eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
291 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
953 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙ماه رمضان همراه با شهید ابراهیم هادی 💫 هر چه آب و غذا مانده بود را به ابراهیم تحویل دادیم. او به هر پنج نفر یک قمقمه آب و کمی غذا داد. به آن پنج اسیر عراقی هم هر کدام یک قمقمه آب داد! برخی از بچه ها از این کار ناراحت شدند اما ابراهیم گفت: آنها مهمان ما هستند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۱۲ *═✧❁﷽❁✧═* نمی دانستم🤔 چرا باید بنویسم من زنده ام
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۱۱۳ *═✧❁﷽❁✧═* او درست می گفت. تمام شهر را غیرت 💪و جوانمردی پر کرده بود. مال من و مال تو معنی نداشت. جان من و جان تو مطرح نبود❌هر که هر چه داشت در اختیار دیگران می گذاشت و مال مال همه بود. چون مسجد در محله ی خودمان بود به یاد قولی افتادم که به سلمان داده بودم . یک تکه کاغذ پیدا کردم و نوشتم📝 :{من زنده ام} مسجد مهدی موعود. کوچه سوت و کور بود . از صدای 🗣دعوا و بازی بچه ها خبری نبود. هیچ بویی جز بوی باروت در کوچه به مشام نمی رسید🚫 در خانه ی ما هم مثل همه ی خانه ها باز بود.به داخل رفتم . می دانستم در آن ساعت آقا خانه نیست. خانه خالی و ساکت بود. دوچرخه ی🚲 علی که خیلی طرفدار داشت و بچه ها سرش دعوا داشتند بی صاحب گوشه ای افتاده بود😔 یاداشتم را به شیشه ی ترک خورده ی اتاق چسباندم . از شدت صدای انفجارها ♨️شیشه ها یک خط در میان ترک خورده بودند. سکوت آزارم می داد. انگار سالها بود کسی در این خانه زندگی نمی کرد❌ انگار نه انگار که تا همین چند روز پیش من و خواهر و برادرانم در این خانه می خندیدیم.غیبت مادرم که مثل نقش گل🌺 بر دیوار آشپزخانه بود و هیچ وقت آشپزخانه را بی او ندیده بودم توی ذوق می زد . آشپزخانه به جای بوی دمپختک بوی ماندگی می داد. اتاق پذیرایی را خاک گرفته بود تنها قاب عکس آقا با چهره ای با ابهت همچنان به دیوارش آویزان بود.از هر طرف که به قاب نگاه 👀می کردم چشمان آقا همان چشم های پر ابهت مردانه 🧔بود که مرا دنبال می کرد و به من خیره شده بود. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🔗 ــ پسرفاطمہ‌اینجاهمہ‌دلهآمان‌ بے‌سروسامان‌ست‌وخراب ــ چشم‌امید‌گنھ‌ڪار‌تورامے‌خواند نسخہ‌ے‌این‌دل‌بیمار‌تورامے‌خواند ــ نظرے‌ڪن‌کہ‌یڪ‌گوشہ‌چشم‌شما‌ ڪافۍ‌ست‌براے‌پایان‌گرفتن‌این‌همہ‌‌بلا! ـ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
( ) 📖 وَانْصُرْنا بِهِ عَلي عَدُوِّكَ وَعَدُوِّنآ 🔆 خدایا با ظهورش ما را بر دشمن خودت پیروز گردان
🌄 😔 حال ما این‌گونه نبود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( ) 📖 اَللَّهُمَّ اِنّا نَشْكوُ اِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَالِهِ، وَغَيْبَةَ وَلِيِّنا 🔆 خدایا ما به درگاه تو شکایت می‌کنیم از نبود پیامبرمان و غیبت مولایمان