eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
510 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 محکم به در خوردی و محکم تر به دیوار هم در به سر کوبیده شد هم سر به دیوار به گونه ‌ای به گونه ‌ی تو لطمه خورده گفتم نگیرد صورت کافر به دیوار از این کبودی دو پهلوی تو پیداست یک ضربه میخ در زده یک ضربه دیوار بگذار فضه زیر بالت را بگیرد اینگونه زهرا می خوری کمتر به دیوار حال من از حال تو چیزی کم ندارد تو دست به دیواری و من سر به دیوار در خانه بعد از آن که با تو‌ دشمنی کرد تکیه نکرده هیچ کس دیگر به دیوار تو جانِ جانِ جانِ جانِ اهل بیتی خوردند با تو آل پیغمبر به دیوار من کربلا را پشت درب خانه دیدم تنها نه محسن، خورد علی اصغر به دیوار @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آقا بیا دعای مرا مستجاب کن ما را برای نوکریت انتخاب کن قلبم شبیه سنگ شد از کثرت گنه امشب بیا و سنگ دلم را تو آب کن تأثیر جرم و معصیت اشک مرا گرفت دستی بکش به روی دلم فتح باب کن تا کی به لب دعای فرج، تا کی انتظار؟! آقا به حقّ فاطمه پا در رکاب کن ای منتقم بیا که دلم سخت زخمی است رحمی نما بر این دل زارم شتاب کن ای روضه خوان فاطمیه روضه ای بخوان امشب میان سینۀ ما انقلاب کن ما در پی تلافی سیلی کوچه ایم یعنی به روی غیرت ما هم حساب کن .. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اگر ز قافله دوریم، خوب می دانیم ولی به لطف تو هر سال جا نمی مانیم و باز هم به نگاه محبتت امسال کنار سفرۀ این فاطمیه مهمانیم هزار فاطمیه رفته و نیامده ای نگو که باز بدون تو روضه می خوانیم بیا که در گذر گردباد این دنیا در انتظار شروع بهار و بارانیم قسم به ساحل چشمان ابری ات عمریست به لطف بارش چشم شماست گریانیم و گرنه مثل بیابان خشک دل هامان فقیر روزی این سفره های بی نانیم از این که بار غم مادر تو را دنیا به دوش برد، ولی خم نگشت حیرانیم به انتقام غم صورت کبود بیا که ما کنار شما پیرو شهیدانیم @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 یاکه دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت یا جهنم بود این دنیا اگر زهرا نداشت جای دیگر را برای زندگی می‌خواستیم آسمانِ ما زمینِ ما اگر زهرا نداشت خُرد می‌گشتیم زیر آسیای دشمنان زیر دستاس‌اش دو دنیا را اگر زهرا نداشت در وصیتهای مفقودالاثرها خوانده‌ام تلخ می‌شد سرنوشتِ ما اگر زهرا نداشت گفت لَوْلا فاطمه .... یعنی که در کارِ خدا آفرینش بود بی معنا اگر زهرا نداشت فاطمه گفت و کنار او ضمیری چند گفت : وای از اهل کِسا آنجا اگر زهرا نداشت* پنچ نوبت فاطمه رو بر خودش می‌ایستاد بود بی جلوه خدا زهرا اگر زهرا نداشت از علی خواهش نکرد و از علی چیزی نخواست عشق بود و عشق و بس اما ، اگر ، زهرا نداشت فاطمه یک نیمه بود و با علی تکمیل شد مرتضی یک نیمه بود اینجا اگر زهرا نداشت هیچ فتحی را نمی‌دید آذرخشِ ذوالفقار در رجزهایش علی تنها اگر زهرا نداشت در میان رزم‌ها پشتش به زهرا گرم بود داشت بر پشتش زره مولا اگر زهرا نداشت کار دنیا را ببین کارش به‌دستِ فاطمه است وای بر دنیا و مافیها اگر زهرا نداشت کار دنیا را ببین زانو بغل کرده علی بی پیمبر می‌شکست آقا اگر زهرا نداشت دستِ مولا بسته و بر گردنش شمشیر بود یک علی و آنهمه حاشا اگر زهرا نداشت حرص‌ها خالی شد و پهلوی مادر را شکست بچه‌ها می‌سوختند آنجا اگر زهرا نداشت دختران را زیر بالِ خویش زینب جمع کرد وامصیبت شامِ عاشورا اگر زینب نداشت... *هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا.... شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بالاتر از اندیشه ی دنیاست زهرا بالاتر از بالاتر از بالاست زهرا 🔸امام باقر فرمود: ما اهل بیت مریضی، گرفتاری دنیایی، پیدا می‌کردیم سجاده پهن می کردیم، می گفتیم: "الهی به حق الزّهرا"خدا را به فاطمه مادرمون قسم میدادیم .. این اسم کم اسمی نیست نکنه یه وقت اینقدر ساده از کنارش بگذریم .. 🔹نگاه نکن مردم مدینه حواسشان به این اسم نبود.. شأن این اسم رو رعایت نکردن.. قیامت معلوم میشه زهرا کیه... وقتی به نصّ سریع اون روایت مرحوم مجلسی تو (دلایل الامامه) مفصل آورده که انبیاء ‌اُمّت های خودشون را پناه می‌دهد هر امتی پیغمبر خودش رو صدا میزنه امّت داوود ،امّت سلیمان، امّت عیسی ،اُمّت موسی ،همه ی اُمّت ها میرن تو پناه پیغمبرانِ خودشون ،پیغمبران اُممِ مختلف ،پیغمبر ما را صدا میزنن ،قیامت هم سلسه مراتب داره ،امت ها میرن تو پناه پیغمبرهای خودشون ،پیغمبرهای امت ها میرن در پناه پیغمبر ما بعد اونوقت پیغمبر ما تو پناه کیه ..؟ کیُ صدا میزنه.. اولین جمله ای که رسول خدا به زبان جاری میکنه ..خدایا زهرای من کجاست ..!!؟ ▪️فاطمه کجاست...!!؟ بعد منادی ندا میده؛: سرها را بندازید پایین " غُضُّوا ابصارَکم" از همین یه جمله باید مقام بی بی رو بفهمیم ..که محشر با اون عظمت همه نمی تونن حضرت زهرا را ببینن "غُضُّوا ابصارَکم "سرها را بندازید پائین ،مَحرم ها سر را بیارن بالا .. اونجا معلوم میشه .. اونجاست که میگه: "وَلَسوفَ یُعطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی" اینقدر خدا می بخشه تا زهرا راضی بشه ...😭 میگه تو راضی باش هر کی رو دلت میخواد برو خودت دست بگیر ..اونجا معلوم میشه بی بی کیه ... بالاتر از اندیشه ی دنیاست زهرا بالاتراز بالاتراز بالا ست زهرا نورِ خداوند است هر سو بنگری هست سِر خداوند است ناپیداست زهرا ▪️ناپیدای عالم زهراست ..پیغمبر با اون عظمت قبرش پیداست فقط حضرت زهرا قبرش ناپیداست ..(چون سرِّ عالم ست ) اهل قیاس او را نمی‌فهمند هرگز آن سو تر از مقیاسِ انسانهاست زهرا درسِ شهادت را حسین آموخت از او مرد آفرینِ روز عاشوراست زهرا در زندگی چیزی برای خود نمی خواست هر چه علی می خواست را می خواست زهرا ▪️هر چی علی بگ.. علی بگه صبر کن ..چشم.. علی بگه نفرین نکن..چشم .. علی بگه مو پریشان نکن ..چشم .. علی بگه معجر بر ندار..چشم .. هر چی علی بگه .. در زندگی چیزی برای خود نمی‌خواست هر چه علی می خواست را می خواست زهرا با یک سلامِ ساده و سرشارِ از عشق از حجمِ غم‌های علی می کاست زهرا ▪️کافی بود بیرون از خونه هزار تا غم رو شانه ی علي بشینه.. مردِ هزاران زخم زبان و هزاران غصه می آمد خونه، روزهای آخر فاطمه می‌گفت: اسماء زیر بغل هامو بگیر خودم در رو باز کنم میخوام یه سلام بدم علی آرام بشه... بدونه تو مدینه یکنفر هست.. هنوز یه نفر هست سلام بده ..😭 با یک سلامِ ساده و سرشار از عشق از حجمِ غم‌های علی می کاست زهرا روزی که مردم وقتِ یاری خواب بودن پای غریبی علی برخاست زهرا دل را به آتش زد علی تنها نَمانَد ▪️دید دَرِ خونه گُر گرفته آتیش برای زن باردار سمِّ.. مادر ما یه قدمم عقب نرفت ..😭 هی نانجیب لگد میزد ..😭 هی مادر دستش رو پشت در فشار می داد..جون علی در خطره..دل را به آتش زد یعنی همین.. ما عشق را پشتِ دَرِ این خانه دیدیم زهرا دَر آتش بود، حیدر داشت می سوخت روزی که مَردم وقتِ یاری خواب بودن پای غریبی علی برخاست زهرا دل را به آتش زد علی تنها نَمانَد افسوس خود در شعله ها تنهاست زهرا پروانه ها در شعله ها پروا ندارن در ذیل آتش کوهِ با پر جاست زهرا در انتهای این مصافِ نابرابر پیروز میدان بی گمان زهرا ست ▪️پیروز میدان کیه..؟ پیروز میدان اون کسی هست که بعد هزار و چهارصد سال اسمش می آد عالم تکون میخوره .. پیروز میدان علی است پیروز میدان حیدره کی پیروز میدانه؟ پیروز میدان مادرِ هجده ساله است... به ظاهر افتاد زمین... اما باطن قصه رو ببین.. پرچم علی رو بلند کرد ... بگو یا زهـــرااا... 🙏 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود❌
4_5841484409680695690.mp3
4.38M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حاج مسعود پیرایش🎤 باز اومد فاطمیه بارون غم تو، توو چشم ترمه آشوبه توو دل من که چرا مادرم بی صحن و حرمه خیلی حیفه مدینه خالی از سینه زنه شب های فاطمیه این نوحه ی حسنه ▪️وای مادر وای مادرم نامردی پشت دره داره با پا لگد بر این در می زنه آروم آروم می سوزه یه کبوتری که داره پر می زنه خیلی سخته که یه مرد پیش چشمای ترش می بینه همسرشُ می سوزه با پسرش ▪️وای مادر وای مادرم پیچیده توو کوچه ها بوی چادر سوخته ی مادرمون دیدم من روی زمین توو حیاطِ خونه چند تا قطره ی خون رو زمین دست می گیره به پهلو مادرمون چی دید حیدر که عبا انداخت رو مادرمون ▪️وای مادر وای مادرم این مرد که می برنش درِ قلعه رو از جاش درمیاره این زن که می زننش برگ گل روی صورتش جا میذاره رو خاک دیدن مادرو اصلا رحمی ندارن دارن با پای گِلی‌ پا رو چادر میذارن ▪️وای مادر وای مادرم شاعر: رضا تاجیک @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📜 آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می‌سوزاند.. 🔸در کتاب ارشاد القلوب ابی محمّد حسن بن محمّد دیلمی (متوفّای ۷۷۱ هـ)، داستان به آتش کشیده شدن در خانه ی حضرت زهرا علیهاالسلام و وقایع مربوطه را از زبان خود حضرت زهرا علیهااسلام نقل می‌کند: ▪️فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا. فَأخَذَ عُمَرُ السَوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍ ـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی، فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی حَتّی صارَ کَالدُملُج..😭 وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـ وَ أنا حامِلٌ ـ😭 فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی😭 فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ؛ فَأسقَطتُ مُحسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ.. 😭 فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ؟!! وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم. ▪️بر درب [خانه] ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند که خانه ما و ما را آتش بزنند. من در چارچوب درب ایستاده بودم و آن‌ها را به خدا و پدرم قسم می‌دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند. ▪️پس عمر، شلّاق را از دست قنفذ ـ غلام ابوبکر ـ گرفت و با آن به بازویم زد. پس شلّاق، دور بازویم پیچید؛😭 به گونه‌ای که [دور تا دور] بازویم [ورم کرد و] مثل دُملُج شد و با پایش به درب لگد زد..😭 و درب را به روی من، به عقب راند و باز کرد؛ ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ ، پس به صورت به زمین افتادم..😭 ▪️در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند. پس با دستش مرا کتک زد؛ به طوری که گوشواره ام تکّه تکّه شده..😭 از گوشم جدا شد و درد زایمان به سراغم آمد و محسن را ـ که بی گناه کشته شد ـ سقط کردم.. 😭 🔸پس این‌ها، مردمی هستند که [می‌خواهند] بر [جنازه] من نماز بخوانند؟ و حال آن که خدا و رسولش رشته پیوند خود را با آنان گسسته اند [و بین آن‌ها و رسولش هیچ رابطه و پیوندی برقرار نیست] و من [نیز] رشته پیوندم را با آنان گسسته ام [و بین من و آن‌ها هیچ رابطه و پیوندی نیست.] منابع: اَمالی شیخ طوسی، صفحه ۱۰۹ اَمالی شیخ مفید، صفحه ۲۸۱ برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۰ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸وقتی درب خانه نیم سوخته شد، هنوز فاطمه زهرا سلام الله علیها پشت در مقاومت می کرد. ▪️کاری کردند که صدای فاطمه زهرا بین در و دیوار بلند شد:«یا فِضَّةُ إِلَیكِ فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ» ▪️به خانه امیرالمؤمنین هجوم آ وردند، ریسمان به گردن امیرالمؤمنین انداختند، دست های حضرت را بستند و به طرف مسجد بردند. ▪️حضرت به خود آمد، دید خانه از جمعیت خالی شده. دست به دیوار شد.. 😭 با همون حال بدش دوید میان کوچه.. از سینه اش خون می چکید دنبال حیدر می دوید... 😭 🔸کمربند امیرالمؤمنین را گرفت و فرمود: اجازه نمیدهم علی را ببرید.. ▪️دومی دید تا فاطمه زنده است، نمی تواند به مقصد خودش برسد؛ به قنفذ و مغیره اشاره کرد: چرا ایستاده ای؟ دست فاطمه رو از ردای علی کوتاه کن.. 😭 چنان زد... 😭 گردیده بود قنفذ همدست با مغیره او با غلاف شمشیر،این تازیانه می زد اثر این ضربات قلاف شمشیر تا شب غسل مادر مثل بازو بند بر بازوی فاطمه باقی مانده بود.. 😭 آاااخ مادر... @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸حضرت على عليه‌السلام فاطمه زهرا علیهاسلام را غسل داد. به هنگام غسل دادن وى، غير از حضرت على عليه‌السلام، حسنين عليهماالسلام، زينب، امّ كلثوم، فضه خادمه و اسماء بنت عميس كسى ديگر حضور نداشت. ▪️آنگاه جنازه آن بانو را شبانه با حضور حسنين عليهماالسلام به جانب بقيع حمل نمودند و نماز بر بدن مبارك خواندند، كسى از فوت ايشان مطّلع نشد. 🔹 احدى از مردم بر بدن آن بانو نماز نخواند مگر آن افرادى كه گفته شد. 🔸على عليه‌السلام بدن مباركش را در روضه مقدسه دفن و موضع قبرش را پنهان كرد. 📜 صبح آن شبى كه فاطمه عليهاسلام را دفن نمودند اثر چهل قبر جديد در قبرستان بقيع مشاهده مى ‏شد. 🔹هنگامى كه مسلمانان از رحلت حضرت فاطمه علیهاسلام آگاه و متوجه بقيع شدند با چهل قبر جديد مواجه‏ گرديدند، نتوانستند قبر حضرت زهرا را از ميان آن چهل قبر تشخيص دهند. 🔸 عموم مردم از اين مصيبت ضجّه كردند و يك ديگر را ملامت نمودند و گفتند: پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌‌وآله شما بيش از يك دختر يادگارى ننهاد، فاطمه علیهاسلام رحلت كرد و دفن شد و شما به هنگام مردنش حاضر نشديد، نماز بر جنازه ‏اش نگذاشتيد و محل قبر او را هم نمى ‏دانيد! 🔹علمای قوم گفتند: گروهى از زنان مسلمان را احضار كنيد كه اين قبرها را بشكافند تا جنازه فاطمه علیهاسلام را به دست بياوريم و بر بدن او نماز بخوانيم و قبرش را زيارت كنيم. ▪️هنگامى كه خبر اين توطئه به گوش حضرت على بن ابى طالب عليه‌السلام رسيد، در حالى آمد كه خشمناك، چشمان مباركش سرخ، رگ هاى گردنش بيرون زده، قباى زرد رنگى پوشيده بود كه آن را به هنگام غضب و ناراحتى مى ‏پوشيد و بر ذوالفقار تکیه زده بود، آمد تا وارد بقيع شد. ▪️ شخصى به ميان مردم رفت و گفت: اين على بن ابى طالب عليه‌السلام است كه با اين حالت آمده و سوگند مى ‏خورد كه اگر يك سنگ از اين قبور جا به جا شود شمشير را در ميان همه شما بگذارد و تا آخرين نفر شما را نابود نمايد. 🔸عمر در حالى كه با يارانش بود، با حضرت اميرالمومنین عليه‌السلام روبرو شد گفت: اى ابو الحسن! چه قصد دارى؟ به خداوند سوگند ما قبر فاطمه علیهاسلام را مى ‏شكافيم و بر جنازه ‏اش نماز مى ‏گزاريم. 📜 حضرت امير علیه‌السلام لباس‌هاى وى را گرفت و او را از جاى بر كند و بر زمين زد و فرمود: یابن السوداء! من حقّ خود (يعنى مقام خلافت) را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند. ▪️اما درباره قبر فاطمه علیهاسلام: به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد. 📜 ابوبكر با حضرت امير علیه السلام ملاقات نمود و گفت: اى ابوالحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند مى‏ دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمى ‏پسندى خوددارى مى ‏كنيم. 🔸راوى مى‏ گويد: على عليه السّلام عمر را رها كرد و مردم پراكنده شدند. منبع: بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۱۷۱ برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۱ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
نمیگم مفصل شد اون کوچه.mp3
1.51M
شماره 1555 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل گرفت راهمون و سر مادرم داد زد اول اهانت به من کرد جسارت به زن کرد جلو چشمای من روی مادرم دست بلند کرد ▪️مادر زمین خورد حسن مُرد می میرم به زودی حسین خوش به حالت نبودی چنان زد که دیگه نمی ره رد اون کبودی نشست و نشستم شکست و شکستم تا این طور نلرزم باید که چشامو می بستم ▪️مادر زمین خورد حسن مُرد دلم خون ِ از بس بزارید بگم این رو هم پس یه روزم بلند شد به روی رقیه همین دس شب سرد تنهاس نه بابا نه عباس رسید زجر نامرد باهاش حرف زد هر جور دلش خواس ▪️زد بی هوا زد با پا زد شاعر: علی زمانیان @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
دنیا بی مهدی.mp3
1.63M
شماره 1556 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دنیا بی مهدی رو به ظلمته دنیا بی آقامون شده فلج قال المهدی و خاتم الحجج و أکثروالدعا بتعجیل الفرج برا فرج دعا کنیم گره های بسته مون و وا کنیم برا فرج دعا کنیم یوسف فاطمه رو صدا کنیم برا فرج دعا کنیم ظهورش رو طلب از خدا کنیم ▪️اللهم عجل لولیک الفرج به غربت مولا به دمعة الزهرا میاد اون روز که منتقم میاد ریشه خصم علی رو می‌کنه با همون هیزمای پشت در اون دو نفر رو آتیش میزنه روضه میخونه از اون مادری که توو جوونی شد کمون روضه میخونه از اون پهلوی زخمی و دست ناتوون روضه میخونه از اون بدنی که شد توو کوچه غرق خون ▪️اللهم عجل لولیک الفرج به غربت مولا به دمعة الزهرا ازدحام رجاله های شهر شعله آذر و بیت الحرام ثانی به قنفذ به خنده می‌گفت کار فاطمه دیگه شد تمام بسه همین برا عزا برا جون دادن بچه شیعه ها وای از اون ضربه پا نبتَ المِسمار فی صدرها میزد فضه رو صدا حتّی ألقت محسن مِن بَطْنها ▪️اللهم عجل لولیک الفرج به غربت مولا به دمعة الزهرا شاعر: علی سلطانی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
خدانگهدار ای مهربونم.mp3
2.01M
شماره 1557 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 خدانگهدار ،ای مهربونم ای هم زبونم، چراغ خونم خدانگهدار، بانوی خستم از پا نشستی، از پا نشستم یادم نمیره، اون کوچه و در دیوار و مسمار، آتیش و هیزم یادم نمیره، تو گریه کردی من گریه کردم، میون مردم ▪️فاطمه جانم یادم نمیره، من که یه روزی با این دو دستم، خیبر شکستم یادم نمیره، همسایه هامون زُل میزدن به، طناب دستم گفتن علی، نظر شدی ،خندیدن یکم شکسته تر شدی ،خندیدن رد شدن از کنار من، میگفتن سلامتی پدر شدی،خندیدن ▪️فاطمه جانم خدانگهدار، ای یار جونی هنوز برا من، تو پهلوونی سرت رو پایین، چرا گرفتی نبینم اینجور، عزا گرفتی عیبی نداره بیا، خیال کن اصلا ندارم، هیچ زخم و دردی عیبی نداره، اشکاتو پاک کن زینب نبینه، که گریه کردی ▪️فاطمه جانم عیبی نداره، فدا سرتو اگه سرم خورد، گوشه ی دیوار عیبی نداره، دیگه گذشته هر وقت که خواستی، این میخ و بردار ببین حسن ،رو زانوهام خوابیده دیده تو گریه میکنی ترسیده مادر براش بمیره، خواب دید انگار پریده از خواب و، تنش لرزیده ▪️فاطمه جانم از کوچه گفتن دردسر داره کی از حال حسن خبر داره شبا با گریه زیر لب میگفت مادر دلش خوش بود پسر داره از کوچه ی ما برو برو دیگه نبینم تورو برو علي مانده است رد خون كوچه،چشم ما روشن و اين حيدر شكستن را خودت بانو تصور كن تصور كن علي را در ميان بغض اين خانه سكوتِ ميخ و آهن را خودت بانو تصور كن كنارم باش تا آخر ،فلاني داشت مي خنديد غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور كن ▪️فاطمه جانم @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱با هر نفس آتش کشد.mp3
1.5M
شماره 1558 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 با هر نفس آتش کشد از در زبانه افتاده پشت در زمین بانوی خانه انسیة الحورا دگر سیلی نمی خواست بازوی ریحانه کجا و تازیانه گشته رواق صورتش آیینه کاری دارد ز ضرب دست یک ظالم نشانه در کوچه ها پیش حسن مادر زمین خورد پشت و پناه حضرت حیدر زمین خورد ▪️آه و واویلا مظلومه زهرا عالم به پیش چشم او شد ای تیره و تار مادر یکی از دست خورد یکی ز دیوار طوری زده بالا نمی آید صدایش شد قد و بالای حسن اینجا عصایش گم کرده راه خانه را با چشم کم سو دستی به صورت دارد و دستی به پهلو افتاده ای در بستر و در اضطرابم می دانم آخر می کنی خانه خرابم ▪️آه و واویلا مظلومه زهرا پهلو به پهلو می شود اما به زحمت مسمارِ در خیلی تورا کرده اذیت با هر نفس سر واکند زخمِ تن تو گُل کرده صدها لاله بر پیراهن تو با پهلویت لگ‌کرده بود آن لحظه مسمار مقتل نوشته صورتت خورده به دیوار ▪️آه و واویلا مظلومه زهرا شاعر: قاسم نعمتی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلامُ علَی الجوهرةِ القُدسیَّة فی تعیُّنِ الإنسیّة، صورةِ النَّفسِ الکُلیّةِ ، جوادِ العالمِ العَقلیّةِ ، بِضعَةِ الحَقیقةِ النَّبویّةِ ، مطلع الأنوارِ العلویّةِ ، عینِ عیونِ الأسرارِ الفاطمیّة ، النّاجیةِ المُنجیّةِ لِمُحبّیها عن النّار ، ثمرة شَجَرة الیقین ، سیدة نساء العالمین ، المعروفة بالقَدْر ، المجهولةِ بِالْقَبرِ ، قُرّةِ عین الرَّسولِ ، الزَّهراءِ البتول ، علیها الصّلوة و السّلام. 🔸بهترین مدح رو امام صادق برای مادرشون خوندن. سئوال کردند آقا جان یا امام صادق "اِنسیة الحَوراء" یعنی چی...؟ حضرت گریه کرد گفت حور العین تو این موجودات، تو فرشته ها، آنقدر لطیفه اگه یه برگ گل رو صورتش بشینه جا میندازه، مادر ما فاطمه از حور العین هم لطیف تر بود..😭 ▪️حالا فهمیدی چرا هی زیر لب تو روضه ها میگی الهی بشکنه دست مغیره.. السلام ای ثمر عمر پیمبر زهرا داده طاها لقبت حضرت مادر زهرا کفو و همتای علی فاتح خیبر زهرا به اَئمه شده ای حجت کبری زهرا التماسیم و به الطاف شما محتاجیم با همان دست دعا کن به خدا محتاجیم وقت آن است که از خاک تو زَر جمع کنیم چادرت را بتکانی و قمر جمع کنیم باید از بین کلام نو نظر جمع کنیم بازهم خطبه بخوانی و گوهر جمع کنیم آن کسانی که به آئین خدا محتاج اند به بیانات تو در دین خدا محتاج اند 🔸بی بی جان مردم خواب بودند، اگر بیدار بودند علی رو تنها نمیگذاشتند، اگه بیدار بودند غدیر رو به این زودی فراموش نمیکردند.. بگو از راه خدایی که فراموش شده بگو از راهنمایی گه فراموش شده از رسول دوسرایی که فراموش شده بگو از حق ولایی که فراموش شده پهلویت گرچه شکسته است ولی حرف بزن بازهم فاطمه از حق علی حرف بزن تو همان جمع فضائل تو همان جمع صفات تو همان جلوه ی توحید تو همان جلوه ی ذات احتجاجات تو لبریزِ دلیل و آیات راه بی راهه شود دم نزنی تو هیهات بگو این فتنه ی با رآیت اسلام از چیست بی تفاوت شدن اُمت اسلام از چیست با ولای تو نوشتن نجات ما را با تو امروز نداریم غم فردا را پس مگیر از لب ما خواهش یازهرا را انقلاب تو گرفته است همه دنیا را چیست فرمان ولایت همه باهم بودن همه در دایره ی فاطمه باهم بودن ▪️چرا روضه نمیخونی؟ روضه از این عمیق تر که روزگار کاری کرد چیزی نگذشت، بعد از شهادت پیغمبر، عوضِ اینکه برن تسلیت بگن روزگار یه کاری کرد فاطمه بین در و دیوار قرار گرفت...😭 ای به زخم رخ و پهلو‌ی تو اکرام و سلام ای که خون پسرت گشته قوام اسلام فرصت گفتن از تو شده در این ایام کربلا شرح غم توست به معنای کلام از علی و غم او تو سخن آغاز نما سفره ی درد غریبانه ی خود باز نما غم علی، غصه علی،ناله علی، آه علی نور الله علی، شمس علی، ماه علی اول و آخر معراج علی راه علی پهلویت داد شهادت ولی الله علی خوش ترین درد علی ،خسته ترین مرد علی به زمین خوردن من نیز صدا کرد علی چند وقتی است سرم روی تنم می افتد دست من نیست که گاهی بدنم می افتد نقش لاله به روی پیرهنم می افتد دست من کار کند مطمئنم می افتد من چگونه بپرم بال و پرم سوخته است بخدا بیشتر از تو جگرم سوخته است ▪️بین در و دیوار پهلوش و شکستن بین در و دیوار بچش رو کشتن وسطای کوچه جلو شوهرش غلاف به دستش زدن..😭 آی جانم گریه کن فاطمی، ایشالله هیچ وقت نبینی مادرت دست به دیوار بگیره..😭 حاضری بمیری ولی یه وقت نبینی دست مادرت میلرزه ▪️مادر ما دیگه چند وقته دستش بالا نمیاد موهای بچه هاشو شونه کنه دیدی اونی که مریض داری میکنه یه جور خسته میش، مریضم اگر مریضی ش خیلی طول بشکه میگه خدایا راحتم کن بچه هام راحت بشن.. 😭 من ز تب کردن و بیمار شدن خسته شدم بر سر خادمه سربار شدن خسته شدم با تن سوخته تب دار شدن خسته شدم من از این دست به دیوار شدن خسته شدم شانه از دست من افتاد دلم زینب سوخت چشم من بر حسن افتاد دل زینب سوخت یا زهرا... @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
شرمنده ایم مادر😔 شما در راه امام زمان تان سیلی خوردی، غصه خوردی.. 😭 اما ما در کوچه های تنگ زمانه مان، برای یاری امام غائب مان سیلی که هیچ، غصه هم نخوردیم... 😔💔 به محفل مداحان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو کوچه ها خداخدا کردم.mp3
1.5M
شماره 1559 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تو کوچه‌ها خدا خدا کردم من التماسِ بی‌حیا کردم مادر من زیر کتک‌هاش بود مادرمُ ازش جدا کردم نشد نذارم بزنه بد زد وقتی شنید علی، مجدد زد خودم رو روی مادر انداختم با گریه بابا رو صدا کردم ▪️ای وای مادرم.. چشاش سیاهی رفت و اُفتادش چشام سیاهی رفت و اُفتادم میون گرد و خاکای کوچه تا نفسش بیاد دعا کردم فایده نداشت که قد کشیدم آه چه حرفایی نگم شنیدم آخ چادرشُ از زیر پاهای مغیره وقتی که رها کردم ▪️ای وای مادرم.. چشام دیگه دو کاسه‌ی خونه دلم خوشه بابا نمی‌دونه داغی نشسته روی این شونه شونه مو تا براش عصا کردم روضه‌ی کوچه درد ِسر داره کی از دل حسن خبر داره مادر دلش خوشه پسر داره روضه‌ مو تو سینه به پا کردم ▪️ای وای مادرم.. شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
12_mirdamad-shab_shahadate_hazrate_zahra_fatemiyeh_aval_1392-001_(rasekhoon.net).mp3
2.96M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حاج سید مهدی میرداماد🎤 مولای ِروضه های معطر بیا بیا خورشید ِ نسل های مطهر بیا بیا ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم تكرار عشق های مكرر بیا بیا *به خاطر این ناله ها بیا ....* چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب چقدر دیده ی ما تر بیا بیا .... آقا، فدای چشم پُر از غربت شما هر چه شكست بال كبوتر بیا بیا .... آقا فدای قلب ِپر از سوز و ناله ات *آقا می خوام یه قسمی بدم،نمی تونم همین جوری بگم ...* فدای قلب پر از سوز و ناله ات آقا به دست بسته ی حیدر بیا بیا .... تا كه بیاوری كمی از اشك های خود مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا .... باران بیار ، آب بیاور ( چرا ؟!! ... ) باران بیار ، آب بیاور ، خودت بریز بر شعله های سركش این در بیا بیا https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e
تسلیت یابن الحـسن.mp3
919K
شماره 1560 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تسلیَت یَابنَ الحَسن، آمد عزای مادرت آسمان دارُالعَزاست بر مزارِ مخفیِ او، خاک ریزی بَر سَرت آسمان دارُالعَزاست پهلویم بشکسته دیگر دَر پسِ این دَر شده فضّه بَر دادم بِرِس با علی چیزی نَگو که غُنچه ام پَرپَر شده فضّه بَر دادم بِرِس بینِ آتش دربِ خانه بَر سَرَم آوار شد دیده هایم تار شد سینه ی من داغ از گُلبوسه ی مِسمار شد دیده هایم تار شد ضربه ای از ثانی و یک ضَربه از دیوار خورد مادرم ای مادرم خواست برخیزد زِ جا، سیلیِ دیگر بار خورد مادرم ای مادرم با اَذانت شَهرِ یَثرِب بیقراری می کُند ای اَذان گوی نبی فاطمه یادِ پِدر اُفتاده، زاری می کند ای اَذان گوی نبی بعد از این قبرِ عمویم بیتُ الاحزانِ من است عرش گریانِ من است میزبانِ ناله های قلبِ سوزانِ من است عرش گریانِ من است بس که لاله می چِکَد از جای جای پیکرت شد گُلِستان بسترت باغبانی گَشته این ایّام، کارِ همسرت شد گُلِستان بسترت شاعر: رضا رسول زاده @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
می شود خاموش از امشب.mp3
891.8K
شماره 1561 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 می شود خاموش از امشب ناله های یا رَبَم جانم آمد بر لبم یا علی، جانِ تو و جانِ حُسین و زینبم جانم آمد بر لبم ای مسیحای علی بارِ دگر اِعجاز کن دیده بر من باز کن ای پرستویم بمان، یا با علی پرواز کن دیده بر من باز کن باغبان تنها شده، گُلخانه ی او سوخته قلبِ او افروخته دیده بر تِکّه لباسِ بر روی در دوخته قلبِ او افروخته می دَهم با فضّه امشب شُستشویت فاطمه وای از پهلوی تو بازویت دارد ورَم، سُرخ است رویت فاطمه وای از پهلوی تو من اَمیرَالمُؤمنینَم پهلوانِ خیبرم خورده سیلی همسرم جسم بی جان گُلم را رویِ دوشم می بَرم خورده سیلی همسرم خاک می ریزم به روی جِسمِ چون نیلوفرت ای فدایت حیدرت لَرزه اُفتاده به زانویم کنارِ پیکرت ای فدایت حیدرت رفتی و تاریک شُد بعد از تو این کاشانه ام ای صفای خانه ام چادرت بر سَر نَماید دخترِ دردانه ام ای صفای خانه ام شاعر: رضا رسول زاده @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
SarveKhamide-Ghadim.mp3
1.77M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ❤️‍🔥«لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَةُ الزهراء» ❤️‍🔥 🎙 مداحی استودیویی | سرو خمیده کربلایی امین قدیم🎤 پیشنهاد دانلود و نشر ✅ 🖤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌