eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
515 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸ای دوستان فاطمه، به رشته‌های چادر او بیاویزید. 📜 عَن النبی صلی الله علیه و اله: إنَّ اللهَ تَعالى إذا بَعَثَ الخَلائِقَ مِنَ الاَوَّلينَ وَ الآخَرينَ نادى مُنادي رَبَّنا مِن تَحتِ عَرشِه:يا مَعشَرَ الخَلائِقَ غُضُّوا أبصارَكُم لِتَجوزَ فاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَدٍ سَيِدَةُ نِساءِ العالَمينَ عَلَى الصِراطِ . (فَيَغِضُ الخَلائِقُ كُلُهُم أبصارَهُم ، فَتَّجُوزُ فاطِمَةُ عَلى الصِراطِ) لا يَبقى أحَدٌ فِي القيامَةِ إلّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنها إلا مُحَمَّدٍ وَ عَلياً وَ الحَسَنَ وَ الحُسَينَ وَ الطاهِرُونَ مِن أولادِهِم فَإنَّهُم مَحارِمُها، فَإذا دَخَلَت اَلجَّنَةَ بَقي مِرطُها مَمدُوداً عَلَى الصِراطِ، طَرفٌ مِنهُ بِيَدِها وَ هِيَ فِي الجَنَّةِ، وَ طَرفٌ في عَرصات القيامَةِ. فَيُنادي مُنادي رَبِّنا: يا أيُّهَا المُحِبُونَ لِفاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأهدابِ مِرطِ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمين، فَلا يَبقى مُحِبٌ لِفاطِمَةَ إلّا تَعَّلَقَ بِهَدبَةٍ مِن أهدابِ مِرطِها ، حَتّى يَتَعَلَّقُ بِها أكثَرُ مِن ألفِ فِئامٍ وَ ألفِ فِئامٍ و ألفِ فِئامٍ. قالوا: وَ كَم فِئامٍ واحِدٍ يا رَسُولَ الله؟ قال: أَلفٌ ألفٌ یَنجُونَ بِها مِنَ النّارِ. 🔹از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نقل است که فرمودند: هنگامی که خداوند متعال مخلوقات اولین و آخرین را بر می انگیزد، منادی پروردگارمان از زیر عرش ندا می دهد: ای خلائق! چشم بربندید تا فاطمه دختر محمد سرور زنان عالم ازصراط بگذرد تمام خلائق چشم می‌پوشند و فاطمه از صراط می گذرد جز محمد، علی، حسن و حسین و فرزندان پاک آن‌ها که محارم او هستند، کسی باقی نمی ماند مگر اینکه چشم های خود را می بندند. هنگامی که فاطمه سلام الله علیها وارد بهشت می شود، چادرش بر صراط کشیده می شود. 🔸یک طرف آن به دست او و طرف دیگر در بهشت و طرف دیگر در عرصات قیامت پهن است. سپس منادی پروردگارمان ندا می دهد: ای دوستداران فاطمه! به ریشه های چادر فاطمه بیاویزید. دوستداری باقی نمی ماند مگر اینکه به ریشه های چادر او چنگ میزند. تا اینکه بیشتر از هزار فئام و هزار فئام و هزار فئام به چادر او می آویزند. صحابه عرضه داشتند: ای رسول خدا!یک فئام چقدر است؟ فرمودند: یک میلیون نفر که به سبب او از آتش نجات می یابند. منابع: بحار الانوار، جلد ۸، صفحه ۶۸ برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۶۹ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
40.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ❤️ چرا با وجود دیگر صحابه در منزل حضرت علی(ع)؛ حضرت زهرا(س) برای باز کردن درب اقدام کردند؟!! پیشنهاد دانلود و نشر حقایق فاطمی✅ با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸برای علی روزی بزرگتر از دو روز نیامد. روز اول روزی بود که پیغمبر (ص) از دنیا رحلت کرد.. و روز دوم روزی بود که برخی در سقیفه بنی ساعده نشسته بودند، در طرف راست ابی بکر و مردمان با او بیعت می کردند. ناگاه عمر به او گفت: که ای مرد، اگر علی با تو بیعت نکند چیزی در دست تو نخواهد بود از خلافت. 🔹بفرست به طلب او که بیاید و با تو بیعت کند اینها که با تو بیعت می کنند مردمان پست نادانی هستند. ▪️پس قنفذ را بطلب آن حضرت فرستاد و به او گفت: برو به علی بگو اجابت کن خلیفه رسول خدا را. قنفذ رفت و پیغام ابوبکر را به آن حضرت رساند و فورا برگشت و به ابی بکر گفت که علی گفت برای تو که رسول خدا(ص) غیر از من احدی را خلیفه برای خود قرار نداده. ابوبکر گفت: برگرد به سوی او و بگو: اجابت کن خلیفه را که مردمان گرد آمده اند برای بیعت کردن با او و آنها همه مهاجرین و انصار و قریش هستند و تو مردی هستی از مسلمانان. آنچه که به نفع ایشان است به نفع تو هم هست و آنچه که به ضرر ایشان است به ضرر تو هم هست. قنفذ رفت و طول نکشید که برگشت و گفت: 🔸علی در جواب تو گفت که رسول خدا(ص) به من وصیت فرموده که چون او را در قبرش پنهان کردم از خانه بیرون نروم تا وقتی که کتاب خدا را جمع کنم. زیرا که آنها روی شاخه های درخت خرما و شانه های شتران نوشته شده. ▪️عمر گفت: برخیزید تا ما به نزد او رویم. پس ابوبکر و عمر و عثمان و خالد بن ولید و مغیره بن شعبه و ابو عبیده بن الجراح و سالم، غلام ابی حذیفه و قنفذ همه برخاستند و من هم با آنها برخاستیم. چون به درب خانه رسیدیم و فاطمه آنها را دید درب خانه را بست بر روی ایشان و شکی نداشت در اینکه آنها داخل خانه نخواهند شد مگر به اذن او. 📜 پس عمر با پای خود زد و در را شکست و آن درب سعف خرما بود. همه داخل خانه شدند و علی را با جامه ای که به خود پیچیده بود بیرون آوردند. پس فاطمه بیرون آمد و گفت: ای ابوبکر، می خواهی مرا از شوهرم بیوه کنی؟ به ذات خدا سوگند اگر دست از او بر نداشتید موهای خود را پریشان می کنم و گریبان خود را چاک می زنم و به پروردگار خود صیحه می زنم.. دست حسنین را گرفت و بیرون رفت به طرف قبر پیغمبر(ص). سلمان گفت: علی به من گفت: ای سلمان، دریاب دختر محمد را زیرا که می بینم که دو طرف مدینه میل به افتادن کرده. ▪️به ذات خدا سوگند اگر موهای خود را پریشان کند و گریبانش را چاک نماید و برود نزد قبر پدر خود و صیحه بزند به سوی پرورگار خود مهلت داده نمی شود که مدینه با اهلش به زمین فرو می رود.. 🔹سلمان فوراً دریافت و گفت: ای دختر محمد، خدا پدرت را برانگیخت که رحمت باشد، برگرد. فرمود: ای سلمان می خواهند علی را بکشند. من نمی توانم صبر کنم. بگذار بروم نزد قبر پدرم و موهایم را پریشان کنم و گریبانم را چاک زنم و بر پروردگار خود صیحه زنم.. 😭 سلمان گفت: می ترسم مدینه فرو رود. علی مرا فرستاد به سوی تو و می فرماید: برگرد برو به خانه و از نفرین کردن صرف نظر کن. فاطمه گفت: بر می گردم و صبر می کنم و فرمان او را می شنوم و اطاعت می کنم. منبع: - جُنةُ العاصمه؛ در بیان حالات و وقایع بعد از رحلت پیامبر(ص) ؛ ص ۴۸۰ - بحارالانوار ؛ ج ۲۸ ؛ ص ۲۲۷ - مواقف الشیعه ؛ ج ۱ ؛ ص ۴۳۱ - بیت الاحزان؛ ص ۹۶ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
19.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در اتش بود حیدر داشت می سوخت... 😭 پیشنهاد دانلود و نشر ✅ با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ⁉️ چرا دو‌ تا فاطمیه داریم 📜در نقل تاریخ شهادت سلام‌الله‌ علیها در اسناد روایی کهن شیعه به خط کوفی صدر اسلام که بدون نقطه است، عبارتی آمده به این مضمون: «عاشت بعد أبيها خمسة و سبعین (تسعين) يوما» (حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از پیامبر، ۷۵ یا ۹۵ روز زنده ماندند) که در این عبارت بین «خمسة و سبعین» [۱] (هفتاد‌وپنج روز) و «خمسة و تسعین» [۲] (نودوپنج روز) قابل تشخیص نیست و به همین خاطر محدّثین شیعه هر دو برداشت را نقل کرده‌اند؛ لذا این ماهیت تاریخ است که باعث اختلاف در نقل قول و برگزاری دو فاطمیّه توسط شیعیان شده است. 📚 منابع: [۱] کافی (شیخ‌کلینی)، ج۱، ص۴۵۸ [۲] کفایة الأثر (خزّازقمی)، ص۶۵ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
سلام بر اعضای محترم، ذاکرین عزیز در این شام غریبان فاطمی از جوار قبر مطهر سردار دل ها ❤️ و شهدای گلزار کرمان نائب الزیاره ایم🥀
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها نجات سید یحیی واعظ یزدی🏴 🔸حدود هفتادسال قبل در كرمان يكى از علماى وارسته و متعهد به نام آيت الله ميرزا محمد رضا كرمانى متوفى سال ۱۳۲۸ شمسى زندگى مى كرد. در آن زمان ، بازار فرقه ضاله شيخيه رواج داشت .آيت الله كرمانى ، واعظ محقق آن زمان سيد يحيى يزدى را به كرمان دعوت كرد، تا به وعظ و ارشاد خود، مردم را از انحرافات و گمراهيهاى فرقه شيخيه آگاه كند و در نتيجه جلو گسترش آنها را بگيرد. 🔹مرحوم سيد يحيى واعظ يزدى ، اين دعوت را متوجه انحرافات آنها نمود و با افشاگرى خود، اين گروه ضاله را رسوا ساخت ؛ به طورى كه تصميم گرفتند با نيرنگى مخفيانه او را به قتل برسانند. آن نيرنگ مخفيانه اين بود:شخصى از آنها به عنوان ناشناس از او دعوت كرد كه فلان ساعت به فلان محله و فلان خانه براى منبر رفتن برود.او قبول كرد، دعوت كننده با عده اى به خدمت سيد يحيى واعظ آمده و او را با احترام به عنوان روضه خوانى بردند، ولى بعد معلوم شد كه ايشان را به خارج شهر به باغى برده و از منبر و روضه خبرى نيست . 💠 كم كم احساس خطر جدى كرد و خود را در دام مرگ شيخيه ديد، آن هم در جايى كه هيچ كس از وضع او مطلع نبود.سيد يحيى واعظ، در آن حال به جده خود حضرت فاطمه زهراسلام الله عليها متوسل گرديد. گويا نماز استغاثه به آن حضرت را خواند و در سجده نماز گفت : يا مولاتى يا فاطمة اغيثينى 🙏 اى سرور من ، اى فاطمه ! به من پناه بده و به فريادم برس . خطر لحظه به لحظه نزديك مى شد. سيد يحيى واعظ ديد گروه دشمن به او نزديك شدند و خود را آماده كرده اند و چيزى نمانده بود كه به او حمله كرده و او را قطعه قطعه نمايند. 🔹در اين لحظه حساس ناگهان غرش تكبير و فرياد مردم را شنيد كه باغ را محاصره كرده اند، و از ديوار وارد باغ شدند و با حمله به گروه شيخيها، آنها را تار و مار كردند و مرحوم سيد يحيى را نجات داده با احترام همراه خود در كنار حضرت آية الله ميرزا محمد رضا كرمانى به شهر و منزل آية الله كرمانى آوردند.سيد يحيى واعظ از آية الله كرمانى پرسيد: 🔸شما از كجا مطلع شديد كه من در خطر نيرنگ مخفيانه شيخيه قرار گرفته ام و مرا از خطر حتمى نجات داديد؟آية الله كرمانى فرمود: ⬅️ من در عالم خواب حضرت صديقه طاهره ، زهراى اطهرسلام الله عليها را ديدم ، به من فرمود: شيخ محمد رضا! فوراً خودت را به پسرم سيد يحيى برسان و او را نجات بده كه اگر دير كنى ، كشته خواهد شد. منابع: داستان دوستان ج۲ص۱۹۳ ۳۶۰داستان از فضائل مصائب کرامات حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها فصل ۳صفحه ۲۰/عباس عزیزی ختم کنید🌹 عجل لولیک الفرج بحق مولاتنا الزینب @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای بهترین پدیده ،الهی ببینمت خورشید من ،سپیده، الهی ببینمت این وعده ی خداست که روزی تو می رسی موعود برگزیده، الهی ببینمت ای آفتاب صبح تماشایی بهار روشن تر از سپیده، الهی ببینمت یا ایهالعزیز، به سجاده ی نیاز اشکم به ره دویده ، الهی ببینمت این اشک ها امان دلم را بریده اند از پشت ابر دیده ،الهی ببینمت از بس ندیدمت شب هجران روی تو خواب از سرم پریده، الهی ببینمت موی سفید، زمزمه در گوش می کند عمرم به سر رسیده، الهی ببینمت ای یادگار و منتقم فاطمه بیا بر تربت شهیده، الهی ببینمت چشم انتظار توست «وفایی» و از همه یک زمزمه شنیده ، الهی ببینمت شاعر: سیدهاشم وفایی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 الهی برات بمیرم مادر.. روایت داریم اهل بیت تاکید کردن، اگه کسی مریض شد زود بروید عیادتش روحیه بهش بدید.. ◾️خبر دادن گفتن زنای مدینه میخوان بیان ملاقات فاطمه، زن های مدینه اومدن دور بستر بی‌بی رو گرفتن خانوم جان حالت چطوره...؟ ▪️فرمود: بعد در و دیوار هر نفسی که میکشم خون تازه میاد..😭 همیچین که زن های مدینه داشتن میرفتن، زینب اومد بدرقه کرد.. همچین که بدرقه کرد در و بست دیدن زار زار داره گریه میکنه.. حسن اومد جلو خواهرم چی شده گریه میکنی... گریه امونش نداد حرف بزنه.. اما تا چشمش به حسین افتاد صدا زد داداش به تو میگم. ▪️زنای مدینه اومدن مادرُ ملاقات کردن. خواهرجان باید خوشحال باشی اومدن عیادت کنن.. یه نگاه کرد گفت داداش کاش نمیومدن..! چرا عزیز دلم؟ گفت همچین که میرفتن دم در، در گوشی بهم یه چیزای می گفت. میگفتن: دیگه زهرا رفتنیه..😭 آخ مادر...آخ مادر... 🔸خیال کردی روضه برای ما روضه در و دیوار...اما برا فاطمه روضه در و دیوار نیست...روضش میدونی چیه؟ گردد اگرچه غرق به خون پای تا سرم به ز آنکه بنگرم غم غربت به شوهرم مرگ من از فشار در و دیوار خانه نیست این غصه میکشد که غریب است شوهرم ▪️آی ناله زنا... تا صدا در میومد می گفت فضه کمکم کن درُ به روش باز کنم..😭 خانوم جان، شما حالتون مساعد نیست، ما در رو باز می کنیم. می‌فرمود: آخه علی غریبه...خودم در رو به روش باز میکنم..😭 همچین که روزای اول...می‌گفت تا صدای در میومد...بی‌بی رو دست شو می گرفتیم می اومد جلوی در در رو به روی علی باز میکرد، خوش اومدی آقای من... اما روزای آخر بلند میشد پنجه های پاش روی زمین کشیده میشد، دیگه نا نداشت. همچین که علی اومد یه نگاه کرد گفت: علی جان، یه سوال ازت دارم. بگو خانوم جان.. علی جان شنیدم مردم مدینه سلامت نمیکنن.. تو رو خدا حلالم کن...صدا زد زهرا جان علی سلام میده،مردم روشون رو برمیگردونن..😭 آخ مادر... میدونی کی آدم میگه وای مادر؟ اون وقتی که نتونه کاری بکنه..😭 علی رو دارن میبرن، زهرا اومد کمربند علی رو گرفت.. آی آی آی... میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمیزنند از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می می بینم به چشم نیمه باز خود جهان را تار میبینم ▪️یه اشاره کنم؟ مادرجان یه سیلی خوردی راه کوچه رو گم کردی..😭 حسن دستت رو گرفت.. من بمیرم برا اون دختری که وسط بیابون.. کتک خورد..😭 ▪️هی می‌گفت عمو عباس کجایی ببینی رقیه رو کشتن.. صدات میخوام برسه کربلا.. بلند بگو حـــســـیـــن.. 🔸روزگار کاری کرد مادر ما بچه های قد و نیم قد داشت.. اما دستشو آورد بالا...همین روضه ی منو نمیدونم میخوای چیکر کنی.. ▪️همین مادر دست شکستش رو آورد بالا بچه هارو دور خودش جمع کرد.. حسن جان حسین جان زینب جان.. من دعا میکنم شما آمین بگید.. ▪️همه گفتن الان مادر دعا میکنه..یه وقت دیدن صدا زد..."اللهمّ عجّل وفاتی سریعاٰ"... ▪️خدا مرگ منو برسون..😭 علامه ی امینی همین روضه رو در مشهد خوند.. آیت الله العظمی میلانی بلند شد گفت آقای امینی...چرا حبیبه ی خدا تو سن جوانی از خدا طلب مرگ کرد؟ هه یه جواب داد.. تا امروز هر وقت یادش می افتم زیر و رو میشم...یه نگاه کرد فرمود: آقای میلانی...آدمِ زنده پهلو میخواد.. ▪️کسی که دنده هاش بشکنه.. نمیتونه راه بره...نمی تونه نفس بکشه.. ▪️مادر ما دنده هاش خرد شده بود.. وای مادر...وای مادر... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌