تویی نور دل ما یابن زهرا
چراغ محفل ما یابن زهرا
مرو که می رود بر باد اندوه
تمام حاصل ما یابن زهرا
تویی در باغ هستی مثل لاله
صفابخش دل ما یابن زهرا
پس از تو می شود در کوفه و شام
خرابه منزل ما یابن زهرا
به داغ بی کسی ها می نشیند
همه آب و گل ما یابن زهرا
نمی افتد خدا را بی تو دستی
به فکر مشکل ما یابن زهرا
عطش قد می کشد چون موج دریا
به روی ساحل ما یابن زهرا
#استاد_محمد_علی_صفری_زرافشان
#روز_عاشورا
@nohe_sonnati
در بزم عشق بازان فرصت فراهم افتاد
قرعه به نام ما و ماه محرم افتاد
پرچم نماد قبر و شش گوشه ی حسین است
بغضم شکست هر بار چشمم به پرچم افتاد
بزم شهود یعنی تنها حسین بود و...
قبل از وجود عالم، مِهرش به قلبم افتاد
هر سائلی مسیرش بر منزلی می افتد
راهم به لطف حق بر، بیتی مکرم افتاد
صدها هزار عاشق در خون خود تپیدند
تا این عَلَم به دست امثال ما هم افتاد
گرمای ماتم او آتش زده به جانم
غیر از غمش ز چشمم هر داغ و ماتم افتاد
آیات ابتدایِ مریم که گشت نازل
دلشوره ای مکرر بر جان خاتم افتاد
لب تشنه شد حسین و چشمش غبار می دید
با ضربه از روی اسب، شاه دو عالم افتاد
تاریکی مجسم آمد به سوی مقتل
با خنجرش به جان آن نور اعظم افتاد
تا که حسینِ خود را تنها و بی رمق دید
زهرا کنار مقتل با قامت خم افتاد
آن قدر دست و پا زد تا با صدای مادر
لرزه بر آستانِ عرش معظم افتاد
#محمد_جواد_شیرازی
#روز_عاشورا
@nohe_sonnati
روایت است که چون تنگ شد براو میدان
فتاد ازحرکت ذوالجناح و از جولان
نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت
نه سیّدالشّهدا برجدال طاقت داشت
کشید پازرکاب آن خلاصهٔ ایجاد
به رنگِ پرتوِ خورشید برزمین افتاد
بلند مرتبه شاهی زصدرِ زین افتاد
اگرغلط نکنم عرش برزمین افتاد
هوا زبادِ مخالف چو نیلگون گردید
عزیزِ فاطمه ازاسب سرنگون گردید
شفیعِ روز قیامت به خاک مسکن کرد
زمین ماریه را رشکِ دشتِ ایمن کرد
نه مادری که سرش را زخاک بردارد
نه مرهمی که کسی زخمهاش بگذارد
نبود برسر آن تشنه کام غمخواری
نداشت جز جگرپاره پاره دلداری
کسی که خون زرخش شست اشکِ جاری بود
کسی که سوخت براو زخمهای کاری بود
هزارو نهصدو پنجاه زخم بربدنش
بسانِ خانهٔ زنبور گشته پیرهنش
کسی نبود به بالین آن شهید زمن
زمین گرفت سرِ بی تنش بر دامن
#مقبل_کاشانی
#روز_عاشورا
@nohe_sonnati
سکوتم را بیا بشکن کمک کن تا صدا باشم
نمیخواهم که ساکت در میان روضهها باشم
نمیخواهم که ساکت در شلوغی ته گودال
کنار پیکری بی سر تماشاگرنما باشم
یکی در خون خود غرق و یکی بی سر به روی خاک
چگونه میتوانم من صدای این دو تا باشم
خدایا روز عاشوراست خدایا آسمان تنهاست
خدایا من در این توفان نمیدانم کجا باشم
یکی میگوید از «فردا» یکی دیگر: «همین امروز»!
کجایی عقل بیچاره که بی چون و چرا باشم
خلاف عادت مردم که از غم ها گریزانند
من از این غم نمیخواهم که یک لحظه جدا باشم
اگر تنها در این دنیا صدا میماند از ما پس
چه بهتر که صدای حق صدای کربلا باشم
#معین_اصغری
#روز_عاشورا
@nohe_sonnati
بعد يك عمر كه با بودن تو سر كردم
حال بايد تک و تنها به حرم برگردم
من به لبخند سرِ صبح تو عادت دارم
پس نخور غصه شبيه تو رشادت دارم
من بميرم اگر اين عشق هلاكم نكند
سايه ات را ز سرم كاش خدا كم نكند
دشمنت از دل گودال اگر زد سنگم
تو بمان خيمه خودم ميروم و مى جنگم
با تو هستم پسر فاطمه! خواهش كردم
از كنارم نرو مثل همه! خواهش كردم
طاقتم نيست ببينم سرت افتاد زمين
اينقدر آه نكش، خواهرت افتاد زمين
خواهرم، عاطفه ى خواهريم را چه كنم؟
پيرهن بافتهء مادريم را چه كنم؟
ديدم از دور كسى چكمهء خود پا مى كرد
زير حلقوم تو را شمر تماشا مى كرد
حاضرم رو بزنم، چنگ به رويت نزنند
موى خود را بكنم، پنجه به مويت نزنند
#رضا_دین_پرور
#روز_عاشورا
@nohe_sonnati
۱
(ذکر امام حسین ع)
ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای
ای گشته به خون غلتان،مظلوم حسینم وای
با آن که لب لعلت،سرچشمه ی حیوان است
کامت ز چرا عطشان،مظلوم حسینم وای
جسمت ز چرا مادر،افتاده به روی خاک
همچون ورق قرآن،مظلوم حسینم وای
چون شد کفنت مادر،کو پیرهنت مادر
برگو ز چرا عریان،مظلوم حسینم وای
دردی به جگر دارم،پنهان که خدا داند
کو چاره و کو درمان،مظلوم حسینم وای
هان ای بدن صد چاک،برخیز ز روی خاک
خورشید بود سوزان،مظلوم حسینم وای
هر تازه گلی پنهان،در دامن هر خاری است
کن پرسشی از طفلان،مظلوم حسینم وای
خرگاه تو بی صاحب،اطفال تو در صحرا
باشند همه سرگردان،مظلوم حسینم وای
جسمت به زمین بی سر،رأست به تنور امشب
در کوفه بود پنهان،مظلوم حسینم وای
از قرب جوار تو،دور هاشمی افتاده
آمد به لب او جان،مظلوم حسینم وای
زمینه:خودش
#هاشمی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
٢
(ذکر امام حسین ع)
حسین زهرا شد شهید،اندر منای نینوا
چون از ازل نوشیده بود،با میل خود جام بلا
لاجرعه نوش باده ی،قالوا بلی یعنی حسین
بر عهد و پیمان الست،می خواست بنماید وفا
تسلیم بر تقدیر بود،آن بهر عالم رهنما
رفت از مدینه مکه و،از مکه آمد کربلا
در مسلخ عشق آمد و،آماده ی ایثار شد
قربانیان همرهش،کردند بر او اقتدا
القصه آن عالی جناب،بین دو نهر پر ز آب
شد با لب عطشان شهید،در راه ذات کبریا
خواهد مقدم از حسین،کز لطف گیرد دست او
در این جهان و برزخ و،در روز پر خوف جزا
زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین
#حسین_مقدم
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
٣
(امام حسین ع)
ما سینه زن ها یا حسین،جز تو نداریم هیچ کس
یا سیدی از مرحمت،به داد نوکرها برس
در بوستان روضه ها،هر گه که بگذاریم پا
از رنج و غم راحت شویم،چون مرغ آزاد از قفس
شاخه گل چون بلبلی،در بر گرفتی بهر آب
تیر عدو بر حنجرش،تا خورد افتاد از نفس
با حنجر خشکیده ات،رأست جدا شد از تنت
صد لعنت حق باد بر،اعدای شوم بوالهوس
بعد از شهادتت اسیر،بنمود دشمن عترتت
اهل حریمت ظلم ها،دیدند از هر خار و خس
ذکر مقدم هم بود،چون سینه زن های عزیز
ای خسرو لب تشنگان،جز تو ندارم هیچ کس
زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین
#حسین_مقدم
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati