eitaa logo
نیکو و نیکان
408 دنبال‌کننده
2 عکس
95 ویدیو
1 فایل
کانال تخصصی کودک و نوجوان قصه، شعر، نقاشی، عکس، کلیپ، انیمیشن، کتاب حرفاتو اینجا بگو @admin_nikoonikan
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Admin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• سلام دوستان دانش آموزم می دانم دیگر آنقدر هم بچه نیستید و بزرگ شده اید، باسواد شده آید و حالا یک عالمه سوال توی سرتان است که می خواهید جوابش را بدانید، پس خوب فکر کنید. با فکر کردن دنیاهای شگفت انگیزی را کشف می کنید، مثل نویسنده ها مثل دانشمندان، خوش به حالتان چون فرصت خوبی دارید تا از خودتان آدم های بزرگی بسازید 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• چقدر خوبه که منم یک دخترم می خواهم مثل حضرت معصومه آنقدر خوب باشم که همه دوستم داشته باشن🔅🌿 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• همیشه توی کتابها یک نفر هست که خیلی شبیه ماست. فکر نکنید که اون همیشه کارهای درست انجام می ده، اصلا هم اینطور نیست اون خیلی وقت ها اشتباه هم می کنه درست مثل همه ی ما، امروز قراره یک مجموعه کتاب داستان معرفی کنیم، از اون کتابهایی که هیچ وقت از اونها خسته نمی شین. کلیپ بالا را ببینید و با کتابها آشنا شوید،،🔅👆🔅 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• سلام بچه های گلم، امروز اومدم یه کم درباره پول بهتره یا علم، حرف بزنم. صبر کنید... صبر کنید، زود نگین معلومه که پول بهتره. یه کم تحمل کنید ببینید چی می خوام بگم براتون. اول چندتا سوال دارم، بگین ببینم وقتی پول رو خرج می کنید تموم می شه یا نه؟ حالا بگید اگه علم و دانشی که داریمو خرج کنیم چطور؟ روی کلیپ بالا👆🏻 کلیک کن تا بیشتر برات بگم. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• دیروز برق رفته بود و چراغ راهنمایی خاموش شده بود. خیابون حسابی شلوغ بود. ماشین ها نمی دونستن باید چکار کنن. راننده های عصبانی مدام بوق می زدن و سر و صدا می کردن. یک دفعه آقای... بچه ها فکر می کنید کی اومد اونجا؟ یعنی موفق می شه این همه شلوغی رو درست کنه؟ اول کمی فکر کن و ادامه قصه رو بگو بعد روی کلیپ بالا کلیک کن👆🏻 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• سعید امروز هم مثل هر پنجشنبه اومد که فوتبال بازی کنیم. زود رفتم جلو، باهاش دست دادم و سلام و احوال پرسی کردم. وقتی زود سلام می کنم و دست می دم سعید خیلی خوشحال می شه و با محبت نگاهم می کنه، چون می فهمه خیلی دوستش دارم. مامان همیشه می گه: خدا گناه کسایی رو که با محبت به هم نگاه می کنن رو می بخشه و اون کسی رو بیشتر دوست داره که زودتر سلام می کنه. خدایا ممنون که دوستم داری. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• امروز دلم یه عالمه غصه ای بود. چون نیکی کوچولو تب کرد و هی ناله کرد. منم به مامان کمک کردم و دستمال نمدار روی پیشونی نیکی گذاشتم. براش قاشق و شربت آوردم، سوپشو هم زدم که خنک بشه و یک عالمه کار دیگه. مامان گفت: چه خوبه که یه پرستار مهربون تو خونه داریم. حضرت زینبم تو کربلا یه پرستار خیلی مهربون بود. از بچه ها و مریضا و زخمیا مواظبت می کرد. تو هم امروز با پرستاری نیکی، حضرت زینبو خوشحال کردی. قند تو دلم آب شد و گفتم: خداجونم، من دوست دارم وقتی بزرگ شدم پرستار بشم، مثل حضرت زینب. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• من دو چشم بینا دارم و دو گوش شنوا، دو دست پرتوان و قلبی پر تپش اما فقط یک پای سالم. با این حال خودم تنهایی می تونم برم مدرسه. تو کارای خونه به مامان کمک کنم. با بچه ها بازی کنم و شاد باشم. من می تونم همه کارایی که دوستام انجام می دن رو انجام بدم، فقط باید یه کم بیشتر تلاش داشته باشم. راستی اینم بگم که من بعضی کارارو حتی از بقیه بهتر انجام می دم.... می دونی اون کارها چیا هستن؟ کلیپ بالا رو دانلود کن تا بیشتر توانایی هام رو ببینی. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• من و نیکان امروز یه عالمه به مامان و مامان بزرگ کمک کردیم. چون مامان بزرگ هر سال برای شهادت حضرت فاطمه سمنوی نذری می پزه و بین همسایه ها پخش می کنه. وقتی سمنوپزون تموم شد و مامان بزرگ نشست که خستگی از تنش بیرون بره نگاهی به ما کرد و گفت: بچه ها می دونین حضرت فاطمه از همون وقتی که کوچیک بود به پدرش خیلی محبت می کرد و پدربزرگوارش حضرت محمد رو خیلی دوست داشت؟ برای همین پیامبر مهربون یه اسم جالبی گذاشت روی دختر عزیزشون...! می دونی اون اسم چی بود؟ اگر نمی دونی کلیپ بالا رو نگاه کن. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• من دوست دارم هر روز کارای خوب بکنم. درسته که ممکنه اون کارا کوچیک باشن؛ اما بقیه رو خوش حال می کنن. مثلا: به خانم همسایه کمک می کنم که خریدهاشو ببره تا خونه، تو کارای خونه کمک می کنم تا مامان بیشتر وقت داشته باشه بافتنیش رو ببافه، به بابا کمک می کنم که کارهاش زودتر تموم بشن و استراحت کنه، دوچرخه ام رو به دوستم می دم تا اونم باهاش بازی کنه و یه عالمه کار خوب دیگه که خنده رو میاره روی لب بقیه. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• حوصله ام سر رفته بود، لباموکج کرده بودم و به اتاق به هم ریخته ام نگاه می کردم که یه دفعه مامان بزرگ اومد تو اتاقم. تا نگاهش به من و اتاق افتاد گفت: وای وای... چه اتاق نامنظم و شلوغ پلوغی داری. خداروشکر که تو نظم دهنده ی دنیا نیستی وگرنه هفته ای یه بارم خورشید طلوع نمی کرد، حتما اون موقع گلها وسط دریا سبز می شدن و ماهیا تو آسمون پرواز می کردن. از حرفای مامان بزرگ هم خجالت کشیدم هم خنده ام گرفت، زود دست به کار شدم که اتاقمو مرتب کنم و به مامان بزرگ قول دادم که مثل خدای مهربون منظم باشم. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• امروز یه کم از غذا توی بشقابم باقی موند. همیشه از مامان شنیده بودم که اگه باقی مونده غذامون رو دور بریزیم اسراف می شه و خدا اسرافکارهارو دوست نداره. برای همین هم رفتم سراغ پیشی کوچولو که کنار باغچه نشسته بود و دلش یه عالمه غذا می خواست. اضافه غذا رو گذاشتم جلوش که بخوره. پیشی خوشحال شد و تند و تند غذاها رو خورد، بعد هم سیر شد و دمش رو تکون داد و رفت. همون موقع بود که یه دفعه پرنده های کوچولو از راه رسیدن و جیک جیک برنجای باقی مونده توی بشقابو خوردن. خدایا شکرت که امروز اسراف نکردم و پیشی کوچولو و پرنده ها هم با من غذا خوردن. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• وقت خوابیدن همیشه چشم هایش بازِ باز است قدّ یک انگشت شست است ماهی من فرز و ناز است توی حوض خانه ی ما می رود دائم به هر سو کوچک و خیلی ظریف است هم دم و هم باله ی او با دُمِ خود این‌ور، آن‌ور می‌برد هِی آب‌ها را کی به این خوبی و دقت یاد او داده شنا را 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• آقای هندوانه فروش توی وانت بزرگش یک عالمه هندوانه داشت. همه ی هندوانه ها پوست سبز داشتند و توی دلشان پر از دانه های سیاه بود. فقط یکی از آنها با بقیه فرق داشت. آن هم پوستش سبز بود؛ اما توی دلش دانه نداشت. چون یک توپ قلقلی بازیگوش بود و معلوم نبود از کجا آمده و قاطی هندوانه ها شده. یک دفعه توپ قلقلی از روی هندوانه ها قل خورد و افتاد روی زمین. از اقای هندوانه فروش اجازه گرفتم و با بچه ها تا ظهر توپ بازی کردیم. چه روز قشنگی شد. خدایا شکرت که یک توپ قلقلی با یک روز قشنگ به ما هدیه دادی. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌻🔅❈••• مامان بزرگ مریض بود. قرار شد تا وقتی حالش بهتر می شه تو اتاق من استراحت کنه. من هم حواسمو جمع کردم که داروهای مامان بزرگ رو سر موقع براش بیارم. ساعت دوازده بود که رفتم سراغ داروها، همون موقع نگاهم افتاد به نسخه روی میز، اقای دکتر طوری اسم داروها رو نوشته بود که نمی تونستم بخونم؛ اما بالای نسخه با خط قشنگی نوشته شده بود هوالشافی. وقتی از مامان بزرگ سوال کردم هوالشافی یعنی چی؟ گفت: یعنی شِفا دهنده خداست، دخترم، دکترها فقط معاینه می کنن و داروهایی که به نظرشون خوب میاد رو می نویسن؛ اما اون کسی که ما رو خوب می کنه و مریضی ها رو ازمون دور می کنه خداست. خدایا همه مریض ها رو شِفا بده. 🪴از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🪴برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🌻🌿🔅🔅◈═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🍎🍉🍎❈•• بود که همگی رفتیم خانه ی مامان بزرگ و دور کرسی گرمش نشستیم. بعد هم هندوانه ی خنک و شیرین خوردیم. مامان بزرگ اول از همه برای مان دعاهای قشنگ کرد. بابا هم شعرهای حافظ را خواند. یک دفعه فکری زد به سرم، گفتم: «بچه ها امشب خانه ی مامان بزرگ بخوابیم؛ چون است، اینطوری از همیشه بیشتر خانه ی مامان بزرگ مانده ایم.» نیکو گفت: «من کنار مامان بزرگ می خوابم که برایم یک عالمه بگوید.» مامان گفت: «فکر کردی ما دوست نداریم قصه بشنویم؟ ما هم می مانیم.» همگی زدیم زیر خنده، یک دفعه از پنجره ماه را دیدم که چندتا ستاره دورتا دورش چشمک می زدند. درست مثل ما که دور مامان بزرگ جمع شده بودیم و خوش حال بودیم. 🍉از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🍉برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🌿🍉🌿🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🌿🍉🌿🔅🔅═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌞🔅❈•• کله ی صبح بیدارباش شروع شده. روزهای زمستانی خیلی کوتاه هستند. هوا هم زود تاریک می‌شود؛ آن‌وقت باید زودتر بخوابی. ولی بچّه‌ها دوست دارند بیدار بمانند و بیشتر تلویزیون تماشا کنند. مامان‌بزرگم همیشه این‌جور وقت‌ها می‌گفت: «پس چی که باید زود بخوابی! شب برای خوابیدن است. اصلاً چه معنی دارد که بچّه دیر بخوابد! خواب شب یک چیز دیگر است. آدم اگر زود بخوابد، صبحانه و ناهار و شامش حساب و کتاب دارد. معنی ندارد که شب بیدار بمانی، بعد فردایش تا ظهر بخوابی! اصلاً مگر ما از پرنده و چرنده و همین مرغ و خروس‌ها کمتریم که کلّه‌ی صبح بیدار می‌شوند؟» نمی‌دانم مامان‌بزرگ شما هم از این حرف‌ها می‌زند یا نه، امّا این را می‌دانم که حرف‌های مامان‌بزرگ‌ها همیشه شیرین و بامزّه هستند. 🌞از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🌞برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🍃🌞🍃🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🍃🌞🍃🔅🔅═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🌞🔅❈•• ما سنگریزه نیستیم یک روز در راه ، سنگ‌ریزه‌ای توی کفشم رفت. تا به خانه برسم، خیلی اذیتم کرد. یک بار هم وقتی غذا می‌خوردم، سنگ‌ریزه‌ی خیلی ریزه‌میزه‌ای لای دندانم رفت و گوشه‌ی آن را شکست. وای که چقدر غصّه خوردم! فکرش را بکنید، یک سنگ‌ریزه چطور می‌تواند دیگران را ناراحت کند! گاهی بعضی حرف‌ها و رفتارها مثل سنگ‌ریزه هستند. مثلاً اگر به دوستمان اخم کنیم یا بگوییم اَه، ممکن است او خیلی ناراحت بشود یا دلش بشکند. بیایید مواظب باشیم یک وقت حرفی نزنیم که دیگران ناراحت شوند! کار بدی هم نکنیم. ما که نمی‌خواهیم دل کسی را بشکنیم! ما که سنگ‌ریزه نیستیم! 🌞از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🌞برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🍃🌞🍃🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🍃🌞🍃🔅🔅═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🔅🖤🔅❈•• هدیه پدر مهربان امروز مامان بزرگ به مناسبت (سلام الله علیها) یه یادگاری با ارزش به من و نیکان داد. دو تا تسبیح قشنگ و رنگی رنگی. مامان بزرگ گفت: بچه ها دوست دارید وقتی یه عالمه کار دارید فرشته ها بیان و بهتون کمک کنن؟ ما که چشمامون گردالی شده بود و باورمون نمی شد، گفتیم مگه می شه؟ مامان بزرگ گفت: بله، فقط کافیه قبل شروع هر کار با تسبیح های قشنگتون 34 مرتبه «الله اکبر» 33 مرتبه «الحمدلله» و 33 بار «سبحان الله» بگید تا خدا فرشته ها رو بفرسته کمک تون. مامان بزرگ بعدش برامون گفت: این ذکرها رو به دخترش حضرت زهرا یاد داد چون دختر بزرگوارشون روزها کارهای خیلی زیادی داشت که انجام همه اونا براش سخت بود. پیامبر مهربون به دخترشون گفتن: هر وقت انجام کارها برات سخت شد این ذکرها رو بگو تا خدای مهربون فرشته هاش رو به کمک تو بفرسته. راستی بچه ها به خاطر اینکه حضرت زهرا همیشه این ذکرها رو می گفتن به اونا می گن . 🖤از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🖤برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🍃🖤🍃🔅🔅═══╗ eitaa.com/nikoo_nikan_com ╚══🔅🔅🍃🖤🍃🔅🔅═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🍃🐳🍃❈•• 🐟ماهی ریزه می خواست ببینه آسمون چه رنگه رنگین کمون چه رنگه نفس گرفت با یک حباب بیرون پرید از توی آب گرفت یهویی نفسش برنیومد اون از پسش شالاپ شولوپ افتاد تو دریا مثل توپ گفت با خودش یه لحظه آب نخوردم شکر خدا زنده ام و نمردم 🐟از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🐟برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅═══╗ https://eitaa.com/joinchat/1035993277Cbdf74a3bbe ╚══🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅 ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🍃🖤🍃❈•• 🖤مثل قاسم برف می آمد و هوا حسابی سرد بود. از پشت پنجره ی گرم اتاق دانه های برف را نگاه می کردم. مامان با یک لیوان چای داغ آمد کنارم و گفت: «پسرم، قدر این همه آسایشو بدون و از موقعیتت استفاده کن درسهات رو خوب بخون تا توی دنیا آدم بزرگی بشی درست مثل کوچولو که یه پسر عشایری بود، وقتی برف می اومد و هوا سرد می شد قاسم از سرما می لرزید؛ چون لباس هاش خیلی کم بود و مامانش برای اینکه پسرکوچولوش سرما نخوره چادر خودشو دور قاسم می پیچید که گرم بشه. درسته که این پسر کوچیک مثل ما توی آسایش و رفاه نبود، اما قاسم از همون موقعیت ها خوب استفاده کرد و بعدها مرد بزرگی شد که اسمش توی همه ی دنیا پیچید. همه آدمایی که دوستش داشتند به بودنش افتخار می کردن و اونایی هم که دشمنش بودن از شنیدن اسم وحشت زده می شدن و می ترسیدن.» 🖤از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🖤برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅═══╗ https://eitaa.com/joinchat/1035993277Cbdf74a3bbe ╚══🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅 ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🍃🍅🍃❈•• 🍃بخشندگی چه‌قدر خدا است که درخت را آفریده. درخت هم بخشنده است؛ وقتی شاخه‌هایش را روی سرمان سایه می‌کند یا میوه‌هایش را به ما تعارف می‌کند. یا با ریشه‌هایش خاک را بغل می‌کند و برگ‌هایش را روی سر آن می‌کشد. بعد از خدا، بخشنده‌تر از درخت کسی است که آن را می‌کارد و از آن نگه‌داری می‌کند تا خودش و دیگران از آن استفاده کنند. بیایید ما هم بخشنده باشیم. 🍃از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🍃برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅═══╗ https://eitaa.com/joinchat/1035993277Cbdf74a3bbe ╚══🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅 ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🍃🍅🍃❈•• 🍃دایی مهندس من خدای خوبم سلام. خدا جان می دانی که دایی من مهندس برق است و یک جایی کار می‌کند به اسم اداره‌ی برق. او کمک می‌کند خانه‌ها و مدرسه‌ها و بیمارستان‌ها همیشه برق داشته باشند. من فکر می‌کنم تو به خاطر این کار خوب از او خوش‌حال هستی. خداجان، دایی هروقت می‌آید خانه‌ی ما، وسایلمان را تعمیر می‌کند. جاروبرقی را، اتو را، رادیوی کوچک بابا را. او این کار را دوست دارد. امروز من خیلی منتظرش هستم، چون ماشین کنترلی خودم، پنکه‌ی اسباب‌بازی نیکو و آدم‌آهنی نیکی خراب شده‌اند. خدایا، کاری کن دایی جانم همه‌ی این وسایل را درست کند! خسته هم نشود. بعد هم به‌خاطر کارهای خوبی که کرده، خیلی دوستش داشته باش. ، من هنوز نمی‌دانم وقتی بزرگ شدم می‌خواهم چه کاره شوم، امّا دوست دارم مثل دایی آدم‌ها را خوش‌حال کنم. من می‌دانم، تو حتماً کمکم می‌کنی. 🍃از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🍃برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅═══╗ https://eitaa.com/joinchat/1035993277Cbdf74a3bbe ╚══🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅 ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••❈🍃🍅🍃❈•• 🍃شیخ بهایی ورقه امتحان ریاضی رو به بابابزرگ نشون دادم و گفتم: ببین بابابزرگ بازم بیست گرفتم. من عاشق عددها و ضرب و تقسیما هستم. بابابزرگ به ورقه ام نگاهی کرد و گفت: آفرین، امیدوارم یه روزی مثل بتونی کلی از مشکلات مردمو حل کنی. گفتم: شیخ بهایی کیه بابابزرگ؟ بابابزرگ گفت: جونم بگه واست باباجون، شیخ بهایی ریاضی دان، ستاره شناس و دانشمند بزرگی بود که مرقدش تو شهر مشهده. شیخ بهایی با علمی که داشت .... شما می دونید شیخ بهایی با علمی که داشت چه کارهایی کرد؟برای رسیدن به جواب انیمیشن بالا رو ببینید👆🏻 🍃از اینجا هم می تونی ببینی👇🏻 http://nikoonikan.com/ 🍃برای دیدنی های بیشتر به کانال نیکو و نیکان بپیوندید👇🏻 ╔═🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅═══╗ https://eitaa.com/joinchat/1035993277Cbdf74a3bbe ╚══🔅🔅🍃🐳🍃🔅🔅 ═╝