۴۳
(جناب میثم تمار)
یاور دینی، میثم تمار
به تو می نازد، حیدر کرار
تو کنار امیرالمؤمنینی
یاور علی و حامی دینی
فدای راه دین میثم تمار۲
دوباره میثم، از تو کنم یاد
به دست حیدر، گشته ای آزاد
سرور سینه ای میثم تمار
شهید کینه ای میثم تمار
فدای راه دین میثم تمار۲
بر حیدری تو، محرم اسرار
در راه قرآن، محور ایثار
خدا داده میثم بر تو سعادت
مرگ تو در ره دین شد شهادت
فدای راه دین میثم تمار۲
از رنج و غم ها، گشتی تو آزاد
ز کینه گشتی، شهید بیداد
بهر حیدر همیشه بی قراری
به دست دشمنان بالای داری
فدای راه دین میثم تمار۲
محاسنت با، خون گشته رنگین
شیعه ز داغت، گردیده غمگین
ز دست دشمنان چه ها کشیده
ز کینه زبانت گشته بریده
فدای راه دین میثم تمار۲
#رضا_یعقوبیان
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
۴۴
(جناب میثم تمار)
گلی ز بستان ولایی
یار علی مرتضایی
تویی سرور سینه میثم
بی مثل و بی قرینه میثم
شهید ظلم و کینه میثم
شهید ظلم و کینه میثم۳
نموده ام امشب ز تو یاد
به دست حیدر شدی آزاد
محرم اسرار ولایت
بوده ای تو یار ولایت
بودی مددکار ولایت
شهید ظلم و کینه میثم۳
داده خدا به تو سعادت
مرگ تو گردیده شهادت
از رنج و غم گشتی تو آزاد
گشتی شهید ظلم و بیداد
زین همه ظلم و کینه فریاد
شهید ظلم و کینه میثم۳
گشتی فدای راه قرآن
شیعه ز داغت شده گریان
بر مرتضی تو افتخاری
بهر علی تو بی قراری
از ظلم و کین بالای داری
شهید ظلم و کینه میثم۳
شیعه ز داغت شده غمگین
محاسنت گردیده رنگین
ای بر علی نور دو دیده
دشمن زبانت را بریده
خون تو بر زمین چکیده
شهید ظلم و کینه میثم۳
#رضا_یعقوبیان
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
۴۵
(جناب میثم تمار)
گلی از گلشن باغ ولایی
تو یار و رهنورد مرتضایی
تویی محور ایثار
تویی محرم اسرار
تویی میثم تمار۲
دوباره کرده ام میثم ز تو یاد
به دست مرتضی گشتی تو آزاد
تویی محور ایثار
تویی محرم اسرار
تویی میثم تمار۲
احادیث علی کردی روایت
ز حیدر کرده ای با جان حمایت
تویی محور ایثار
تویی محرم اسرار
تویی میثم تمار۲
خدا داده به تو میثم سعادت
شده مرگ تو یا میثم شهادت
تویی محور ایثار
تویی محرم اسرار
تویی میثم تمار۲
برای یاری دین بی قراری
ز ظلم و کینه ها بالای داری
تویی محور ایثار
تویی محرم اسرار
تویی میثم تمار۲
دگر از رنج و غم گشتی تو آزاد
بگشتی تو شهید ظلم و بیداد
تویی محور ایثار
تویی محرم اسرار
تویی میثم تمار۲
شده روی تو با خون تو رنگین
ز سوز داغ تو هر شیعه غمگین
تویی محور ایثار
تویی محرم اسرار
تویی میثم تمار۲
کسی چون تو گل پرپر ندیده
زبانت را عدوی تو بریده
تویی محور ایثار
تویی محرم اسرار
تویی میثم تمار۲
#رضا_یعقوبیان
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
۴۶
(جناب میثم تمار)
میثم تو غمخوار ولایت هستی
محرم اسرار ولایت هستی
یار و مددکار ولایت هستی
آه
هستی تو یار
حیدر کرار
میثم تمار۲
بر حیدری سرور سینه میثم
بی مثلی و تو بی قرینه میثم
کشته شدی ز ظلم و کینه میثم
آه
هستی تو یار
حیدر کرار
میثم تمار۲
داده خدا به تو چنین سعادت
یار ولایت بودی از ولادت
مرگ تو در راه خدا شهادت
آه
هستی تو یار
حیدر کرار
میثم تمار۲
از رنج و درد و غم شدی تو آزاد
گردیده ای شهید ظلم و بیداد
زین همه رنج و ظلم و کینه فریاد
آه
هستی تو یار
حیدر کرار
میثم تمار۲
بر حیدر کرار افتخاری
بهر علی همیشه بی قراری
از ظلم و کینه تو به روی داری
آه
هستی تو یار
حیدر کرار
میثم تمار۲
ای که تویی بر علی نور دیده
دشمن زبانت را ز کین بریده
خون تو بر روی زمین چکیده
آه
هستی تو یار
حیدر کرار
میثم تمار۲
#رضا_یعقوبیان
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
۴۷
(جناب میثم تمار)
امشب شب شهادت میثم تمار است
اندر جنان گریان او حیدر کرار است
شب شهادتش ز غم شیعه عزادار است
شور آفرین میثم
شهید کین میثم
فدای دین میثم۲
بر حیدری سرور سینه میثم تمار
بی بدلی و بی قرینه میثم تمار
کشته شدی ز ظلم و کینه میثم تمار
شور آفرین میثم
شهید کین میثم
فدای دین میثم۲
از سوی حق بر تو چنین سعادت است میثم
عشق ولایت در تو از ولادت است میثم
مرگ تو در راه خدا شهادت است میثم
شور آفرین میثم
شهید کین میثم
فدای دین میثم۲
بر مرتضی تو افتخاری میثم تمار
بر یاری دین بی قراری میثم تمار
از ظلم و کین بر روی داری میثم تمار
شور آفرین میثم
شهید کین میثم
فدای دین میثم۲
ای که تویی بر علی نور دیده یا میثم
دشمن زبانت را ز کین بریده یا میثم
خون تو بر روی زمین چکیده یا میثم
شور آفرین میثم
شهید کین میثم
فدای دین میثم۲
#رضا_یعقوبیان
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
صاحب سِـرِّ حـیـدر کـرّار
چون کمیل است ؛ "میـثَـم تمّار"
بوده میثم فدایی حیـدر
خوش نهاده به پای حیدر سر
قلب خود را به قلب مولی دوخت
از علی بس علوم دین آموخت
از تفاسیر آیه های کریم
ابن عباس را دهد تعلیم
بوده آگه ز راز های نهان
وز خبرهای غیبی و پنهان
خبـر مـرگ پور سفیـان را
کرده یک هفته زودتر افشا
با رفیقش حبیب دُر مي سفت
نحوه ی قتل او به او می گفت
بود ميثم غلام بانویی
از تبار بنـی اسد گویی
که خریدش علی ولی عباد
بنمودش به راه حق آزاد
شد علی را ز عقل و رایت و هوش
در صف خـادمـان حـلقـه به گوش
پدرش بـود کـز تبار عجم
نام او را نهاده بُد میثم
گفت او را علی شه ابرار
که عبیدُاللّهَت کند وادار
تا کنی در بر همه اقرار
که منم از امام خود بیزار
گفت بالله نمي کنم اقرار
در بر آن پلید بی مقدار
مینمایم فقط تورا تمجید
گرچه بر کُشتنم کند تهدید
عشق تو با دلم عجین باشد
همه ی هستی ام همین باشد
تو علی روح دین و قرآني
بی ولای تو نیست ایمانی
گفت مولی که دشمن غدّار
می زند پیکـر تو را بر دار
می نمـاید ز تن جدا پایت
هم دو دست و زبان گویایت
گفت صبر است پیشه ی میـثـم
چون که در راه عشق توست چه غم
(مُلتجی) آن که بر علی دل بست
جان خود را گرفته بر سر دست
تا به عالم بیان کند شیـدا
هست در عشق خویش پابرجا
برندارد ز دلبر خود دست
بگذرد در رهش ز هرچه که هست
گر کشد عشق او سَـرِ دارَش
حق تعالیٰ بود خریدارش
#میثم_تمار
#یونسیان_ملتجی
@nohe_sonnati
دوبیتی
میثم تمار را گفتند از حیدر نگو
جار می زد لا امیرالمومنین الا علی
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
جان میثم ها شود قربان نامت یا علی
#محمد_حبیب_زاده
▪️
میثم که دل از به غیر دلبر برداشت
خود یک تنه در کوفه دو صد محشر داشت
دانی که چه رتبه داشت در نزد علی؟
آن رتبه که سلمان برِ پیغمبر داشت
#جواد_هاشمی_تربت
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
دوبیتی
آیینه اش از غبارها تار نبود
بر لوح دلش به غیر دلدار نبود
بر دار زبان او بریدند ولی
از گفتن عشق دست بردار نبود
▪️
فرجام دل پریش را می دانست
خونخواری زخم نیش را می دانست
همسایه ی نخل ها که شد فهمیدند
او قصه ی مرگ خویش را می دانست
▪️
چون نخل ، در ایستادگی ، خفتن توست
دل مشتری شیوه ی دُر سفتن توست
هر چند رطب های تو شیرین باشد
شیرین تر از آن علی علی گفتن توست
▪️
هر چند بریده بار و برگت دیدند
آزرده ز شلاق تگرگت دیدند
با زمزمه ی "فمن یمت " ، " انت معی"
هر لحظه در آرزوی مرگت دیدند
▪️
۱_ امیرالمؤمنین فرمودند: فمن یمت یرنی...هر کس بمیرد مرا می بیند
۲_ امیرالمؤمنین خطاب به میثم تمار فرمودند: انت معی فی درجتی .....تو در قیامت با من هستی در درجه من....
#میثم_مؤمنی_نژاد
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار
در مدح گل باغ علی، میثم تمار
آن شیردلِ بیشه ی سر سبز ولایت
آن عاشق و دل باخته ی مکتب ایثار
در چرخ کمال علوی، اختر دانش
بر باب علوم نبوی، صاحب اسرار
پرسید از آن شیفته ی آل محمد
فخر دو جهان، شیر خدا حیدر کرار
کای دوست! چه حالی است تو را گر ز ره کین
در راه ولایت بِبَرندت به سرِ دار؟
هم دست تو، هم پای تو از تیغ شود قطع
آرند زبان از دهنت فرقه ی اشرار
گفتا که اگر دادن جانم به ره توست
جانم به فدای تو! به هر لحظه دو صد بار
گویند که در کوفه حبیببنمظاهر
برخورد به او خندهزنان بر سر بازار
فرمود که ای یار علی! در همه احوال
بینم که در این راه کشی محنت بسیار
در پاسخ او میثم تمار چنین گفت:
ای پور مظاهر! زهی از دولت بیدار!
بینم که ز خون سر تو چهره شود سرخ
در راه حسینبنعلی، رهبر احرار
مردم سخن هر دو شنیدند ولی حیف
لبخند تمسخر زده با حالت انکار
چندی نگذشت از سخن آن دو که دیدند
صدق سخن هر دو نفر گشت پدیدار
میثم ز سر دارِ بلا سر به در آورد
چون ماه فروزنده ز آغوش شب تار
دو پا و دو دستش ز بدن، قطع و زبانش
گویا به ثنای علی و عترت اطهار
فریاد زد: ای مردم! دانید علی کیست؟
احمد چو علی هست و علی، احمد مختار
دانید علی کیست؟ همان کس که به فرداست
مهرش ثمر جنت و بغضش شرر نار
دانید علی کیست؟ علی، جان رسول است
قرآن محمد به فصاحت کند اقرار
دانید علی کیست؟ علی محور توحید
دانید علی کیست؟ علی نقطه ی پرگار
بالله! که با طاعت کونین نباشد
بر خصم علی جز شرر نار، سزاوار
از منطق او کاخ ستم شد متزلزل
گفتی که مگر خطبه ی مولی شده تکرار
میرفت که در کوفه فتد شور قیامت
وز تخت شود زاده ی مرجانه نگونسار
با خشم رسیدند و بریدند زبانش
کز پیش از این ظلم، علی بود خبردار
بعد از سه شب و روز از این وقعه ی جانسوز
زد نیزه به پهلوش عبیداللَّـه غدار
در راه علی کشته شدن آرزویش بود
جان داد شجاعانه در این ره به سرِ دار
نگذشت مگر اندکی از کشتن میثم
تا واقعه ی کرب و بلا گشت پدیدار
شد نوبت جانبازی فرزند مظاهر
ماه اسدی، آن اسد بیشه ی پیکار
از یوسف زهرا بگرفت اذن شهادت
چون صاعقه زد بر جگر لشکر کفار
پوشید ز جان دیده و کوشید به صد جهد
تا نقش زمین گشت به خاک قدمِ یار
گردید ز خون سر او سرخ، محاسن
آن سان که به او گفته بُدی میثم تمار
افسوس! که شد پیکر آن حافظ قرآن
آزرده چو برگ گلی از نیش دو صد خار
قاتل سر نورانی او برد به کوفه
گرداند چو خورشید به هر کوچه و بازار
میرفت به هر رهگذر و کوی و بیابان
طفلی پی آن قاتل و آن سر به دل زار
قاتل به تحیر شد و پرسید از آن طفل
آیی ز چه همراه من؟ ای طفل دلافگار!
آن کودک دل سوخته در پاسخ او گفت:
این است سر باب من، ای جانی خونخوار!
این حافظ قرآن و حمایتگر دین است
کُشتی ز چه او را به هوای دو سه دینار
فرزند حبیب! ای گل گلزار مظاهر!
فریاد مزن؛ سوز دل خویش نگه دار
دیدی تو سر پاک پدر لیک ندیدی
تشت زر و چوب ستم و لعل گهربار
کن گریه بر آن سر که شکستند به چوبش
نفرین به یزید و به چنین شیوه و رفتار
کن گریه بر آن سر که به چشمان پر از اشک
در بین عدو عترت خود دید گرفتار
«میثم»! جگر شیعه در این آتش غم سوخت
هر مصرع اشعار تو شد یک شرر نار
#استاد_غلامرضا_سازگار
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
میثم تمار دمساز علی است
نغمه پرداز دل ساز علی است
هست آگاه از رموز هست و نیست
چون که میثم محرم راز علی است
غرقه در خون، بر سرِ دارِ ستم
چون دلِ نی، نغمه پرداز علی است
می چکد از بند بندش یا علی
بس که مثلِ نی، هم آواز علی است
در جهان آفرینش روز و شب
یاور و یار سرافراز علی است
پاکبازی کز وفا بعد از نبی
حامی اسلام و سرباز علی است
وقت پرواز از زمین تا آسمان
بر لبانش نقش، اعجاز علی است
#استاد_محمد_علی_صفری_زرافشان
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
از میثمِ تمار سرِ دار بیاموز
باعشق علی عشق کنی تا به سر دار
جز نام علی روی لبانت نتراود
سر نذر کنی نذر سر حیدر کرار
از دار بپرسید جوابش بجز این نیست
من حیدری عشق توام میثم تمار
میثم صد و ده مرتبه ای جام جنون خورد
مستانه خودش داد سرش را نه به اجبار
در وادی عشاق به پایش نرسیدند
چون میثم تمار زند نام علی جار
#محمد_حبیب_زاده
#میثم_تمار
@nohe_sonnati
دوبیتی
میثم که همیشه بود غمخوار علی
همواره انیس و یاور و یار علی
آویخته شد به دار و گردید شهید
آن همدم و دلداده و دلدار علی
#حسین_مقدم
#میثم_تمار
@nohe_sonnati