eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
12.7هزار دنبال‌کننده
352 عکس
29 ویدیو
1 فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب حسين سر زده نوری به خانه اش ماهی كه سر گذاشته بر روی شانه اش عشقش، بهانه اش، نفس عاشقانه اش می نازد او چقدر به اين نازدانه اش امشب شكفته است به بستان گل حسين جانم فدای نغمه ات ای بلبل حسين با يک نگاه لطف تو چيزی محال نيست اين اعتقاد ماست به قرآن خيال نيست باب الحوائجی و برايت مثال نيست اين خانمی كه ديده ام عمرش سه سال نيست عمری نمی شود بگذاريم نور را وا كرده ای چقدر گره های كور را @nohe_sonnati
اگرچه عاشق ناقابل شماست دلم بیا به خانه ی خود، منزل شماست دلم اگر كه شیعه شدم، از دل شماست دلم و از اضافه آب و گل شماست دلم من آفریده شدم تو دل مرا ببری طفیل هستی عشقند آدمی و پری همیشه پشت در خانه ی تو مهمان است بیا زِ خانه كه در كوچه راهبندان است هرآن كسی كه گدایت نشد، پشیمان است الا كه گوشه‌ای از سفره ی تو ایران است چه خوب می‌شد اگر قبر تو در ایران بود شب ولادت تو این حرم چراغان بود سه بار زندگی‌ات را به این و آن دادی جزامی آمده و روی خوش نشان دادی به آن كه گفت به تو ناسزا امان دادی گرسنه بود و به او قرص‌های نان دادی هزار سفره اگرچه فراهم آورده كرم كنار كریمیِ تو كم آورده ازل ندیده دگر تا ابد همانندت غزل چه هست به جز بندهای در بندت جمل شكسته‌شده فتنه‌اش زِ ترفندت عسل شده‌ست چه شیرین زِ كام فرزندت تو از حوادث کرب و بلا خبر داری برای روز مبادا دو تا پسر داری سفیدنیست كه سرخ است پرچم صلحت ونیست صحبت سازش در عالم صلحت نبود تیغِ برنده‌تر از دم صلحت به پاست كرب و بلا از محرم صلحت سكوت تو ثمرش می‌شود قیام حسین شما امام حسن هستی و امامِ حسین گدا اگر كه دمی با شما قدم بزند غنی شود، برود خانه ی كرم بزند كجاست آن كه تَهِ قصه را رقم بزند بیاید او و برای شما حرم بزند بیا كه جمعه ی ما موعد قیام شود بیا كه ندبه ی این‌الحسن تمام شود @nohe_sonnati
ما بی‌وجود لطف تو مذهب نداشتیم در دین و علم، این همه منصب نداشتیم نورت اگر نبود به جز شب نداشتیم ذکر حسین جان به روی لب نداشتیم آری اگر که شیعه بپا هست و عاشق است از قالَ باقر است؛ از اين قالَ صادق است با گوشه‌ی نگاه تو زائر درست شد با روضه‌خوانی تو شعائر درست شد از ذوق توست این همه شاعر درست شد از قطره‌ای زعلم تو جابر درست شد هرکس بدون توست، به محشر معطل است توحید ما طفیلی درس مفضل است شاگرد تو اگرچه که چندین هزار بود از آن‌همه چقدر برای تو یار بود؟ دردت یکی نبود، غمت بی‌شمار بود مثل علی همیشه به چشم تو خار بود پس چاره‌ای به غیر صبوری نداشتی بیش از سه چار شیعه تنوری نداشتی در کوچه نیست پوشش و عمامه بر سرت آتش گرفته است دري در برابرت اما نبود پشت در خانه همسرت پیچیده است ناله «ای وای مادر»ت این حال و روز و صحنه برای تو آشناست در کوچه پابرهنه... برای تو آشناست در کوچه دست‌بسته... علی بود و فاطمه تنها، غریب، خسته... علی بود و فاطمه در بین خون نشسته... علی بود و فاطمه با پهلویی شکسته... علی بود و فاطمه آنكه فرشته بود پي همنشيني‌اش آمد به گوش ناله‌ی فضه خذینی‌اش رحمي اگرچه هيچ به تو دشمنت نداشت يا نيتي اگرچه بجز كشتنت نداشت اما ز سنگ و نيزه نشاني تنت نداشت اما طمع به غارت پيراهنت نداشت يک دشت زخم داشت به‌ روي بدن حسين جان همه فداي تو اي بي‌كفن حسين @nohe_sonnati
چه شبی می‌گذرد در دلِ پنهانِ تنور سر خورشید شده گرمی دُکانِ تنور این چه نوری ست تنور از نفسش روشن شد؟! این چه داغی ست که آتش زده بر جانِ تنور؟! دیشبی را شهِ دین در حرمش مهمان بود امشب ای وای سر او شده مهمانِ تنور با سرش صاحب این خانه به نانی برسد کیسه‌ها دوخته و سکه شده نانِ تنور چه بلایی سر نیزه به سرش آوردند؟! که پناه از همه آورده به دامانِ تنور سر شب نانی اگر پخته شده باشد، پس نیمه شب رفته سرش در دلِ سوزانِ تنور شأنِ «برداً و سلاما» ست نزولِ سر او که فرود آمده از نِی به گلستانِ تنور تا قیامت وسطِ شعله بسوزد کم اوست بیش از این‌هاست در این فاجعه تاوانِ تنور @nohe_sonnati
دوبیتی دیشبی را شهِ دین در حرمش مهمان بود امشب ای وای سر او شده مهمانِ تنور سر شب نانی اگر پخته شده باشد، پس نیمه شب رفته سرش در دلِ سوزانِ تنور @nohe_sonnati