eitaa logo
نیم پلاک
394 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
299 فایل
کانال #اختصاصی #سبک_زندگی و #خاطرات شهدا https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از 
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 تنـها امری ،که خـدا فرمود: من انجام می‌دهم؛ پس شما هم انجام دهید. یعنی تنها موردی که فعل انسان به تبع فعل خدا و در کنار آن دستور داده شده است بر عبـادتی است، که خـدا تاکید فرموده است 🌴 🌴🌹🇮🇷🌷🌴
هدایت شده از 
خرجام و بایدن .mp3
2.52M
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 ترامپ یا بایدن؟ 👌 تحلیل برادر 🌴🌹👌🌷🌴
هدایت شده از 
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 عکس عیدی از قاسم_سلیمانی 💐 رفته سردار نفس تازه کند برگردد چون ظهور گل نرگس   به خدا نزدیک است 🌾 با ولایت تا شهادت تا قیامت 🌻 🌴🌹🇮🇷🌷🌴
1_5822163202946892407.pdf
2.78M
🔴پیرو تاکید رهبر معظم انقلاب در دیدار روز ۱۲ آبان سال ۹۵ با دانش‌آموزان و دانشجویان بر مطالعه‌ درس آموز اسناد لانه‌ جاسوسی آمریکا، دانلود رایگان همه این اسناد از لینک‌های زیر امکان پذیر است: ♦️دانلود مجموعۀ ۱۱ جلدی اسناد لانه‌ جاسوسی 📂 | جلد اول: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/1.pdf 📂 | جلد دوم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/2.pdf 📂 | جلد سوم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/3.pdf 📂 | جلد چهارم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/4.pdf 📂 | جلد پنجم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/5.pdf 📂 | جلد ششم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/6.pdf 📂 | جلد هفتم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/7.pdf 📂 | جلد هشتم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/8.pdf 📂 | جلد نهم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/9.pdf 📂 | جلد دهم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/10.pdf 📂 | جلد یازدهم: basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/11.pdf
هدایت شده از 
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 👊 (ره) : ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه‏ مان که با است، ادامه دهیم، فرزندانمان شهد را خواهند چشید. 👊 گرامیباد ١٣ آبان،روز ملی مبارزه با استكبار جهاني و تسخير 🌴 #مسجد 🌴🌷👌🌹🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
13990813_40515_128k.mp3
16.88M
🎙بشنوید | صوت کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب در سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع). ۹۹/۸/۱۳ 💻 @Khamenei_ir
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 خوراسگان 💐 روز تولد (ص) و امام صادق(ع) با استکبار جهانی 🌴 روایتگری و تحلیل برادر 🌴🌹🇮🇷🌷🌴
هدایت شده از @AntiBBC
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر جدید از رونمایی تیر بار موشکی سپاه دشمنان ما خوب بدانند اگر دست از پا خطا کنند با رگبار سنگینی از موشک‌های ما روبرو خواهند شد. ‏رونمایی از رگبار موشکی در روز اعلام نتایج انتخابات آمریکا یک پیام مهم دارد؛ منتظر ترامپ و بایدن نبودیم و بدون نگاه به غرب می تونیم قوی باشیم. @AntiBBC
هدایت شده از 🍃 مهمانی ستاره‌ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌺🌺 🌸شهیدی که در قبر لبخند زد!🌸 🎤 راوی : حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌷طلاییه سه راهی شهادت ان شاءالله شهادت نصیب همه اعضای کانال شود.[صلوات] ارسال به دیگران 🆔 @m_setarehha
هدایت شده از 🍃 مهمانی ستاره‌ها
. 🌺🌺🌺 🌸 ادامه مطالب.......🌸 «« روزهای آخر »» «« راوی علی تورجی و ابراهيم شاطري پور»» از مشهد که برگشت حال و روزش تغییر کرد. نشاط عجیبی داشت. از بیشتر دوستان و آشنایان خداحافظی کرد. از همه حلالیت طلبید. محمد خیلی تغییر کرده بود. از مشهد برای همه سوغات آورده بود. سوغاتی همه را تحویل داد. بعد پارچه سفیدی را از ساک بیرون آورد. گفت: این برای خودم است. مادر باتعجب گفت: این چیه! محمد هم گفت: کفن! همه میدانستیم که شهید غسل و کفن ندارد. من شک ندارم که میخواست ما را آماده کند. قرار بود فردا با دوستانش عازم جبهه شود. همان روز رفتیم به گلستان شهدا. سر قبر شهید سیدرحمان هاشمی. دیگر گریه نمی کرد. دو تن دیگر از دوستانش در کنار رحمان آرمیده بودند. به مزار آنها خیره شد. گویی چیزهایی را میدید که ما از آنها بی‌خبر بودیم. رفت سراغ مسئول گلستان شهدا. از او خواست در کنار سید رحمان کسی را دفن نکند! ایشان هم گفت: من نمیتوانم قبر را نگه دارم. شاید فردا یک شهید آوردند و گفتند می خواهیم اینجا دفن کنیم. محمد نگاهی به صورت پیرمرد انداخت و گفت: شما فقط یک ماه اینجا را برای من نگه دار!! ظهر بود که از خانواده خداحافظی کرد. داخل حیاط ایستاده بود. میخواست چیزی به مادر بگوید اما نگفت! یکی دوبار آمد حرفش را بزند ولی سکوت کرد. مرتب میرفت و میآمد. مادر پرسید: چیزی شده!؟ کمی مکث کرد. بعد گویی حرفش را عوض کرد و گفت: منتظر پدر هستم. به هر حال محمد از همه ما خداحافظی کرد و رفت. همان شب شوهر خواهرم را دیدم. پرسید: محمد چیزی به شما نگفت؟ گفتم: نه، چطور مگه! گفت: امروز عصر آمد درب مغازه ما. حرفهایی زد که خیلی عجیب بود. حالت وصیت داشت. به من گفت: جنازه من را که آوردند از حسینیه بنی فاطمه سلام الله علیها تشییع کنید. قبل از دفن لباس سپاه را به من بپوشانید. پیشانی بند یازهرا سلام الله علیها به سر من ببندید. در گلستان شهدا در کنار سید رحمان هاشمی مرا دفن کنید! پدر و مادرم مرا در قبر بگذارند! روی سنگ قبر من هم فقط بنویسید: یازهرا سلام الله علیها. خیلی نگران بودم. یاد حرفهای محمد به مسئول گلستان شهدا افتادم: یک ماه اینجا را برای من نگه دار! یعنی محمد میداند کی و چگونه شهید میشود!؟ محمد وصیت نامه اش را نوشته بود. آن را در جایی گذاشته و رفته بود. این حوادث اضطراب من را زیاد ميكرد. یعنی دیگر محمد را نمیبینم!؟ همه خاطرات کودکی، مدرسه، کار و... در ذهنم مرور می‌شد. چند روز بعد نامه ای فرستاد. نصیحتهای شخصی برای من بود. مقداری پول در حساب داشت. ّ گفته بود صدقه و رد مظالم بدهم! از افرادی هم پول طلبکار بود. گفت: اگر نیاوردند آنها را حلال میکنم. در پایان همان مطالب شوهرخواهرم را تکرار کرد. کجا و چگونه مرا به خاک بسپارید و... ادامه دارد......... 🆔 @m_setarehha
28.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مستند جنایات آمریکا💥 زمان👈 ۱۴ دقیقه 💠کاری از مرکز آفرینش های هنری بسیج استان اصفهان
هدایت شده از 
روایتگری پنجشنبه ها همرا با تحلیل انتخابات آمریکا .mp3
10M
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 باز آیینه و سینی و عطر و نبات باز و با 💐 روایتگری پنجشنبه ها به همراه زمان بیست دقیقه 📌 روایتی از 🌴🌷🇮🇷🌹🌴
هدایت شده از 🍃 مهمانی ستاره‌ها
. 🌺🌺🌺 🌸 ادامه مطالب.......🌸 «« روزهای آخر »» «« راوی علی تورجی و ابراهيم شاطري پور»» از مشهد که برگشت حال و روزش تغییر کرد. نشاط عجیبی داشت. از بیشتر دوستان و آشنایان خداحافظی کرد. از همه حلالیت طلبید. محمد خیلی تغییر کرده بود. از مشهد برای همه سوغات آورده بود. سوغاتی همه را تحویل داد. بعد پارچه سفیدی را از ساک بیرون آورد. گفت: این برای خودم است. مادر باتعجب گفت: این چیه! محمد هم گفت: کفن! همه میدانستیم که شهید غسل و کفن ندارد. من شک ندارم که میخواست ما را آماده کند. قرار بود فردا با دوستانش عازم جبهه شود. همان روز رفتیم به گلستان شهدا. سر قبر شهید سیدرحمان هاشمی. دیگر گریه نمی کرد. دو تن دیگر از دوستانش در کنار رحمان آرمیده بودند. به مزار آنها خیره شد. گویی چیزهایی را میدید که ما از آنها بی‌خبر بودیم. رفت سراغ مسئول گلستان شهدا. از او خواست در کنار سید رحمان کسی را دفن نکند! ایشان هم گفت: من نمیتوانم قبر را نگه دارم. شاید فردا یک شهید آوردند و گفتند می خواهیم اینجا دفن کنیم. محمد نگاهی به صورت پیرمرد انداخت و گفت: شما فقط یک ماه اینجا را برای من نگه دار!! ظهر بود که از خانواده خداحافظی کرد. داخل حیاط ایستاده بود. میخواست چیزی به مادر بگوید اما نگفت! یکی دوبار آمد حرفش را بزند ولی سکوت کرد. مرتب میرفت و میآمد. مادر پرسید: چیزی شده!؟ کمی مکث کرد. بعد گویی حرفش را عوض کرد و گفت: منتظر پدر هستم. به هر حال محمد از همه ما خداحافظی کرد و رفت. همان شب شوهر خواهرم را دیدم. پرسید: محمد چیزی به شما نگفت؟ گفتم: نه، چطور مگه! گفت: امروز عصر آمد درب مغازه ما. حرفهایی زد که خیلی عجیب بود. حالت وصیت داشت. به من گفت: جنازه من را که آوردند از حسینیه بنی فاطمه سلام الله علیها تشییع کنید. قبل از دفن لباس سپاه را به من بپوشانید. پیشانی بند یازهرا سلام الله علیها به سر من ببندید. در گلستان شهدا در کنار سید رحمان هاشمی مرا دفن کنید! پدر و مادرم مرا در قبر بگذارند! روی سنگ قبر من هم فقط بنویسید: یازهرا سلام الله علیها. خیلی نگران بودم. یاد حرفهای محمد به مسئول گلستان شهدا افتادم: یک ماه اینجا را برای من نگه دار! یعنی محمد میداند کی و چگونه شهید میشود!؟ محمد وصیت نامه اش را نوشته بود. آن را در جایی گذاشته و رفته بود. این حوادث اضطراب من را زیاد ميكرد. یعنی دیگر محمد را نمیبینم!؟ همه خاطرات کودکی، مدرسه، کار و... در ذهنم مرور می‌شد. چند روز بعد نامه ای فرستاد. نصیحتهای شخصی برای من بود. مقداری پول در حساب داشت. ّ گفته بود صدقه و رد مظالم بدهم! از افرادی هم پول طلبکار بود. گفت: اگر نیاوردند آنها را حلال میکنم. در پایان همان مطالب شوهرخواهرم را تکرار کرد. کجا و چگونه مرا به خاک بسپارید و... ادامه دارد......... 🆔 @m_setarehha
هدایت شده از محمدمهدی
🔵شهید علی جمشیدی 🔷قسمتی از وصیت نامه شهید 🔹مردم این زمانه ما را سرکوب می‌کنند که کجا می روید و برای چه کسی می جنگید؟ اما آنان غافلند که ما خود نمی رویم، گویی ما را صدا می‌زنند، قلبمان پایمان را به حرکت وا می دارد، جزء اینکه دختر علی (علیه السلام) و سه ساله امام حسین (علیه السلام) بر روی اسم ما به شهادت زده اند، من جوابی جز این ندارم که خون ما رنگین تر از قاسم و علی اکبر حسین (علیه السلام) نیست. @rasadeakhbar
هدایت شده از شمارش معکوس ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فیلمی از یک دانشکده نظامی در یمن در مناطق تحت کنترل انصارالله ✍ آیت الله بهجت فرمودند جرقه ای در یمن اتفاق خواهد افتاد که مقدمه ظهور امام عصر عج خواهد شد و چه انفجاری از این عظیم تر که ارتش پابرهنگان یمنی اینچنین مدرن و با صلابت شده است. وعده خدا نزدیک است✌️ @rayehe313
هدایت شده از @AntiBBC
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار فیلم کامل حضور رهبر انقلاب در منزل شهید حاج قاسم سلیمانی @AntiBBC