۱
(حضرت رسول اکرم ص)
ماتم خاتم الانبیا شد
پر ز خون قلب اهل ولا شد
فاطمه از غمش دیده گریان
از فراغ پدر دارد افغان
گفت با ابن عمش علی جان
دیدی از ما پیمبر جدا شد
مرتضی هم دچار محن شد
فکر تجهیز غسل و کفن شد
در سقیفه به پا انجمن شد
پایه ی فتنه آن جا بنا شد
فاطمه دید زاشرار امت
بس که غصب حق و هتک حرمت
گفت با امت بی مروت
خوب اجر پیمبر ادا شد
از جفای گروهی ستمگر
فاطمه اوفتادی پی در
بسته شد از ستم دست حیدر
محسنش هم همان جا فدا شد
زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر
#حسین_مقدم
#حضرت_رسول_اکرم_ص
@nohe_sonnati
۱
(حضرت رسول اکرم ص)
دیده بست از جهان،تا رسول امین
زین مصیبت بود،فاطمه دلغمین
شد به پا ماتم،خاتم المرسلین
تا که ختم رسل،از جهان دیده بست
علی از دل کشید،ناله ی آتشین
شد به پا ماتم،خاتم المرسلین
در سقیفه شدند،مجتمع دشمنان
بالنتیجه علی،گشت خانه نشین
شد به پا ماتم،خاتم المرسلین
علی و فاطمه،حق شان غصب شد
از سوی امت،بی حیای لعین
شد به پا ماتم،خاتم المرسلین
ای خدایا بده،اذن بر مهدی اش
تا که او انتقام،گیرد از مشرکین
شد به پا ماتم،خاتم المرسلین
زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست
#حسین_مقدم
#حضرت_رسول_اکرم_ص
@nohe_sonnati
۲
(حضرت رسول اکرم ص)
ماتم مصطفی،کرده خون قلب ما
چون ز دنیای دون،رفته سوی بقا
تسلیت یا علی،تسلیت یا علی
رفته از این جهان،سوی باغ جنان
با دلی پر ز غم،از جفای خسان
تسلیت یا علی،تسلیت یا علی
در مدینه به پا،گشته شور و نوا
دیده تر از غمش،جمله ی ماسوا
تسلیت یا علی،تسلیت یا علی
فاطمه در غم است،غرقه ی ماتم است
من ز سوز دلش،هرچه گویم کم است
تسلیت یا علی،تسلیت یا علی
زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست
#حسین_مقدم
#حضرت_رسول_اکرم_ص
@nohe_sonnati
(پاره دم حضرت رسول اکرم ص)
در شهر مدینه غم به پا شد
تا رحلت ختم الانبیا شد
آن ام اب رسول اکرم
از بهر پدر گرفته ماتم
#حسین_مقدم
#حضرت_رسول_اکرم_ص
@nohe_sonnati
پاره دم
مدینه گشته خاموش
زهرا شده سیه پوش
دل ها گرفته از غم
شد وقت آه و ماتم
مدینه شهر پیغمبر غریب است
پیمبر رفته و حیدر غریب است
مدینه سید بطحا کجا رفت
رسول الله بی زهرا کجا رفت
محمد رفت و امت بی قرارند
به جای دسته گل هیزم بیارند
علی پیراهن ماتم به تن کرد
به دست خود پیمبر را کفن کرد
صبح روز محشر است
ماتم پیغمبر است
محشر کبری شده
خونجگر زهرا شده
خون به دل حیدر است
رحلت پیغمبر است
عزای پیغمبر مختار شد
حضرت صدیقه عزادار شد
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رسول_اکرم_ص
@nohe_sonnati
(دو دمه حضرت رسول اکرم ص)
رفته از دار جهان پیغمبر آخر زمان(گشته بی یاور علی،بی برادر شد علی)
فاطمه خونین جگر گردیده زین داغ گران(گشته بی یاور علی،بی برادر شد علی)
از فراق مصطفی غمگین بود شیر خدا(گشته بی یاور علی،بی برادر شد علی)
با غم و محنت قرین شد حضرت خیر النسا(گشته بی یاور علی،بی برادر شد علی)
#حسین_مقدم
#حضرت_رسول_اکرم_ص
@nohe_sonnati
دودمه
می رود از دار دنیا رحمة للعالمین
فاطمه شد دلغمین
اشک می ریزد از این ماتم امیرالمؤمنین
فاطمه شد دلغمین
می روم اما پریشان توام ای دخترم
غصه دار حیدرم
می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم
غصه دار حیدرم
آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است
ماتم پیغمبر است
پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است
ماتم پیغمبر است
روز محشر به خدا دست به دامان توایم
رحمة للعالمین
شیعه ی حیدر کرّار و مسلمان توایم
رحمة للعالمین
می روم تا که نبینم بی کسی مرتضی
ای مدینه الوداع
ضربه ی سیلی کجا و چهره ی خیر النساء
ای مدینه الوداع
آید از شهر مدینه ناله ی وا غربتا
ابتا یا ابتا
حضرت زهرای مرضیه شده صاحب عزا
ابتا یا ابتا
بعد تو حیدر کرّار بدون یار است
یا أبا الزهرا مرو
جای ریحانه ی تو بین در و دیوار است
یا أبا الزهرا مرو
ای پدر بعد از تو عمر فاطمه کم می شود
قسمتم غم می شود
زیر ضرب تازیانه قامتم خم می شود
قسمتم غم می شود
ای مدینه از نفس افتاده ختم الأنبیا
از جفای اشقیا
خون دل می ریزد از چشم علی مرتصی
از جفای اشقیا
دیده ام هرگز نبیند پیکر لرزان تو
فاطمه قربان تو
یک ملک در می زند تا که بگیرد جان تو
فاطمه قربان تو
مهربان تر از نسیمی تو رسول رحمتی
یا أبا الزهرا مدد
با علی فردای محشر تو به فکر امتی
یا أبا الزهرا مدد
می رود از دار دنیا رحمة للعالمین
فاطمه شد دلغمین
می شود بعد از نبی مولا علی خانه نشین
فاطمه شد دلغمین
#حضرت_رسول_اکرم_ص
@nohe_sonnati
39
(حضرت رسول اکرم ص)
در ماتم احمد مختار
خون شد دل حیدر کرار
شد ماتم محمد
آمد عزای احمد
خلق عظیمش ز حق ممدوح
صدر سلیمش ز حق مشروح
باب علوم نهان مفتوح
بر خاطر عاطرش یکبار
دُرِّ یتیم بحار دین
خرم گل نوبهار دین
سرو لب جویبار دین
سرحلقه و سید ابرار
از انبیا گر مؤخر شد
اما مقدّم به یکسر شد
دارای محراب و منبر شد
جیش رسل را سپه سالار
احمد محمد رسول الله
مصباح مشکاه نور الله
از افسر قل کفی بالله
فرقش متوّج شد از دادار
قدرش به کیوان زده خرگاه
نورش فزوده به مهر و ماه
در فرش و از رمز عرش آگاه
امّی ولی جامع اسرار
بر آستان لطف و رحمت بود
بر انس و جان نور و رفعت بود
زاشرار امت به زحمت بود
خونین جگر بود از اشرار
بوجهل بی دین ز نادانی
وز حیله و جهل شیطانی
اعجاز آن نور یزدانی
می دید و می کرد عمّی انکار
گه ساحرش خوانده گه شاعر
گه کاهنش گفته گه ماکر
در هر بلا صابر و شاکر
می بود و تن داده در آزار
دشمن جفا روز و شب می کرد
احمد هدایت طلب می کرد
دشمن به او طعن و سب می کرد
احمد دعا بی حد و بسیار
نخل بلند قد آن شاه
شد سنگ باران ز امت آه
پیشانی انور آن ماه
خرد از حَجَر شد منخجل وار
از سنگ بیداد عدوانش
بشکسته درهای دندانش
چندان جفا رفته بر جانش
کز جان به جان آمد و بی زار
چِل سال کوس رسالت زد
در شصت و سه طبل رحلت زد
فردوس از او زیب و زینت زد
عالم شد از غیبت او تار
در ماتم سید لولاک
زهرا به سر می فشاند خاک
قلب حسین و حسن غمناک
کلثوم و زینب به محنت یار
ای رحمت محض ربانی
سَرّاج با صد پریشانی
از جور آنان که می دانی
بر تو شکایت کند ناچار
یا رب تو این مشکل آسان کن
بر بندگان فضل و احسان کن
قرب امام خراسان کن
بر من نصیب و به این حضار
زمینه:هندی
#رضا_سراج_شیرازی
#حضرت_رسول_اکرم_ص
@nohe_sonnati