🌴🌹🇮🇷🌷🌴
#پاسدارشهید علیرضا محمودی قهساره
🌴
موضوع: #آموزش
💐
محل شهادت : شرق دجله #عملیات_بدر
نحوه شهادت : اصابت #گلوله مستقیم گلوله #دشمن
مزار : #گلستان_شهدای_اصفهان
🌴
هدیه محضر همه شهدای اسلام #صلوات
🌴🌹🕊🌷🌴
#نیم_پلاک (سروش)
https://sapp.ir/joingroup/KUkbcGErCX4m2LOSespAW3ag
(ایتا)
https://eitaa.com/joinchat/1817247767Cecd540b4f5
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
هدایت شده از ایران قوی 🇮🇷
#آموزش
دوره کتاب خوانی استادعلامه شهیدمرتضی مطهری
مطالعه و پژوهش روزانه ۳۰صفحه
هزینه ثبت نام: ۵۰ هزار تومان که در صورت شرکت منظم بخشی از آن عودت داده خواهد شد
#مجازی ، کلِ ایران
همین پیام رو برای این آی دی بفرستید:
@ghods313
ایران قوی:
https://eitaa.com/joinchat/2934177919C4ceb4328a1
☫﷽☫
🌴🇮🇷🌴
توو #آموزش یه بار که حسابی عرق بچه ها رو درآورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت : نکنه فکر کنین که فلانی ما را آموزش میده ، من #خاک پاهای شماهام .
من خیلی کوچکتر از شماهام اگه #تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم.
ولی دلش رضا نداده بود و با #گریه از همه خواست که دراز بکشن، همه تعجب کرده بودن،
همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها
و دست می کشید به کف پوتین بچه ها و خاکش رو می مالید رو پیشانیش می گفت: من خاک پای شماهام
🌴
#شهید_ابراهیم_همت
#طوفان_الأقصی
👇
•┈••✾• #نیم_پلاک •✾••┈•
https://eitaa.com/joinchat/1817247767Cecd540b4f5
🌴🌹🇮🇷🌷🌴
سلام علیکم
بحث #ریا شد، متن زیر را که بتازگی یکی از #همرزمان برام فرستاده را تقدیم میکنم
#یواشکی هاتون قبول
✅
ما هم تو جوونی کارهای یواشکی انجام می دادیم.
تو مترو تجریش شهرری ، ی جوون بهم گفت حاجی مثل اینکه اهل جبهه و جنگ بودی ،
آیا زمان شما هم کارهای یواشکی داشتید؟
گفتم اوه ، تا دلت بخواد.
میگه میشه یواشکی بهم بگی؟
بهش میگم : ما یواشکی برای #جبهه ثبت نام کردیم ، دست تو #شناسنامه مون بردیم. بدون خداحافظی رفتیم جبهه ، #آموزش رزمی را دیدیم و ندیدیم ، اعزام شدیم ، طول #تفنگ با سر نیزه اش از قدمون بلندتر بود.
جنگیدیم ، زخمی شدیم ، بستری شدیم ، از بیمارستان فرار کردیم و دوباره برگشتیم جبهه ،
نماز شب خون شدیم ، وصیت نوشتیم ، جای دیگری نگهبانی دادیم ، ظرف ها رو شستیم ، کفش ها را واکس زدیم ، توالت ها را تمیز کردیم ، دعا کردیم ، گریه کردیم ، ترسیدیم ، دلتنگ شدیم ، خندیدیم ، خدا حافظی کردیم ، حلالیت طلبیدیم ،
چند باره رفتیم جبهه ، مسئولیت گرفتیم، مسئولیت را پس دادیم ، خوابیدیم ، بیدار ماندیم ، تشنگی کشیدیم ، گرسنگی کشیدیم ،
مهمات از ارتش کش رفتیم ، به سنگر تدارکات تک زدیم ، بجای دیگری اسیر شدیم و حتی به جای دیگری شهید شدیم ، اسیر شدیم ، مفقود شدیم ، جانباز شدیم ، به میدون مین زدیم ، شلیک کردیم ،
موج گرفتمون ، موجی شدیم ، یدفعه نمی فهمیم چرا داریم خونواده مون را کتک می زنیم ، اذیت میکنیم ، خانمم میگه دوباره موجی شدی ، بچه هارو نزن ، فقط منو بزن ، بعد که حالم جا میاد ، گریه می کنم و دلم به حال فرزندانم می سوزه، دخترم میگه بابا وقتی تو اون حالت مارو می زنی ، ما هم ثواب جبهه را می بریم؟
بعضی وقت ها تو کوچه و خیابون مسخره ام می کنند ، رانندگی کردیم ، قول شفاعت گرفتیم ، قول شفاعت دادیم ،
خبر شهادت دادیم ، خبر اسارت دادیم ، خبر مجروحیت دادیم ، ترک پست کردیم ، اشتباه کردیم ، تلفات دادیم ، شهید دادیم ، مجروح دادیم ، ولی همیشه خودمون را به عملیات می رساندیم ،
حقوق برامون معنی نداشت ، چه معنی داره که داری #خدمت می کنی و در قبالش حقوق بخواهی؟ غرب رفتیم ، جنوب رفتیم و یواشکی بعد از جنگ هم #سکوت کردیم ، البته اسم بعضی از رفقامون را هم روی خیابون ها و کوچه ها گذاشتند و البته با جنگ و دعوایی که در شورای شهرها بوده ، آنجا گفته بودند چقدر شهید شهید ، به حاشیه رانده شدیم ،
نادیده گرفته شدیم ، انگ خوردیم ، دروغ شنیدیم ، شعار شنیدم ، جفا دیدیم ، زخم زبان خوردیم ، ی روز از جبهه برگشتیم ،
مثل پل های عملیات خیبر دیگه به درد نمی خوردیم، رفتیم نماز جمعه ، بهمون گفتن جلمبر ، می فهمی جلمبر یعنی چی؟ یعنی ژولیده ، ژنده پوش ، عقب مونده ، کهنه پوش ،
فتنه های دنیا طلبی رو تو دهه 70 و 80 و 90 دیدیم ، تو شهرها با منافقین ، سلطنت طلب ها ، بریده ها ، و با سربازان دشمن و جمع یواشکی کاران که دیگه علنی کار می کردند ،
جنگیدیم.
دوباره تو میدون اومدیم ، رفتیم و... برای ثبت نام بچم تو مدرسه نگفتم رزمنده ام ، دخترم گفت بابا میشه اصلأ نیای در مدرسه دنبالم ،؟ اصلأ نیا یا اگر میای با پراید نیا ، دخترم میگه بابا پس کی ما میتونیم هرچی دلمون خواست بخریم؟ ما هم مریض میشویم ، هممون ی جایی از تنمون به وسیله انفجار گلوله ها و یا اصابت گلوله ، جای حک ترکش و عبور گلوله وجود دارد ، بیمار شدیم ، بستری شدیم ، ترخیص شدیم ، البته ناله هم کردیم ، اینقدر رفتیم بیمارستان که موزائیک های آنجا هم ما را میشناسند ،
سنم زیاد شده ، بعضی هامون پولمون هم زیاد شد ، علممون هم زیاد شد ، بعضی هامون جبهه را فراموش کردیم ،
جلمبری هم یادمون رفت. محتاط شدیم ، یهو یواشکی مردیم و یواشکی هم دفن شدیم.🥀
اصلأ نسل ما نسل طلایی یواشکی ها بود.ازش پرسیدم حالا اگر میشود تو یواشکی هاتو بگو،
👌
دیدم سرشو انداخت پائین و داره یواشکی گریه می کنه.
🌹
😭وقت بزار بخون اگر دلت شکست وگریه کردی برای دوستان بی ادعا در حق سید علی دعا کن وظهور مولایمان را با دل شکسته از خدا بخواه
😭😭
#همرزمان_شهدا
#جاماندگان_از_غافله_عشق
#خدایا_دلم_شهادت_میخواهد
🌻
#نیم_پلاک