eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
12.6هزار دنبال‌کننده
353 عکس
29 ویدیو
1 فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
با تَضرع ایستاد و رو به رویش حرف زد با خدای خویش از راز مگویش حرف زد دست بر زیر محاسن برد و گفتا: پیشکش از خطوط صورت و زیر گلویش حرف زد هر بلایی بود را روز ازل با جان خرید جان چه قابل، جان به کف از آبرویش حرف زد از گلستانش ،جوانش از هر آن چه داشت گفت از گل شش ماهه ی خوش رنگ و بویش حرف زد هق هق مولای ما آن دشت را شرمنده کرد از علی اکبر و از خُلق و خویش حرف زد در مناجاتش گریزی زد میان قتلگاه از همان سینه که می آیند رویش حرف زد سينه ی خود را برای سُمِّ مركب ها گذاشت لحظه ای كه از جنايات عدويش حرف زد ماجرا را دید تا آن جا که بین راه شام دختر آمد پای نیزه با عمویش حرف زد: با عمو می گفت این جا هستی و ما را زدند؟ از لبش از گونه اش از تار مویش حرف زد یاد ضرب سنگ ها و خون پیشانیش بود وقتی از نوع نماز و از وضويش حرف زد شرح داد و شرح داد و شرح داد و شرح داد از تمام ماجرا و مو به مويش حرف زد @nohe_sonnati