#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۸: مناظره با مسیحیان (۲)
🔸 و اگر منظورتان از اتّحاد مسيح با خدا اين است كه خداوند، وى را از بين ديگر بندگان برگزيده و ويژه خود ساخته است، پس به حادث بودن عيسى و مفهومى كه به خاطر آن با خدا يكى شده است، اقرار كرده ايد ؛ زيرا هنگامى كه عيسى حادث باشد و خداوند با وى يكى شده باشد - يعنى معنايى را آفريده كه به خاطر آن، عيسى برترين خلق خداوند شده -، در اين صورت، هم عيسى و هم آن معنى حادث اند و اين، برخلاف سخنى است كه در آغاز گفتيد».
🔹 مسيحيان گفتند: اى محمّد!، چون خداوند به دست عيسى عليه السلام چيزهاى شگفتى نمايان ساخت، وى را به جهت احترام، فرزند خود قرار داد.
ادامه دارد...
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۹: مناظره با مسیحیان (۳)
🔸 پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمود: «آنچه كه در اين باره با يهوديان گفتم، شنيديد؟ ».
آن گاه همه آن بحث را تكرار
كرد. (در قسمت های قبلی در بخش "مناظره با یهودیان" بیان شد)
🔹 همه ساكت شدند، جز يك نفر از آنان كه گفت: اى محمّد! آيا شما نمى گوييد ابراهيم، خليل اللَّه (دوست خدا) است؟
🔸 پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمود: «چنين مى گوييم».
🔹 وى گفت: اگر اين را مى گوييد، چرا ما را از اين كه بگوييم عيسى پسر خداست، منع مى كنيد؟
ادامه دارد...
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۱۰: مناظره با مسیحیان (۴)
🔶 پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمود: «اين دو مانند هم نيستند. چون وقتى مى گوييم: ابراهيم «خليل اللَّه» است، بدان جهت است كه «خليل» مشتق از «خَلّه» يا «خُلّه» است.
🔹 معناى خَلّه، نياز و احتياج است و ابراهيم، نيازمند پروردگارش بود و تنها به وى وابسته بود و از ديگران، كناره گير و روگردان و بى نياز بود.
🔸 چون وقتى كه تصميم گرفته شد وى را در آتش نهند و با منجنيق در آتش افكندند، خداوند، جبرئيل را فرستاد و گفت: بندهام را درياب. جبرئيل آمد و وى را در هوا گرفت و گفت: گرفتارى هايت را بر عهده من بگذار. خداوند، مرا براى يارى تو فرستاده است.
ادامه دارد...
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۱۱: مناظره با مسیحیان (۵)
🔸 ابراهيم گفت: «نه، خداوند براى من بس است و بهترين وكيل است. من از ديگران چيزى نمى خواهم و جز به وى، نيازمند نيستم».
🔹 پس خداوند، وى را خليل خود، يعنى نيازمند، محتاج و وابسته به او و بريده از ديگران خواند.
واگر از خُلّه [به معناى آگاه] گرفته شود، يعنى به آن امر، آگاه شده و به اسرارى رسيده كه ديگران به آن نرسيده اند. در اين صورت، معناى
🔸 خليل، عالِم به خدا و امور الهى است و اين، موجب تشبيه خدا به خلق نمى گردد.
ادامه دارد...
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۱۲: مناظره با مسیحیان (۶)
🔸 نمى انديشيد كه اگر وى وابسته به خدا نمى شد، خليل وى نمیگشت و اگر به اسرار وى آگاهى نمى يافت، خليل وى نمى شد ؛ ولى اگر كسى فرزندى به دنيا آورد، هر چه او را از خودش دور كند، يا تحقيرش كند، باز هم فرزند وى است، چون به دنيا آمدن، قائم به اوست.
🔹 از سوى ديگر، اگر شما به خاطر اين كه خدا به ابراهيم گفته: «خليلى (دوست من) »، قياس كنيد و بگوييد عيسى پسر خداست، بايد بگوييد موسى
نيز پسر اوست ؛ چون معجزه هايى كه موسى داشت، پايين تر از معجزه هاى عيسى نبود. بنابراين، بگوييد موسى نيز پسر خداست. بر اين اساس، بايد بگوييد كه وى، استاد، آقا، عمو، رئيس، و فرمانرواى خداست، به همان شكل كه براى يهوديان گفتم! ».
ادامه دارد...
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۱۳: مناظره با مسیحیان (۷)
🔸 آنان به يكديگر گفتند كه در انجيل آمده است كه عيسى گفت: به سوى پدرم مى روم.
🔹 پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمود: «اگر به آن كتاب عمل مى كنيد، در آن آمده است: "به سوى پدر خودم و شما مى روم"».
🔸 آنان گفتند: از همان روى كه عيسى پسر خداست، همه آنانى را كه عيسى مورد خطاب قرار داده، فرزندان خدا هستند.
ادامه دارد...
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۱۴: مناظره با مسیحیان (۸)
🔸 پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمود: «در اين كتاب، چيزهايى است كه ادّعاى شما بر اين كه عيسى به خاطر ويژگى اش به خدا پسر او شده است، را رد مى كند ؛
🔹 چون شما گفتيد: ما از آن روى به عيسى پسر خدا مى گوييم كه خدا به وى چيزهايى اختصاص داده كه به ديگران، اختصاص نداده است و شما مى دانيد آنچه را به عيسى اختصاص داد، به آنانى كه عيسى خطاب به آنان گفت: "به سوى پدرم و پدر شما مى روم "اختصاص نداده است. بنا بر اين، ادّعاى ويژگى براى عيسى باطل شد ؛ چون به استناد اين كتاب، مثل ويژگى عيسى براى كسانى كه مثل وى نبودند، طبق كلام عيسى ثابت شد. شما كلام عيسى را نقل مى كنيد و بر غير مفهوم آن تأويل مى كنيد ؛ چون هنگامى كه وى گفت: "پدرم و پدر شما"، بجز آنچه كه شما فهميديد و روى آورديد، منظورش بود. شايد وى مقصودش آن بود كه به سوى آدم و يا نوح رفتم و خداوند، مرا پيش آنان مى بَرد و با آنان يكجا گرد مى آورد و آدم و نوح، پدر من و شما هستند. عيسى، جز اين را اراده نكرده بود».
🔸 در اين جا مسيحيان، سكوت كردند و گفتند: تاكنون، مجادله گر و گفتگوگرى چون تو نديده بوديم. درباره كارهاى خويش مى انديشيم.
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۱۵: مناظره با مادیگرایان (۱)
🔸 آن گاه پيامبر صلى اللَّه عليه وآله روى به مادّى گرايان كرد و فرمود: «چه چيز موجب شده است به اين باور فرا خوانيد كه چيزها بايد باشند و آنها همواره هستند، از بين نرفته و نخواهند رفت؟ ».
🔹 آنان گفتند: ما جز طبق آنچه كه مى بينيم، حكم نمى كنيم و ما نديديم كه اشيا پديد آمده باشند
. بنابراين، مى گوييم از بين نرفته اند و نديديم كه از بين بروند و پايان بپذيرند. پس گفتيم: از بين نخواهند رفت.
🔸 پيامبر صلى اللَّه عليه وآله: «آيا چيزها را قديم يافته ايد و يا آنها را تا ابد پايدار يافته ايد؟
اگر بگوييد آنها را چنين يافته ايم، ادّعا كرده ايد كه همواره بر همين شكل و بر همين خِرَد بوده ايد و باقى خواهيد ماند.
اگر اين را بگوييد، واقعيت خارجى را منكر شده ايد و همه مردمى كه شما را ديده اند، دروغگويتان مى شمارند».
ادامه دارد...
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۱۶: مناظره با مادیگرایان (۲)
🔸 گفتند: ما همواره بودن و همواره ماندن را براى اشيا نديده ايم.
🔹 پيامبر صلى اللَّه عليه وآله: «پس چرا به بودن و ماندنِ همواره حكم مى كنيد؟ براى آن كه [چون] شما پديدار شدن و پايان يافتن چيزها را نديده ايد، بهتر است تميز بين آن دو را به ديگران واگذاريد تا بر حدوث، پايان پذيرى و از بين رفتن آن، حكم كنند ؛ چون آنان نيز بودن و ماندنِ همواره اشيارا نديده اند.
آيا شما شب و روز را نديده ايد كه يكى پس از ديگرى است؟ ».
🔸 گفتند: آرى.
🔹 فرمود: «آيا بر اين باور هستيد كه آن دو بوده اند و خواهند بود؟ ».
گفتند: آرى.
ادامه دارد...
🌱@nojavan_serateammar
#مناظره
#مناظره_پیامبر_با_پیروان_ادیان
💠 بخش ۱۷: مناظره با مادیگرایان (۳)
🔸 فرمود: «به نظر شما شب و روز قابل جمع هستند؟ ».
گفتند: نه.
🔹 رسول خدا فرمود: «بنابراين، يكى ديگرى را قطع مى كند ؛ يكى پيشى مى گيرد و ديگرى در پى آن مى رود».
گفتند: همين طور است.
🔸 فرمود: «شما به پيش گيرنده از شب و روز، حكم پديدار شدن كرديد، در حالى كه پيدا شدن آن دو
را نديده بوديد. قدرت خدا را منكر نشويد».
آن گاه فرمود: «شب و روزهاى پيش از شما پاياندار بودند يا بى پايان؟ اگر بگوييد بى پايان بودند، چگونه پيش از آن كه يكى از شب و يا روز پايان پذيرد، ديگرى به شما رسيده است؟ و اگر بگوييد پاياندار بودند، معنايش اين است كه زمانى وجود داشت كه هيچ كدام نبودند».
گفتند: درست است.
🔹 فرمود: «شما مى گوييد كه هستى قديم است و پديدار نيست. آيا شما به مفهومى كه بدان اقرار مى كنيد، آگاه هستيد و آنچه را كه منكر مى شويد، مى دانيد؟ ».
گفتند: آرى.
🌱@nojavan_serateammar