🔖
#تلاش_و_امید_داشتن
ﺩﻭ جوان ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ای ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩند. ﻫﻤﻪﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ به آن دو #ﮐﻤﮏ کنند. اما ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺯﻳﺎﺩ است، ﮐﻪ نمیشه ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ جوان ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎتتون ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ!
ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ جوان ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐـﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ ﺍﻣﺎﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼشتون ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣـﺮﺩ! ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ #جوان ﺩﺳﺖ ﺍﺯﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ
ﺍﻣﺎجوان دیگر ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍنش ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣـﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ می ﮐﺮﺩ. و ﺑﻴﺮﻭﻧﯽﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ بیفایده ﻫﺴﺖ. ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ #ﺗﻼﺵ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ بیرون آمد . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣـﺪ ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷـﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺷﻨﻮﺍﺳﺖ
دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ در ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ میکنند ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎش ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎیت سخن می گوﻳﻨﺪ
امیرالمومنین علیـه السلام فرمودند: #ناامیدی ، صاحب خود را می کشد. غررالحکم ، حدیث 6731
به جمع ما بپیوندید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
🔖
#شهادت_مظلومانه
نام حاج قاسم سلیمانی لرزه بر اندام دشمنان میانداخت. #سردار ما تمام نقشهها و سیاست های غرب را نابود کرد. داعشی و تکفیری ها رانابود کرد
سردار و همرزمانش نگذاشتند دست پلید احدی بهحرم عمه سادات برسد. گفت #ترامپ قمارباز ! من حریف تو هستم. ایران را نمیخواهد، نیروهای مسلح ایران را نمیخواهد؛ من حریف شما هستم ؛ نیروی قدس حریف شما ست
آخر سر هم در میدان حریفش نشدند و بزدلانه و ناجوانمردانه او را شهید کردند . همانقدر که اشداء علی الکفار بود، رحماء بینهم بود . یاد #مهربانی هایش آتش بر جگرها می زند. سردار خاکی و مردمی و ساده زیست ما از جنس همین مردمی بود که داغدارش هستند
یاد یتیم نوازیهای سردار بغضمان را امان نمی دهد . تصویر کودکی که در قنوت نمازش گل به او میدهد، مدام جلو چشممان رژه می رود.
سال ها تو می جنگیدی و ما #خواب بودیم ؛ تا اینکه ما خواب بودیم و تو شهید شدی. انشاالله مدیونت نمانیم
به جمع ما بپیوندید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
🔖
#دو_قدم_سمت_خدا
آیت الله ناصری میفرمودند مؤمنین کسانی هستند که شبها بلند میشوند با خدای خودشان، #مناجات میکنند، نماز می خوانند ، راز و نیاز می کنند، خواسته هایشان را از خـدا طلب می کنند. خدا هم به آنها عنایت میکند
ناصری از اول شب تا صبح بخوابد و بعد همه چیز هم ازخدا بخواهد؟ آخر نمیشه. آقا یک مقداری بلند شو، شب و نصف شب، کار داری، حاجت داری، #گرفتاری ، بلند شـو دو قدم در خانه خدا برو.
درِ خانه خـدا هـم که دربان نـدارد آقا همیشه در خانه او باز است. هر وقت در بـزنی ، در باز است . منظـور از در زدن چیست؟ همیـن یا #اللّٰه ، يا اللّٰه گـفتن شمـا مثـل در زدن اسـت . چی میخواهی آقا؟ هرچه میخواهی، می گویی
به جمع ما بپیوندید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
باز هم پوست است که مغز را حفظ میکند
معنای مستحب ، شد شد ، نشد نشد نیست! گاهی بریدن از #مستحبات، باعث سقوط انسان می شود و گاهی فعل مستحب باعث تداوم در وظیفه دینی واجب می شود . گاهی شیطان ذهنیتی برای انسان ایجاد می کند که باید فقط به واجباتش بپردازد
اگر واجبات را مانند مغز بگیریم و مستحبات را همچون پوست فرض کنیم که کمترین فرض است ، باز هم پوست است که مغز را حفظ میکند؛ مانند بادام و گندم که پوست آن ها بسیاری از #آفات را از آن ها دفع می کند
اعمال مستحبی گاهی رشتۀ ارتباط انسان با خداست و وقتی این رشته پاره شد ، همه چیز فرو می ریزد. برای مثال ، روضه و گریه مستحب است؛ اما انجام ندادن همین نوع مستحب ، سبب بریده شدن انسان از رشته های واجب زندگی می شود ... آیت الله حائری شیرازی
به جمع ما بپیوندید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
وقتی همه ی ما در خواب بودیم
حاج قاسم ؛ همین قدر راحت... همه در هر سن و سال ، جایگاه و افکاری او را #حاج_قاسم خطاب می کردند!
صمیمی و راحت ، انگار رفیق چندین ساله ما بوده ، از اعضای خانواده یا بستگان ما بوده، انگار نه انگار او یک #سردار قدرتمند و با ابهتی بود که غربی ها ، داعشی ها ، تکفیری ها از او هراس داشتند....
ما سردار را پاره تن خود میدانستیم. او هم همهی ما را مانند خانواده اش میدانست بخاطر همین شبانه وقتی همه ی ما در #خواب بودیم به خاطر امنیت ما به شهادت رسید
این اخلاق هر پدر خانواده است که خود را فدای دیگران می کند. روحت شاد فرمانده . خدا کند شرمنده تو و همرزمان مدافعت نشویم
به جمع ما بپیوندید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شهیدی که هنگام دفن در قبر خنديد
استاد قرائتی می فرمودند: در جبهه #خاطره عجيب و زيبايی را شنيدم كه شهيد دوم از خانواده ای در اهواز به هنگام دفن در قبر خنديده است. تقاضا كردم كه با خانواده این شهید دیداری داشته باشم
به خدمت پدر شهيد رسيدم داستان را پرسيدم ؟ گفت: بله اين پسرم كه #شهيد دوم است به مدّت چهار سال در جبهه بود ، تا در عمليات والفجر هشت به شهادت رسيد.
دوستانش از تمام مراحل شهادت او از سردخانه ، #غسل دادن و قبل از دفن عكس هی زيادی از او گرفتند كه همی آنها طبيعی است. ولی تا او را در قبر گذاشتيم، كفن را باز كرديم برای تلقين خواندن ، مشاهده كرديم او ميخندد
از آن حالت هم عكس گرفتند. مدتی گذشت وصيّت نامه پيدا شد. مطالعه كرديم. ديديم در ضمن مطالبِ زيادی كه نوشته است ، از خداوند خواسته كه وقتی او را داخل قبر می گذارند ، بخندد. در حقيقت خداوند #حاجت او را برآورده كرده است . نام شهید محمد رضا حقیقی است
به جمع ما بپیوندید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هیچ کار خداوند بی حکمت نیست
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز #انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می طلبید وزیرش گفت: هیچ کار خداوند بی حکمت نیست.
پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت تر شد و فریاد کشید: در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟ و دستور داد #وزیر را زندانی کنند.
روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله ای وحشی تنها یافت.
آنان #پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت
در حالی که به سخن وزیر فکر می کرد دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید ، شاه گفت: درست گفتی ، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این #زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده ای داشته؟
وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد : برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم
به جمع ما بپیوندید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50