روزها از پی یکدیگر میگذرند، ملیکا زیباترین روزهای زندگی اش را کنار جوانِ جوانمرد میگذراند،
جوانی که نور #پیامبر را در چهره اش میتوان دید، جوانی که او را با نام های زیبا صدا میزند؛
نرگس، سوسن، حدیثه، صیقل، ریحانه؛
نام های گل های بهاری؛
آیا امام حسن عسکری(ع) آغاز فصل تازه را مژده میدهد؟
فصل نور و گرما و بهار را؟
جوان به اتفاق همسر خود به منزل پدر نقل مکان میکند.
پدر از دیدن آن ها شادمان است.
از دیدن #عروسی که آسمان او را برگزیده تا کودکی را به جهان هدیه کند.
بانویی شایسته ی کشیدنِ بار امانت؛ «و به زودی خطرها او را فرا خواهد گرفت».
.
بهبودی از جسم و تن #امام_هادی(ع) رخت بسته.
زهر جانگداز درسراسر بدن پاکش پراکنده شده و جسم را نحیف و ناتوان کرده،
امام در بستر احتضار است...
#مسلمان و #مسیحی، #شیعه و #سنی مردی را دوست دارند که بیست سال میان آنها زیسته و قلبش به عشق آنها تپیده.
اشک ها بر گونه جاریست...
از اتاق مجاور ناله دلخراشی به گوش میرسد...
امام هادی(ع) به خاک سپرده میشود.
مدتی میگذرد...
اینک آرامش به سامرا برگشته...
#امام_حسن_عسکری(ع) به شدت تحت نظر است و باید هفته ای دوبار(دوشنبه و پنج شنبه) ناگزیر در کاخ خلافت حضور یابد.
بسیاری از مردم از پیش گویی امام حسن عسکری(ع) درباره #مهدی(ع) آگاهند.
از سوی دیگر رابطه امام با مردم به تدریج از طریق نامه ها و گفتگو با نمایندگان مورد اعتمادش شکل میگیرد.
رفتار امام، مهیا ساختن جامعه برای پذیرفتن امامی است که سالهای آینده از دیدگان پنهان خواهد شد.
خانه امام به دژی محاصره شده میماند.
تنها حکیمه(عمه امام) با او و در خدمت اوست.
به سبب هراس از نیروهای امنیتی کسی را جرات دیدار با امام نمانده است.
#عمه نیز در حقیقت چشم به انتظار موعود است؛
پسری که طبق فرموده برادرش، زمان به دنیا آمدنش به درازا کشیده است... .
ادامه دارد...
#همگي_پا_به_پاي_هم_مژده_بر_پايي_دولت_عشق_را_فرياد_خواهيم_زد
#امام_زمان_عج_آوردنیست_نه_آمدنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان_عج_یعنی_عشق
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
#نامهیجنجالیپدر
پسری قبل از #ازدواج باباش بهش یک نامه داد و گفت شب #عروسی اینو به خانومت بده و خود هیچوقت اینو نخون! بابای اون پسر مُرد؛ پسر از یک #دختر_ثروتمند_خواستگاری کرد و شب عروسی طبق وصیت پدر نامه رو به دختر داد و وقتی که #دختر اونو خواند یک کشیده به پسره زد و گفت الان منو طلاق بده!
از یک دختره فقیر خواستگاری کرد و نامه به دختر داد اونم کشیده زد و #طلاق خواست!
از فامیل خواستگاری کرد از دوست و آشنا و هر بار این بلا به سرش اومد که در نهایت خواست نامه را بخواند چیزی که در آن #نامه بود هوش از سر پسر پراند،نمیتوانست باور کند...
برای خواندن نامهیجنجالیپدر لطفا در کانال زیر عضو شوید👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a