eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
605 ویدیو
27 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 دعای توست سریع الاجابة یا مهدی بیا که تکیه دهد بر تو کعبه یا مهدی به یاد کوچه و روز دوشنبه یا مهدی بخوان تو روضه میان خطابه یا مهدی بخوان تو روضه، دگر اشک ریختن با ما تو شمع روضه بیافروز، سوختن با ما به ابرها نظرِ انتظار کافی نیست؟ وصال، بهتر از این حال و شعر بافی نیست؟ ندیدن رخ تو بیش از این اضافی نیست؟ بگو چه چاره کنم که مرا کلافی نیست بیا که نیست مرا گر بضاعتی مُزجاه به سرمه دان دلم هست، صدهزاران آه بیا که در پی گنج نهانِ اسراریم تولدت است، ولی قطره قطره می باریم به موج سیل بلاهایمان گرفتاریم برای ما تو دعا کن که که دردها داریم فدای لطف و دعاهای مستجاب شما تصدقی، عَلَم و پرچم هدایت ما به شیعیان پدری دافع البلایایی به غیر سایه ی مهرت نمی روم جایی به غیر آمدنت کی کنم تمنایی تویی که حجت حقّ خدا به دنیایی بیا که آمدنت بر زمان دهد سامان امانِ اهل زمین ، الامان امام زمان اگر ز دوری دلدار،  خون دل نوشیم به وعده های ظهورت در انتظار، خوشیم وگر ز دست زمانه بلا و زجر کشیم "وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم" که با ظهور شما می شود تقیه تمام و خواب بر همه طاغوتهای ظلم حرام کجاست وعده ی دیدارمان نمی دانم خبر رسیده که ای ماه ملک کنعانم دلیل دوری مان می شود گناهانم اگر ملاحظه کردی به حال عصیانم خدا کند که دلت نشکند به خاطر ما امام غایب در پشت پرده ناظر  ما امام عصر  که الطاف مستمر دارید شما که علم، به احوال هر بشر دارید شما که چشمِ ز داغ حسین تر دارید زحال شیعه ی مغمومتان خبر دارید؟ دعایتان سبب رزق بندگان خداست دعا کنید که چشمانمان به دست شماست اگرچه نیمه شعبان شده است غمگینم که خلق را همه دیدم  تو را نمی بینم 'تویی که نقطه ی عطفی به رسم و آیینم" چقدر تنگدلِ  خاتم الوصیینم به دست خالی ما ایها العزیز  ببخش به روز نیمه ی مه از کرم بریز ببخش برای آنکه شوم لایق محبتتان اگر کمی بشود موجب رضایتتان کمی اگر بشوم من شبیه حضرتتان ز دوست یاد کنم من به اذن و رخصتتان بهانه ای است که یادی از آن نگار کنم بغیر روضه ی عباستان چکار کنم کنار پیکر عباس خود نشست حسین فغان که بند دلش از غمش گسست حسین چو دید پیکر او را بدون دست حسین بمیرم از غم او قامتش شکست حسین ندیده دور زمان گوهری به مقیاسش دگر زمانه نیارد شبیه عباسش  شاعر: جواد محمودآبادی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 شاید شبی که می هراسد دشت از طوفان شاید پس از سیلی که شهرم را کند ویران شاید یکی از روزهای زرد پاییز است شاید زمستان می رسد یا ظهر تابستان شاید همین فردا ، دو روز بعد ، سال بعد بعد از نماز صبح یا قبل از سحرگاهان از کوفه می آید ؟ نمی دانم ولی جایی است شاید خیابان ولیعصر همین تهران شاید یمن این روزها دارد اشاراتی مثل خراسانی که برمی خیزد از ایران من که نمی دانم کجای صفحه ی تاریخ فریاد مردی گم شده در چاه نخلستان اما همین اندازه می دانم که فرزندش از یوسفستان رخت بر بسته است تا کنعان اما همین اندازه می دانم مسیحایی می آید و عیساست همراهش علی گویان می آید و آن طور که موسی به دریا زد پیش عصای او فروکش می کند طغیان می آید و می دانم این دنیا نمی داند می آید از سلّول هایش بوی الرّحمان دنیا به کوری می زند خود را ، نمی بیند اشک فلسطین می چکد از دیده ی لبنان دنیا نمیخواهد ببیند مکه وا کرده است آغوش خود را روی حوثی های با ایمان دنیا نمی خواهد بفهمد ، راهی گور است آل سعود خفته در آغوش بوسفیان چشم انتظاری های زهرا رو به پایان است فردا به نخلی بسته خواهد شد تن شیطان فردا موذن می شود کعبه ولی اینبار نام علی را می برد بر بام و بر ایوان ما با اذان کعبه فردا صبح می خوانیم پشت سر مهدی نمازی تشنه ی باران شاعر: محسن ناصحی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ری قبله گشته با حرم سیدالکریم عزت گرفته با قدم سیدالکریم عقده گشای قبر خراب حسن شده صحن و سرای محترم سیدالکریم عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است اعجازها نموده دم سیدالکریم از کودکی شفای مرا مادرم گرفت وقت نماز با قسم سیدالکریم در روز حشر هم همگی قد علم کنیم در زیر بیرق و علم سیدالکریم هر کس که پیر گریه شده از غم حسین سیراب گشته با کرم سیدالکریم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این همسایه ی عزیز دل مجتبی شدیم شکر خدا که صاحب ما با کرامت است شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم یک بار اتفاقی از این صحن رد شدیم یک عمر چون نسیم سحر با صفا شدیم چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد در هر طواف زائر کرببلا شدیم دانی ز چیست این همه شأن و مقام او دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم فرمود امام شیعه که (( انت ولینا )) عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم مهمان خانواده ی آل محمدیم پای ضریح حضرت طاهر مدینه ایم پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم معصوم گفته بر در دیوار این حرم ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم عشاق این دیار همه گریه کن شدند ما هم به این امید در این خاک آمدیم مدیون مهربانی زهرا شدیم ما ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم جامانده ایم از سفر کربلا ولی در این دیار بر همه عالم سر آمدیم شب های جمعه گریه کنان کنج این حرم انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین با هر سلام در حرم سید الکریم پر می کشیم تا حرم کربلا حسین این خاک بوی خون گلو را گرفته است این سرزمین برای تو شد خون بها حسین مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین شاعر: قاسم نعمتی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین نماهنگ ام البکا.mp3
زمان: حجم: 1.4M
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 کربلایی حسین ستوده 🎤 مادر نزائیده همتای زینبُ هر کس نمی‌فهمه فتوای زینبُ رکابش عباسه کسی نیست که مثل زینب حسینُ بشناسه خدای تفسیره با یه خطبه کل شام و کوفه رو می گیره ▪️یا زینب یا زینب ... آئینه مرتضی یعنی زینب ام البکا یعنی زینب جبرائیل نینوا یعنی زینب بنت الهدی یعنی زینب پرچمدار عصر روز عاشورا اصلا کل کربلا یعنی زینب ‌ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 زینب که بود ؟ واژه برایش نیامده‌است زینب که هست ؟ وقت ادایش نیامده‌است زینب چه کرد کار فقط کار مرتضاست زینب چه گفت خطبه به پایش نیامده‌است زینب نه بلکه شیر اُحُد بانگ میزند آری صدا شبیهِ صدایش نیامده‌است زینب چه داشت آنچه که زهرا ظهور داد زینب چه خواست  آه رسایش نیامده‌است تفسیری از حماسه‌ی شامش نگفته‌اند شرحی برای کرببلایش نیامده‌است از خواهش حسین گرفتیم تا ابد دستی به روی دستِ دعایش نیامده‌است عالم تمام حیرت محض است پیشِ او چون او کسی به پیش خدایش نیامده‌است بویِ حسین داشت تمامیِ دستهاش رنگی شبیهِ رنگِ حنایش نیامده‌است زینب شناسی است قیامِ امامِ عصر باید به سوز گفت که جایش نیامده‌است در بِینِ روضه گریه‌ی عباس را ببین باور مکن برای عزایش نیامده‌است پیراهنِ حسین در آغوش دارد و با گریه گفت حیف عبایش نیامده‌است اُمِ‌وَهَب نشسته پَرَش را گرفته است بالاسرش رُباب سرش را گرفته است در فکرِ آب مانده و سایه نمی‌رود در آفتاب مانده و سایه نمی‌رود در آفتابِ شام کباب است رویِ او حالا شبیهِ روی رُباب است رویِ او حالا کنارِ او که رُباب است بچه نیست حالا که کوزه‌ها پُر آب است بچه نیست این لحظه‌های آخر و او رو به کربلاست او رو به قبله است بگو رو به کربلاست عباس تا که بود کسی سایه‌اش ندید سی سال قامتش زن همسایه‌اش ندید عباس را که داشت به محمل حجاب بود گهواره‌ای کنارِ عروسش رُباب بود عباس اگر که بود در آتش نمی‌دوید با دختری کبود در آتش نمی‌دوید خانم به نیزه زلف پریشان ندیده بود بر رویِ ناقه محملِ عُریان ندیده بود افسوس سایه‌ها سرِ خواهر نیامدند از شش برادرش یکی از در نیامدند یادش نرفته بغضِ پریشانی‌اش شکست سر را که دید گوشه‌ی پیشانی‌اش شکست یادش نرفته نوبتِ تزئینِ شهر بود خانم سه روز معطل آذینِ شهر بود اینجا شراب پُر شده در کاسه‌ها چرا اینجا پُر است از همه رقاصه‌ها چرا ای کاش سر به طشتِ طلایش نمی‌رسید این ضربه‌هایِ چوب صدایش نمی‌رسید در پیشِ عمه دخترکی ناتوان شکست آنقدر زد که آخرسر خیزران شکست اُمِ‌وَهَب نشسته پَرَش را گرفته است تنها شده رُباب ، سرش را گرفته است شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای بر فلک روشن مقامت یَابنَ صادق وی از تو بر عالم زِعامت یَابنَ صادق اسمِ تو بوده از ازل، بابُ الحوائج ای سکّه‌ی عزّت بنامت یابن صادق تنها نَه ما، مستِ تولّای تو هستیم کلِّ عوالِم مستِ جامت یابن صادق قربانِ آباءِ کریمت، یابنَ حیدر قربان اَجدادِ گِرامت یابن صادق فرزند زهرائی و دلبند پیمبر ای مجتبایی قدّ و قامت یابن صادق سلطانِ دلهایی تو، حتی روزِ غربت باشد همه عالم غلامت یابن صادق کِی محو شد نورت، به زندان و سیَه چال داده خدا، نورِ تمامت یابن صادق آری درخشیدی تو، حتی در مَطامیر اینسان نشان دادی کرامت یابن صادق جنگیده ای با دشمنانِ دین و قرآن این است منشورِ پیامت یابن صادق ایجاز داری در روایات و احادیث اِعجاز داری در کلامت یابن صادق موسائی و دلداده‌ات، موسای عمران صد طور سینا هست، رامت یابن صادق کردی بلا را دور، از ما شیعیانت دیدیم غوغای قیامت یابن صادق نَه صیدِ دشمن شد امامت یابن صادق دشمن شده در صیدِ دامت یابن صادق جانِ خودت را در بلا کردی گرفتار تا جانِ ما باشد سلامت یابن صادق شرمنده‌ی رفتار و ایثار و مرامت ای جان بقریان مرامت یابن صادق حالا که تبعيدت نمودند از حریمت بی فايده ست از ما نِدامت یابن صادق رفتی از این زندان به آن زندان اسیری در چاه‌ها کردی اقامت یابن صادق تا کِی ترا خوانیم، در قعرِ سجونت ای کوه صبر و استقامت یابن صادق باید بپردازد هزینه، شیعه‌ی تو هرچند، دیر است این غَرامت یابن صادق کُشتند با زهرِ جفا، تا مَحو گردی اما بجا ماند اِحترامت یابن صادق می‌خواست کِتمانت کند، لب باز کردی بعد از شهادت با شهامت یابن صادق آمد رضا بالینِ تو، تا شاد گردی وقتِ عروج ای سرو قامت یابن صادق در این اسارت، هیچ آیا سنگ بارید؟ سوی تو، از دیوار و بامت یابن صادق زنجیر دیدی، تازیانه خوردی اما کِی شد جفا در اِزدحامت یابن صادق هرگز ندیده دخترت در قعرِ گودال زیرِ سمِ اسبان دوامت یابن صادق چکمه بروی سینه‌ات آمد؟ نیامد نیزه زده قاتل به کامت؟ یابن صادق غارت نشد عمّامه ات، هرگز نشد کم یک تارِ مویی از امامت یابن صادق کِی ماند بی غسل و کفن، جسمِ نحیفت ای بی‌کفن لفظِ مُدامت یابن صادق جِسمَت مَطافِ شیعه شد، بر جِسرِ بغداد این‌گونه شد حسن ختامت یابن صادق راضی شود از منتقم، زهرای اطهر رزوی که گیرد انتقامت یابن صادق شاعر: محمود ژولیده @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🔰 در «أعلَیٰ عِلِّیِّینَ» چگونه و با چه حالی از ابالفضل العباس علیه‌السلام یاد می‌شود؟! 📖 در زیارتنامه حضرت عباس علیه‌السلام می‌خوانیم: «رَفَعَ ذِکرَکَ فی عِلِّیِّینَ» 🔎 برای اینکه گوشه‌ای از شرح این عبارت و مقام والای حضرت قمر بنی‌هاشم علیه‌السلام روشن شود، تدبّر در چند نکته لازم است: 🏷 اولاً: «عِلِّیِّینَ» کجاست و چه مقامی‌ است؟! طبق آیه شریفه قرآن کریم که فرموده: «وَ مَآ أَدرَىٰكَ مَا عِلِّيُّونَ»(مطففین،۱۹)، اساساً ما هیچ و هیچ درکی از مقام «عِلِّیِّینَ» نداریم!! 🏷 ثانیاً: مستفاد از روایات این است که «أعلَیٰ عِلِّیِّینَ»، مقام و جایگاه حضرات چهارده معصوم علیهم‌السلام بوده و برخی از ملائکه مقرّب خدا، بعضاً مشاهداتی از «عِلِّیِّینَ» دارند! 📈 حال طبق این فراز زیارت حضرت ابالفضل العباس علیه‌السلام که خطاب به آن حضرت عرضه می‌داریم: «رَفَعَ ذِکرَکَ فی عِلِّیِّینَ» {خدا ذکر تو را در «عِلِّیِّینَ» با عظمت بالا برده است} ، 👈 یعنی هرگاه که انوار مقدس اهلبیت علیهم‌السلام در «أعلَیٰ عِلِّیِّینَ» _ که اَحدی را به غیر از ایشان، درکی از آن جایگاه و مقام نیست _ می‌خواهند از وجود مبارک ابالفضل العباس علیه‌السلام یاد کنند، با عظمت و با شکوه خاصی از قمر منیر بنی‌هاشم علیه‌السلام یاد نموده و ذکر ابالفضل علیه‌السلام را در «أعلَیٰ عِلِّیِّینَ»، بالا می‌برند! ✍ نه در توصیف شاعر‌ها، نه در آواز عشاقی تو افزون‌تر از اندیشه، فراوان‌تر از اِغراقی وفاداری و شیدایی، علمداری و سقایی ندارند این صفت‌ها جز تو دیگر هیچ مصداقی تمام کودکان معراج را توصیف می‌کردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی؟ چنان رفتی که حتی سایه‌ات از رفتنت جا ماند رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی فرار از تو فراری می‌شود در عرصۀ میدان چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی بدون دست می‌آیی و از دستت گریزانند پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی به سوی خیمه‌ها یا «عُدّتی فی شِدّتی» برگرد که تو بی‌مشک سقّایی، که تو بی‌دست رزّاقی شنیدم بغض بی‌گریه به آتش می‌کشد جان را بماند باقی روضه درون سینه‌ام باقی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
59.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 حاج حسین سیب سرخی🎤 دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شميم سيب بيايد ميان راه نجف صفای هر سحرش ، گريه بر غم زهراست به گوش مي رسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در ميان نخلستان امان ز كوفه و خون آبه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جايی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی حسين مي دهد پگاه نجف شاعر: قاسم نعمتی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عزیز فاطمه جان جهان به قربانت سلام بر لب عطشان و چشم گریانت سلام بر تن مجروح و حلق مذبوحت سلام بر سر خونین و جسم عریانت سلام بر جگر خون و داغ های دلت سلام بر شرف و غیرت جوانانت سلام بر در دندان و غنچۀ دهنت سلام بر لب خونین و صوت قرآنت سلام بر علی اصغر که وقت جان دادن به خنده داد تسلاّ به قلب سوزانت سلام بر لحظات وداع اکبر تو که وقت رفتن او رفت از بدن جانت سلام بر دل زینب که پیش دیدۀ او عدو ز چار طرف کرد سنگبارانت سرت بریده شد امّا هنوز جاری بود به چهره اشک روان از دو چشم گریانت سلام باد به شیری که سایه بانت شد برون کشید به دندان ز سینه پیکانت عجیب نیست اگر خصم را کنی سیراب سجیّه ات کرم و عادت است احسانت شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 داریم اگر که ما تعصّب به علی چون بنده شدیم، با تقرّب به علی والله نبود دوزخی در محشر لو اِجتَمَعَ النّاس عَلی حُبِّ علی کرده‌است خدا، روزی ما حُبِّ علی خوش‌بخت دو عالمیم با حُبِّ علی سرتاسر دنیا همه جنّت می‌شد لو اِجتَمَعَ النّاس عَلی حُبِّ علی یک‌شب به دلم گفت خداوند علی من خلق نکرده‌ام همانند علی گفتم که ز جنّت تو زیباتر چیست؟ لبخند زد و نوشت لبخند علی ای مقتدر غریب مهموم! علی از حقّ خودت شدی تو محروم، علی جبریل میان‌دار عزای تو شد و دم داد میان عرش: مظلوم! علی ای کس به ناکسان گرفتار! علی در چشم پر از اشک تو صدخار، علی ای زخم نمک‌خورده‌ی دائم، تازه ای یار همه! امام بی‌یار! علی هرچند به درد تو نخوردیم علی نان‌ونمک از دست تو خوردیم، علی گفتی به‌خدای کعبه، آسوده شدم شرمنده که از شرم نمردیم، علی یک‌عمر دویده‌ام به دنبال علی در بند علی بوده‌ام و آل علی ای دل! تو بگو که وقت میزان و حساب رد می‌شوی آیا تو ز غربال علی؟ جان، جز به رضای دوست، نفروخت علی جز مشعل بندگی، نیافروخت علی دردا که نبود کوفه قربان‌گاهش با فاطمه بین شعله‌ها، سوخت علی بر بال ملک به آسمان رفت علی با فرق شکسته، خون‌فشان رفت علی جبریل ندا داد که بیچاره شدید افسوس دگر از کفتان رفت علی به محفل مداحان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 فرق دارند آری ! آن دل ها که در دین بازی ند با کسی کز او خداوند و رسولش راضی ند بود حیران مرحب و حیدر به سویش می شتافت تا بفهمد فرق را فاروق فرقش را شکافت یا علی ! داری دو تیغ و کرده ای با آن دو کار تیغ ابرو کشته یار و دشمنت را ذوالفقار سود جوشن بر تن دشمن ، فقط سنگینی است پیشتو دل خوش به جوشن بودن ، از خوش بینی است عمر هر بی عشق را یک ضربه ات پایان دهد به که بی جوشن بیاید تا سبک تر جان دهد اهل خیبر ! این همان محبوب دل ها ، ایلیاست جان موسی! چشم بگشایید این هارون ماست پیش خود گفتید: ای در را چه محکم بسته اید در به روی فاتح درهای عالم بسته اید؟ در به در ، دنبال حیدر عاشقانش روز و شب در به رویش بسته اید؟ ای قفل بر دل ها عجب دل به این دیوارهای بی اثر خوش کرده اید ؟ آی ! حیدر می رسد دل را به در خوش کرده اید ؟ روز و شب باز است درهای نگاهش بر همه بر همه باز است ، غیر از دشمنان فاطمه دست حق در چارچوب و بست در انداخت چنگ گفت : یا زهرا و در را کند از جا بی درنگ در میان دست حیدر ، هر دو لشکر در سکوت قلعه بی در علی گویان و خیبر در سکوت گاه لشکر ، دست حیدر را تماشا می کنند گاه آن دیوار بی در را تماشا می کنند به ! به این مولا و در را در هوا چرخاندش قلعه ها مسحور آن ” انا فتحنا” خواندنش قلعه ها حیران شدند و خیبری ها حیدری یافتند آن جا در توحید را در بی دری باز کن درهای دل را حضرت مشکل گشا عاشقان را مست کن با آن جمال دلگشا یا علی گفتم دلم ،دستم ، زبانم جان گرفت یا علی گفتم چه شیرین شعر من پایان گرفت! شاعر: قاسم صرافان @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زنی به وسعت پنجاه سال غصه و غم پر از اراده و همت، مصمم و محکم زنی به هیبت شیر خدا و شمشیرش که در برابر ظلم ایستاده مستحکم زنی به عصمت زهرا، زنی به لحن علی علی و فاطمه انگار هر دو تا با هم صلابت علوی، استقامت زهرا وفا و مهر و شجاعت، ملاطفت توأم علیمه، صابره، معصومه، زینت مولا عزیزه، محترمه، همچو فاطمه اعظم به غیر فاطمه و جده‌اش خدیجه رواست زنان دهر کنیز درش شوند از دم دگر چه جای تعجب که بر در حرمش ستاده باشند آسیه، هاجر و مریم مرا چه قدر که مدحش کنم مگر جبریل مکاتبت کند از او دو خط به لوح و قلم نه من که قدرت مدحش ندارم از لالی زبان دهر بُوَد در ثنای او اَبکَم کسی که عالمه‌ی بی معلمه باشد به جاه و شوکت و شأنش نمی‌رسد عقلم فهیمه‌ای که ندارد مفهمه نزدش تمام مجتهدانند طفل لایعلم گذاشت پشت سر آن تندباد حادثه را ولی نیفتاد از روی دوش او پرچم اگر نبود به دوشش علم، تن اسلام چه بود غیر ستونی سراسرش اَثلَم؟ تمام سلسله‌ی انبیا است مدیونش ابوالبشر آدم تا ابوالاُمَم خاتم شهید معجر اویند اکبر و اصغر رهین همت اویند عالم و آدم اسیر نیست، اسارت صلاح زینب بود ندیده چشم جهان، بانویی چنین افخم نگاه کردم و دیدم فتاوی همه را در عشق از همه اعلام زینب است اعلم هدایت است کلامش چنان کلام الله چه جای شک که بود لِلَّتی هِیَ اَقوَم به خاک گشت مبدل تمام کاخ یزید گذاشت پای در این راه آنچنان مُبرم به شرط هجرت با پادشاه مُلک بلا کنار سفره‌ی عقدش به شوی گفته نعم خلیله است اگر طفل می‌برد به منا وگرنه نیست از او مادری به دهر اَرحَم خدای را همه دم شاکرم که روز ازل به خاکساری درگاه او شدم ملزم به یاد روضه‌ی جانگاه او خدای نعیم! چنانچه گریه نکردم فرودم آر نقم ببین چه گریه کنانی به پاش می‌ریزند یکی فرات، یکی دجله و آن یکی زمزم ولی نه بسکه عظیم است داغ این بستان فرات و دجله و زمزم نیند جز شبنم فرات و دجله‌ای از چشم‌های خود دارم به این امید که روزی شوم نَمی از یَم به حشر نیز لباس عزای زینب را عوض نمی‌کنم آری به بُرد ابریشم به محضرش چو کنم خاک، تن به استشهاد نمی‌رسند به گَردم تمام عَدْن و ارَم رکاب داشت رکابی به استقامت عرش به روی زانوی عباس می‌گذاشت قدم به سوگ نام بلندش بلند گریه کنید که راه مرثیه را باز می‌کند کم کم رواست چشم عوالم بر او کند گریه که گریه کرده برایش پیمبر اکرم زیاد گریه کنید آنقدر که سیل شود که نیست روضه‌ی او جای گریه‌ی نم نم شنیده‌ام که به بزم شراب برده شده‌ست بمیرد ای کاش از این مصیبتش عالم به آستین لباسی که مندرس شده بود گرفته بود رخ از چشم‌های نامحرم تمام راه به دستش طناب بود و به پا نداشت کفش مناسب به غیر زخم و ورم عنان مرکب او دست غیر افتاده است همیشه ماتم و مبهوت از چنین ماتم چه دست داد به زینب که عصر عاشورا رسید بر تن بی سر ولی به قامت خم ز فرط ضربه به حنجر نمی‌شود فهمید که زیر هست صدای بریده‌ات یا بَم شکسته است و به تاراج رفته و مسموم سراسر بدن از سُم، تمام قلب از سَم هزار نیزه و شمشیر و سنگ و تیر و عصا شدند در بدن پاره پاره‌ات مدغم چه کس برید سرت را در آن شلوغی‌ها برای زینب کبری‌ست همچنان مبهم هزار چشم اگر همزمان نگاه کنند نمی‌رسند به تشخیص این تن درهم هزار زخم دهن باز در یکی پیکر افاقه کی کند اینگونه زخم را مرهم قلم شکست در این بیت و با تمام وجود به جای زینب کبری نوشت حضرت غم شاعر: محمدعلی بقایی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سرّ نى در نینوا مى‏‌ماند اگر زینب نبود کربلا، در کربلا مى‏‌ماند اگر زینب نبود چهرۀ سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ پشت ابرى از ریا، مى‌‏ماند اگر زینب نبود چشمۀ فریاد مظلومیتِ لب‌تشنگان در کویر تَفته جا مى‌‏ماند، اگر زینب نبود... ذوالجناح دادخواهى، بى‌سوار و بى‌لگام در بیابان‏‌ها رها مى‌‏ماند، اگر زینب نبود در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب پشت کوه فتنه‏‌ها مى‌‏ماند، اگر زینب نبود شاعر: قادر طهماسبی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌