#شهید_مهدی_باکری
🌷🌷🌷🌷🌷
ڪاش آنهایے ڪ بودند و دیدند..
ڪاش آنهایی ڪ نبودند..
ولی شنیدند...
به آن هایی ڪ ندیدند
و نشنیدند بگویند...
《قهرمانان یڪ به یڪ به گل افتادند تا به گل نیفتیم.....》👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۳۳ *═✧❁﷽❁✧═* آقای لبیبی وقتی نگاه👀 خیره من به دست خ
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۳۴
*═✧❁﷽❁✧═*
لوسینا که همچنان بی قرار باز کردن چمدانش بود گفت :
- دیدن شما در این لباس ها برای من رنج آور 😥است . تا آنجا که توانستم لباس های🧥👚 مختلف در سایز و رنگ های مختلف آورده ام . هرکدام را هرجا که دوست دارید بپوشید . اگربازهم چیزی خواستید برایتان می آورم .
چمدان پر بود از انواع لباس های خواب و کاپشن و شلوار جین👖 و کت و دامن و لباس ورزشی و بلوز و پیراهن 👕با کیفیت های بسیار عالی و رنگ و مدل های امروزی .
با دیدن 👀لباس ها یاد بازار کویتی ها و چمدان های خاله صنوبر افتادم که همیشه پر از چنین لباس هایی😍 بودند . از او به خاطر آن همه اشتیاق و تعهد و وظیفه شناسی ، قدر دانی کردیم ، اما گفتیم :
- اگرچه این لباس ها خیلی خوب و قشنگ است اما اینجا به درد ما نمی خورد❌ و ما نمی توانیم از اینها استفاده کنیم ، فقط برای استفاده های دیگر یکی دو تکه از آنها را بر می داریم .
با اصرار زیاد خواست بداند چه لباسی مد نظر ماست و چه کمکی می تواند به ما بکند . گفت :
- ما یک هفته در بغداد هستیم و هر لباسی که شما بخواهید برایتان تهیه می کنم . اگر برایتان روسری بیاورم شما می توانید با این بلوز و شلوار جین بپوشید 😍 اصلا شما بگویید چه می خواهید . اگر برایتان پارچه بیاورم می توانید در خیاط خانه اینجا از همین لباس هایی که پوشیده اید برای خودتان بدوزید ❓
خوشحال😌 شدیم و گفتیم :
- این پیشنهاد خوبی است اما اگر قرار است پارچه تهیه کنید ، برایمان چادر هم بیاورید .
نوع و مقدار پارچه چادری برایش قابل فهم نبود . برای اینکه بهتر متوجه شود نشانی عبای زنان عرب را دادیم و گفتیم چادر هم شبیه عبا است و عراقی ها می توانند در خرید این پارچه به شما کمک کنند👌
صبح روز بعد اول وقت لوسینا همراه چهار قواره پارچه به رنگ های کرم ، سبز، قهوه ای و طوسی با همان اشتیاق😍 وارد اتاق ما شد . هر کدام یک رنگ از پارچه ها را برداشتیم . فاطمه قهوه ای را برداشت ، مریم سبز را ، حلیمه کرم را و من طوسی را برداشتم .
از اینکه مارا خوشحال کرده بود احساس خوبی داشت . او همچنان تلاش💪 می کرد مشخصات دقیق تری از پارچه چادری به دست بیاورد . حل مسئله پارچه چادری را به عراقی ها سپردند . قرار شد تا ملاقات بعدی مسئله لباس و چادر حل شده باشد . او می گفت :
- مسئولیت و هنر ما نشاندن لبخند😊 بر چهره اسرای جنگی است تا بتوانیم صدمات
جنگ را کم کنیم . جنگ📛 به اندازه کافی نگرانی و خشونت دارد . اگر چادر به شما آرامش و اطمینان می دهد ، من هم دوست دارم آن را برای شما تهیه کنم .
بشر در هر گوشه ای از این دنیا🌍 برای حفظ آرامش خود ایدئولوژی و تفکری دارد و ما باید به این تفکر احترام بگذاریم .
او به همه ادیان و ایدئولوژی ها احترام می گذاشت . هیچوقت بر سر چادر با ما بحث و جدل عقیدتی نکرد ❌بخشی از این تفکر و رفتار متأثر از شغل و مأموریت های انسان دوستانه او بود اما بخش اعظم آن به این بر می گشت که به قول بی بی « خدا خوب کرده » بود✅
به هر تقدیر پای ما به خیاط خانه باز شد🚶♀
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
#سلام_امام_زمانم 💚💛
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ
💎 دعای غریق 💎
♡💟دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان💟♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا🚩》
🥀اللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمهَ و اَبیها و
بَعلِها و بَنیها و السِرِ المُستَودَعِ
فیها بعدَد ما اَحاطَ بهِ عِلمُک🥀
خدای مهربان🙏مارا بر اطاعت از امام زمانمان یاری فرما🤲
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
ندبه هاے دلتنگے
🗒 #وصیت_نامه آسمانی ۳ #سپهبدشهیدحاجقاسم سلیمانی 💖«#قسمت_سوم» 🌴💫🌴💫🌴 🔸 س
🗒 #وصیت_نامه آسمانی ۴ #سپهبدشهیدحاجقاسم سلیمانی
💖«#قسمت_چهارم»
🌴💫🌴💫🌴
🤲یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
💖🌷🍃
خدایا! از کاروان دوستانم جاماندهام...🍂
✨خداوند،ای عزیز! من سالها است از کاروانی به جا مانده ام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا مانده ام...!! 💔
اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند...😭
عزیــــ🌹ــــز من! جسم من در حال علیل شدن است....چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟!!
💠خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران....
🍃🌸🌴🌸🍃
💚عزیزم! من از بی قراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابانها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم...😭
کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته ام، تو خود میدانی دوســ💞ـــتت دارم.
خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل کن...🌟
🥀خدایا وحشت همه ی وجودم را فرا گرفته است!! من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن!! مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کردهای، قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشه دار میکند، مرا به قافلهای که به سویت آمدند، متصل کن🤲
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۱۳۶: (آنگاه کههمه با امام بیعت کردند و عبدالله بن عمر، سعد بن ابی وقاص، محمدبن مسلمه، حسان بن ثابت و اسامه بن زید سرباز زدند امام علیه السلام این سخنرانی را در مدینه در سال ۳۵ هجری ایراد فرمود.)
🔹بيعت بی همانند
♦️بيعت شما مردم با من بی مطالعه و ناگهانی نبود و کار من و شما يکسان نيست. من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهيد. ای مردم! برای اصلاح خودتان مرا ياری کنيد. به خدا سوگند که داد ستمديده را از ظالم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگيرم و به آبشخور حق وارد سازم گر چه تمايل نداشته باشد.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۱۳۵ : (مشاجره ای بین امام علیه السلام و عثمان درگرفت. مغیره پسر اخنس، یکی از منافقان بود، به عثمان گفت: من او را کفایت میکنم، امام علی علیه السلام به مغیره فرمود:)
🔹 شناخت دشمنان امام (علیه السلام)
♦️ای فرزند لعنت شده دُم بريده و درخت بی شاخ و برگ و ريشه، تو مرا کفايت می کنی؟ به خدا سوگند! کسی را که تو ياور باشی، خدايش نيرومند نگرداند و آن کس را که تو دست گيری، برجای نمی ماند، از نزد ما بيرون رو، خدا خير را از تو دور سازد، پس هر چه خواهی تلاش کن، خداوند تو را باقی نگذارد اگر آنچه می توانی انجام ندهی.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۱۳۴ : (عمر برای شرکت در جنگ با رومیان در سال ۱۵ هجری با امام علیه السلام مشورت کرد آن حضرت فرمود:)
🔹مشاوره نظامی
♦️خداوند به پيروان اين دين وعده داده که اسلام را سربلند و نقاط ضعف مسلمين را جبران کند. خدايی که مسلمانان را به هنگام کمی نفرات ياری کرد و آنگاه که نمی توانستند از خود دفاع کنند، از آنها دفاع کرد، اکنون زنده است و هرگز نمی ميرد. هرگاه خود به جنگ دشمن روی و با آنان روبه رو گردی و آسيب بينی، مسلمانان تا دورترين شهرهای خود، ديگر پناهگاهی ندارند و پس از تو کسی نيست تا بدان رو آورند. مرد دليری را به سوی آنان روانه کن و جنگ آزمودگان و خيرخواهان را همراه او کوچ ده. اگر خدا پيروزی داد چنان است که تو دوست داری و اگر کار ديگری مطرح شد، تو پناه مردمان و مرجع مسلمانان خواهی بود.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم #روز صد_وچهل_ودوم: خطبه ۱۳۷ تا ۱۳۴ #نهج_البلاغه
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۱۳۷ : درباره طلحه و زبير
1⃣ شناسايی طلحه و زبير
♦️به خدا سوگند! آنان «طلحه و زبير و پيروانشان» نه منکری در کارهای من سراغ دارند که برابر آن بايستند، و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند. آنها حقّی را می طلبند که خود ترک کرده اند و انتقام خونی را می خواهند که خود ريخته اند. اگر من در ريختن اين خون شريکشان بودم، آنها نيز از آن سهمی دارند و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته اند، بايد از خود انتقام بگيرند. اوّلين مرحله عدالت آنکه خود را محکوم کنند. همانا آگاهی و حقيقت بينی با من همراه است، نه حق را از خود پوشيده داشته ام و نه بر من پوشيده بود. همانا ناکثين (اصحاب جَمَل) گروهی سرکش و ستمگرند، خشم و کينه و زهر عقرب و شبهاتی چون شب ظلمانی در دل هايشان وجود دارد. در حالی که حقيقت پديدار و باطل ريشه کن شده و زبانش از حرکت بر ضدّ حق فرومانده است. به خدا سوگند! حوضی برايشان پُر از آب نمايم که تنها خود بتوانم آبش را بيرون کشم به گونه ای که از آب آن سيراب برنگردند و پس از آن از هيچ گودالی آب ننوشند. (يعنی نقشه ای برای آنان طرح کنم که راه فرار نداشته باشند.)
2⃣ وصف بيعت بی همانند
♦️ «و قسمتی از اين خطبه است؛» شما مردم! برای بيعت کردن به سوی من روی آورديد، همانند مادران تازه زاييده که به طرف بچّه های خود می شتابند. و پياپی فرياد کشيديد، بيعت! بيعت! من دستان خويش را بستم، امّا شما به اصرار آن را گشوديد، من از دست دراز کردن سرباز زدم و شما دستم را کشيديد.
3⃣ شكوه از طلحه و زبير
♦️ خدايا! طلحه و زبير پيوند مرا گسستند، بر من ستم کرده و بيعت مرا شکستند و مردم را برای جنگ با من شوراندند. خدايا! آنچه را بستند تو بگشا و آنچه را محکم رشته اند پايدار مفرما و آرزوهايی که برای آن تلاش می کنند بر باد ده. من پيش از جنگ از آنها خواستم تا بازگردند و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را می کشيدم لکن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سينه عافيت دست رد گذاردند.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_تغابن_آیه_۱۵
#نعمتهای_دنیوی_وسیله_امتحان_و_آزمایشند
به درستی که اموال و اولاد شما, وسیله آزمایش شما هستند
( اگر از عهده این آزمایش بر آیید) اجر و پاداش عظیمی نزد خداوند از آن شما می باشد.