eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آشتی - @Maddahionlin.mp3
4.05M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙 استاد مسعـود عـالی 🗒 راه قرب بـه خـداوند ⏱ ۰۳ دقیقه و ۳۴ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند حسینم بیمار شد. حضرت فاطمه علیها السلام وی را به نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله برد و عرض کرد یا ابتا برای فرزندم دعا کن که خداوند او را شفا دهد. حضرت فرمود دخترم! خداوندی که او را به تو بخشید ، بر شفای او قادر است. در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت یا محمّد! در همه سوره های قرآنی که خداوند متعال بر تو نازل فرموده است، حرف فاء وجود دارد به جز سوره حمد حرف فاء همانا تباهی و آفت است. پس کاسه آبی طلب کن و چهل مرتبه سوره حمد را بر آن بخوان و بر سر حسین علیه‌ السلام بریز ، که خداوند او را شفا خواهـد داد . پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله چنین کردند و فرزندش به اذن خداوند عافیت یافت. منبع: الدعوات، ص ۱۸۸ ، ۱۸۹. بر اساس روایت فوق ، مرحوم شیخ ابراهیم کفعمی در مصباح از کتاب "الدُّروسِ" نقل می کند که هر کس درد بر او شدّت گرفت، بر کاسه آب، چهل بار سوره حمد را بخواند و بر سرش بریزد. المصباح للكفعمی، صفحه ۱۵۱ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
و باز هم پنجشنبه ای دیگر و عــزیزانی کـــه در بین ما نیستند دلخوشند به‌ یک فاتحه، به‌ یک و یک دعــای رحمت و آمرزش، همین ها برایشــان یک دنیـاست در آن دنیا! شــادی روح همـــه رفتگان ای قــرائـت کنیـم. ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 نقل است جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود ، جوانی از آنجا گذشت؛ جبرئیل به حضرت گفت این جوان را می شناسی؟ این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد. یوسف نبی دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و درحق او احسان فراوان کرد و به او هدایای زیادی داد و دستور داد هر خواسته ای دارد برآورده شود ؛ در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید. جبرئیل گفت ای یوسف، تو عبد خدا هستی و در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی میکنی ، حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز پنج بار نماز می خواند و در آن به پاکی خدا شهادت می دهد چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار می کند. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: هرگاه کسی به نماز می‌ایستد، شیطان حسودانه به او می نگرد، به خاطر آنکه می بیند رحمت خدا او را فرا گرفته است. بحارالانوار ، جلد ۸۲ ، صفحه ۲۰۷ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
990729-Heydari-kashani-payambar.mp3
11.26M
🎼 پادکست بسیار زیبـا 🎙استادحیدری کاشانی 🗒 بـدتـریـن زشتی گناه ⏱ ۲۲ دقیقـه و ۱۱ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 بزرگی‌ به شاگردان خودش عقیده می آموخت ، لا اله الا الله یادشان میداد، آن را برایشان شرح میداد و بر اساس آن تربیت می کرد. یکی از شاگردان طوطی زیبایی برای او هدیه آورد، زیرا استاد پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت. استاد طوطی را محبت میکرد و او را در درس هایش حاضر میکرد تا آنکه طوطی توانست بگوید لااله الا اللّه. طوطی دائما لااله الاالله می‌ گفت اما یک روز شاگردان دیدند که استاد به شدت گریه میکند. وقتی از او علت را پرسیدند، گفت طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه می کنید؟ اگر بخواهید یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. استاد پاسخ داد من برای این گریه نمی کنم. ناراحتی من از این است که وقتی گربه به طوطی حمله کرد، طوطی آن‌ قدر فریاد زد تا مُرد. با آن همه لااله الاالله که میگفت وقتی گربه به‌ او حمله کرد آن‌ را فراموش کرد و تنها فریاد میزد زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آن را یاد نگرفته و نفهمیده بود. سپس استاد گفت میترسم من هم مثل این طوطی باشم ، تمام عمر با زبانمان لا اله الا الله بگوییم و وقتی که مرگ فرا رسد فراموشش کنیم و آن‌ را ذکر نکنیم زیرا قلوب ما هنوز آن را نشناخته است. آیا ما لا اله‌ الا اللّه را با دل هایمان آموخته ایم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
السـلام علیک یا بقیـه الله دل ها بـه یاد شما می‌ تپد و روشنی نگاه بـــه افق خــورشید ظهور شماست ... ای تجلی آبی‌ ترین آسمان امید! ای همه آرمان چشم‌ انتظاران! دنیـــا نیـــازمند شمـاست ، و قلب انسان‌ ها به شـوق زیارت روی دل‌ ربای شما می‌تپد. ای قلب عالـــم امكان بیا! ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 شیخ حر عاملی صاحب کتاب وسائل الشیعه در اثبات الهدی ، جلد هفت میگوید: در ایام جوانی دچار بیماری سختی شدم . طوری که در مرز مرگ قرار گرفته بودم و خانواده ، از بهبود وضع سلامتی‌ ام نا امید شدند. با آن حالم توسلی به چهارده معصوم علیهم السلام پیدا کردم . بین خواب و بیداری رسول الله صل الله علیه و آله و ائمه را دیدم . به آنها سلام داده و با هر کدام مصافحه نمودم. خصوصا با امام صادق علیه السلام گفتگو کردم . دقیقا خاطرم نیست ، اما وقتی به خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیدم ، از خود بی خود شده و گریه کردم. به ایشان عرض کردم: مولای من، از علم و عمر خودم هنوز بهره برداری نکردم. آقا فرمودند : نترس ، در این بیماری سالم می شوید و بعد کاسه ای که در دست داشت را به من داد و فرمود از آن بنوشم. با نوشیدن آن حالم خوب شد، برخاستم ، نشستم و خانواده‌ام خیلی تعجب کردند. آن زمان چیزی نگفتم، چند روز گذشت وبعد جریان را برایشان تعریف کردم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
gheflat-az-yar-shodan.mp3
2.94M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙 خـواننده: علی فانی 🗒 غفلت از یار گرفتار ⏱ ۰۴ دقیقه و ۵۱ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 ؟ تخته سنگ نسبتا بزرگی در وسط میدان مسابقه بود و عده ای پهلوان در آن جا حاضر بودند. مردم نیز در اطراف آنان به تماشا نشسته بودند. مسابقه وزنه برداری شروع شد تا از بین مردان آهنین ، قوی ترین آنها انتخاب شود و جایزه را نصیب خود كند. خیلی خوشحال بودم. قطعا با اندام قوی و ورزیده ام ، هیچ كس قادر نبود به اندازه من امتیاز كسب كند. هر كس سنگ را بیشتر بالا می برد، جمعیت تشویقش می كرد. دو سه نفری مانده بود تا نوبت به من برسد. بی صبرانه در انتظار لحظه موعود بودم . در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد. همه سلام كردیم. پیامبر جواب داد و بعد رو به مردم كرد و فرمود: می خواهید بگویم از همه نیرومندتر چه كسی است؟ همه چشم ها به دهان پیامبر دوخته شده بود. قلبم داشت از جا كنده می شد. شك نداشتم نام مرا خواهد برد، ولی رسول خدا چیزی فرمود كه همه را به فكر فرو برد: قوی تر از همه ، كسی است كه علاقه به چیزی ، او را از دایره حق و انسانیت خارج نكند و در هنگام خشم، بر خود مسلط باشد و جز حق نگوید. بحارالانوار جلد۷۴ ، ص ۱۴۸ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هـرم ابـن حیان می گـویـد نـزد اویس قرنی رفتم ، به من گفت برای چه به اینجا آمدی؟ گفتم آمده ‌ام تـا بـا شمـا همنشین شـوم اویس گفت: کسی را کـه خدای خـود را بشناسد و با دیگری بنشیند... اویس قرنی‌در جنگ‌صفین در خدمـت علی‌علیه السلام شهید شد ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 امام باقر علیه السلام فرمود هر کس در پی برآوردن حاجت برادر مسلمان خویش گام بردارد ، خداوند متعال به هفتاد و پنج هزار فرشته دستور می دهد که بر او سایه افکنند. این فرد، هیچ قدمی بر نمی دارد جز آنکه حسنه ای برایش نوشته و سیّئه ای از او محو و درجه‌اش افزون میشود. برای چنین شخصی که حاجت آن مسلمان را روا کرده ، ثواب حجّ و عمره ثبت می شود. معراج السّعاده، صفحه ۳۸۶. ابوهاشم جعفری یکی از خادمان راستین مؤمنان بود. او میگوید: شنیدم امام‌حسن عسکری علیه السلام که می فرمودند: در بهشت دری است به نام معروف. از این در ، فقط کسانی که کار خیر انجام میدهند ، داخل می‌ شوند. با شنیدن این روایت ، شکر خداوند را به جا آوردم و از اینکه خودم را برای برآوردن نیازمندی های مردم در مشقّت افکنده بودم ، خرسند شدم. وقتی امام از آنچه در درونم گذشت ، آگاه شدند ؛ نگاهم کرد و فرمودند: آری ، پس بر آنچه به آن مشغول هستی مداومت کن؛ چرا که صاحبان نیکی در دنیا، همانا صاحبان خیر در آخرت هستند. منبع: الخرائج و الجرائح ، جلد ۲ ، صفحه ۶۸۹ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
موانع استجابت دعا_32.mp3
13.34M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙استاد محمد شجاعی 🗒 هـمـه چیـز خـداست ⏱ ۲۰ دقیقه و ۱۵ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 نقل میکنند در زمان جدایی دو آلمان ﻣﺮﺩﯼ با ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺑﻪ ﺧﻂ ﻣﺮﺯﯼ ﺭسید ﺍﻭ ﺩﻭ ﮐﯿﺴﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍشت. ﻣﺄﻣﻮﺭ ﻣﺮﺯﯼ گمرک از او سوال کرد ﺩﺭون ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ گفت ﺷِﻦ. ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ کرد ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﺳﯽ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ، متوجه شد ﻭﺍﻗﻌﺎً ﺟﺰ ﺷﻦ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ در کیسه‌ ها نیست. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻋﺒﻮﺭ داد. یک ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺮ ﻭ ﮐﻠﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺨﺺ ﭘﯿﺪﺍ شد دوباره در کیسه‌ های همراه مرد چیزی جز شن نبود. ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﺪتها ﺗﮑﺮﺍﺭ شد و مأمور به این نتیجه رسید که این فرد دیوانه است. بعد ﺍﺯ متحد شدن آلمان ﺭﻭﺯی ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ دید. ﺑﻪ ﺍﻭ گفت چرا در این مدت کیسه‌ های شن را با خودت از مرز رد می کردی؟ ﻣﺮﺩ گفت من کیسه‌ شن را رد نمی کردم ، بلکه هر هفته یک دوچرخه ی نو را قاچاقی از مرز رد میکردم. این روزها هم عده ای هستند که مال و اموال مردم رو به غارت می برند ، ولی با توکل بر خدا این بار دیگر کیسه شن دیده نخواهد شد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
پيامـبر صل‌ الله علیه و آله فرمــود: فراوان وضو بگير تـا خداوند عمـر تو را زيـاد گردانـد. اگر تـوانستى شب و روز با طهارت باشى اين كار را بكن. زيرا اگر درحال بميـــرى ، شهيــد خواهى بود. امالی ص ۱۶۰ چــه‌ خوش باشـــد که ایام‌ جوانی ، وضـو سازی و الله را بخوانی. سحـر گاهان به هنگام سپیـده ، بپاخیزی و را برانی ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 نامه امیرالمومنین علی علیه‌ السلام به یکی از کارمندان حکومتی که اختلاس کرده بود: چون فرصت به دست آوردى به مردم خيانت كردى و هر چه از اموالى كه براى بيوه‌ زنان و يتيمان نهاده بودند ربودى، مثل گرگی تيزچنگ که بره مجروح را مى‌ ربايد. اموال مسلمانان را با دلى آسوده ربودی، بدون آنكه خود را در اين اختلاس گناهكار پندارى. واى بر تو! چنان مى‌ پنداشتی كه ميراث پدر و مادرت را مى‌ برى. سبحان الله؛ آيا به قيامت ايمان نداری؟ آيا از روز حساب بيمناک نیستی؟ چگونه آشاميدن و خوردن بر تو گواراست در حالی که آنچه مى‌ خورى و مى‌ نوشی از حرام است. از خداوند بترس و اموال اين قوم را بازگردان كه اگر چنين نكنى و خداوند مرا بر تو پيروزى دهد ، با اين شمشير، كه هر كس را ضربتى زده‌ ام به دوزخش فرستاده‌ ام، تو را نيز خواهم زد. به خدا سوگند ، اگر از حسن و حسين نیز چنين عملى سر مى‌ زد ، نه با ايشان مدارا و مصالحه مى‌ نمودم و نه هيچ‌ يك از خواسته‌ هایشان را برآورده می‌ کردم ، تا آنگاه كه حق را از ايشان بستانم. به خدا سوگند كه آنچه تو به حرام از اموال مسلمانان برده‌ اى، اگر به حلال به دست من مى‌ رسيد ، دلم نمى‌ خواست براى بازماندگانم به ميراث نهم!! نامه ۴۱ نهج البلاغه انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
موانع استجابت_31.mp3
16.63M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙استاد محمد شجاعی 🗒 مـوانع قبـولی اعمال ⏱ ۲۲ دقیقـه و ۰۹ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 ابن بطوطه در سفرنامه خودش می نویسد سه روز در شیراز بودم و این سه روز در مسجد جامع شیراز ماندم ، مردم در این مسجد اعتکاف می کردند. این مسجد مربوط به ششصد سال قبل است. بعد از آنجا رفتم بازار شیراز چشمم به دکانی افتاد که یک فرد نورانی اهل تقوی ظاهر الصلاح در دکان نشسته بود و قرآن می خواند ، رفتم نزدیک سلام کردم نشستم او هم پذیرایی کرد ، گفتم شما اینجا چه می کنی؟ گفت من تاجر فرش هستم هرگاه مشتری نباشد قرآن می خوانم ، فرش ‌ها را عقب زد و گفت نگاه کن ، دیدم قبر است. گفت این گور خودم است ، کنار قبر خودم مینشینم برای خودم قرآن میخوانم، قبرم را در مغازه ام قرار داده ام تا گول دنیا را نخورم. منبع: معارف قرآن ، شهید دستغیب صفحه ۲۸۷. ای کاش بعضی آقایون مسئولین هم یک کمی به فکر قبر و قیامت بودند. مردم گله مندند انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
گول‌ظاهر و ادعاهای افراد را نخوریم. زاهـــدی کیسه ای گندم نزد برد. آسیابان گندم او را در کنار ســایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند. زاهـــد گفت: اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا میکنم خرت سنگ بشود. آسیابان گفت توکه چنین مستجاب الـــدعوه هستی کـن گندمت آرد بشود. ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 پدری قبل از مرگ پسرش را نصیحت کرد: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ هر ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ! اول اینکه ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ! دوم اینکه اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ، ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭگ ترﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ! و سوم هم این که ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ! ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ! بعد تصمیم گرفت ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭگ ترﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ. ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ می کند! علت را ﭘﺮﺳﯿﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍیی‌ ام ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ. خواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ چنین شده ﺑﻮﺩ. ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭش، ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
karimi98-17rabie-3.mp3
15.9M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙 حاج محمـود کریمی 🗒 ولادت پیامـبر اکـرم ⏱ ۰۶ دقیقه و ۲۱ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 روزی پیامبر به همراه بلال از کوچه ای می‌گذشتند. بچه ها مشغول بازی بودند. بچه‌ها تا پیامبر را دیدند، دور او حلقه زدند و دامنش را گرفتند و گفتند: همان طور که حسن و حسین را بر شانه تان سوار می کنید ، ما را هم بر شانه خود سوار کنید. بچه ها هر یک گوشه ای از دامن پیامبر را گرفته بودند و با شور و اشتیاق، همین جمله را تکرار می‌کردند. پیامبر با دیدن این همه شور و شوق ، به بلال فرمودند ای بلال! به منزل برو و هر چه پیدا کردی ، بیاور تا خود را از این بچه ها بخرم. بلال هم با عجله رفت و با هشت گردو برگشت. پیامبر ، هشت گردو را بین بچه ها تقسیم کردند و بدین ترتیب ، خود را از دست بچه ها رها کردند و به همراه بلال، به راهشان ادامه دادند. در راه پیامبر ، رو سوی بلال کردند و به مزاح فرمودند: خداوند برادرم، یوسف صدّیق را رحمت کند . او را به مقداری پول بی ارزش فروختند و مرا نیز به هشت گردو معامله کردند. وقایع الأیام ، جلد ۳ ، صفحه ۶۹ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرشیان‌ امشب میان زمین‌ و آسمــان در رفت و آمدند خاک می شـود و عـرش پـر از عطر عبودیت ولادت رسـول مکرم اسـلام صـل الله علیه و آله و امام جعفـر صادق علیه السـلام، دو مــولـود با بـــرکت و دو سـبب عـرشیــان و فرشیان را بـه شمـا خوبان تبـریک عــرض‌ می نمـاییم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 سدیر صیرفى می گوید پیامبر صلى الله علیه و آله را در خواب دیدم، در مقابل حضرت طبقى پوشیده بود. به حضرت سلام عرض كردم و ایشان جواب دادند. سپس روپوش طبق را برداشتند ، در طبق رطب بود ، از آن رطب تناول كردند. از حضرت رطبی خواستم ، به من داد، و چون خوردم رطب دیگرى خواستم ، هشت رطب شد ، چون دوباره درخواست كردم ، فرمودند: تو را بس است. فرداى آن روز خدمت امام صادق علیه السلام رفتم، مقابل ایشان طبقى بود مانند طبقى كه مقابل رسول‌خدا صلى الله علیه و آله در خواب دیده بودم . به حضرت سلام كردم ، بعد از جواب ، روپوش طبق را برداشتند ، داخلش رطب بود. حضرت ازخرما تناول كرد. با تعجب عرض کردم فدایت شوم به من هم رطبى بدهید. حضرت محبت کردند، من تا هشت مرتبه از حضرت درخواست كردم و ایشان هم به من رطب دادند، دوباره خرما طلب كردم، فرمودند: اگر جدم زیادتر رطب داده بود من هم زیادتر می دادم. الأمالى للمفيد ص۳۳۵ آمالى‌ للطوسى‌ ص۱۱۴ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50