رودها آمدند بدرقه ی
چشمه ای که شهید مردم شد
قطره قطره چکید باران و
در دل اشک ها ی ما گم شد
یک کبوترْشهید آوردم ،
شعله ور در میان آتش عشق
با سکوت از قفس پرید و نداد،
پاسخی غیر خون به پرسش عشق
جا نمیشد میان آن تابوت
وسعت عشق و خدمت و ایمان
پاسخم داد مصرعی موجز
سروَ م افتاده است در گلدان
بغض ها درگلو گره خورده ،
چه شب و روز های سنگینی
آن عرق ها که ریختی سید ،
شده این اشک ها که میبینی
خاک روی عمامه ات پس کو ؟
به گمان خاکِ بر سر ما شد...
کوره راه نرفته بسیار است ،
مادرت چشمه چشمه دریا شد
دل من مانده در ارسباران
زیر آتش کنار مه،باران
باورم نیست مشهد آمده ای ،
میزبانی تو یا شدی مهمان؟
آهوان غریب را داده
با صدای نقاره ها فرصت
با سلامی ز دور میگیرد،
هر شهید از امام خود رخصت
ناودان نقاره خانه پر است
از نت اشکبار خادم ها
قطره ها سر به سنگ میکوبند
که جهان را گرفته درد و عزا
خادم اين بهشت بودی و پَرْ
زده ای تو به جنة المأوى
ساحت عشق را به هم زده ای
غایب اینجا و حاضری آنجا
جامه ات شد سپید رویت ماه،
حج خود مشهد الرضا کردی
سعی بین صفا و مروه ی خود
در دل کوره راه ها کردی
با دل پر به مشهد آمده اند،
ابرهای سیاهپوش حزین
چشم باران دوباره میبارد ،
باز گل کرده شانه های زمین
شب جمعه است و دفن خواهی شد
بدنت بی کفن نبود و غریب
گریه هایم به قول تو باید
برود سمت و سوی یابن شبیب
نيزه ها بود و اندکی پیکر
بدنی مانده بود درصحرا
نعل ها آنقدر که ضربه زدند
غسل با خاک کرده او گویا
و سلامٌ علیکْ ابراهیم!
مژده ای از بهار آوردی
ما همه بذر در زمستانیم
تا كه رجعت کنی و برگردی...
@niloofaranehha
#زهرا_حاجی_پور
#شهید_خدمت
#شهید_جمهور
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیم رسانه ای تو را گفته شد ضعیف
با خون بلندشد به فلک ماه شهرتت
مصداق من تعزُّ تشاءِ خدا شدی
خاک تواضع است شده تاج عزتت
🌍وقتی جهانیان نیز میگویند :ما نعلم منکم به غیر از خیر ....
#شهید_خدمت
#زهرا_حاجی_پور