امروز، واقعاً تفاوت از زمین تا آسمان است؛ یعنى در دنیاى امروز اگرچه فساد اخلاقى هست، مادّه‌‌گرایى هست، گمراهى هست، امّا بالاخره نور علم هست، منطق هست، استدلال هست، تا حدودى در گوشه‌وکنار آزادى هست، گوش شنوا هست، دلهاى بیدار هست، [لکن] حاکمیّت، حاکمیّت بدى است؛ [لذا] امید خیرى در یک چنین جوامعى میشود پیدا کرد. امّا آن جامعه‌‌اى که هیچ ‌‌یک از این خیرات در آن نباشد، نه عقلى، نه علمى، نه رشدى، نه صلاحى، و انواع مفاسد باشد، گوش شنوا هم براى فهمیدن نباشد ــ یعنى نه طبقات بالا، نه طبقات پایین، اصلاً نتوانند حقیقت را درک کنند ــ این دیگر آن جامعه‌‌اى است که حقیقتاً امید به صلاحى در آن نیست و مصداق این شعر است که «در جبین این کشتى نور رستگارى نیست»؛(۷) این مال روم است. بیانات حضرت آقا در جمع فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت ۲۸ صفر ۱۳۶۷/۰۷/۱۷ «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
« نیما حیدری دخت »
🔰وضعیت مردم اروپا در زمان پیامبر(2) 📌وضع برده‌‌دارى بسیار سخت و خشن، و فساد جنسى در شکلهاى وحشت‌‌آو
🔰وضعیت تمدن ایران در زمان پیامبر 📌 وضع کشور ایران هم در زمان قلمرو ساسانیان ــ که قلمرو بسیار وسیعى‌‌اى هم بوده ــ از وضع روم آن روز اگر نگوییم بدتر، بهتر نبود! آنجا هم همین وضعیّت [بود]؛ یک حکومتِ استبدادىِ صد درصد، فقر عمومى، اختلاف طبقاتى، عدم امکان آموزش علم براى مردم عادّی. داستان کفشگر فردوسى در شاهنامه را لابد شنیده‌اید و خوانده‌اید؛ یک کفشگرى، کفشدوزى، حاضر شد مبالغ بسیارى پول بدهد، در مقابل اینکه به پسر او اجازه بدهند که تحصیل کند و بزرگانِ آن وقت با این مخالفت کردند گفتند نه، اگر پسرِ این تحصیل کند، عالِم خواهد شد، فردا جزو منشیان و دبیران درخواهد آمد و در کنار پسران ما که منشى و دبیر و عالم هستند خواهد نشست و این اهانت به آنها است! این وضع فکرى آن جامعه است که واقعاً هرچه در ترسیم چهره‌‌ى فساد و دیکتاتورى و تبعیض و اختلاف طبقاتى دوران ساسانى بگوییم، کم گفته‌ایم؛ حتّى بعضى از حکومتهاى قبل از دوران ساسانى بهتر از آنها بودند؛ این هخامنشیانى که در تاریخ ایران معروف شدند به بیابان‌‌گرد و وحشى و از این قبیل، بسیارى از خصلتها و خصوصیّاتشان بهتر از ساسانیان بود. ساسانیان که طولانى هم حکومت کردند در ایران ــ ‌چند قرن حکومت کردند ــ حقیقتاً مظهر نابسامانى و ناهنجارى وضع زندگى مردم بودند؛ این‌ هم مربوط به ایران. البتّه در این باره‌‌ها حرفهاى خیلى زیادى هست که گوشه‌‌وکنار جامعه را ترسیم میکند؛ یک چنین دنیایى بوده. بیانات حضرت آقا در جمع فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت ۲۸ صفر ۱۳۶۷/۰۷/۱۷ «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
« نیما حیدری دخت »
🔰وضعیت تمدن ایران در زمان پیامبر 📌 وضع کشور ایران هم در زمان قلمرو ساسانیان ــ که قلمرو بسیار وسیعى
🔰جاهلیت جامعه بشری در زمان پیامبر 📌اینکه ما میگوییم «در دوره‌‌ى پیغمبر، جاهلیّت بود»، این جاهلیّت مخصوص عربستان نبود، مخصوص جزیرة‌‌العرب نبود، تمام دنیاى آن روز غرق در جاهلیّت بود؛ یعنى اگر بخواهیم یک محاسبه بکنیم، باید بگوییم [نور حاصل از] زحمات انبیای بزرگ از دوره‌‌ى آغاز نبوّت، یعنى دوره‌‌ى آدم (علیه السّلام) تا دوره‌‌ى عیسىٰ و پیغمبران بعد از عیسىٰ، در آن دوره‌‌ى زمانى‌‌اى که ما داریم درباره‌‌اش بحث میکنیم تقریباً به پایان رسیده بود و همه‌‌ى انبیا با زحماتى که تحمّل کرده بودند، توانسته بودند بشریّت را نهایتاً به این حد برسانند و حقیقتاً بشریّت نمیتوانست یک قدم جلوتر از این بردارد. آن مقدار از اخلاق و معنویّت و نورانیّتى که به ‌‌طور ضعیف، آن روز در بشریّت وقت بعثت پیغمبر وجود داشت، آخرین فروغ چراغ هدایت الهى در میان بشر بود؛ بعد از آن، بشر یکسره در ظلمت محض گرفتار شد؛ یک چنین وضعیّتى را فرض کنید. همان‌‌ طور که گفتم، این کاروان بشر که از اوّل دوران تاریخ شروع شده، حرکتش به سمت کمال است، به سمت تعالى است. و این یکى از حرفهاى دقیق و زیربنائى است که بشر به طور عمومى به سمت کمال حرکت میکند و انبیا هستند که موضع‌‌به‌‌موضع و مقطع‌‌به‌مقطع بشریّت را کمک میکنند و هدایت را در او تزریق میکنند که او بتواند به سمت کمال، چند قدم جلوتر برود. آنجایى که بشر تاب و ‌توان جلوتر رفتن به سمت کمال را ندارد، نوبت آمدن نبىّ بعدى است؛ و در دوران پیغمبر، بشریّت واقعاً زمین‌‌گیر شده بود، دیگر هیچ حرکتى به سمت کمال وجود نداشت، تاریکى مطلق بر دنیا حکومت میکرد. حالا درباره‌‌ى هند و چین و این تمدّنهاى دوردست هم اگر بخواهم حرف بزنم، مطالبى هست. هند هم از یک تمدّن قدیمى و از ادیان قدیمى بهره‌‌مند بود امّا بمرور، در طول قرنها، آئین برهمایى که یک آئینى است که ظاهراً ریشه‌‌ى الهى هم دارد و یک عرفان عمیقى هم دارد، به بدترین وضع دچار شده بود؛ در اثناى راه هم چند دین جدید، چند نبوّت جدید در آنها به وجود آمده بود، مثل جِینیسم و بودیسم و مانند اینها، لکن اینها هم رو به افول رفته بود و آنجاها هم وضع جهالت و ظلمت و تاریکى و گمراهى‌‌اش از این مراکز بزرگ دنیا عقب‌‌تر و بدتر و خراب‌‌تر بود. بیانات حضرت آقا در جمع فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت ۲۸ صفر ۱۳۶۷/۰۷/۱۷ «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512
🔰جاهلیت جامعه بشری در زمان پیامبر از زبان امیرالمومنین 📌این شرایط بعثت پیغمبر بود که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در نهج‌‌البلاغه در چندین جا ــ شاید بیش از ده جا ــ این اوضاع را تصویر کرده‌‌اند؛ اوضاع جامعه‌‌ى بشرى را در دوران بعثت پیغمبر. البتّه خیلى از کسانى که نهج‌‌البلاغه را شرح کردند، فکر کردند که این مربوط به جزیرة‌‌العرب است، در حالى ‌‌که نه، فرقى بین جزیرة‌‌العرب و جاهاى دیگر از این جهت نبود. جزیرة‌‌العرب هم فاسد بود، خراب بود، [در آن] انحطاط اخلاقى بود، جهالت فراوان بود، امّا بدتر از جاهاى دیگر نبود؛ سطح زندگى مردم پایین‌‌تر بود، امّا هیچ دلیلى نداریم که گمراهى مردم آن روز در جزیرةالعرب از گمراهى مردم در روم مثلاً شدیدتر بوده؛ نه، شاید از یک جهاتى برخى از رگه‌هاى نیکى هنوز در زندگى این مردم بود که در زندگى دیگران نبود. یکى از عبارات امیرالمؤمنین (علیه السّلام) الان در ذهنم هست، حالا هرچه یادم بیاید میخوانم؛ این یک تکّه‌‌اش حالا در ذهنم هست که میفرماید: فى فِتَنٍ اِنجَذَمَ فیها حَبلُ الدّینِ وَ تَزَعزَعَت سَوارِىَ الیَقینِ ... فى فِتَنٍ داسَتهُم بِاَخفافِها وَ وَطِئَتهُم بِاَظلافِها وَ قامَت عَلىٰ سَنابِکِها.(۸) امیرالمؤمنین، در این خطبه و در خطبه‌‌هاى دیگر، آن‌چنان وضع زندگى مردم را ترسیم میکند که انسان در دل متحیّر میشود که چطور در یک چنین شرایطى انسانها میتوانستند زنده بمانند! فتنه‌‌ها سرتاسر زندگى مردم را فراگرفته، ذهنها کدر شده، راه‌‌هاى یقین و جویبارهاى یقین به روى مردم بسته شده، زندگى مردم از لحاظ مادّى زندگى دردآورى است، خواب مردم در حکم بیدارى است ــ یعنى حتّى آسایش و راحتى جسمى هم ندارند ــ اشک مردم خونین است: کُحلُهُم دُموعٌ وَ نَومُهُم سُهود؛(۹) مثل اسب وحشى‌ای که کسى را در زیر سم خودش لگدمال کند، این فتنه همین‌جور مردم را به هم میپیچد و لگدمال میکند. یک چنین وضعیّتى را امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در خطبه‌‌هاى متعدّدى تصویر میکنند که بد نیست مراجعه کنید به نهج‌‌البلاغه ــ در این خُطب که مشخّص هم هست و ممکن است برادرها آدرس آنها را هم پیدا کنند و به شما بدهند ــ و ببینید که وضعیّت در دوران بعثت پیغمبر چه‌‌ جورى بوده. در یک چنین شرایطى، نور اسلام در یکى از تاریک‌‌ترین نقاط عالم ــ یعنى در جزیرة‌‌العرب ــ در کنار خانه‌‌ى خدا و در مکّه ساطع میشود. بیانات حضرت آقا در جمع فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت ۲۸ صفر ۱۳۶۷/۰۷/۱۷ «نیما حیدری دخت» @nh_nima_512