او تولد یافت طنّازی کند
با الفبای جنون بازی کند
او تولد یافت گردد نور عین
تا شود سرمست از جام حسین
او تولد یافت تا زینب شود
در سخن علامه ی مکتب شود
آری آری زینب آمد بر جهان
تا شود همگام عاشورائیان
در حوادث یار می خواهد حسین
محرم اسرار می خواهد حسین
کیست زینب تابع فرمان دوست
هفت شهر عشق زیر گام اوست
کیست زینب صاحب عنوان عشق
تاج خونین سر سلطان عشق
عشق هر جا خود نمایی می کند
نام زینب دلربایی می کند
هر کجا منشور ضد مکتب است
بی گمان الغاء آن با زینب است
نوحه خوان!شعری بخوان زینب پسند
تا شوی در پیش زهرا سر بلند
نکته ای گویم به گوش آویز کن
از کلام ناروا پرهیز کن
خوانی اش آواره، خود آواره ای
دانی اش بیچاره، خود بیچاره ای
نسبت آوارگی بر او، مده
نسبت بیچارگی بر او، مده
کیست زینب عامل تکمیل عشق
بعد زهرا فارغ التحصیل عشق
کیست او؟ پروانه ی پر سوخته
سوختن از فاطمه آموخته
در فدک صبر علی را دیده است
عشق را با فاطمه سنجیده است
مرحبا زینب که طوفان کرده است
آن چه زهرا گفته بود آن کرده است
او به بحر العشق نوح کربلاست
عشق او فتح الفتوح کربلاست
خلق را زینب شناسی نیست نیست
فاطمه داند که زینب کیست کیست
گرچه خوشزادم، حسینی منصبم
گر قبول افتد غلام زینبم
#سيد_حسن_خوشزاد
#ولادت_حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
ساكنان نُه فلك حيران ز كار زينب است
در سما فوج ملائك با شعار زينب است
نهضت سرخ حسيني پايدار از نام اوست
سكۀ صبر و متانت با عيار زينب است
عزت دخت علي بين، همت زينب نگر
سيّد سجاد در هر جا كنار زينب است
داد قرباني دو كودك در مناي كربلا
احسنْ احسنْ فاطمه آموزگار زينب است
زن بدين لحن و بلاغت، زن بدان شرم و حيا
فتح شام و كوفه هر دو شاهكار زينب است
لحظهاي در شام بر غاصبگران فرصت نداد
انهدام كاخ ظلم از اقتدار زينب است
زن بدان عزم و صلابت، زن بدان قلب قوي
بر ستمكاران شدن تسليم، عار زينب است
گرچه دور افتاده از قبر برادر قبر او
در عوض روح حسين شمع مزار زينب است
كربلا خواهي اگر از زينب كبري بگير
چون كليد كربلا در اختيار زينب است
نوحهخواني گر كني (خوشزاد) تقوي پيشه كن
نوحه خواني در حقيقت يادگار زينب است
#سيد_حسن_خوشزاد
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
مرغ دل آوای چمن می زند
چنگ توسّل به حسن می زند
باز که هنگامه ی بشکفتن است
با گل روی تو سخن گفتن است
گل که بگفتم تو ز گل بهتری
چون گل گلخانه ی پیغمبری
غنچه ز لبخند تو وا می شود
خاک ز لطف تو طلا می شود
ماه بگویم به تو یا آفتاب
ای پسر با ادب بوتراب
یا حسن از حُسن، تو مستحسنی
فاطمه می گفت که روح منی
ای ز همه خوبتران خوبتر
پیش خدا از همه محبوبتر
پیر خرابات معانی توئی
حجّت حق، حیدر ثانی توئی
خضر لب عطشان می ساغرت
دهر طفیل پدر و مادرت
نسخه چو سقراط نویسد خطاست
نسخه ی تو عافیت است و شفاست
ناصیه ات مطلع الانوار عشق
سینه ی تو مخزن الاسرار عشق
خال سیاهت حجر الاسود است
بوسه گه قبله و نُه گنبد است
شیعه که دیوانه و مفتون توست
ای پسر فاطمه ممنون توست
فاطمه را نور دو عینی حسن
محرم اسرار حسینی حسن
نام تو ما را دو جهان آبروست
مرحمتی کن که بقیع آرزوست
گوشه ی چشمی تو به خوشزاد کن
این دل محنت زده را شاد کن
#سید_حسن_خوشزاد
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
@nohe_sonnati
امشب ای باده کشان گوش کنید
هرچه جز باده فراموش کنید
ساقی امشب قلم عشق افراشت
خشت را از خم دوم برداشت
تا گرفت از سر خم پرده ی خشت
خاک لبریز شد از بوی بهشت
امشب از دولت می در جبروت
سرخوش اند اهل حریم ملکوت
امشب ای سوته دلان جمع شویم
همه پروانه ی یک شمع شویم
می کشان را شب قدر است امشب
ماه در حالت بدر است امشب
امشب از دولت پیر ازلی
خم به جوش آمده از لطف علی
آدم و روح و ملک در طرب است
آخر امشب شب شوق و طلب است
باید امشب به خدا برد پناه
زاهد از راز نگردد آگاه
سنبل و گل به هم آمیخته باز
به جهان عطر صفا ریخته باز
امشب ارواح نفوس آزاد است
در فلک بانگ مبارک باد است
در سرورند و طرب روح و ملک
امشب از جام تولا به فلک
نخل توحید ثمر داد امشب
گلشن عشق شد آباد امشب
امشب از مقدم گل خاک جهان
سبز سبز است چو گلزار جنان
خانه با فاطمه روشن شده است
در صفا حسرت گلشن شده است
امشب آیینه ی چشمان علی
روشن از پرتو نور ازلی
خانه ی شیر خدا دیدنی است
گل و گلزار لبش چیدنی است
زد قدم بر سر این توده ی خاک
اولین سبط امیر لولاک
دومین جلوه ی آیینه ی عشق
سومین گوهر گنجینه ی عشق
امشب این جلوه نمی دانی چیست
باعث این همه خرسندی کیست
خاک و افلاک منور شده است
حضرت فاطمه مادر شده است
از حضور قدم این فرزند
فاطمه شاد و علی شد خرسند
ماهمه عاشق نام حسنیم
مست از باده ی جام حسنیم
فخر این بس که به درگاه ولا
ما غلامان غلام حسنیم
مکتب صلح و صفا مکتب ماست
چون مریدان مرام حسنیم
من نه تنها همه ی اهل قلم
عاجز از شرح مقام حسنیم
همه ایوب چو «شب خیز» فقیر
طالب لطف عظام حسنیم
#سید_حسن_خوشزاد
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
@nohe_sonnati