اگر چشای من تره مادر من تو بستره بال کبوترم شکسته پهلوی مادرم شکسته مادر، شعله و دود مادر، یاس کبود کوچه، سیلی و اشک مادر، حقت نبود شده به خاطر منم زنده بمون نفس بکش یه امشبم زنده بمون پاشو دیگه مادر پاشو از این بستر الآن سه ماهه مضطره انگار دعام بی اثره قدش خمیده تو جوونی چند وقته که نپخته نونی خیلی تنگه دلم واسه خندیدناش دیگه نیست رمقی حتی توی صداش دیگه منو بغل نمی گیره چرا چیزی نمی خوره همش سیره چرا خوابش نمی بره روزای آخره ‏#حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #حاج_مهدی_سلحشور @nohematn

در کنار بسترت می نالم ای یار مُردم از ناله هات وقتی که گفتی خدانگهدار می میرم از این درد و غم تو زندگی یه بار ازم من رو خجالت دادی و چیزی ازم نخواستی نشو رفیق نیمه راه جون علی تو جون بخواه جونمو هدیه کردمو رومو زمین گذاشتی باغبون با رفتنت می سوزه این باغ من یل خیبرم ولی نمیشم حریف این داغ از روزی که کنج حیاط تابوتتو ساختم برات کنار اون گهواره ای که مال محسنت بود زینب ازم ناراحته دل خودم قیامته ای مهربون ای با وفا چه وقت رفتنت بود فاطمه جان #ایام_فاطمیه #حضرت_زهرا #حاج_محمود_کریمی @nohematn

فاطمیه رسید و می خونم ‏ روضه برای مادرم زهرا پیراهن سیامو می پوشم دوباره هیئتا شده برپا یه دنیا غم تو این دلم دارم رسیده وقت ماتم مادر دل همه ملائکه خونِ رسیده فصل غربت حیدر علی مولا، علی مولا بده اذن نوکری برا زهرا چهل نفر حرومیِ نامرد آتیش زدن خونه ی حیدر رو یه عده بی حیا زدن ای وای همسر پهلوان خیبر رو پاره جان و قلب پیغمبر گیر افتاده بین در و دیوار یار علی کجا و این غمها ضرب غلاف و سیلی و مسمار لگد خوردی گُل حیدر تو گشتی پرپر به پشت در مادر یاس علی تو بستر افتاده خیلی از این زمونه دلگیره از بس که خون چکیده از سینه اش انگاری دیگه داره می میره سه ماهه تب داره و می سوزه بی رمق و خسته و بی جونه درد و غم و غصه اش و تو دنیا غیر حسن کسی نمی دونه ورم داره هنوز بازوش هنوز داره خون میباره از پهلوش ‏#نوحه #فاطمیه #نریمان_پناهی @nohematn

بانوی مریم‎ دلت شده از غصه ها دریایی از غم‎ بانوی ساره‎ تو کوچه می گردی پیِ یک گوشواره‎ بانوی هاجر‎ تو بودی و آتیش و دود و چوبه ی در‎ نفس قدسیه، زهرا‎ بانوی آسیه، زهرا‎ چشای خیس تو واسم‎ میخونه مرثیه، زهرا‎ وای، زهرا ‎ یاس سپیدم‎ دوون دوون کنار بسترت رسیدم‎ خانوم خونه ام‎ چشاتو رو به من نبد دردت به جونم‎ آشوبه حالم‎ اگه تو باشی توی خونه خوبه حالم‎ زهرای مرضیه، زهرا‎ آخه بگو چیه، زهرا‎ رو صورت مثل ماهت‎ جای کبودیه، زهرا وای، زهرا محمدصادق باقی زاده ‏#نوحه #حضرت_زهرا #حسین_طاهری @nohematn

عزیز بهتر از جون صورتتو نپوشون دلبر سوخته ی من، دل منو نسوزون می خوام دلت نسوزه اگه رومو می گیرم علی منو حلال کن دیگه دارم می میرم بیا با هم از اینجا بار سفر ببندیم بیا مثل قدیما با هم بگیم بخندیم اگه می خوای بدونی سیلی با من چه کرده ببین حسن تو کوچه دنبال چی می گرده #روضه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

ای نور قلب عاشقم، شمع این خانه تویی زهرا زهرا مرو مرو، لطف كاشانه تویی ای مرغ پر شكسته ی افتاده كنج قفس از فرط غصه فاطمه درسینه مانده نفس ممنونم اگر نروی، می میرم اگر بروی زهرا مرو مرو ای نخل بریده ثمر، ای مادر كشته پسر زهرا مرو مرو لاله ی پرپر شده ام زهرا برخیز من هم بی مادر شده ام زهرا برخیز ‏#روضه #فاطمیه #حاج_حسن_خلج @nohematn

ما در دو جهان، فاطمه جان دل به تو بستیم محبّان تو هستیم نظر کن ز عنایت به فردای قیامت ای شاه عرب نیمه ی شب جسم منِ زار در خاک تو بسپار نبینی رخ نیلی تو از ضربت سیلی #نوحه #فاطمیه مرحوم شیخ احمد #کافی @nohematn

اگه من صداتو نداشته باشم لطیف نگاتو نداشته باشم اگه خنده هاتو نداشته باشم نسیم دعاتو نداشته باشم دیگه نفس کشیدن انگار حرومه، حرومه، حرومه دیگه بدون که کار حیدر تمومه، تمومه، تمومه همه زندگیتو به پام گذاشتی نذار من بگم رفتی جام گذاشتی امید و گرفتی ز دست حیدر یه قلب شکسته برام گذاشتی آتیش نزن دل منو با دعاهات پر می کشی ز پیش مولای تنهات نگات که میفته سوی مناره هی از ابر چشمات بارون می باره یه فصله که افتادی توی بستر مصلّات یه فصله که بیقراره بذار که مهر برات بذارم عزیزم، عزیزم، عزیزم چادر نمازتو بیارم عزیزم، عزیزم، عزیزم ‏#نوحه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

پر تب و تابه دل بی قرارم اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم گل چادر گلدارت ‏ تب دستای تبدارت آتیشم زده نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی، نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات، آخه یه حرفی بزن ‏ ‏ تو که پریشونی دلخوشی کدومه برای علی بعد از تو همه چی تمومه شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری بین هر نفس پر اشکه سکوت تو ‏ پر گریه قنوت تو کنج این قفس بیا امشب بذار خودتو جای من چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن ‏ ‏ بار غمت افتاد روی دوش زینب داری میگی اون اسرار و توی گوش زینب شب آخره و حالا بی امون میشه گریه ات با دیدن حسین با این اشکای خاموشت می گیری توی آغوشت پیرهن حسین نفسات میگه این دم آخر حسین شده ورد لبت، غریب مادر حسین ‏#نوحه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی ‏ @nohematn

خونجگری سخته، ای وای، ای وای بی مادری سخته، ای وای، ای وای امان از بی کسی ای داد بیداد غم دلواپسی ای داد بیداد امان از کوچه های بی مروت امان از مردم بشکسته بیعت امان از آسمان شهر یثرب از آن دلتنگی هنگام مغرب امان از آسمان بی ستاره امان از سیلی و دو گوشواره ‏#نوحه #فاطمیه #میرداماد @nohematn

قصه سوسو زدنت، یه گوشه زانو زدنت خونه رو بی تاب می کنه، صدای جارو زدنت فدای این زار زدنت، بدجوری انگار زدنت چهل نفر، چهل دفعه، به در و دیوار زدنت دست به پهلو شدنت، بی هیاهو شدنت توی قنوت معطلِ، حرکت بازو شدنت کشته منو کشته منو کشته منو قیام تو، از پشت در سلام تو خیر نبینن اونایی که، نداشتن احترامتو بمون حبیبه ‏ علی غریبه عشق تو سرنوشتمه، زندگی و سرشتمه آب که می دادی باغچه رو، گفتم همین بهشتمه خونه ام و روشنی تویی، همیشه موندنی تویی شیرزن من، با ذوالفقار، همشیره ی تنی تویی چی شد منو چشمم زدن، توی خونه ام قدم زدن نمی گذرم من ازشون، زندگیمو به هم زدن وای فاطمه ‏ خواستن همه بی سپرم کنن زدن، خونجگرم کنن زدن خواستن منو این چند نفر، بی پسرم کنن زدن بمون حبیبه علی غریبه فاطمه ی صبور من، فاضله ی غیور من چقدر می ارزید واسشون، شکستن غرور من خونه که شد محاصره، مضطر شدی به خاطرِ حسین، یه وقت یه چکمه پوش، نکنه رو سینه اش بره والشمر جالسٌ علی، صدر الحسین به کربلا واسش بمیرم که تنش، می مونه زیر دست و پا وای کربلا وای کربلا برات بمیره حیدرت، میخی که رفت تو جگرت نیزه میشه میره یه روز، زیر گلوی پسرت ‏#نوحه #فاطمیه #نریمانی @nohematn

ای داغ تو آغاز محرّم ای فاطمه! ای نگین خاتم پهلوی تو چون دلم شکسته ای راز مگوی هر دو عالم دست نانجیبی بسته دست حیدر مانده بین آتش دلشکسته کوثر آتشکده ی سقیفه آخر بر خانه ی مرتضی شرر زد با قامت خم در این جوانی زهرای علی دم از سفر زد بعد از تو امان از دل حیدر از آن همه غم چه می توان گفت ای خواندن روضه ی تو دشوار در مجلس ما اشاره کافی است دیگر نشود حدیث مسمار روضه ی تو پیداست از حیرت زینب غیر غم نمانده هم صحبت زینب اشک حسن و حسین و زینب بر خانه به جای مِهر زهراست بی فاطمه در مدینه دیگر تنها خبر از غربت مولاست بعد از تو امان از دل زینب میلاد عرفان پور #فاطمیه #میلاد_عرفان_پور #میثم_مطیعی @nohematn

بیمار خونه شفا گرفتی دار و ندارم رفتی و جان مرا گرفتی، شفا گرفتی مردم این شهر، با کینه و قهر امروز گذاشتن رو دلم یه داغ تازه همه با نیشخند، اومده بودند مغیره و قنفذ برا تشییع جنازه دیگه من از پا ننشستم دستمال جنگیمو که بستم با غصه همنوایی کردم توی بقیع غوغایی کردم مدینه بی تو صفا نداره رفتی و درد دل غریبم دوا نداره، دوا نداره تو این مدینه، غصه ام همینه که بعد مرگ تو زیاد زنده بمونم من اشک می ریزم، چطور عزیزم پشت سر قاتل تو نماز بخونم طاق شده زهرا صبر حیدر خونه بی تو قبر حیدر زینب تو با دل پر درد چادر خاکی ات به سر کرد ‏#روضه #فاطمیه #حاج_محمدرضا_طاهری @nohematn

آخر از عشق علی آتش گرفتم سوختم سوختن را من به عشق مرتضی آموختم عاقبت پروانه ها سوزند بر جانانه ها من امام عشق هستم بر همه پروانه ها در نماز عشق حیدر پشت در بودم ولی در دل آتش شدم مشغول ذکر یا علی نیت عشق علی شد همچو می در جام من ناله ی واغربتا تکبیرة الاحرام من در رکوع این نمازم شد کمانی قامتم داغ عشقش را زدم در کوچه ها بر صورتم در قنوتم بر کمربندش گرفتم دست خود تا فدا سازم به هنگام سجودم هست خود ‏#نوحه #فاطمیه #حاج_مهدی_اکبری @nohematn

ای کاش روضه ی مادر اینقدر داغ نبود ای کاش قصه ی کوچه، ای کاش یاس کبود کسی مثل حسن نمی دونه که چرا مادرش پریشونه که چه دردی کشیده تو کوچه که چه جوری رسیده تا خونه به کسی قصه ی درد یه عزیزو نمیشه گفت اگه مادر بشه بیمار همه چیزو نمیشه گفت غم دیوار نمیشه گفت غم مسمار نمیشه گفت غم سیلی نمیشه گفت روی نیلی نمیشه گفت ای کاش لاله ی زخمی اینقدر خسته نبود راه کوچه به خونه ای کاش بسته نبود کی میدونه چه غربتی داره رد خونی که روی دیواره چه بلایی میاد سر صورت اگه افتاده باشه گوشواره به کسی علت آه دل تنگو نمیشه گفت اثر ضربه ی دستی مثل سنگو نمیشه گفت ای کاش قصه نمی رفت سمت کرب و بلا روی نیزه نمی رفت رأس خون خدا کی شنیده تو باغی از لاله صدای مادری که با ناله میگه مادر بمیره که جسمت بی کفن روی خاک گوداله چیزی از اون تن زیر سم مرکب نمیشه گفت توی گودال چی آوردن سر زینب نمیشه گفت ‏#روضه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

ای کاش قصه ی مادر اینقدر داغ نبود ای کاش قصه ی کوچه، ای کاش یاس کبود کسی مثل حسن نمی دونه که چرا مادرش پریشونه که چه دردی کشیده تو کوچه که چه جوری رسیده تا خونه به کسی قصه ی درد یه عزیزو نمیشه گفت اگه مادر بشه بیمار همه چیزو نمیشه گفت غم دیوار نمیشه گفت غم مسمار نمیشه گفت غم سیلی نمیشه گفت روی نیلی نمیشه گفت ای کاش لاله ی زخمی اینقدر خسته نبود راه کوچه به خونه ای کاش بسته نبود کی میدونه چه غربتی داره رد خونی که روی دیواره چه بلایی میاد سر صورت اگه افتاده باشه گوشواره به کسی علت آه دل تنگو نمیشه گفت اثر ضربه ی دستی مثل سنگو نمیشه گفت غم دیوار نمیشه گفت غم مسمار نمیشه گفت غم سیلی نمیشه گفت روی نیلی نمیشه گفت ای کاش قصه نمی رفت سمت کرب و بلا روی نیزه نمی رفت رأس خون خدا کی شنیده تو باغی از لاله صدای مادری که با ناله میگه مادر بمیره که جسمت بی کفن روی خاک گوداله چیزی از اون تن زیر سم مرکب نمیشه گفت توی گودال چی آوردن سر زینب نمیشه گفت ‏#نوحه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی ‏ @nohematn

اگر دشمن کند نقش زمینم رسد ظلم از یسار و از یمینم به قرآن تا نفس دارم به سینه طرفدار امیرالمومنینم اگرچه کس نکرد از من حمایت حمایت از علی دَین است و دینم شود قربان یک موی امامم هزاران بار طفل نازنینم نگاهم را بگیر ای ابر سیلی که مظلومی حیدر را نبینم همه دشمن، نه یاری نه معینی فقط دیوار شد یار و معینم تنم مجروح شد از تازیانه بزن قنفذ، بزن قنفذ، من اینم الهی بشکند دستت مغیره بزن من دخت ختم المرسلینم غلامرضا سازگار ‏#روضه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

صبح روز سه شنبه من پا شدم با دو چشم خیس دیدم انگار توی این شهر هیچکی عین خیالش نیست انگار نه انگار دیروز همین جا یکی خورد به دیوار انگار نه انگار دیروز یه زن رو زدن بین انظار انگار نه انگار دیروز یه بچه شهید شد با مسمار دیروز آتیش، امروز غربت فردا اما می رسه منتقم زهرا أینَ الطالبُ بِدَمِ الزهراء من امامی غریبم که فاطمه است تنها مأمومم راه خونه تا مسجد رو می دوید یار مظلومم انگار نه انگار ریختن سرش عده ای مردم آزار انگار نه انگار انقدر زدن دستش افتاده از کار انگار نه انگار از ضربه چشمای یارم شده تار بین غوغا، خسته اما پای من وایساده بود زهرا أینَ الطالبُ بِدَمِ الزهراء ‏#نوحه #فاطمیه #حاج_مهدی_رسولی‏ @nohematn

نفس بزن باز دوباره پرستوی مهاجر من بس که چشات بارونیه نداری جونی به بدن ستاره شبای من برای من روشن بمون من التماست می کنم پر نکش و با من بمون وای از این نفسات ‏ وای از اشک چشات وای از زخم نگات مادرم ای وای مادرم خونه خرابم می کنی وقتی خمیده راه میری بیا و بشکن بغضتو شاید که آروم بگیری خوب می دونم که قاتلت اشک چشای حیدره وقتی نگاهم می کنی برای بار آخره وای از رفتن تو امون از زخم تن تو تمومه خندیدن تو مادرم ای وای مادرم ‏#نوحه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

دینن نیه یارالی ننه گوزلریوی باغلیوسان منی گورنده هر گئجه یواش یواش آغلیوسان نئچه گئجه یانوندا من جوان ننه یاتمامیشام گورنده وقتی قولوی گوزلریمی باغلامیشام وای ای جوان ننه سینه سی چوخ سینان ننه ئورگی چوخ یانان ننه منیم ننه ام حیالیدی مدینه نین مارالیدی یاواش قویون مزارینه بئلی سینیب یارالیدی وای ای جوان ننه سینه سی چوخ سینان ننه ئورگی چوخ یانان ننه مادرم ای وای مادرم ‏#نوحه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

با غم بی پایانت، علی تنها شد با نگاه طفلانت، علی تنها شد تو را، چنین خونین بال و پر شکسته دل، خون جگر سپردم دست پدر تو رفتی و در و دیوار، پس از تو روضه خوان توست که رد خون کنار در، نشان توست خدا، نگهدار تو، شدم عزادار تو، شدم پریشان ماتمت مدد، مدد یا زهرا مدد، مدد یا زهرا مدد بیرق عشقت بالا، اباعبدالله کلُ یَومٍ عاشورا، اباعبدالله حسین، سلام ای بالا نشین سلام ای خونین جبین بخر ما را اربعین من الغریب تو اوجِ، تمام روضه های تو خدا چه روضه ای خوانده، برای تو حسین، ذبیح العطشان حسین، قتیل العریان حسین ‏ بند اول: محمدمهدی سیار بند دوم: روح الله اسماعیلی ‏#روضه #فاطمیه #حاج_میثم_مطیعی @nohematn

عالمون داشون آتدون، یارالی زهرا گوزلرون یومدون یاتدون، یارالی زهرا علی، دئسون دردینی کیمه؟ منه سس وئر فاطمه علینی ترک ایلمه قاپیمی یاندیران ظالم، بئلیمی سیندروب زهرا منه گوره سنه سیلی، ویروب زهرا خانیم، اولوب باغریم قان خانیم، سنه من قربان خانیم تاپشریم نئجه قبره، سنی من زهرا تاپشیراجاقسان کیمه، منی سن زهرا دوشور، گؤزوم مسماره خانیم در و دیواره خانیم ئوزون قیل چاره خانیم منیم که بیر کسیم یوخدی، علی یه رحم ائله زهرا گلر کیم اشکیمی سن سیز، سیله زهرا؟ خانیم، اولوب باغریم قان خانیم، سنه من قربان خانیم بیرق عشقت بالا، اباعبدالله کلُ یَومٍ عاشورا، اباعبدالله حسین، سلام ای بالا نشین سلام ای خونین جبین بخر ما را اربعین من الغریب تو اوجِ، تمام روضه های تو خدا چه روضه ای خوانده، برای تو حسین، ذبیح العطشان حسین، قتیل العریان حسین شاعر دو بند اول: علی حنیفه شاعر بند سوم: روح الله اسماعیلی #روضه #فاطمیه #مطیعی @nohematn

بزرگ مدینه! بزرگ همه! دعاى قنوت شب فاطمه بیا خانه را آب و جارو زدم به عشقت خودم پشت در آمدم خودم آمدم تا سلامت کنم به جای همه احترامت کنم بیا احترامت فقط با من است جواب سلامت فقط با من است تو خورشید زهراى این خانه اى عزیزم تو آقاى این خانه اى مهیای تو خانه را ساختم علی جان بیا سفره انداختم بیا سیر امشب نگاهت کنم تماشاى رخسار ماهت کنم نگاه تو را از خدا خواستم من از دار دنیا تو را خواستم تمناى دستان سرد منى تو دلگرمى من، تو مرد منى بیا چاره ی حال پروانه کن بیا گیسوان مرا شانه کن اگر گیسوانم به هم ریخته کمى کارِ خانه سرم ریخته سرم را اگر پیش تو بسته ام اگر گریه کردم، کمى خسته ام خیال تو راحت، رویم زرد نیست اگر گریه هم کردم از درد نیست که اینگونه دلگیر کرده تو را؟ چه کس اینچنین پیر کرده تو را؟ به امر پیمبر عمل می کنى بمیرم که زانو بغل می کنى ببینم تو را، رو به راهى علی؟ بمیرم برایت الهى، علی غمت را روى شانه ام برده ام نگو از غریبى، مگر مرده ام؟ مدینه اگر نیست گریان تو من و بچه هایم به قربان تو به دنیا پرستى عمل می کنند شنیدم تو را کم محل می کنند اگر بى قرارى، به مسجد نرو اگر غصه دارى، به مسجد نرو کنار من و بچه هایت بمان همینجا نماز جماعت بخوان تو مولاى والا مقام منى بدان تا قیامت امام منى ‏#روضه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

اگرچه در خانه ات هم شکست على! خانه تو بهشت من است یل خیبر اینقدر گریه نکن جلوى در اینقدر گریه نکن من از اشک مردانه دق می کنم همین گوشه خانه دق می کنم مگر مرده باشم تو گریه کنى زمین خورده باشم تو گریه کنى تو به حد کافى پریشان شدى همان کوچه بس بود گریان شدى زمین خوردن من فداى سرت کتک خوردم اصلا فداى سرت بر آن خون دیوار خیره نشو به تیزى مسمار خیره نشو به جان على پهلویم بهتر است عزیز دلم بازویم بهتر است تو حرف از مدینه شنیدى على سر من خجالت کشیدى على حلالم کن از غم شکستى على تو آیا ز من راضى هستى على؟ ببین رفتنى ام به زحمت نیفت جواب کسى را نده هرچه گفت نمى مانم اینقدرها همسرم بزودى از این کوچه ها می پرم همین صبح تابوتم آماده شد لباس حسینت هم آماده شد ببین می توانی بمانی بمان اگر راه دارد بمانی بمان ببین می شود می توانی بمان چه کم دارد این زندگانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان ‏#روضه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

باز قلبم هوای غم دارد شورش عشق بیش و کم دارد در عزا چشم خون فشان دارم آسمانم ستاره می بارم کوچه را ابر آب و جارو کرد داغ در دل نهفته را رو کرد حال عالم عوض شده شاید بوی یاس مدینه می آید داغ در سینه شعله می زاید به گمان فاطمیه می آید دردها طاقت از کفم برده نکند مادری زمین خورده چادری بین کوچه خاکی شد درد آن داغ دردناکی شد فاطمیه حدیث درد علی است گرمی اشک و آه سرد علی است روزی از روزهای دردآلود لحظه ها درد عشق می افزود مرتضی بود و کوهی از غم بود جسم بی جان فاطمه هم بود چون که چشمی به روی زهرا دوخت مثل شمعی شد و سراپا سوخت گفت ای باس پرپرم برخیز پرشکسته کبوترم برخیز جز توام یار باوفایی نیست به خدا طاقت جدایی نیست رهبرم این قبیله مادری است نمک روضه شعر آذری است گل وفا رختینی خانم سویما گتمه زهرا علینی تک قویما درد هجرون علینی درده سالوب باشون اوستونده گور علی قوجالیپ سن اگر دویموسان خانم مندن فاطمه! دویمویوب علی سندن فاطمیه شکوه دلبری است جان نثاری به پای رهبری است درد شیعه فقط که بازو نیست آتش و میخ و درد پهلو نیست درد ما درد غربت مولاست درد ما بی وفایی دنیاست تا شکفتند لاله های شهید قرن ها رفت و آسمان چرخید جان به کف مردمی دل آزاده بهر پیکار خصم آماده عاشق و پاکباز کوی علی گوش بر امر و نهی سیدعلی همه جان و مال و روح و تنم به فدای مدافعان حرم رهبرم جان من فدای شماست دل فدایی خاک پای شماست ما و تنهایی شما هیهات بستن دست مرتضی هیهات ما همه اهل صبح و خصم شبیم جان نثار عقیلة العربیم ‏#روضه #فاطمیه #حاج_مهدی_لیثی‏ @nohematn