#داستانک
#همانندسازی_موقعیتها
👩🍳زنی مشغول درست کردن تخم مرغ در آشپزخانه بود. ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد:
🍳 مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره بریز ... وای خدای من خیلی درست کردی، حالا برش گردون ... زود باش. باید بیشتر کره بریزی ... حالا از کجا باید کرهی بیشتر بیاریم؟! ... دارن میسوزن. گفتم مواظب باش ... هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیدی .. هیچ وقت!!! برشون گردون، زودباش ... یادت رفته بهشون نمک بزنی ... نمک بزن ... نمک ... 🍳
♀ زن به او زل زده و ناگهان گفت: چه اتفاقی برات افتاده؟؟!! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟؟
شوهر به آرامی گفت: فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه احساسی دارم !!!😅😂
🔅به ما بپیوندید:
@bonoye_roshanaee