eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.8هزار دنبال‌کننده
347 عکس
10 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
تویی نور دل ما یابن زهرا چراغ محفل ما یابن زهرا مرو که می رود بر باد اندوه تمام حاصل ما یابن زهرا تویی در باغ هستی مثل لاله صفابخش دل ما یابن زهرا پس از تو می شود در کوفه و شام خرابه منزل ما یابن زهرا به داغ بی کسی ها می نشیند همه آب و گل ما یابن زهرا نمی افتد خدا را بی تو دستی به فکر مشکل ما یابن زهرا عطش قد می کشد چون موج دریا به روی ساحل ما یابن زهرا @nohe_sonnati
در بزم عشق بازان فرصت فراهم افتاد قرعه به نام ما و ماه محرم افتاد پرچم نماد قبر و شش گوشه ی حسین است بغضم شکست هر بار چشمم به پرچم افتاد بزم شهود یعنی تنها حسین بود و... قبل از وجود عالم، مِهرش به قلبم افتاد هر سائلی مسیرش بر منزلی می افتد راهم به لطف حق بر، بیتی مکرم افتاد صدها هزار عاشق در خون خود تپیدند تا این عَلَم به دست امثال ما هم افتاد گرمای ماتم او آتش زده به جانم غیر از غمش ز چشمم هر داغ و ماتم افتاد آیات ابتدایِ مریم که گشت نازل دلشوره ای مکرر بر جان خاتم افتاد لب تشنه شد حسین و چشمش غبار می دید با ضربه از روی اسب، شاه دو عالم افتاد تاریکی مجسم آمد به سوی مقتل با خنجرش به جان آن نور اعظم افتاد تا که حسینِ خود را تنها و بی رمق دید زهرا کنار مقتل با قامت خم افتاد آن قدر دست و پا زد تا با صدای مادر لرزه بر آستانِ عرش معظم افتاد @nohe_sonnati
روایت است که چون تنگ شد براو میدان فتاد ازحرکت ذوالجناح و از جولان نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیّدالشّهدا برجدال طاقت داشت کشید پازرکاب آن خلاصهٔ ایجاد به رنگِ پرتوِ خورشید برزمین افتاد بلند مرتبه شاهی زصدرِ زین افتاد اگرغلط نکنم عرش برزمین افتاد هوا زبادِ مخالف چو نیلگون گردید عزیزِ فاطمه ازاسب سرنگون گردید شفیعِ روز قیامت به خاک مسکن کرد زمین ماریه را رشکِ دشتِ ایمن کرد نه مادری که سرش را زخاک بردارد نه مرهمی که کسی زخمهاش بگذارد نبود برسر آن تشنه کام غمخواری نداشت جز جگرپاره پاره دلداری کسی که خون زرخش شست اشکِ جاری بود کسی که سوخت براو زخمهای کاری بود هزارو نهصدو پنجاه زخم بربدنش بسانِ خانهٔ زنبور گشته پیرهنش کسی نبود به بالین آن شهید زمن زمین گرفت سرِ بی تنش بر دامن @nohe_sonnati
سکوتم را بیا بشکن کمک کن تا صدا باشم نمی‌خواهم که ساکت در میان روضه‌ها باشم نمی‌خواهم که ساکت در شلوغی ته گودال کنار پیکری بی سر تماشاگرنما باشم یکی در خون خود غرق و یکی بی سر به روی خاک چگونه می‌توانم من صدای این دو تا باشم خدایا روز عاشوراست خدایا آسمان تنهاست خدایا من در این توفان نمی‌دانم کجا باشم یکی می‌گوید از «فردا» یکی دیگر: «همین امروز»! کجایی عقل بیچاره که بی چون و چرا باشم خلاف عادت مردم که از غم ها گریزانند من از این غم نمی‌خواهم که یک لحظه جدا باشم اگر تنها در این دنیا صدا می‌ماند از ما پس چه بهتر که صدای حق صدای کربلا باشم @nohe_sonnati
بعد يك عمر كه با بودن تو سر كردم حال بايد تک و تنها به حرم برگردم من به لبخند سرِ صبح تو عادت دارم پس نخور غصه شبيه تو رشادت دارم من بميرم اگر اين عشق هلاكم نكند سايه ات را ز سرم كاش خدا كم نكند دشمنت از دل گودال اگر زد سنگم تو بمان خيمه خودم ميروم و مى جنگم با تو هستم پسر فاطمه! خواهش كردم از كنارم نرو مثل همه! خواهش كردم طاقتم نيست ببينم سرت افتاد زمين اينقدر آه نكش، خواهرت افتاد زمين خواهرم، عاطفه ى خواهريم را چه كنم؟ پيرهن بافتهء مادريم را چه كنم؟ ديدم از دور كسى چكمهء خود پا مى كرد زير حلقوم تو را شمر تماشا مى كرد حاضرم رو بزنم، چنگ به رويت نزنند موى خود را بكنم، پنجه به مويت نزنند @nohe_sonnati
۱ (ذکر امام حسین ع) ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای ای گشته به خون غلتان،مظلوم حسینم وای با آن که لب لعلت،سرچشمه ی حیوان است کامت ز چرا عطشان،مظلوم حسینم وای جسمت ز چرا مادر،افتاده به روی خاک همچون ورق قرآن،مظلوم حسینم وای چون شد کفنت مادر،کو پیرهنت مادر برگو ز چرا عریان،مظلوم حسینم وای دردی به جگر دارم،پنهان که خدا داند کو چاره و کو درمان،مظلوم حسینم وای هان ای بدن صد چاک،برخیز ز روی خاک خورشید بود سوزان،مظلوم حسینم وای هر تازه گلی پنهان،در دامن هر خاری است کن پرسشی از طفلان،مظلوم حسینم وای خرگاه تو بی صاحب،اطفال تو در صحرا باشند همه سرگردان،مظلوم حسینم وای جسمت به زمین بی سر،رأست به تنور امشب در کوفه بود پنهان،مظلوم حسینم وای از قرب جوار تو،دور هاشمی افتاده آمد به لب او جان،مظلوم حسینم وای ‏ زمینه:خودش @nohe_sonnati
٢ (ذکر امام حسین ع) حسین زهرا شد شهید،اندر منای نینوا چون از ازل نوشیده بود،با میل خود جام بلا لاجرعه نوش باده ی،قالوا بلی یعنی حسین بر عهد و پیمان الست،می خواست بنماید وفا تسلیم بر تقدیر بود،آن بهر عالم رهنما رفت از مدینه مکه و،از مکه آمد کربلا در مسلخ عشق آمد و،آماده ی ایثار شد قربانیان همرهش،کردند بر او اقتدا القصه آن عالی جناب،بین دو نهر پر ز آب شد با لب عطشان شهید،در راه ذات کبریا خواهد مقدم از حسین،کز لطف گیرد دست او در این جهان و برزخ و،در روز پر خوف جزا زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین @nohe_sonnati
٣ (امام حسین ع) ما سینه زن ها یا حسین،جز تو نداریم هیچ کس یا سیدی از مرحمت،به داد نوکرها برس در بوستان روضه ها،هر گه که بگذاریم پا از رنج و غم راحت شویم،چون مرغ آزاد از قفس شاخه گل چون بلبلی،در بر گرفتی بهر آب تیر عدو بر حنجرش،تا خورد افتاد از نفس با حنجر خشکیده ات،رأست جدا شد از تنت صد لعنت حق باد بر،اعدای شوم بوالهوس بعد از شهادتت اسیر،بنمود دشمن عترتت اهل حریمت ظلم ها،دیدند از هر خار و خس ذکر مقدم هم بود،چون سینه زن های عزیز ای خسرو لب تشنگان،جز تو ندارم هیچ کس زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین @nohe_sonnati