eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.8هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - zamine - fatemie 2 - 98.11.06 - mehdi rasouli.mp3
9.22M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎤 حاج مهدی رسولی 🏴 ذکر نورانی عاشق ها ⏱ ۹ دقیقه ۴۵ ثانیه در ثواب‌ نشر شریک‌ باشید eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب این جوانمرد ، همیشه با و‌ضو بود. می‌ گفتند: ، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت می خواست ، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می‌گفت: برای هر مقدار پول ، سنگ ترازو هست وقتی که می شناخت که مشتری فقیر است ، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: بفرما مابقی پولت عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در ۴۳ سالگی، در یکی از عملیات های دفاع مقدس به شهادت رسید. در وصیت نامه اش آمده: آرزو داشته‌ام که‌ ای کاش من در روز می‌ بودم و در رکاب امام حسین و برای رضای خدا شهید می‌ شدم و به خاندان عصمت و طهارت خدمتی می‌ کردم و خوشبختانه اکنون این توفیق را پیدا کرده‌ام که در این جنگ با کفار بعثی شرکت کنم. شهید عبدالحسین کیانی همان جوانمرد قصاب است به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
زمانی کـه جـوان هستی به مسن تـرهـا بگـذار زمانی کـه قــوی هـستی بـه ضعيف ترها کمک کن زمـانی کـه اشتبـاه کـرده ای بـه اشتبـاهـات اعتـراف کـن چـون روزی ، تـو هـم پيـر و می‌شوی و اشتباه می کنی eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در شگفتم از كسى كه در وجود خدا شك مى‌ كند امیرالمومنین علیه السلام فرمودند در شگفتم از كسى كه در وجود خدا شك مى‌ كند ، در حالى كه آفرینش را مى‌ بيند. در شگفتم از بخيل به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند . در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، امّا در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود. و در شگفتم از كه ديروز نطفه اى بى ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود. و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد ، و در وجود خدا ترديد دارد. در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است. و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند ، در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد. در شگفتم از آن كسی كه خانه نابود شدنى را مى كند ، امّا جايگاه هميشگى را از ياد برده است . منبع نهج البلاغة ، حکمت ۱۲۶ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
با تمـام یکرنگی اش چه ساده آرامش می‌بخشد چه خـــوب می شـد ما هم مثـل شب باشیم. ولی آرامـش بخـش شـب نصیبـتــان فردایتان پر از خیرو برکت eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شنیدید میگن : سالی که نکوست از بهارش پیداست ضرب المثل بالا در مواقعی به کار می رود که در انجام کاری از ابتدا مشخص است که چه اتفاقی می افتد و در واقع شروع کار پایان آن را نشان می دهد. این ضرب المثل به خاطر وضع آب و هوا در فصل بهار بوجود آمده است. اگر در فصل بارندگی خوب و کافی باشد می گویند سال خوبی است اما اگر بارندگی نباشد و هوا خشک و گرم باشد می گویند سال خوبی نیست و در واقع می گویند: سالی که نکوست از بهارش پیداست. در ادامه ی این ضرب المثل جمله‌ی دیگری هم هست که این‌روزها کمتر از آن استفاده می‌شود و بیشتر مثل یک ضرب‌المثل جداگانه کاربرد دارد: سالی که نکوست ازبهارش پیداست، ماستی که تُرشه از تغارش پیداست قسمت دوم این هم، مثل بخش اول ، همان معنا را دارد. درگذشته که ماست را در تغار "ظرف سفالی بزرگی که در آن ماست نگه می داشتند" درست می کردند ، اگر ماست بد بود و چربی اضافه پیدا کرده بود، هم ارزان‌تر بود و هم باید فقط در تغار نگهداری و فروخته می شد و قیمت کمی داشت و خریداران چندانی جز ‏افراد فقیر و نداشت. بنابراین تغاری بودن ماست به معنی بد بودن آن بود. به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
به زيادى نماز، روزه، حج، احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نكنيد شخصی قصد سفر کرد ، می خواست پولش رابه شخص امانت داری بدهد. پیش قاضی شهر رفت و به او گفت به مسافرت میروم ، می‌خواهم پولم را پیش شما به امانت بگذارم و پس از برگشت از شما پس بگیرم . قاضی گفت اشکالی ندارد پول خود را در آن صندوق بگذار ... وقتی از سفر برگشت ، پیش قاضی رفت و را از او طلب کرد. قاضی به دروغ گفت من تو را نمی شناسم . مرد خیلی ناراحت شد و پیش حاکم عادل شهر رفت و قضیه را برای او شرح داد. حاکم گفت فردا قاضی پیش من خواهد آمد و وقتی که در حال صحبت هستیم تو وارد شو و امانتت را بگیر روز بعد وقتی که قاضی آمد ، حاکم به او گفت من در همین ماه به حج سفر خواهم کرد و می خواهم امور سرزمین را به تو بدهم چون من از تو چیزی جز امانتداری ندیده ام. در این وقت صاحب امانت داخل شد و به آن ها سلام کرد و گفت: ای قاضی من پیش شما امانتی دارم . پولم را پیش شما گذاشته ام . قاضی گفت این صندوق است . پولت را بردار و برو بعد از دو روز قاضی نزد حاکم رفت تا درباره ی آن موضوع با هم صحبت کنند. حاکم گفت ای قاضی امانت آن مرد را پس نگرفتم مگر با دادن وعده کشور به تو! حالا با چه چیزی کشور را از تو پس بگیرم . بعد هم دستور برکناری او را صادر کرد. پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله فرمود به زيادى نماز ، روزه ، حج، احسان و مناجات ی مردم نگاه نكنيد ، بلكه به راست گويى و امانتدارى آنها توجه كنيد به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
مراقب گفتگـــوهای درونی خویش باشید. وقتی افکار منـفی در در حال عبور و مرور است ، بدانید درحال بدرفتاری با خویش هستید. با خـودتان مهربان باشید eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
مرا به طرفی بچرخان که خداوند در آن جا نباشد! بهلول بعد از طی یک راه طولانی به حوالی روستایی رسید و زیر درختی مشغول به استراحت شد . او پاهای خود را دراز کرد و دستانش را زیر سرش قرار داد پیرمردی با مشاهده این منظره او به طرفش رفت و با فریاد کشید: تو دیگر چه کافری هستی؟ بهلول که آرامش خود را از دست داده بود گفت: چرا ناسزا می گویی؟ به چه دلیل گمان می کنی که من کافر و گستاخ هستم؟ پیرمرد گفت که تو با گستاخی دراز کشیده ای در صورتی که پاهایت را به طرف مکه قرار دادی و به همین دلیل به خداوند کرده ای! بهلول دوباره دراز کشید و در حالی که چشم های خود را میبست گفت: اگر میتوانی مرا به طرفی بچرخان که خداوند در آنجا نباشد! به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
درختی نيست كـه از بادها نلرزد و آدمی نيست كـه در شكـست نخـورده باشد و دچـــار نامـلایمـات نشـــده باشـــد ، ولی فقـط ريشه دارها می مانند ... امیـرالمومنین علیـه السلام اِلزَمِ الصَّبرَ ، فَإِنَّ الصَّبرَ حُلوُ العاقِبَـــةِ، مَیمـــونُ المَغَـبَّـةِ؛ بــاش ؛ زیــرا صبـر فرجامی شیرین و خجسته دارد eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
خدایا چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می‌شود. ده تخت هم داخل اتاق است، می گوید: به این چلوکباب بدهید، به تخت کنار غذا ندهید ، به او سوپ بدهید ، به این شیر بدهید، به او کته ی بی نمک بدهید ، به او آش بدهید ، دیگری نان و کباب. ها همه یک جور به دکتر نگاه می‌کنند. حتی به کسی هم که می گوید غذا ندهید، او می فهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد ، چون می فهمد که دکتر خیرش را می خواهد ، اعتراض نمی کند. حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند ، دکتر می فهمد که این شخص مشکل روحی دارد ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی و به من ندادی، ما هم مشکل داریم. ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم. باید بفهمیم همانطور که مریض می فهمد و به دکتر اعتراض نمی‌کند، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می‌دهد باشیم. منبع: مجموعه سلوک ابرار۲ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
وقتی ذهن خـود را به حال خودش رهــا کـنید می رود بـــه دنبـــال ، احساسـات منفی ، استدلال کردن باید همواره آگاهانه افکاری مثبت را بـه ذهن وارد کنیم با جملات تاکیـــدی خــواسته های خــودمان را بیان کنیم تا ذهــن به دنبال جـــواب و راه حـــل بـــرای اهدافمان برود... eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50