eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.9هزار دنبال‌کننده
347 عکس
10 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۰ (مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان) من شامل احسان شدم بر درگهت مهمان شدم بیمارم از فرط گناه با یاد تو درمان شدم من با بدی های خودم کردم به خود عمری جفا یا ربنا یا ربنا اغفرلنا ذنوبنا٢ یا رب به سوی درگهت از لطف تو دعوت شدم غرق گنه بودم ولی من صاحب عزت شدم یا رب به حق مرتضی بخشا گناهان مرا یا ربنا یا ربنا اغفرلنا ذنوبنا٢ دیدی که من بد کرده ام غرق گنه بی پرده ام سوی تو یا رب جرم خود کوه گنه آورده ام این بنده ی شرمنده را زدی زِ لطف خود صدا یا ربنا یا ربنا اغفرلنا ذنوبنا٢ آورده ام روی سیاه یا رب منم بر تو پناه به حق عباس و حسین امشب نما بر من نگاه با یک نگاه لطف خود قلب مرا بده جلا یا ربنا یا ربنا اغفرلنا ذنوبنا٢ هستم گرفتار گناه آمده‌ام سوی اِله گرچه بدم من بنده ام هستی خدایا خود گواه عمری نمودم من خطا تو کرده ای بر من عطا یا ربنا یا ربنا اغفرلنا ذنوبنا٢ بیمار جرمم و خطا هستم گرفتار بلا من توبه کردم تا که تو از من شوی یا رب رضا با یاد تو بنشسته ام بر من بده حال دعا یا ربنا یا ربنا اغفرلنا ذنوبنا٢ @nohe_sonnati
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴۱ (مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان) بار دیگر شده‌ام مهمانت شرم دارم ز تو و احسانت تویی تو بنده نواز بر منی محرم راز کرمی یا مولا۴ لطف تو شامل این بنده شده بنده از لطف تو شرمنده شده از تو مولا خجلم نظری کن به دلم کرمی یا مولا۴ ای خدا عبد گنهکار توام من پناهنده به دربار توام آمدم بر تو پناه بگذر از جرم و گناه کرمی یا مولا۴ تو رئوف و مهربانی یا رب بر من آرامش جانی یا رب آمده بنده ی تو عبد شرمنده ی تو کرمی یا مولا۴ شده ام ز این همه غفلت خسته به امید کرمت دلبسته از تو من سرشارم کن نگه غمخوارم کرمی یا مولا۴ همه ی عمر زِ لطفت خجلم نظری کن زِ کرامت به دلم سائل دل خسته بر درت بنشسته کرمی یا مولا۴ همه ی عمر تو را آزردم دست خالی سوی تو آوردم ذکر من شد یا رب شد شفیعم زینب کرمی یا مولا۴ زین همه جرم و گنه بیمارم حق زینب بنما بیدارم آه سردم بنگر روی زردم بنگر کرمی یا مولا۴ @nohe_sonnati
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴٢ (مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان) بنده ی روسیاه تو آمده در پناه تو امشب منم خدای من منتظر نگاه تو گنه شکسته کمرم رهام کنی کجا برم دوباره من منتظرم خدای من خدای من٣ خدای من اگر بدم به دعوت تو آمدم به حق اشک مرتضی زِ درگهت مکن ردم شرمنده ام از تو خدا همیشه می کنم خطا تو می کنی به من عطا خدای من خدای من٣ خدای من تویی کریم عبد توام من از قدیم زِ بار معصیت خدا اوضاع من بود وخیم الا خدای مهربان به بنده ات بده امان ز درگهت مرا مران خدای من خدای من٣ همیشه دادی فرصتم باز خدا به غفلتم دست خالی تو رام دادی مهمان خوان رحمتم نسیم رحمتت وزید کریم چون تو کس ندید به توست مرا فقط امید خدای من خدای من٣ یا رب شکسته بال من نگه نما به حال من امشب زِ لطف خاص تو شد لحظه ی وصال من ای که تویی برام عزیز گرچه نیرزم به پشیز امشب گناهانم بریز خدای من خدای من٣ ای که تویی محرم راز سر تا به پا منم نیاز بنده ی شرمنده منم تویی خدای دلنواز خدای من به تو قسم ذلیل و خوار و بی کسم فقط تویی فریاد رسم خدای من خدای من٣ @nohe_sonnati
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴٣ (مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان) آمده این عبد گنهکار روزم شده همچون شب تار آمده ام سوی تو غفار تویی فقط یار و مددکار الغوث خلصنا من النار٢ مهمانم اما روسیاهم آمده ام بر تو پناهم بنگر بر این حال تباهم در بند معصیت گرفتار الغوث خلصنا من النار٢ من هرچه هستم بنده هستم از لطف تو شرمنده هستم شرمنده ام تا زنده هستم بگذر ز من ای حی دادار الغوث خلصنا من النار٢ عمری تو را آزرده ام من روی سیه آورده ام من کوه گنه آورده ام من آمده دلشکسته و زار الغوث خلصنا من النار٢ بنده ی پست و بی بهایم سر تا به پا جرم و خطایم لغزیده عمری دست و پایم بر من تویی مونس و غمخوار الغوث خلصنا من النار٢ بار دگر آمده سویت نشسته ام بر سر کویت تا که بگیرم رنگ و بویت بنما نگه بر این دل زار الغوث خلصنا من النار٢ دانم که از بد بدترم من عمری گدای این درم من آستان بوس حیدرم من از مهر تو گردیده سرشار الغوث خلصنا من النار٢ بر جرم و معصیت دچارم کوه گنه شد کوله بارم یاری به جز تو کس ندارم گرچه بدم هستی خریدار الغوث خلصنا من النار٢ از بس خدایا مهربانی مایه ی آرامش جانی گرچه بدم از در مرانی یا رب شدم دوباره بیدار الغوث خلصنا من النار٢ @nohe_sonnati
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوباره سفره ی شب زنده دارها وا شد دوباره مسجد و محراب خانه ی ما شد دوباره زمزمه ی دانه های تسبیحم دوباره دست دعای من و مفاتیحم دوباره بال گشایم دو دست خالی را فرازهای ابوحمزه ی ثمالی را دوباره با شهدا افتتاح می خوانم و پای دین خدا با امام می مانم دلا بیا که خطا را به آه می بخشند بیا که کوه گنه را به کاه می بخشند به روزه خوار بگو توبه در حضور این جاست هزار توبه شکستی بیا غفور این جاست ببار ابر خطاپوش ماه رحمت شد ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد کنار یار نشستن چه لذتی دارد گناهکار هم انگار عزتی دارد منی که بی سر و پایم کجا و مهمانی ندای دعوت و این سفره های روحانی کنار سفره من آداب را نمی دانم فقط رسیده ام و خواب نمی دانم به جز کنار دعا خوان دلم نمی ماند دلم گرفته چرا روضه خوان نمی خواند دل شکسته بیارید التیام این جاست فقیر و خسته بیایید بار عام این جاست خوشا به حال هر آن کس که ناله ای دارد و التماس به دخت سه ساله ای دارد @nohe_sonnati
همّت ای جان که دل از بند هوا بگشائیم بال و پر سوی سعادت چو هما بگشائیم فرصتی هست که ما را شده توفیق رفیق نگر این دیده‌ی خودبین به خدا بگشائیم وقت آن است که بر روی خود از روی خلوص دری از رحمت حق را به دعا بگشائیم شسته با خون جگر، گردِ گناه از رخ دل روی آئینه به آئین صفا بگشائیم پای‌بند هوس و غفلت و شهوت تا چند خیز کز پای خود این سلسله را بگشائیم ماه تسبیح بُوَد بلکه به سر پنجه‌ی ذکر در بر نفس دگر مشت ریا بگشائیم دیده یادآور داغ است بیا تا از دل عقده با یاد امام و شهدا بگشائیم بزم قرآن بُوَد و بزم توسل به علی عقده‌ی دل اگر این جا نه، کجا بگشائیم قبله‌ی اهل ولا باب نجات است علی دست حاجت سوی این باب بیا بگشائیم @nohe_sonnati
دوبیتی با این دل ‌مر‌ده ‌و ‌کویر‌ی ‌چه‌‌کنم؟ با ‌ا‌ین ‌همه ‌جر‌م ‌و ‌سر‌به‌زیری چه ‌کنم؟ "مِن أینَ لِیَ ‌ا‌لنَّجا‌ت" یا‌ر‌ب یا‌ر‌ب تو دست مرا اگر نگیر‌ی چه ‌کنم؟ @nohe_sonnati
با آن كه حدّ جرمم بالاتر از عذاب است جرم مرا حساب و عفو تو بی حساب است با لطف بی کرانت در پيشگاه عفوت العفوِ يک گنهكار بالاترين ثواب است عفوِ تو كوه خجلت بر شانه ام نهاده بر روی دوشم اين كوه سنگين ترين عذاب است دستم به بند عصيان پايم به دام شيطان قلبم هماره بيمار چشمم هميشه خواب است چون لاله ی خزانی رفت از كفم جوانی شرمنده پيریِ من از دوره ی شباب است با اين گناه بسيار گويی گنه نكردم بر هر گناهم از تو صد پرده ی حجاب است مگذار تا بريزد بر خاک آبرويم بی آب رحمت تو اين آبرو سراب است اشک خجالت از من لطف و عنايت از تو جرم من است ظلمت عفو تو آفتاب است هر ناله شعله ی دل هر شعله شاخه ی گل هر قطره اشک خجلت دريايی از گلاب است باران اشک "ميثم" از ابر رحمت توست اين ابر آسمانش از چشم بوتراب است @nohe_sonnati