eitaa logo
تا انتهای افق
10هزار دنبال‌کننده
652 عکس
197 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلاب به سبک فرانسوی امسال و در این ایام مدرسه‌ای در ایران دعوت شدم که در خصوص ویژگی های انقلاب های جهان برنامه گذاشته بودند. ایده جالب و مهمی بود که بچه ها بدانند انقلاب های جهان چه فرایند و سرنوشتی داشته اند. پیشنهاد تشریح انقلاب فرانسه را به عهده گرفتم. به عنوان کسی که از نزدیک هم فرانسه امروز را تجربه کرده است. چکیده آنچه گفته شد این که: فرایند تبدیل شدن فرانسه از سلطنت به جمهوری حدود ۱۰۰ سال طول کشیده. از انقلاب اول ۱۷۸۹. بقای انقلاب اول فرانسوی ها به ۱۵ سال هم نرسید. انقلاب ضد سلطنت بود اما بعدش سلطنت ناپلئون شروع شد. سلطنت مطلقه کامل. بعد هم به کلی انقلاب فراموش شد. کلا هر گروهی می آمدند با جنگ و خونریزی قدرت را دست گرفتند. تا ۱۷۹۲ خونریزی های فراوانی انجام شده. انقلابی ها تا ده سال پشت سر هم زیر تیغ گیوتین میرن. یا با فجیع ترین حالت ها حتی به جسد این افراد رحم نمی کنند. پس از انقلاب دو دوره را فرانسه تجربه می کند. دوره اول جنگ های داخلی. دوره دوم جنگ های بین المللی. در دوره اول در طی ده سال ۱۲۰۰۰ نفر زیر تیغ گیوتین رفتند. در زمانی که جمعیت فرانسه ۲۰ میلیون نفر بود. همه هم رهبران انقلاب بودند. انقدر هرکس روی کار می آمد رهبران انقلاب قبلی را می کشت که این اصطلاح باب شد که انقلاب فرزندان خود را می خورد... تا ۱۷۹۹ و روی کار آمدن ناپلئون که دیکتاتوری کامل شد این جنگ و جنایت داخلی ادامه داشته. ناپلئون انقلابی نبود نظامی بود. و او هم با کشتن مخالفان یک دیکتاتوری کامل ایجاد کرد. از ۱۷۸۹ تا چهل سال پس از آن همین روند ادامه داشت. تا چهل سال! ده سال نخست جنگ قدرت. بعد هم اوج قحطی و مشکلات اقتصادی. در این ده سال ده بار قانون اساسی نوشته می شود. یعنی تقریبا سالی یک قانون اساسی. بعد ۲۴ سال دیکتاتوری مطلق در فرانسه که همه چی در اختیار جنگ بوده، بعد برادرزاده ناپلئون بر سر کار میاد و بعد مجدد سلطنت طلبان... بر این اساس گفته می شود که فرانسه انقلاب شده بعد ۴۰ سال با کشوری که انقلاب نکرده بود فرقی نداشت. تازه استعمارگر هم شد. استعمارگری بزرگ... و با انگلیس و پرتغال و اسپانیا که انقلاب نکردند هیچ فرقی نداشت. فرانسه از آمریکای لاتین گرفته تا کانادا و آفریقای شمالی و حتی آسیا مستعمره داشت. هند اول مستعمره فرانسه بود که انگلستان با او جنگید و این کشور را از آن خود کرد. فرانسه، مراکش، تونس، الجزایر همه را به بند کشید و منابع طبیعی و انسانی این کشورها را برای کشور خود می برد. وقتی مردم الجزایر برای استقلال کشورشان انقلاب کردند. سر معترضین و رهبرانشان را که ۱۸۰۰۰ نفر می شد با تیغ گیوتین از بدن جدا کرد و به کشور خود برد که هنوز هم در موزه ای از آن جمجمه ها نگهداری می کنند! در ۱۳۲ سال استعمار ۵ میلیون آفریقایی را کشت و منابع طبیعی و نیروی انسانی این کشورها را برای خود برداشت... شعار فرانسوی ها:‌ آزادی، برابری و برادری بود اما در عمل همه چی برعکس اتفاق می افتاد. برای بیستمین بار یک قانون اساسی که جمهوری باقی بماند ثبت شد. اما سازگار با سایر کشورهای اروپایی سلطنتی. یعنی تنها شکل حکومت تغییر کرد. اساس سکولاریسم. تفکیک قوا. رجوع به احزاب صاحبان قدرت نه مردم. حق رای به زنان بیست سال پس از انقلاب فرانسه به تصویب رسید.حتی این حق برای همه مردها هم نبود. تا مدت ها حق رای بر اساس میزان ثروت بود و افراد باید مالیات معینی پرداخت می کردند تا حق رای پیدا کنند... انقدر وضع جنایات و فجایع این انقلاب که با صفت کبیر از آن یاد می شود وحشتناک است که من توان ذکر یکی از انها را هم ندارم و می توانید در مستندی که نشانی آن را ارسال می کنم از آن با جزئیات بیشتر مطلع شوید... به نظر یکی از کارهای ارزشمند آگاهی بخش برای نوجوان و جوان ایران آگاهی با کیفیت انقلاب های کشورهایی است که امروز سنگ آزادی و زندگی طبیعی مردم و زنان ایران را به سینه می زنند. همه اش فیلم و نمایش است و جز به دست آوردن سرزمین های پر منابعی همچون ما به چیز دیگری نمی اندیشند... به معنی واقعی کلمه در رنج هستند. هم رنج از دست دادن ایران،‌ هم رنج تکثیر شدن این نگاه انقلابی در جهان... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance https://www.aparat.com/v/jJ138 https://www.aparat.com/v/y3wJz
اگر دوستش داشته باشی... اگر کسی را دوست داشته باشی... خطاهایش را نادیده می گیری. می بخشی. دستش را می گیری. زمین خورد کمک می کنی بلند شود. اذیتش نمی کنی. دنبال پیدا کردن نقطه ضعف هایش نیستی. وقتی از دستش ناراحت می شوی، نقاط قوتش را به خودت یادآوری می کنی. لطف هایی که کرده فراموش نمی کنی. فلسفه دوستی ات را مرور می کنی. نمی گذاری هر کس و ناکسی از راه برسد و انگی به تو به او به رفاقتت بزند. شک و شبهه ای در کار باشد خودت تحقیق می کنی اعتماد نمی کنی به حرف و نظر غریبه ها، حسودها، کینه به دل گرفته ها... خلاصه که هیچ کس نیست که تصدیق نکند محبت باشد خیلی بهانه گیری ها از بین می رود. اما خدا نکند دوستش نداشته باشی... یک خطا هم بخشیدنی نیست. زمین بخورد محل نمی دهی. اذیتش شاید بکنی. مدام نقطه ضعف هایش را مرور می کنی که نکند محبتش وارد قلبت شود. وقتی از دستش ناراحت شوی هیچ توجیح و عذری را نمی پذیری. هرکس هر انگی بزند دلت می خواهد قبول کنی. زود باور می شوی به هر اتهامی در خصوصش و ... فرق ما با برخی از این جا شروع می شود. ما نظام جمهوری اسلامی ایران را دوست داریم. چون تاریخ را خوانده ایم. می دانیم چی بودیم چی شدیم. می دانیم این جمهوری همین مردم هستند با کم و زیادش. نقص ها و قوتش. خودمان را جدا نمی دانیم. و محبتی که بخاطر فداکاری هزاران هزار انسان پاک در قلب های ما برای این راه و مسیر و اندیشه پرورش یافته نمی گذارد پشت پا بزنیم، قهر کنیم یا طلبکار شویم. هر جا مشکلی باشد تلاش می کنیم حل کنیم. زمین بخورد اشک می ریزیم. اشتباهی صورت بگیرد غصه می خوریم اما پا پس نمی کشیم، از اصل قضیه دفاع می کنیم در رفع مشکلات می کوشیم. در درون خود را سرزنش می کنیم که باید بهتر عمل کنیم بیشتر تلاش کنیم اما هرگز پشیمان نمی شویم از این محبت قلبی. چون ریشه دارد. اصالت دارد. هیجان و خودخواهی توش نیست. خلاصه این داستان ما و نسبت ما با جمهوری اسلامی ایران است. و بر این اساس، هرگز از ما شعاری علیه او نخواهید شنید. هرگز قلم به تخریب او دست نخواهیم گرفت. هرگز با دشمن این عشق و محبت و آرمان یک صدا نخواهیم شد. هرگز صدای ناله و شکایت و نق زدن از ما به یاری خدا بلند نخواهد شد. خانه ای است که با خون بهترین هایمان آباد شده. حالا هر جایش خراب شود یا خراب کنند همت می کنیم و بی حرف می سازیم. چون محبتش را در قلب هایمان داریم. نقاط ضعفش را نقاط ضعف خود می دانیم خود را از او جدا نمی دانیم که بخواهیم به بهانه نقطه ضعف هایش طلبکار شویم و به آن لگد بزنیم یا رهایش کنیم. نه در ادب و احترامی که آموختیم می گنجد نه در عشق و محبتی که در رگ و خونمان نسل به نسل جریان یافته و نه در ایمانی که آورده ایم و وعده ای که به آن از آخرین احساس یک قلب معتقدیم. پس امشب از ما می شنوید. و چون ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم،گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم... و این بانگ ادامه دارد تا ظهور منجی عالم بشریت... همان وعده قطعی نهایی... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
89.2K
و وعده قطعی خداوند... « خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آن‌ها واقعاً فاسق‌اند.» ✨سوره نور؛ آیه ۵۵ ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم برای شهر لاهه (دنهاخ) هلند است. برای همین امسال. محرم ۲۰۲۲؛ روز عاشورا. احتمالا حوصلتون نگیره همه فیلم را ببینید. جمعیتی که می بینید در قلب هلند، در یکی از شهرهایش، اقامه عزای حسینی کرده اند. از جمله نشانه های ، از این دست راهپیمایی هاست. ۱۴۰۰ سال پس از ظهور اسلام، در دل اروپا در کشوری با گرایش بی دینی، مردمی از چندین ملیت با یک عقیده و گرایش واحد، هر سال پر شورتر و پر تعدادتر از قبل، گرد هم می‌آیند. این زنان و مردان جمعی از مردم افغان، ترک، سوری، عراقی و ایرانی و هلندی و... هستند. از این جهت این فیلم را الان ارسال می‌کنم که بدانیم متحدان گرایش دینی مرز جغرافیایی نمی‌شناسند و یک «سوم شخص» واحدی دارند که برای آن در هر نقطه جهان تحت یک پرچم قرار بگیرند. پرچمی که ملیت پذیر نیست و از این جهت قدرتش به وسعت یک جهان است. و اینکه از این دست تجمعات را ( مثل راهپیمایی ۲۲ بهمن ایرانی‌ها) هرگز در رسانه‌های هلندی و اروپایی نمی‌بینید اما وجود دارند و باید بدانیم که آینده جهان در دنیای واقعی رقم می‌خورد نه در رسانه‌های مدیریت شده هدفمند... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
برنامه ریزی ماموریت گرا... امروز روزیست که «محمد امین» در چهل سالگی، مامور شد که پیام خدا را به انسان ها برساند. در این بین ما نیاز است هم خدا را بشناسیم، هم واسطه ای که برگزیده، هم پیامی که فرستاده. اگر رحیم و کریم و علیم است چه پیامی برای ما مخلوقاتش دارد؟ و چه کسی را با چه صفاتی شایسته این انتخاب دانسته؟ و پیام چه بوده؟ « نشانه هایم را برایشان ذکر کن که ببینند هستم... و به آنها یاد بده که باید بر اخلاق و نفس باطنی خود کار کنند که از ناپاکی ها و عقده ها پاک شود تا ظرفیت پذیرش حق را پیدا کنند و احکام الهی و دستورات این کتاب را به آنان تعلیم بده تا حکیم شوند و بتوانند حق و باطل را تشخیص دهند و راه رشد و تعالی و سعادت خود را با تبلیغات تزیین شده شیاطین جن و انس گم نکنند. » برگرفته از سوره آل عمران آیه ۱۶۴ تا محمد امین بود عزیز بود... به محض اینکه قرار شد رئيس باشد و فرمان دهد دشمنی ها شروع شد. تا صرفا اخلاق مدار بود قابل احترام بود اما همین که مثل جدش ابراهیم، تبر بت شکنی به دست گرفت و کاسبی کاسبان بت پرستی را بهم زد خونش مباح شد... اما او مامور به استقامت بود... و کمک به پیروانش که آنها هم تا پایان ماموریت استقامت کنند... و من فکر می کنم... بسیاری از اختلاف نظرها با رهبر امروز ما بخاطر همین است. میل به از آن خود کردن قدرت توسط دیگران. اگر رهبر امروز ایران یک عالم و عارف وارسته بود که گوشه حجره به موعظه کردن اکتفا می کرد. و صرفا مریدانی گرد خود داشت که به اعمال روزانه فردی بها می دادند، هیچ کس با او کار نداشت و کینه اش را به دل نمی گرفت. داستان از آنجا شروع شد که حاکم شد و سبک حکومتش مبارزه با استکبار خارجی و خودباختگی داخلی بود. شعارش استقامت تا قوی شدن همه جانبه و آقای جهان شدن بود. نه برای قدرت و شهرت. برای اینکه قدرتت بیشتر باشد که احکام الهی را در جهان گسترده کنی. این بر قدرتمندان و خدمتگزاران این قدرتمندان سخت است. دنیای با میل و هوس زندگی کردن و اهداف شخصی را پیش بردن آسان تر است ولو به قیمت نابودی شخصیت و ایمان و شان انسانی هزاران و میلیون ها زن و مرد ساکن این کره خاکی باشد. رهبری داریم که شبیهش که نه چیزی نزدیک به او هم در سراسر جهان وجود ندارد. خب معلوم است این رهبری و ساختن انسانهایی که بر آن اساس آموزش ببینند و رشد کنند و تاثیر گذار باشند نظم نوینی برای جهان ایجاد خواهد کرد. من همیشه فکر می کنم اگر مخالفان حکومت دینی امروز ایران این چهل سال مردم مردم می کنند. چرا در این دویست سال اخیر ذره ای برای مردم ایران ارزش قائل نبودند که دغدغه دفاع از حقوق انسانی شان را داشته باشند؟ چرا مردم سال ۵۶ و ۵۷ را حمایت نکردند؟ چرا برعکس با حکومت غیر دینی رژیم سابق ایران همکاری می کردند؟ چرا اون زمان حکومت عزیز بود و این زمان مردم عزیز شده اند؟ معلوم نیست تفاوت بر سر فایده بخشی یک حکومت برای آنهاست؟ و چیزی که اصلا قابل اهمیت و حتی توقف نیست مردم هستند؟ من بارها اخبار فرانسه و هلند را دیده ام. این روزها مردم ایران در رسانه هایشان، فقط آن دسته معترضان به یک حکومت دینی هستند. و معنای آزادی فقط بر محور حذف قوانین دینی است. و طرفداری از این بخش مردم نه برای رسیدن این مردم به آنچه می خواهند است. برای این است که مردم دستاویز خوبی برای حذف این حکومت و باز شدن راه برای تصاحب یک کشور و تجزیه آن و دسترسی آسان تر به منابع و امکانات آن است. به همین سادگی. و این سادگی بر اساس تجربه پر تکرار رفتار حکومت های مستکبر و جهان خوار است. یعنی چیزی در حد احتمال نیست. هر بار با همین روش یک حکومت را ساقط و تسلط بر آن و برقراری استعمار نوین بوده است. اما خب این سیستم دوست دارد آن بخش دوم مردم ایران را نبیند. آن بخش که در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال بودیم و دیدیم. همچنین تلاش می کند مردم خودش و مردم ایرانی معترض هم نبینند. که تصور کنند همه مثل خودشان هستند. این بخش دوم همان مردم انقلاب کرده ایران هستند که الان در بسیاری از کشورها تکثیر شده اند. کنترل از دست مستکبرین در حال خارج شدن است و قدرت جدیدی در حال شکل گیری است که پایان جهان را به سمت عدل جهانی و برپایی حکومت نهایی دینی الهی می برد. و این فرایند توسط خداوند - خالق هستی - تعیین هدف شده، توسط خودش برنامه ریزی شده و استراتژی تحققش را خودش تعیین کرده. ما فقط مجری آن هستیم. اگر خوب عمل کنیم لیاقت و توفیق می دهد ادامه دهیم. اگر بد عمل کنیم. خودش در کتابش گفته است که کارش لنگ نمی ماند و حرفش زمین نمی ماند و انسان های بهتری را برای انجام ماموریتش جایگزین خواهد کرد. که خدا نکند... و امید اینکه این توفیق از ما سلب نشود...
ادامه متن بالا... اخیرا چند جمله از شهید آوینی خوانده ام که ساعتها و روزها فکرم را درگیر خود کرده و رهایم نمی کند: «انقلاب اسلامی نشان داد که برای مبارزه با قدرت جهنمی استکبار، هرگز نمی توان از طرقی اقدام کرد که او خود بنیان آن را نهاده است. تسخیر قلوب مردم حق طلب جهان و صدور انقلاب با پیشرفت های تکنولوژیکی میسر نیست، با تبعیت از این فرمان قرآنی میسر است که فاستقم کما امرت و من تاب معک... آخرین مقاتله ما – به مثابه سپاه عدالت – نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است...» ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
هدایت شده از Language Learning Forum (LLF)
The Academic Event on: “Woman In Our Scriptures” This online event will be held on January 16, 2023. Participation is free and open to the public 🗣 وبینار تخصصی با موضوع «زن در کتب مقدّس ما» ✅ به زبان انگلیسی ✅ شرکت برای عموم آزاد است. ✝ ارائه بخش مسیحیت: خانم دکتر هایدی هادسل، (رئیس سابق حوزه علمیه هارتفورد آمریکا). دارای مدرک لیسانس از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، کارشناسی ارشد از مدرسه الهیات اتحادیه در دانشگاه کلمبیا، و دکترا از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و همچنین پسا دکترا در Ecole des Hautes Etudes en Sciences Sociales در پاریس ☪ ارائه بخش اسلام: خانم دکتر هانیه ترکیان، مدرّس اسلامی و تحلیلگر ژئوپلیتیک. دارای مدرک فوق لیسانس از جامعة المصطفی العالمیه و دکترا از جامعة الزهرا، (س). نویسنده Studio comparativo sulla figura di Maria مطالعه تطبیقی در مورد حضرت مریم (س) 🕎 ارائه بخش یهودیت: خانم خاخام روث اس سون: خاخام، معلّم و نویسنده، فارغ‌التحصیل دانشگاه ییل در آمریکا 💠 https://hikmat-ins.com/events/ 🌐کانال معاونت پژوهش https://eitaa.com/jz2602
تا انتهای افق
The Academic Event on: “Woman In Our Scriptures” This online event will be held on January 16, 2
@LanguageLF کانال جالبی است.👆👆👆 برای علاقه‌مندان تقویت زبان انگلیسی و موضوعات فرهنگی و دینی. بحث‌های آزاد دارند. آموزش دارند و تنوعی از فعالیت‌های مفید. @ninfrance
کتاب آموزش زبان هلندی در کتابخانه هلند... تعداد زیاد محجبه ها در اروپا حتی تصاویر کتب و صفحه های اول سایت های زیادی را پر کرده از تصاویر دختران و زنان مسلمان محجبه... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
از خاطراتم از اعتصابات دانشگاه‌های فرانسه تا شرایط امروز این دانشگاه‌ها سالی که در دانشگاه فرانسه دانشجو بودم مدام اعتراض و اعتصاب و تعطیلی داشتیم. در حد واقعا افراطی. هم قبلش که دانشجوی زبان فرانسه بودم و تقریبا یک ترم کامل به حدی کلاس ها تعطیل شد که مجبور شدند برخی کلاس ها و آزمون های ما را در سرای محله های شهر برگزار کنند. و انقدر کلاس حذفی داشتیم که برخی اعتراض می کردند که این میزان پولی که ما دادیم حداقل نیمی از آن باید به ما بازگشت داده شود. که البته نشد. بعد هم که در رشته ای دیگر مشغول به تحصیل شدم، باز به همین ترتیب به بهانه های مختلف و با موضوعات مختلف تجمعات و تحصن هایی را از نزدیک شاهد بودم. این ماجرا قبل از شروع کرونا بود. مثلا استاد قرار بود از پاریس بیاد. سریع ایمیل می زد که اینجا اعتصاب سیستم حمل و نقل شده و نمی تونه بیاد و کلاس تعطیل. یا پنجشنبه ها خود دانشجویان تجمعات اعتراضی به افزایش قیمت هزینه ثبت نام دانشگاه دارند یا نسبت به فلان مسئله سیاسی واکنش دارند. برخی روزها که به شکل پر تکرار اتوبوس ها بخاطر مشکلات اقتصادی اعلام اعتصاب می کردند و خلاصه داستانی داشتیم در آن ایام. اما خب به احتمال قوی شما هرگز نه در شبکه های ماهواره ای و نه حتی شبکه های خبری ایران از این اخبار مطلع نمی شدید. این اواخر هم شنیدم باز حواشی زیاد بوده. کمی اخبار مرتبط با دانشگاه های فرانسه را خواندم. باز هم تجمعات و اعتراضات و اعتصابات... تا دخالت پلیس و حتی شناسایی موارد مشکوک انفجاری و تخلیه دانشگاه... می دونم همه توجهات رسانه ای روی ایران هست. می دونم از هر سمت دارن حادثه سازی می کنند و بعد هم رسانه سازی. ولی بدونید انقدر این اتفاقات در دنیا رایج هست که برای خودشان عادی و بی اهمیت شده. این حجم ژست جدیت نگرانی برای وضعیت ایران و جوی که میدن در مسیر همون اهداف فشار شدیدی است که از احتمال ابرقدرتی ایران نگرانشان کرده. یعنی پرداخت هدفمند و یکدست فرمایشی همه رسانه ها خیلی دیگه واضح هست که خبری از دغدغه برای مردم ایران نیست و موضوع کاملا جنگی است... آخر عاقبت حوادث روزگار که همیشه در تاریخ شبیه به هم بوده. فقط بخش غم انگیز ماجرا حجم خیانتی است که برخی مردم یک کشور می توانند به مردم کشور خود، به خاک خود و سرزمین خود داشته باشند. من از صمیم قلب معتقدم خداوند سریع الحساب هست. و کاش کسانی باشند به شکل تحقیقی زندگی پنهان تک تک کسانی که به خاک و کشور و مردم خودشان خیانت می کنند را به تصویر بکشند تا معلوم شود سنت های دنیا تغییری و تبدیلی در آن نیست. متحیر می شوی از سطح درک و اعتقاد برخی که می دانند رفتارشان باعث فشار روحی روانی، اجتماعی و اقتصادی، به زن و کودک و جوان کشورشان می شود. اما بدون لحظه ای فکر وجدانی قلم می زنند، مصاحبه های عجیب می کنند و اقداماتی انجام می دهند. پیوندهای زیر در خصوص اخباری است که از دانشگاه های فرانسه نوشتم. خبرنگار خیلی رمانتیک و رویایی گزارش داده: یه تعدادی خیلی با خوشحالی تجمع کرده بودند. همه چی خیلی خوب و خوش بود. اصلا یه طرف باربیکیو بود... خیلی به همه در این اعتراضات داشت خوش می گذشت. بعد یه دفعه پلیس اومد الکی همه را متفرق کرد. دانشجویان گفتند ما اصلا نمی فهمیم دلیل دخالت پلیس رو. پلیس می گه اما ما به درخواست ریاست دانشگاه وارد عمل شدیم، چون به دلیل مصرف زیاد مشروبات الکلی و رفتارهای خطرناک برخی دانشجویان احتمال حادثه و آسیب به اموال عمومی بود و برای حفظ امنیت خود مردم لازم به دخالت بود... انقدر احساسی و رمانتیک نوشته که آدم نگاهش به اعتراض و اغتشاش هم یه نگاه فانتزی و سرگرمی میشه. حالا مقایسه ای می کنیم با نوع گزارش دهی و سطح خشونت کلامی و میزان بزرگنمایی و سیاه نمایی گزارش گران و خبرنگاران هر نوع حادثه در ایران. حالا هی جادوگرها بیان چشم ها رو سحر کنند و طناب های مارگونه خودشون رو وسط بندازن برای اینکه ثابت کنند حق با اونهاست. صبر کنید... نوبت عصای موسی هم خواهد شد... عصایی که دیگر سحر نیست. جادو نیست. خود حقیقت و واقعیت است و باطل السحر تمام چشم بندی ها... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance https://www.letelegramme.fr/ille-et-vilaine/rennes/rennes-2-des-etudiants-evacues-du-campus-par-les-forces-de-l-ordre-mercredi-soir-16-02-2023-13280394.php https://www.francebleu.fr/infos/faits-divers-justice/l-universite-de-rennes-evacuee-apres-la-decouverte-d-un-colis-suspect-7632083
این پوستر روز زن به تاریخ میلادی در هلند است. این خیلی مهم است که بدانیم امروز وضعیت زنان در دنیا به چه شکل است... کدام زنان؟ زنانی که دین و معنویت و پوشش دینی و محافظت جسمی و فیزیکی از خود را به پیشنهاد و توصیه مدعیان اصلاحات اجتماعی به نفع زنان، کنار گذاشتند... این مطلب ادامه دارد، اما در این بخش بگویم که آنچه از پوستر امسال بیش از هر چیز توجهم را جلب کرد اضافه شدن یک زن محجبه به تصاویر روز جهانی زن در هلند بود... @ninfrance
این تصویر را فرانسه بودم برای خودم ذخیره کردم. زنان فمینیست فرانسوی با پوشش‌های ناجور و برخی تا حد برهنه و چهره‌هایی نمادین خونی و چسب بر دهان... در راهپیمایی های اعتراضی به مشکلات زنان در فرانسه، شرکت می‌کردند که در رسانه‌های خودشان، نقدهای زیادی به رفتار و حرکات و حد پوشش آنها وارد شده بود. هرنوع سبک رفتاری از این دست در تجمعات اعتراضی ببینید، چه در ایران چه خارج ایران، غرب راه رفته‌ی آن است... و البته سوال اینجاست که جنبش‌های فمینیستی غربی که برای آزادی و زندگی زنان ایرانی با جدیت تلاش می‌کنند، چرا تا امروز نتوانستند کاری برای زنان خود بکنند که اینطور ناامید و مهر بر دهان و خونین، در راهپیمایی‌های اعتراضی شرکت نکنند؟؟... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در ، و ایران @ninfrance
منزل دوستی بودیم... پسر خردسالش پستانک در دهان با ایما و اشاره به مادر می‌فهماند که سرود را پخش کند (هنوز نمی‌تواند حرف بزند). بعد پرچمش را میخواست و با تصاویر همراهی می‌کرد و پرچمش را با جدیت تکان می داد و دستش را به شکل نظامی کنار گوشش می‌برد... مادرش می‌گفت کار هر روزمان شده... روزی چند بار میخواهد که برایش پخش کنیم☺️ خیلی شیرین بود و حس خاصی داشت... و اینگونه هویت و تربیت در خانواده‌ها شکل می‌گیرد... @ninfrance
سال جدید چگونه مبارک می‌شود؟ در روز ۱ فروردین ۱۴۰۲ چه خاص بود شنیدن این داستان واقعی. دوستی داشت تعریف می‌کرد برای اولین بار در حال ساخت دستگاهی در ایران بودیم که تا آن روز به کشور وارد می‌شد. دستگاهی بسیار مهم برای کشور. وقتی اولین نمونه دستگاه ساخته شد از مجموعه های مختلف برای بازدید دعوت میشد که نظر دهند و درستی اش را تایید کنند. روزی آقایی آمد و تا دستگاه را دید گفت: این که شبیه به کاردستی است و چیزی شبیه شوخی. شما جوانان کم سن با خود چه فکری کرده اید که توان ساخت چنین دستگاهی که تخصصش دست کشورهای توسعه یافته صنعتی است دارید؟! حرف او روحیه بچه‌ها را خراب کرد. قرارداد و دریافت بودجه هم انجام نشد. اما رئیس جوان گروه، کم نیاورد، روحیه خود و امید تیم را بازسازی کرد و ادامه داد تا روزی که بلاخره از سوی مراکز و مجموعه‌های علمی مسلط بر کار، دستگاه تایید شد و مورد حمایت قرار گرفت. تولید این دستگاه خاص به دست مهندسین جوان مومن داخلی، انقلابی در پیشرفت کشور در خصوص آن صنعت بود. این دوست ما ادامه داد که: وقتی همه گرد آن رئیس جوان جمع شدند و تشویق و تایید. او گفت: « من فقط یک خواسته دارم. آن آقایی که بدون بررسی عقلانی و علمی بی اعتماد به جوانان وطنش کار را تمسخر کرد و گرد ناامیدی پاشید، از سمتی که بخواهد این رفتار را برای گروه جوان دیگری تکرار کند، بر کنار کنید... سال مهار تورم و رشد تولید، پر نور و پر برکت که می‌دانیم جوانان زیادی می‌توانند در این خصوص نقش بزرگی ایفا کنند که همین سال گذشته هم تلاش‌های بنیادین زیادی کردند. پیشنهاد می‌کنم عضو کانال زیر شوید، @gooodnews_ir تا از اخبار فراوانی از این دست باخبر شوید و شارژ انرژی احساسی و فکری شوید و با جدیت به کاری که می‌کنید ادامه دهید و حرف‌های آدم‌های منفی گو و منفی‌نگر و مایوس، بر جدیت و امید و اراده شما تأثیر نگذارد، که شاید در حال به انجام رساندن یک کار کشوری یا جهانی هستید و هنوز خودتان خبر ندارید... @ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت فرانسه را می بینید؟ سالهایی که در فرانسه زندگی کردم شاهد سبک زندگی پر تلاش و ساده زیستانه فرانسوی‌ها بوده‌ام. واقعا سخت کار می‌کنند برای یک زندگی معمولی. من داخل خانه هایشان هم رفته‌ام. خانه‌هایی با امکاناتی بسیار معمولی. نه خبری از مبلمانی به سبک ایران هست. نه فرش هایی مثل ما، نه گاز و یخچال و پرده های مجلل. در فرانسه بودم که تظاهرات و اعتصابات جلیقه زردها شروع شد. وقتی با همکلاس فرانسوی ام صحبت می کردم می گفت: «واقعا پدر مادرهای ما دیگر توان کار کردن ندارند. از بس کار کرده اند از کار افتاده شده اند. حالا آمده اند قوانین بازنشستگی را سخت گیرانه تر هم کرده اند. غیر این که باید مالیات های سنگین بدهیم حالا می گویند سن بازنشستگی را باید بیشتر هم بکنیم. یعنی باید بیشتر کار کنی و به این راحتی ها بازنشسته نمی توانید بشوید. این رسما بردگی است. بردگی مدرن.» من مردم فرانسه را که خیلی صبورند از نزدیک دیده ام. اینکه می بینید منفجر شده اند مثل کشور ما تاثیر رسانه های خارج از کشورشان نیست که برای تحریک و به خیابان آمدنشان بودجه خرج شده باشد. واقعا ستمدیده هستند و تحت فشار برای یک زندگی معمولی. @ninfrance
محمد؛ مسیح کردستان... به گمانم اولین کتابی بود که خواندم در نوجوانی. اول دبیرستان. کتابی که تصادفی در کتابخانه پدر به چشمم خورد. خوب خاطرم هست که در نهایت پر از شور و غیرت و حماسه شده بودم و فکر می‌کردم باید «من» چه کنم؟ چگونه من هم می‌توانم برای اسلام و ایران و انقلاب منتهی به ظهور کاری کنم... یک احساس بزرگ شدنی بود و فاصله گرفتن از موضوعات بچه‌گانه و بیهوده و فکر کردن به مسائل مهم‌تر... این همه سال گذشت و دوباره شهید محمد بروجردی با فیلم سینمایی «غریب» به سراغمان آمد که همه درس‌هایی که داده بود، برایمان تکرار کند... وقت را از دست ندهید و خانوادگی و در امنیت... برای دیدن این فیلم به سینماهای جمهوری اسلامی ایران بروید. هرچند فیلمی دردناک است اما دیدنش برای همه لازم است تا باطن شعارها و نمایش‌های امروز برخی آدمها که ظاهر زیبا دارد برای خیلی‌ها روشن شود... آفرین به کارگردان، تهیه کننده و بازیگران این فیلم. شامل دعای ویژه شهدا قرار بگیرند ان شاء الله ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در ، و @ninfrance
رفتیم ایکیا در یکی از شهرهای . هم در فرانسه این تجربه را داشتیم هم هلند که بخش مهمی از فروش فرش‌های سنتی‌اش بنام ایران است. ایکیای این بخش هم فرش‌ها و قالیچه‌های سنتی گذاشته بود و تابلویی از نقشه کشورمان ایران که نام شهرهای معروف که محصولات این شهرهاست، در آن ثبت شده بود. اما جای خلیج فارس خالی بود... کمی که نزدیک‌تر شدم دیدم یکی با ماژیک دست نویس نوشته Persian gulf☺️☺️☺️. یه لبخند رضایتی زدم و به ایرانی‌های همیشه در صحنه وطن دوست، افتخار کردم و رد شدم. البته برگشتم چندتا عکس هم گرفتم و بعد رفتم😊 ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در ، و @ninfrance
فیلم «France» را ببینید. «فرانسه» نام زنی فرانسوی است که روزنامه‌نگار، خبرنگار و مجری تلویزیونی است. دیدن این فیلم خیلی مهم است. نشان می‌دهد که رسانه‌های فرانسوی چگونه یک خبر را تحریف می‌کنند و به نمایش در می‌آورند. این خبرنگار زن، برای شهرت و قدرت شغلی به سمت سقوط حرکت می‌کند و حتی خانواده خود را از دست می‌دهد... در این فیلم، هم نشان می‌دهد که چقدر سیستم خبرنگاری و رسانه فرانسه آلوده است و هم نشان می‌دهد افراد خبرنگار، بخاطر دروغگویی و تظاهر و کارهای فرمایشی، به بیماری‌های روحی روانی مبتلا می‌شوند. باید این فیلم را دید و تحلیل کرد... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در ، و @ninfrance
دوست آلمانی تا در جریان حوادث اخیر قرار گرفت گفت: نوبت کشور شماست؟ یعنی می دانست این روال چقدر تکراری است که توسط چند کشور در جهان هر ساله رخ می دهد. آسیب زدن به حکومت های مردمی کشورها، فروپاشی از درون و تحت سلطه و استعمار نوین قرار دادن آنها. حالا در هر کشوری سوژه و موضوع به فراخور شرایط متفاوت است. اجتماعی، اقتصادی یا دینی اصلا برایشان فرقی ندارد. اما خب،‌ این واقعیت دارد که ایران با سایر کشورها فرق دارد. قرن ها و بعد از انبیا و اولیای الهی، جهان به خودش چنین رهبرانی را که هیچ تعلق خاطری به دنیا نداشته باشند و فقط برای برپایی احکام الهی در جهان ایستادگی کرده باشند به خود ندیده بود. کافیست بجای شمارش ضعفها، قوت ها را بشماری از زمانی که حکومت ایران، جمهوری اسلامی شد... از خودباوری و عزت و اعتمادبه نفس تا دستاوردهای علمی و عملی که ظرف مدت ۴۰ سال جهان را متحیر کرده است. از استثنایی ترین کشوری که هنوز حیا و عفاف برایش مهم است تا مردمی که برای مدارج و دستاوردهای علمی و عملی، رقابت سخت دارند. حالا اگر فقط نقص ها را دنبال کنی، جز افسردگی دستاوردی نداری و نقشی که باید برای کشورت و جهان ایفا نخواهی کرد و خدای نکرده شاید عمقی تا تاثیر بر تقدیر و سرنوشتت را شاهد باشی. 💠برای هر ملتی، پیامبری فرستادیم تا بگوید: « خدا را بندگی کرده و از طاغوت دوری کنید.» آنگاه، خدا دست گروهی را گرفت که از خود لیاقت نشان دادند و گروهی هم با بی لیاقتی شان سزاوار گمراهی شدند. پس به گوشه و کنار دنیا سفر کنید و ببینید آخرعاقبت آن هایی که آیه های خدا را دروغ دانستند، چه شد!» ✨سوره نحل؛ آیه ۳۶ @ninfrance
داستان حجاب در ایران و جهان بین تمام کشورهای جهان، تنها کشور باقی مانده هستیم که برای حفظش همچنان داریم مقاومت می کنیم. چهل سال پیش ایران در خصوص عفاف و حجاب، از دست رفته بود و دوباره به دست آمد. و یکبار دیگر همه تلاش ها در مسیر حذف این پوشش است. و مقاومتی نورانی برای مراقبت از ارزشی که هیچ کس نمی تواند منکرش شود که تمامش فایده است، نه ضرر. یک نگاه تکراری در جهان هست که می گوید حجاب محدودیت است و همه باید آزاد باشند. در این نگاه محدودیت یعنی چیزی بد و آزادی یعنی چیزی خوب. اما این نظریه نمی گوید نتایج این آزادی چه هست؟ یعنی مهر فایده بخش بودن به آزادی به شکل مطلق می زند. اما در عالم واقعیت نمی گوید آیا واقعا این آزادی برای زنان و مردان جوامع مختلف مفید بوده است؟ خب بشر در این صد و اندی سالی که دیگر به سمت بی پوششی غیرمتعارف رفته است هزاران هزار نوع آسیب را هم تجربه کرده است. غرب راه رفته است. نتیجه گیری کار سختی نیست... ما آموختیم که دین آسمانی بر هر چه به نفع بشر هست به معنی واقعی نه تبلیغاتی ،مهر تایید می زند. چون دین یک بسته آموزشی برای زندگی بهتر است. پس هرکس دیندار است ایمان دارد که اگر به دستورات الهی عمل کند مصون است از بسیاری از بحران ها که دامن گیر زنان و مردان زیادی در جامعه می شود که آرامش و نشاط و تعادل روحی آنها را به هم زده است. رعایت می کنند و نتایجش را هم بهره مند می شوند. اما کسانی که خوب در جریان قرار نگرفته اند یا قدرت میل به راحت طلبی از دقت نظر به اثر یک عمل در آنها بیشتر است با هزار بحث و شعار و نقد و نظر تلاش می کنند اثبات کنند محدودیت خوب نیست و آزادی خوب است. اما در زندگی واقعی نتیجه چیز دیگری هست. من هم مطالعاتم و تحقیقاتم در کتب فارسی و خارجی زیاد بوده است و هم مستندهای زیادی درباره انتخاب آزادی در پوشش و نتایج آن خوانده و دیده ام. اما کنار این موارد مشاور هم بوده ام. تا امروز با دختران زیادی مواجه بودم که فشارهای روحی و روانی و حتی جسمی از روابط آزاد و حذف پوشش در محیط خانوادگی، فامیلی، دوستی و محیط کاری را تجربه می کنند و با آه و اشک و افسوس صحبت می کنند و به دنبال راه نجات هستند. اما هیچ کس از وضعیت و زندگی این دختران چیزی نمی گوید. نمی گوید که این بلاها و رنج ها محصول کدام عملکرد است؟ این افراد دو دسته هستند. یکی کسانی که اصلا فکر هم نمی کنند که بخاطر همین آزادی و رهایی دچار اسارت و آسیب می شوند و یک دسته هم هستند که متوجه می شوند و آگاهانه دین داری و پوشش را انتخاب می کنند. به معنی واقعی کلمه تجربه می کنند حفظ پوشش و روابط در حد توصیه ها و دستورات دین مثل یک حصار آزادی بخش برای آنها عمل می کند. حصار است اما آزادشان می کند از همه بحران هایی که کشیده اند. اما نگاه برعکسی هم هست که تصور می کنند، فقط تصور می کنند که حذف پوشش به آنها لذت و آرامش و رها بودن از هر قیدی را می دهد اما در عالم واقع به شکل پر تکرار به خطا و آسیب و محرومیت های مختلف نزدیکترشان کرده است. چند صباحی خوشی و بعد رفتن مزه شیرین موقت و زمان های بلندی تلخی نتیجه اعمالی که تصور می شد نشاط بخش و حال خوب کن است. در بحث مشاوره دختران زیادی هستند که مثلا به دلیل بی تفاوتی نسبت به پوشش در جمع ها و فضاهایی کشیده شده اند که خروجی اش آشنایی ها و ارتباط هایی شده که متاسفانه در نهایت آسیب روحی و جسمی برای دختر بوده است. یا به دلیل همین نگاه آزادی شریک زندگی خود را از دست داده اند چون دختری دیگری با جذابیتی بیشتر او را به خود جذب کرده است. موردی بود از دختری کم سن که به دلیل بی تفاوتی نسبت به پوشش و روابط آزاد به آسیبی رسیده بود که راه نجاتی برای خودش نمی دید و تمایل به پایان دادن به زندگی اش داشت و یا خانمی که به دلیل روابط آزاد و بی تفاوتی نسبت به پوشش در محیط کار متاسفانه همسر و زندگی و فرزندان خود را از دست داده بود... حالا سختی ماجرا از کجا شروع می شود؟ خانمهایی که می آیند و می گویند ما پوشش نداریم و روابط بدون محدودیت هم داریم هیچ آسیبی هم ندیده ایم. ظلمی که شاید این افراد به سایر هم نوعان خود می کنند بیشترین نوع ظلم باشد. چون ظرفیت همه افراد برابر نیست. دلیل نمی شود چون کسی برای خودش خط قرمزهایی دارد و از خودش صرف نظر از پوشش و روابط آزاد حفاظت می کند، همه این توان و این ظرفیت را داشته باشند. اینطور می شود که بسیاری بسیاری از دختران نوجوان و جوان حوادث تلخ و جبران ناپذیری را تجربه می کنند که دیگران آنها را آگاه نکرده بودند و از احتمالات پر تکرار برای آنها نگفته بودند.
همچنین تعریف غلط از معنای آزادی، کلمه ای که زیباست ولی بیشترین قربانی را از دختران و زنان جوامع بشری گرفته است. اینکه بگذار هرکس میخواهد هرجور می خواهد آزاد باشد که در اجتماع باشد و متاسفانه این آزادی هرگز معنا نشد که می تواند چه تبعات و حواشی برای زنان، مردان، فرزندانشان ، یک خانواده و در نهایت وضعیت یک جامعه داشته باشد. سرعت گرایش به پوشش در غرب بخاطر راه رفته است. حالا اگر برخی بگویند بگذارید ما هم این راه را برویم چقدر ظلم بزرگی است؛ چون یک مطالعه ساده درباره وضعیت زنان در شرق و غرب عالم در سالهای طولانی، به راحتی نشان می دهد که چقدر دختر و زن و مرد و خانواده بخاطر این نگاه و برداشت اشتباه از دست رفته اند و آسیب دیده اند. امکان حضور در دادگاهها که برای همه فراهم است. خوب است تحقیقی ساده بکنید علت فروپاشی روابط بسیاری از زن و شوهرها، بچه های طلاق و ... از کجا آغاز شده است؟ و از همه بخش ها غم انگیزتر آن بخشی است که این موضوع حربه کسانی شده است که از ریشه دوست دارند ایران و ایرانی نباشد. ذره ای برای زن ایرانی اهمیت قائل نیستند ولی از این طریق می توانند هم زنان را به جان خود و خانواده خود و جامعه بیندازند هم التهابی ایجاد کنند که حال روح و روان همه را بد کند. هم خود افراد که با خشم و لجبازی به خود آسیب می زنند هم کسانی که تلاش می کنند سلامت خود را حفظ کنند و از این طریق بیشتر در معرض خطر و آسیب و عذاب روحی قرار می گیرند. ما چه طور می توانیم بی تفاوت باشیم؟ من چه طور می توانم صدای گریه های آن دختر نوجوان و جوان را که برایم صوت فرستاده بشنوم که «از وقتی بی تفاوت شدم نسبت به مراقبت از خودم این بلاها سرم آمد. به ما دروغ گفتند...» من چه بگویم؟ سرزنش کنم؟ بگویم دیدی گفتم؟ یا بگویم نگفتم اینطور می شود؟ یا بگویم دیگر تقصیر خودت هست، می توانستی کمی به سرانجام و نتیجه کارهایت فکر کنی و این آسیب جبرانی ندارد؟ یا بگویم برو یقه کسانی را بگیر که تو را تشویق کردند که آزاد باش و لذتش را ببر؟ یا بگویم شاید آه کسانی دنبال زندگی ات باشد که با ظاهرت و رفتارت عذاب کشیدند؟ البته هیچکدام از اینها را دلم نمی آید بگویم جز اینکه می گویم: نگران نباش. در ماه مبارک به سمت خداوند برگرد. از خدا عذرخواهی کن. سعی کن تغییر رفتار و عمل بدهی. به اذیت و تمسخر اطرافیانت نگاه نکن ما کنارت هستیم. ببین کار درست کدام است. خدا جبران کننده است. خودش گفته برگرد. خودش گفته می بخشد. خودش گفته فرصت دوباره می دهد. خودش گفته نجاتت می دهد. از تاریکی به سمت نور. از آلودگی به سمت پاکی. از بیماری روح به سمت سلامت و تعادل... بد نیست چند ویدئو ارسال کنم از دختران غربی که به این نقطه رسیده اند... ✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در ، و @ninfrance
برای آرمان بر حقت، جهانی بیندیش... این تصویر را زمستان سال 2018 گرفتم. وقتی ساکن فرانسه بودم... فلسفه نام‌گذاری کانال با عنوان «تاانتهای افق» را در متن بعدی بخوانید. @ninfrance
✨فلسفه نام گذاری کانالِ «تا انتهای افق» از فرط خستگي و بي خوابي چشمهايمان را به كمك چوب كبريت باز نگاه داشته بوديم. آن شب مردم ايران جشن پيروزي گرفته بودند و صداي تكبير ملت، به شكرانه فتح خرمشهر، از راديوها و بلندگوهاي سيار واحد تبليغات به گوش مي‌رسيد و در فضاي تاريك و ساكت منطقه مي‌پيچيد. با وجود خستگي، سعي كردم در اطراف قدم بزنم و جوياي احوال حاج و بچه‌ها شوم. همان طور كه تلو تلو خوران و خواب آلود از كنار خاكريز جاده شلمچه مي‌گذشتم، ناگهان در زير نور منورها، حاج احمد را ديدم كه با چند نفر از بچه‌ بسيجي‌هاي واحد تبليغات كه پرچم تيپ حضرت رسول (ص) را به دست داشتند در حال صحبت است. در آن تاريكي، صداي يكي از بچه‌ها به گوشم رسيد كه مي‌گفت: «حاج آقا، بي خوابي اين چند شب، امان ما را بريده، ان شاء الله امشب با يك خواب خوب، تلافي مي‌كنيم. در اين وقت، حاج احمد را ديدم كه دستش را بر روي دوش بسيجي‌ جوان انداخت و او را با خود از سينه كش خاكريز بالا برد. جايي در رو به روي مقر ما، سمت غرب را نشانش داد و گفت: ببينيم بسيجي، مي‌داني آنجا كجاست؟» او كه از رفتار حاج احمد گيج شده بود، گفت: نمي‌فهم حاج آقا! حاج احمد با لحن گلايه آميزي گفت: يعني چي مؤمن! نمي‌فهم چيه؟! خوب نگاه كن. آنجا انتهاي افق است. من و تو بايد پرچم خودمان را آنجا بزنيم؛ در انتهاي افق. هر وقتي به آنجا رسيدي و پرچم را كوبيدي بعد برو بگير راحت بخواب... 🍃مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
به بهانه‌ی تولدت... ۱۵ فروردین ۱۳۳۲ و دوباره از شما گفتن این روزها... در پیچ و خم عشق همیشه سفری هست خون دل و رد قدم رهگذری هست... گفتی جگر شیر ندارید نیایید گفتی که در این راه همیشه خطری هست... از من اثری نیست که جامانده‌ام، اما هرجا که نظر می‌کنم از تو اثری هست... تو رفتی و گفتی که شرف مرز ندارد این سو در اگر بسته شد آن سو که دری هست... ماجرا بر می‌گردد به سالهای سال پیش... نرسیده به اول دبیرستان. وقتی با «شما» آشنا شدم... وقتی تمام هنرمندان مقابل چشمانم و در دلم رنگ باختند و شما شدی الگوی زندگی من. کتابی نمانده بود که در آن زمان گفته باشند از شما و شرح زندگی شما وجود دارد و من نیافته و نخوانده باشم. انقدر آشکارا در جستجویت بودم که حتی دوستانم برای خوشحال کردنم هرجا کتابی از شما می‌دیدند هدیه برایم می آوردند. بخصوص کتاب «مَرد» که نمی‌دانم چرا تجدید چاپ نشده بود، اما به طرز معجزه آسا از یک کتابخانه خیلی قدیمی توسط دوستی به دستم رسید. ( و البته دیدم مجدد جدیدا تجدید چاپ شده است) بحث سر سطح علاقه‌ها و گرایش‌ها بود. وقتی شما پیدا شدی نتوانستم دیگر شخصیت محبوبم فلان بازیگر سینما یا فلان ورزشکار باشد. وقتی شما پیدا شدی، استانداردهای زندگی‌ام خیلی تغییر کرد. سطحش خیلی بالا رفت. همه چیز تغییر کرد. شما مرا با همه ارزش‌های خودت عمیقا آشنا کردی، بخصوص وقتی با سرانگشت نورانی‌ات «انتهای افق» را نشان دادی و گفتی تا نرساندن حرف حق به آن نقطه، استراحت معنی ندارد... شرم است در آسایش و از پای نشستن جرم است زمین‌گیری اگر بال و پری هست... و من بعد از این همه سال، وقتی تصمیم گرفتم ـ من هم ـ در این دنیای امروزی «کانالی» بزنم... یک روزِ تمام، فکر کردم که اسم این کانال چه باشد؟ ناگهان «شما» باز پیدایتان شد، انگشتتان را به دور نشانه رفتید و گفتید: انتهای افق... نام کانالم را بیست سال پیش اشاره کرده بودید... برای نسل ما، خط داده بودید. کد داده بودید. یقین دارم. و من نیت کردم و نوشتم و قلم برداشتم و گفتم: تا انتهای افق با «شما» و در ادامه‌ی راه شما... هربار کم آورده‌ام یادتان کرده‌ام. و فقط یادتان کافی بوده است که جان بگیرم و ادامه دهم. بخاطر سبک زندگی‌تان . بخاطر تمام مراحلی که جز صبر و سکوت و تلاش و جدیت و از پا ننشستن در آن نیافتم. بخاطر عقیده‌تان و جهادی که در مسیر آرمان بر حقتان داشتید. و بخاطر آن طور جهانی اندیشیدنتان... آن زمان! همیشه یادتان برایم کافی است، اما این روزها این نماهنگ خاص هم یاد شما را برایم زنده تر می‌کند. انقدر که هربار می‌بینم اشک‌های حماسی‌ام جاری می‌شود و مصمم‌تر می‌شوم که حرفتان زمین نماند... https://www.aparat.com/v/ymDoa چه خوب شد که به دنیا آمدید که چراغ راه ما شوید... زادروزتان بر ما مبارک... 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند @ninfrance