#عاقبت_دوستان_اهلبیت
مرحوم آیتالله مجتهدی میفرمود روزی فردی آمد خدمت امام معصوم امام باقر و یا امـام صادق علیهما السلام که تردید از بنـده است و به ایشان عرض کرد: اگر روزی یکی از دوستـان شمـا گنـاهی کند، عاقبتش چگونه خواهد بود؟
امام در پاسخ به او فرمودند: خداوند به او یک بیماری عطا مینماید تا سختیهای آن بیمـاری #کفاره ی گناهـانش شود. آن مرد دوباره پرسید: اگر مـریض نشد چه؟
امام مجدد فرمود خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا او را اذیت نماید و این اذیـت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شـود. آن مـرد گـفت اگـر #همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمـودند خداوند به او دوست بدی میـدهـد تـا وی را اذیـت نمـایـد و آزار آن دوست بد، کفاره گناهان دوست ما باشد. آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه؟ امام فرمود خداوند همسر بدی بـه او میـدهد تا #آزار های آن همسـر بد، کفاره ی گناهانش شود. آن مرد گفت: اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه؟
امام فرمودند: خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت میفرماید. باز هم آن مــرد از روی عنـاد و دشـمنی کـه داشـت گفت اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه؟ امـام فرمـودنـد: به کـوری چشم تو! ما او را #شفاعت خواهیم کرد
📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است
@noktehayenabekotah
#ملا_و_همسایه
نقل است ملانصـرالدین از همسـایه خـود دیگی را امانت گرفت. چند روز بعد دیگ را به همـراه دیگی کوچک بـه او پس داد #همسایه قصـه دیـگ کـوچـک را پرسیـد ملا گفت دیگ شما درخانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گـرفـتـن دیـگ به سـراغ همسـایه رفت و همسایه خوش خیال این باردیگ بزرگتر به ملاداد، شاید دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
مدتی گـذشت از ملا خبری نشد. همسایه در خـانه ملا رفت و سـراغ دیگ خـود را گـرفت. #ملا گفت دیگ شما موقع وضـع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگــر دیگ هـم میمیـرد؟ مـلا گـفت چـرا روزی که گفتـم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زایـد. دیگی کـه می زایـد حتما مردن هم دارد!
ایـن حکایت اغلب مـا مـردم است هر جا که به نفع ما باشد، عجیب ترین دروغ ها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین #ضرر را بر نخواهیم تابید
📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است
@noktehayenabekotah
#خیاط_در_کوزه_افتاد
نقل است در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان بـود . وقتی کسی می مُرد و او را به #گورستان میبردند از جلو دکان خیاط می رفتند. یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت
هر وقت از جلو دکانش جنازهای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و #سنگ ها را میشمرد. کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟
خیاط می گفت امروز چند نفر تو کوزه افتادند. روزها گذشت و خیاط هم از دنیا رفت . یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت . از #همسایه ها پرسید خیاط کجاست؟
همسایه به او گفت خیاط هم در کوزه افتاد و این حرف ضرب المثل شده و وقتی کسی به یک بلایی دچار میشود که پیش از این در مورد آن صحبت می کرده، می گویند #خیاط در کوزه افتاد
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
چه خوب می شد در همه حال راضی به رضای خدا بودیم
کشاورزی تنها یک اسب برای کشیدن گاوآهن داشت. روزی اسبش فرار کرد همسایهها به او گفتند: چه بد اقبالی! پاسخ داد: #راضی_ام به رضای خدا
یک روز بعد اسب او با دو اسب دیگر برگشت . همسایه ها به او گفتند: چه خوش شانسی. او گفت : راضی ام به رضای خدا
پسرش وقتی در حال تربیت اسب ها بود افتاد و پایش شکست. #همسایه ها گفتند چه اتفاق ناگواری! او پاسخ داد: راضی ام به رضای خدا
چندروز دیگر ماموران سربازگیری به روستای آنان آمدند برای بردن مردان به #جنگ ؛ اما پسر کشاورز را نبردند همسایهها گفتند: چه خوش شانسی! او گفت: راضی ام به رضای خدا
و این داستان ادامه دارد . همان طور که زندگی ادامه دارد و خدا هيچ گاه بنده اش را نمی آزارد. او عاشق ترين معشوق است
به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
#بهره_از_جوانمردی
سفیان ثوری می گوید به امام صادق علیـه السلام عرض کردم آقا جان مرا پندی بـده که از شـما به یادگار داشته باشم. فـرمود: سفیان کسی که بسیار دروغ میگوید هیچ بهره از جوانمردی ندارد ؛ #حسود هیچ آسودگـی ندارد، بداخلاق هیچ شرافتی ندارد و بخیل هیچ آسـایشی ندارد. عـرض کردم آقا جـان بیشتر بفرما
فرمودند: ای سفیان از محرمات الهی بپرهیز تا خداوند را مـلاقات کنی. به آنچه خدا قسمتت کـرده است، راضی بـاش تا غـنی شـوی. #همسایه خوبی برای همسایهات باش تامسلمان باشی با فاجـر همنشین نباش زیرا فجورش را بـه تو می آمـوزد. و در کارهایت با کسانی مشـورت کنکه خداوند متعال را دوست دارند
عـرض کردم باز هم بفرمایید. فرمود: ای سفیان! هرکس عزت را بدون اتکا به #قوم و عشیری خود و بخشش را بدون اتکا به سلطان می خواهد، باید از سایی معصیت به عزت طاعت نقل مکان کند. ای سفیان هرکس همنشین رفیق ناباب شود ، در امان نمیماند و هـر کس بـه مراکز ناسـالم وارد شـود، متهم میشود و هرکس که مالک زبان خویش نباشد، پشیمان میگردد. منبع الأنساب ، جلد ۸ ، صفحه ۲۵۱
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
#سه_صافی_خوب
شخصی نزد همسایهاش رفت و گفت می خواهـم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی در مورد تو میگفت.. همسایه حرفش را قطع کرد و گفت ببینم قبل از اینکه #تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سـه صافی گذراندی یا نه؟ گفت کدام سه صافی؟
اول ازصافی واقعیت. مطمئن هستی این چیزی که تعریف میکنی واقعیت دارد؟ گفت نه ، فقط آن را شنیده ام، شخصی دیگر برایم تعریف کرده
#همسایه سـرش را تکان داد و گفت: پس آن را از میان صافی دوم ، یعنی خوشحالی گذرانـده ای. مسلما چیزی که می خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث میشود من خوشحال شوم. گفتنه فکر نکنم تو را خوشحال کند
همسایه گفت: پس اگر مـرا خوشحال نمی کنـد حتما از صافـی سوم ، یعنی فایده ، رد شده؟ آیا چیزی که تعریف میکنی ، برایم مفیـد است و به دردم می خورد؟ گفت نه ، به هیچ وجه
همسایه گفت پس اگـر این حرف ، نه واقعیت دارد، نه خوشحال کنندهست و نه مفید ، آن را پیش خود نگهدار و سـعی کن خودت هـم زود #فراموش کنی
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50