eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
605 ویدیو
27 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اومده صبح اجابت وقت بندگی عبادت کی دیده یه ماه کامل وا باشه درهای رحمت وقتشه برای چند شب که ما هم خدایی باشیم با هزار تا استغاثه دیگه از قفس رها شیم تو یه کوچه باغ دلها می پیچه نسیم یا رب دیدنیه این شبها که مهمونه خداییم هر شب ▪️الهی العفو الهی العفو نفسها که در شماره است دیده ها پره ستاره است می ریزه ناله و شیون از دلی که پر شراره است ▪️مولای من مولای من مولای من ؛ دیگه نخلستونا صدات نمی شنون ، دیگه حسرت ناله های علی به دل می برن؛ بذار برا بار آخر یه ذره ناله بزنه خودش خالی کنه ؛ گوش بده شاید تو هم بشنوی . مولای یا مولای هر چند مولای مولای که می گفت یه دست به محاسنش می گرفت ، می گفت خدا کی قرار محاسنم خونی بشه ،دیگه علی خسته شده دلمُ دیوونه کردی سحرهای دل سپردن به سر زلف نگارم عاشقونه گره خوردن این شبها که چشم خسته ام غرق اشک و التماسه دخیل تار عبای یه غریب ناشناسه ▪️الهی العفو  الهی العفو آقایی که کوچه های کوفه میشنون صداشُ می بینند نیمه های شب تا خرابه رد پاهاشُ دنبال رد نگاهش کوچه ها در به در اون سراغ میگیرن یتیما از دختراشون @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ السَّلاَمُ عَلَیْک یَا أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ یا أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ سلام ما به علی و نماز آخر او به حال راز و نیاز و به دیدۀتر او سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد سلام ما به رخ غرق خون و اطهر او سلام ما به پریشانی حسین و حسن سلام ما به دل پر ز آه دختر او ▪️دیگه نتونست تو محراب طاقت بیاره، بدنشو گذاشتن تو گلیمی، آوردن نزدیک خونه، این بدن سالمه، فقط فرقش ضربه خورده، هنوز حیات در این بدن باقی ▪️ گلیم کجا؟ بوریا کجا؟...😭 این بدن هنوز زیر سم اسب نرفته...😭 آخ یه وقت زینب دید یه هاتفی داره صدا می زنه، زمین داره با این ناله میلرزه، حسنین هم که مسجدن؛ دقت کرد ببینه هاتف چی می گه شنید داره میگه: تهدمت و الله ارکان الهدی قًتل علی المرتضی... 😭 یه جا اینجا دلش خیلی به لرزه افتاد.. بیست و یک سال بعد تو خیمه نشسته بود، دید هوا تیره و تار شد، زمین شروع کرد لرزیدن، یادش افتاد، پا برهنه به سمت خیمۀامام چهارم دوید، عزیز برادرم چه خبره؟! کربلا داره میلرزه؟ فرمود عمه جان کار بابامو یکسره کردن.. آخ نگاه کن سرشو بالا نیزه زدن... 😭 یا حسین... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌