یا چشم بپوش از من و از خـویش برانم،
یا تنـگ در آغوش بگیرم که بمیرم.
- فاضل نظری.
"سلاما علی قلبُ یتألمَ قبلُ المنامِ
و یبکیُ بکاءَ العالمُ و لمِ یشعرُ بهِ احدُ"
سلام بر قلبی که که قبل از خواب درد میکشد،
و به وسعت دنیا میگرید،
و کسی آن را احساس نمیکند.
در میان جمعیت آرام زمزمه کرد :
«از بس به یاد آن لب گفتم به سجده یا رب
ترسم که چون بیایی من توبه کرده باشم...»
سپس او را بوسید. طولانی و عمیق.
و یقین دارم این گرمترین بوسهای بود که خیابانِ تجریش طهران در هوای برفیِ صفر درجه کلوین به خود دیده بود.
Erfan Tahmasbi - Vay Agar.mp3
7.18M
وای اگر خاطرهها را ببرد از یادش
برود ناز کند ، ناز کند ، ناز کند...
گفت این شهرتونم اونقدری که میگفتی جذاب نیستها!
بردمش خیابون نوفل لوشاتو، همون سرازیری که میرسه به سفارت ایتالیا.
بعد از چند دقیقه سکوت و نگاه به جزئیات، دیدم که چشماش داره از زیبایی جولون میده.
خندیدم. عمیق و طولانی.
گفتم دیدی حالا؟
دیگه ببین خیابون تجریش و انقلابـمون چیه...
[ طهرانِ من ]
و اما عزیز من!
هنگامی که دلتنگ شدی،
به آسمان نگاه کن.
مـاه نقطهیِ تلاقی چشمانِ من و توست...
"دَوامُ الحال مِنَ المُحال"
هیچ حالی دائمی نیست.
این قانون زندگیـه. فراموشش نکن.
دیدی میگن خورشید دقیقا بعد از سیاهترین نقطهیِ شب طلوع میکنه و روز میشه؟
- دلدادھ مٺحول -
دیدی میگن خورشید دقیقا بعد از سیاهترین نقطهیِ شب طلوع میکنه و روز میشه؟
کاش اون لحظهای که به راهِ تا الان رفته شده شك میکنی و تهِ دلت، دیوارِ پشتت، زیرِ پاهات، قعرِ چشمات و تمامِ دلت، به یکباره فرو میریزن و تو میمونی با یه ترسِ گُنده و امیدِ کمسو،
واقعا نقطهیِ قبل از طلوع خورشید باشه...
اگر نه که خدایا. خدایِ آدم بزرگا. خدایِ آدمای قوی. خدایِ بچه پرروها. به دنیات بگو ملایمتر رفتار کنه باهامون چون طِفلکیتر از این حرفاییم که به یکباره بفهمیم تمام راهو تا به الان اشتباه اومدیم...
- دلدادھ مٺحول -
برج آزادی طهران ؛ صفر دو. هشتم بهمن ماه.
معماری چشمنوازِ ایرانی.